نشست سران شوروی ،انگلیس و آمریکا

«کنفرانس تهران»

نشستی که مسئولین ایرانی از برگزاری آن بی اطلاع بودند


«کنفرانس تهران»

درفاصله روزهای ششم تا نهم آذر 1322 و در بحبوحه جنگ دوم جهانی، تهران میزبان رهبران سه کشور متفقین یعنی فرانکلین روزولت رئیس جمهور آمریکا، وینستون چرچیل نخست‌وزیر انگلیس و ژوزف استالین رئیس جمهور شوروی بود. این سه کشور در سالهای جنگ دوم جهانی سه کنفرانس مهم در تهران، یالتا و پوتسدام تشکیل دادند و در آنها ضمن طرح نقشه‌های جنگی و استراتژی نظامی خود درباره شرائط بین‌المللی و اوضاع جهان بعد از پایان جنگ و همچنین تقسیم ممالک جهان به مناطق نفوذ، به توافقهایی رسیدند. قسمتی از این توافقها و قول و قرارها پس از پایان جنگ جامه عمل پوشید و برخی دیگر موجب بروز اختلاف و سؤتعبیرهائی شد که اساس اختلافات سیاسی طرفین و آغاز جنگ سرد و تقسیم جهان به دو بلوک شرق و غرب بود. کنفرانس تهران که در چهارمین سال جنگ دوم جهانی تشکیل شد تمام وقت خود را صرف طرح نقشه‌های جنگی و مراحل بعدی نبرد تا شکست کامل آلمان نمود و حل مسائل مربوط به بعد از حصول پیروزی را به کنفرانس دیگری موکول نمود.
انتخاب تهران برای تشکیل اجلاس رهبران متفقین، از مصوبات وزیران خارجه آمریکا، انگلیس و شوروی در مسکو بود.
نشست مشترک «آنتونی ایدن» وزیرخارجه انگلستان، «کاردل‌هال» وزیرخارجه آمریکا و «مولوتف» وزیرخارجه شوروی در مسکو در اولین روزهای آبان 1322 در مسکو، مقدمه اجلاس رهبران سه کشور در تهران بود. و انتخاب تهران برای برگزاری چنین نشستی، پیشنهاد استالین بود که با موافقت روزولت و چرچیل مواجه شد.

تحقیر شاه در کنفرانس تهران 
کنفرانس تهران در محل سفارت شوