تاریخچه بیت آیت الله العظمی بروجردی


1392 بازدید

مقدمه(1)
بیت آیت الله العظمی بروجردی(ره) با ده ها سال سابقه به عنوان یکی از کانون های توجه شیعه، هزاران خاطره تلخ و شیرین را در حافظه تاریخی خود ثبت کرده است.
این بیت تاریخی با زیبایی خیره کننده اش یکی از آثار با ارزش معماری و مجموعه ای بی نظیر از ظرائف و ریزه کاری هاست. ستون ها، درب ها و پنجره ها، گچبری های ظریف و هنرمندانه اش، نشان از تلاش و همت فرزندان این سرزمین هنر پرور دارد.
معمار و کارگرانش، خشت های خانه را با ذکر صلوات و لااله الا الله بر هم نهادند و ستون هایش را با ختم سوره ی مبارکه حمد و توسل به ذوات مقدسه معصومین بر پا کردند.
سید علی بلور فروش، عاشق بود و عاشق در همه جا، جمال معشوق را می طلبد و برای همین ابعاد خانه را 14 متر در 14 متر قرار داد و 14 ستون و 14 درب و 14 پنجره در این بنا به کار برد تا عشق خود را به آستان 14 معصوم علیهم السلام اظهار کرده باشد(2) و بارش انوار رحمت الهی بر این بیت مستدام باشد. این بیت شریف از آن روز تا به امروز که نزدیک به یک صد و پنجاه سال از عمرش می گذرد، همواره محفلی شکوهمند برای تعظیم شعائر اسلامی و خصوصاً سوگواری ائمه اطهار علیه الاف التحیة والثناء بوده است و به هنگام اقامت مراجع بزرگوار، خاصه ایام اقامت آیت الله العظمی بروجردی(ره) رونق بیشتر را به خاطر دارد و نیز روزهایی که برفراز منبر منورش بزرگانی چون مرحوم حاج شیخ عباس قمی(3) (ره) صاحب اثر ماندگار و مقدس مفاتیح الجنان ومرحوم فلسفی(4) زبان گویای اسلام به افاضه ونشر فضائل اهل بیت می پرداختند.
الف) تاریخ ساخت
خانه آیت الله العظمی بروجردی(ره) دراستان قم، شهر قم، خیابان آذر،کوچه تکیه آقا حسن(کوچه شماره 6) واقع شده است.با توجه به کتیبه کاشی کاری منصوب در سر در ورودی، این بنا متعلق به سال 1312 هجری قمری (حدود سال 1247 هـ .ش) است.
زمین این بیت را مرحوم سید علی اکبر بلور فروش (تاجر معروف قمی) خریداری می کند و این منزل را می سازد.
ب) مالکین و ساکنین خانه
پس این منزل بر حسب آنچه که به دست آمده نزدیک به 137 سال پیش توسط مرحوم سید علی بلور فروش بنا شده و بعد از ایشان در ملک پسرشان سید محمد آقا زاده بوده است. مرحوم آقای سید علی بلور فروش در این جا سکونت کرد. و محل زندگی اش بوده. آن گونه که نقل کردند قسمت بیرونی و اندرونی (داخلی و خارجی) به هم متصل بوده یعنی دیوار وسط وجود نداشت. مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد اراکی خاطره ای را نقل کردند. ایشان فرمودند: من یادم هست که این اندرونی و بیرونی ساختمان یکی بود. اما دیوار وسطش نبود. وآقای سید علی بلور فروش روضه می گرفت یکی در دهه محرم و یکی در دهه اول جمادی الثانیه که فاطمیه دوم می شود. ده روز روضه می گرفت. آیت الله العظمی شیخ محمد علی اراکی می فرمودند ما سال ها این جا در این مجلس در منزل آقای سید علی بلور فروش پای منبر مرحوم آقای شیخ عباس قمی می رفتیم. ایشان به شیخ عباس قمی خیلی علاقه داشت، لذا خیلی سفارش می کرد که نفس حاج شیخ عباس قمی به این در و دیوار و آجرها خورده، باید حفظ شود، این ها قداست دارد. این خانه از قدیم الایام محل رفت و آمد بزرگان بوده است. مرحوم آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی مدتی در این منزل اقامت داشته اند. پیرمردهایی که هستند مثل آقای ضیاء بیگدلی خاطراتی از آن وقت دارد. یکی هم داماد مرحوم آقازاده. مرحوم سید علی بلور فروش پسری داشته به نام آقای سید محمد آقا زاده، داماد این آقازاده الان در قید حیات اند.حضرت آیت الله علوی می گوید:من از این ها شنیدم که می گفتند مرحوم حاج شیخ عبدالکریم که وارد قم شد مدتی را در اینجا سکونت کرد. اندرون را از مرحوم آقای سید علی بلور فروش اجاره کرده و از بیرونی هم استفاده بیرونی کرده است. حتی آقای ضیاء بیگدلی نقل کرد که مرحوم آقای شیخ عبدالکریم کنار ستون ایوان نشسته بودند و مردم در حیاط اجتماع کرده بودند و دست مرحوم حاج شیخ را می بوسیدند و مرحوم شیخ هم به آنها یک قرانی عیدی می دادند. بعداً مرحوم حاج شیخ عبدالکریم خانه ای خریداری می کنند. ظاهراً کسی که برای حاج شیخ خانه خریده است، خانم نجم السلطنه (مادر دکتر مصدق) بوده است.
تبعید علمای نجف به قم
هم زمان با تبعید آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی(5) از عراق به ایران در 1302 ش رضاخان سردار سپه به منظور تثبیت انحصاری قدرت خود، برای جمهوری شدن ایران تبلیغ و تلاش می کرد. در آن زمان، اکثر روشنفکران موافق تغییر رژیم از سلطنت به جمهوریّت بودند.
روی هم رفته، در عمل و نظر، قاجاریان پایگاه سنتی خود را در میان مردم از دست داده بودند و اکثریّت نمایندگان مجلس هم طرفدار تغییر رژیم از مشروطه سلطنتی به جمهوریت بودند. به همین دلیل، اولاً، ریاست کلّ قوا که در قانون اساسی با پادشاه بود، به تصویب مجلس به رضاخان سردار سپه (رییس الوزراء) تفویض شد تا احمدشاه نتواند او را از ریاست وزرایی عزل کند و ثانیاً، اگر رأی رضاخان بر تصویب لایحه ی جمهوریت قرار گرفته بود، حتماً با اکثریتی که طرفداران او در مجلس (بر اثر اعمال نفوذ سردار سپه) داشتند، دیر یا زود این لایحه تصویب می شد.
بزرگ ترین دلیل منصرف شدن سردار سپه از جمهوریت این بود که رهبران روحانی (از جمله آیت الله اصفهانی) تغییر نظام سیاسی ایران را به جمهوری مصلحت ندانستند و در ملاقاتی که سردار سپه در قم(در همین بیت) با سه مرجع بزرگ وقت: آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی، آیت الله میرزا حسین نائینی(6) و آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(7) داشت، علماء نظر خود را در مورد جمهوری و نقشی که حاضرند برای رضاخان بپذیرند به او اطلاع دادند. به گفته دکتر مهدی حائری یزدی (فرزند آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی) در آن دیدار به رضاخان گفته شد که علما حاضرند حتی او را به عنوان پادشاه (البته پادشاهی درحدنقش دیوار(8)) بپذیرند،اما «جمهوری» برای ایشان قابل قبول نیست. لذا توافق شد که گفت و گو از جمهوریت موقوف شود. مخبرالسلطنه هدایت می نویسد: «بین علما و دولت ایران التیامی شده است و معهود است معاودت نمایند. سردار سپه هم برای تودیع به قم رفت».
رضاخان پس از بازگشت از قم، اعلامیه ای صادرکرد که با توافق مراجع تقلید (آیات عظام اصفهانی، نائینی و حائری یزدی ) از جمهوریت منصرف شده است و آیات ثلاثه نیز در قم اعلامیه ی واحدی حاکی از همین توافق منتشر کردند.
احمد شاه با شنیدن خبر موقوف شدن جمهوری، با صدور فرمانی از پاریس، رضاخان را از ریاست وزرایی معزول کرد. در پی این فرمان عزل، سردارسپه به حال قهر تهران را به مقصد ملک شخصی‌اش در رودهن ترک گفت. او ضمناً اعلام کرد قصد دارد به «عتبات» برود. احمدشاه که در اروپا بود از این فرصت بهره گرفت و مستوفی‌الممالک را تلگرافی به رئیس‌الوزرایی منصوب کرد. اما هواداران سردارسپه در روزنامه‌ها و ارتش نمایش قدرت به راه انداختند و مجلس را وادار کردند بار دیگر به سردارسپه ابراز تمایل کند....
تحقیر رضاخان
پس از اتمام جلسه(در همین بیت)، مرحوم سید ابوالحسن حرکت خیلی زیبایی انجام می دهد. آقای سید ابوالحسن اصفهانی به رضاخان می گوید: من شنیده ام حضرت اشرف برای بر قراری امنیت در مملکت خیلی زیاد مسافرت می فرماید و به جاهای مختلف می روند من بر جان شما خائفم و می خواهم دعای سفر در گوش شما بخوانم. (با لهجه اصفهانی) رضاخان هم تشکر می کند و می آید جلو تا سید ابوالحسن در گوششان دعا بخواند. چون رضاخان قدش بلند بوده و مرحوم آقای سید ابوالحسن کوتاه قد بوده. رضاشاه برای این که گوشش را جلو دهن سید ابوالحسن بیاورد ناچار خم می شود. مرحوم سید هم دعای مفصلی می خواند رضاخان هم ناچار می شود و دست مرحوم آقای سید ابوالحسن را می بوسد و می آید بیرون بعداً به قائم مقام گفته بود که در بین این علماء، سید یک آدم ناقلایی(زیرکی) است. باید خیلی مواظبش باشیم.
از قضایای دیگری که در این بیت شریف واقع شده ورود احمد شاه به آن است. احمد شاه در سفر آخرش به اروپا به دیدن آقای سید ابوالحسن اصفهانی می آید. آقای سید ابوالحسن اصفهانی مرجع اعلای شیعه و او هم شاه مملکت بوده، لذا به قم آمده بود وبرای خداحافظی خدمت مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی در همین منزل می رسند.
بنابر این هم مرحوم حاج شیخ عبدالکریم در این خانه سکونت داشته اند و هم آقای سید ابوالحسن و هم مرحوم میرزای نائینی و این جزء افتخارات این خانه است.
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی هم از سال1324 هـ.ق به مدت 15 سال در این منزل به صورت اجاره نشینی سکونت داشته اند، سپس در سال 1339هـ.ق یکی از خیرین علاقه مند به معظم له به نام حاج مهدی صبوحی این خانه را برای ایشان خریداری نمودند.
ج)مشخصات بیت شریف
این بنا متشکل از دو بخش بیرونی و اندرونی است. کل مساحت بنا 1200 متر مربع است که 400 متر آن زیر بنا است. مجموع اتاق های منزل هفت باب است. بیرونی خانه تقریباً دست نخورده باقی مانده است. ستون های بلند سنگی که فقط به خاطر پوسیدگی قسمت پایینی آن تعویض شده است و سرستون هایی که بسیار زیبا حجاری شده است. ستون ها همه از سنگ یک تکه ساخته شده است.
خانه یک آب انبار دارد که اکنون چاپخانه است و یک بادگیر که در پشت بام است. حوض میان حیاط توسط یک جوی آب که از بیرون خانه می آمده، پر می شده و از سمت دیگر خانه به بیرون هدایت می شده است. دو اتاق در ابتدای ورودی خانه قرار گرفته است که یکی از اتاق ها برای مرحوم سید محمد حسن احسن حسابدار و امین مالی آیت الله بروجردی بوده است ویک اتاق در کنار آن برای پاسخ به سوالات شرعی مراجعین اختصاص داشته است. در قسمت انتهایی بیرونی یک اتاق برای دیدار های ایشان بوده که هم اکنون این جایگاه با نصب عکس معظم له مشخص شده است.
اندرونی خانه شامل یک حیاط نسبتاً بزرگ با یک حوض در میان آن و درخت های انار است. سمت راست خانه بنای تازه سازی است که با خراب شدن قسمت قدیمی منزل دوباره ساخته شده است. این قسمت محل زندگی آیت الله بروجردی بوده است.
حضرت آیت الله سید محمد جواد علوی بروجردی می گوید:
اولین اتاق درسمت راست، اتاق خصوصی آیت الله بروجردی بوده که ملاقات های مهم با شخصیت های برجسته کشوری در آنجا انجام می شده و حتی محمد رضاشاه هم در این جا با ایشان ملاقات داشته است. ایشان همین جا بعضی از مطالعاتشان را انجام می دادند. در کنار این اتاق یک هال نسبتاً بزرگ وجود دارد که برای بخش مکاتیب (نامه ها) استفاده می شده که در آن ایشان به نامه های مراجعین پاسخ می دادند و در کنار آن اتاقی برای همسرشان هست و در قسمت فوقانی هم خادمه ایشان سکونت داشته است.
اما بخش دیگر اندرونی از قدیم باقی مانده است. این را از ستون های سنگی و درب های اتاق ها می توان فهمید. یک شبستان مسقف هم در جلوی اتاق ها واقع شده است.
حضرت آیت الله علوی بروجردی درباره کاربرد اتاق ها می گوید:
از سمت چپ، اولین اتاق کتابخانه ایشان است که به بیرونی متصل است. اتاق بعدی برای دیدارهای خصوصی و اتاق سوم برای دیدارهای عمومی استفاده می شده است.
رنگ به کار رفته در اندرونی خانه آبی آسمانی است و بسیار جذاب. درب ها از قدیم به همین رنگ بوده است. تخت های نسبتاً بزرگ در حیاط خانه به چشم می خورد که ظاهراً در بروجرد استفاده می شده و از آنجا آورده شده است. تخت ها هم به رنگ آبی است، گرچه بر اثر متروک بودن این قسمت، تخت ها تقریباً از بین رفته است. با اینکه بیشتر از یک قرن از بنای خانه می گذرد، اما خانه هنوز فرسوده نشده است و بسیاری از نقاط خانه به همان بنای قدیم باقی مانده است.
د) وضعیت کنونی
امروز نیز این چشمه هدایت با مدیریت(9) وعنایت حضرت آیت الله سید محمد جوادعلوی طباطبایی بروجردی دامت برکاته با جوشش بیش از پیش، تشنگان زلال معرفت را سیراب می سازد و مجالس معرفتش در کلیه مناسبت ها، وفیات وشهادات، اعیاد و موالید، دهه اول محرم و دهه آخر صفر، ایام فاطمیه، لیالی متبرک رمضان و تمامی پنج شنبه های طول سال با افاضه خطبای فرزانه و دانشمند و مداحان اهل بیت پذیرای دوستداران و محبین خاندان رسالت است. ثبت بیت در فهرست آثار ملی ایران هم گامی برای ماندگاری این بیت شریف بود که با پیگیری جدی آیت الله سید محمد جوادعلوی بروجردی و همکاری صمیمانه مسئولین میراث فرهنگی استان قم، به انجام رسید.
.............................................................................................
1- لازم به ذکر است بعضی از مطالب اخذ شده در این قسمت (تاریخچه) برگرفته از مصاحبه ای است که با حضرت آیت الله سید محمد جواد علوی بروجردی صورت گرفته است.
2- دوانی،علی، مفاخر اسلام،ج12، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ چهارم ،ص 200 الی 205،با تصرف و تلخیص.
3- حاج شیخ عباس قمی ستاره تابناک آسمان علم و فضیلت درحدود سال 1294 ه . ق. در شهر مقدس قم و در فضایی معنوی به دنیا آمد. پدر بزرگوارش مرحوم کربلائی محمد رضا یکی از علاقه مندان و شیفتگان اهل بیت علیهم السلام و مردی پرهیزگار و صالح بود و مادر وی زنی پارسا و مؤمنه بود که سعی تمام در انجام واجبات الهی داشت و یکی از ویژگیهای آن بانو گرانقدر، اهمیت فوق العاده به نمازِ اول وقت بود.
او بعد از طی مراحل تحصیل در زادگاه خویش، در سال 1316ه . ق. و در 22 سالگی به منظور تکمیل و ادامه تحصیل، عازم حوزه علمیه نجف اشرف گردید.
همزمان با هجرت مرحوم آیت الله حاج آقاحسین قمی از عتبات عالیات به مشهد مقدس، ایشان هم از قم عازم مشهد رضوی علیه السلام شد و در آنجا به پیشنهاد آیة الله قمی با دختر برادر ایشان، ازدواج کرد و چهار فرزند او ثمره همین ازدواج بود.
محدث قمی حدود 12 سال در مشهد مقدس اقامت کرد و بعد از مدتی به همدان و سپس به قم رفت و بعد از واقعه گوهرشاد به نجف عزیمت کرده و تا پایان عمر خویش در آنجا زندگی کرد.
او سرانجام در شب شنبه 22 ذی الحجه سال 1359ه . ق. در سن 65 سالگی دعوت حق را لبیک گفته و به لقاءالله پیوست. مرحوم آیة الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی بر جنازه مطهرش نماز خواند و بعد از تشییع با عظمتی که توسط بزرگان و مراجع و عموم مردم انجام شد در صحن مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام جنب تربت پاک استادش میرزاحسین محدّث نوری مدفون گردید.
4- حجت الاسلام والمسلمین محمد تقی فلسفی در سال 1286 ش در تهران متولد شد ، پس از طی دوران دبستان به تحصیل صرف و نحو و مقدمات علوم دینی پرداخت و دروس سطح و خارج را نزد پدر آموخت . فلسفه را نیز نزد آقا میرزا مهدی آشتیانی ، آقا میرزا طاهر تنکابنی و آقا سید کاظم عصار و آقا شیخ ابراهیم امامزاده زیدی آموخت ، بعد از هجرت به قم مجدداً به خاطر بدی آب و هوا به تهران برمی گردد و پایه ی کار خود را منبر رفتن قرار می دهد و در 19 سالگی از جمله مدعوین سخنرانی در مجلس شورای ملی می گردد و در طول دورانی که ایشان به منبر می رفته همواره از مسائل سیاسی- اجتماعی غافل نبوده و به صورت علنی علیه اسرائیل موضع گیری می کرد .
ایشان همزمان با ورود مرحوم آیت الله العظمی بروجردی به قم(1325ش)، به عنوان نماینده ویژه آن مرجع بزرگ- جهت مذاکره و ابلاغ پیام هایشان به شاه، نخست وزیران ودولتمردان- برگزیده شد وتا پایان عمر معظم له وظایف محوله را به خوبی وبا هوشیاری وکیاست تمام،انجام می داد
با شروع نهضت امام خمینی آقای فلسفی نیز در همگامی با آن، خطابه های تند ایراد می کرد که منبرهای شب های تاسوعا و عاشورا در مسجد شیخ عبدالحسین بازار تهران در سال 1343 از جمله آنهاست . ایشان در سال 1357 از طرف ساواک دستگیر می شود . آقای فلسفی پس از ورود امام در تهران و به درخواست حضرت امام بعد از هفت سال ممنوعیت اولین سخنرانی خود را نزد امام ایراد می کند . با پیروزی انقلاب اسلامی ، ایشان تا پایان عمر خود به فعالیت های مختلف و منبرهای روشنگر خویش ادامه داد و بالاخره در روز 27 / 9 / 1377 در سن 93 سالگی دار فانی را وداع گفت و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری به خاک سپرده شد . مجموعه خاطرات ایشان تحت عنوان « خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی » توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر گردیده است .
5 - مرحوم آیت الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی ، از علمای بزرگ و از مراجع تقلید ، در سال 1284 ، هـ . ق در قریه ی « مدرسیه » ی لنجان اصفهان تولد یافت . تحصیلات اولیه ی خود را در اصفهان به انجام رساند و از محضر ابوالمعالی کرباسی استفاده کرد . سپس به نجف رفت و در آنجا مجتهد جامع الشرایط شد ، ایشان از جمله شاگردان آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و میرزا محمد تقی شیرازی به شمار می رفت . پس از درگذشت مرحوم نائینی در مردادماه 1315 مرجعیت عامه ی شیعیان جهان به وی رسید . آیت الله حکیم ، آیت الله شیخ عبدالنبی اراکی و آیت الله میرزا هاشم آملی از جمله شاگردان ایشان بودند .
رساله ی عملیه ی آن مرحوم به « صراط النجاه » موسوم است . آیت الله اصفهانی در نهضت استقلال عراق همراه علمای دیگر نقش مؤثری ایفا کرد . ایشان سرانجام در روز دوشنبه نهم ذی الحجه ی 1365 برابر با 13 / 8 / 1325 در سن 81 سالگی از دنیا رحلت کرد و در صحن مطهر امیرالمؤمنین ( ع ) دفن شد .
6- در سال 1341 هـ. ق وقتی ملک فیصل در عراق قصد انجام انتخابات و تشکیل مجلس شورای ملی را داشت ،‌علمای وقت به دلیل ضایع شدن حقوق شیعیان که دو سوم عراق را تشکیل می دادند ، حکم تحریم انتخابات را صادر کردند . این حکم از طرف آیت الله شیخ مهدی خالصی صادر گردید که آیت الله نائینی و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی آن را امضاء نمودند . در اثر این فتوا سر و صدای عجیبی در عراق بر پا شد و دولت تصمیم گرفت آنها را از عراق تبعید کند . بدین ترتیب آیت الله خالصی ، آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله نائینی به همراه جمعی از علما از عراق به ایران تبعید شدند . آیت الله نائینی و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی پس از توقف در کرمانشاه و همدان به مدت ده ماه در قم به سر بردند تا این که مجدداً در سال 1342 هـ. ق با عذرخواهی ملک فیصل ، مجدداً راهی عراق گردیدند .
اما آیت الله حاج میرزا محمد حسین نائینی یکی از بزرگترین مراجع عصر خویش در 17 ذیقعده سال 1276 هـ . ق در نائین چشم به جهان گشود . تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود به انجام رسانید و درادامه تحصیل و پیگیری سطوح عالیه به حوزه نجف رهسپار گردید و در ردیف شاگردان آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی و آیت الله سید محمد اصفهانی قرار گرفت و در محضر آیت الله ملا محمد کاظم خراسانی حضور یافت . مرحوم نائینی در اثر اطلاعات وسیع در علوم ریاضی ، حکمت و فلسفه و عرفان و احاطه به کلیات فقه ، امتیازات خاصی در میان علمای نجف اشرف داشت . ایشان علم اصول را با دقت تمام و جدیت خاص به صورتی منظم و خالی از پیچیدگی تهذیب و تنقیح نمود . طلاب زیادی از کشورهای مختلف اسلامی در درس ایشان حاضرگشته و ایشان عنایت خاصی نسبت به شاگردان خود داشته . ایشان در روزگار سیاه خفقان قاجاری بود که کتاب » تنبیه الامه و تنزیه المله » را نوشت و انواع استبداد و خودسری و حکومت خودکامه پادشاهان مستبد را با منطق و حکمت نشان داد و وظایف علما و فقها را نسبت به دین و اوضاع جاری بیان نمود . مرحوم آخوند خراسانی و مرحوم شیخ عبد الله مازندرانی بر این کتاب تقریظ نوشته و مأخوذ بودن اصل مشروطیت را از متن شریعت محمدی » صلی الله علیه و آله و سلم » مورد تأیید و امضاء قرار دادند . ایشان این کتاب را در سال 1327 ،‌درست هیجده سال پس از فتوای میرزای شیرازی نوشت . کتاب « تقریرات نائینی » نیز از پرخواننده ترین کتابهای اصولی ایشان است . « لباس مشکوک » ،‌‌ « رساله لاضرر و وسیله النجاه » از دیگر آثار فقهی – اصولی ایشان است . در سال 1341 وقتی ملک فیصل در عراق قصد انجام انتخابات و تشکیل مجلس شورای ملی را داشت ،‌علمای وقت به دلیل ضایع شدن حقوق شیعیان که دو سوم عراق را تشکیل می دادند ، حکم تحریم انتخابات را صادر کردند . این حکم از طرف آیت الله شیخ مهدی خالصی صادر گردید که آیت الله نائینی و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی آن را امضاء نمودند . در اثر این فتوا سرو صدای عجیبی در عراق بر پا شد و دولت تصمیم گرفت آنها را از عراق تبعید کند . بدین ترتیب آیت الله خالصی ، آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله نائینی به همراه جمعی از علما از عراق به ایران تبعید شدند . آیت الله نائینی پس از توقف در کرمانشاه و همدان به مدت ده ماه در قم به سر برد تا این که مجدداً در سال 1342 با عذرخواهی ملک فیصل ، مجدداً راهی عراق گردید . آیت الله نائینی در 26 جمادی الاول 1355 مطابق با 26 مرداد 1315 به رحمت خدا رفت .
7- مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، از بزرگان فقها و مراجع شیعه در سال 1276 هـ ق متولد شد. تحصیلات خود را ابتدا در یزد و سپس عتبات عالیات، نزد اساتید بزرگی چون سید محمد فشارکی، میرزا محمد تقی شیرازی، میرزای بزرگ شیرازی و آخوند خراسانی ادامه داد و به مرتبۀ عالی اجتهاد نایل آمد و در کربلا، حوزۀ درس مستقل تشکیل داد. در سال 1332 هـ .ق به اراک مهاجرت کرد و در آن جا به مدت هشت سال، به پرورش طلاب وفضلا پرداخت. در سال 1340 به قصد زیارت به شهر مقدس قم رفت و به اصرار علما وفضلای قم، رحل اقامت افکند و حوزۀ علمیۀ قم را بنیان گذارد. در حوزۀ درس این روحانی عالی مقام، فقهای بزرگی چون آیات عظام: سید محمد تقی خوانساری، سید احمد خوانساری، سید صدرالدین صدر، شیخ محمد علی اراکی، سید محمد رضا گلپایگانی و دیگران پرورش یافتند. از شاگردان ایشان، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیت الله خمینی است. آیت الله حائری زندگی زاهدانه ای خود را حتی در زمان مرجعیت و ریاست حوزۀ علمیه حفظ کردند و به فضایل اخلاقی بسیار آراسته بودند. آیت الله حائری در سال 1355 هـ ق (1315 هـ ق) دارفانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت. مدفن این عالم بزرگوار در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (س) واقع است.
8- مراجع تقلید به رضا شاه گفتند:باید مثل نقش روی دیوار باشی!
درجریان جمهوری خواهی رضاخان، وی تصمیم گرفت به قم برود تا دیداری با مراجع تقلید یعنی مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مرحوم نایینی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی داشته باشد. شیخ عبدالکریم حائری لازم دانست پیش از این دیدار مطالبی را که قرار است گفته شود با یکدیگر هماهنگ کنند. برای همین، جلسه¬ای با حضور دو مرجع دیگر تشکیل شد و همگی تصمیم گرفتند به رضاشاه بگویند نباید دیکتاتوری کنی و حداکثر نقش سمبلیک پادشاه را داشته باشی و «اگر بخواهی یک پادشاهی باشی، آن هم پادشاهی که فقط مانند نقش روی دیوار است.» گوش مرحوم نایینی سنگین بود و برای همین خیلی سخت می¬شنید. پس از تشکیل جلسه «وسط صحبت، مرحوم نایینی بدون اینکه مناسبت داشته باشد مرتباً اشاره می کرد به دیوار و می گفت که پادشاه باید مثل نقش دیوار باشد. رضاشاه یک¬مرتبه هاج و واج شد که این آقا چه می¬گوید؟ آخر اصلا مناسب نبود که آقای نایینی بگوید نقش دیوار. اما او مرتبا اشاره می¬کرد به دیوار و می گفت: نقش دیوار، نقش دیوار. سردار سپه خیلی متعجب شده بود تا اینکه از فرط تحیر از ما سوال کرد که ایشان از نقش روی دیوار مقصودشان چیست؟ ما گفتیم حقیقتا مقصود ایشان این است و ما هم تأیید می کنیم که باید پادشاه در مملکت مثل نقش دیوار باشد.» (ر.ج. ص 20و21 / خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی).
9- باید دانست قسمت بیرونی بیت آیت الله بروجردی(بیت شامل دو قسمت اندرونی و بیرونی است) ،وقف می باشد که تولیت آن با دو فرزند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی بود وپس از حیات آنها به فرزندان ذکورشان که از نوادگان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی هستند منتقل شد لذا پس ازفوت نوادگان ارشد آیت الله بروجردی در جلسه ای که با حضور تمامی نوادگان صورت پذیرفت ،مدیریت بیرونی بیت به حضرت آیت الله سید محمد جواد علوی بروجردی واگذار گردید.


http://broujerdi.org/content/view/23/88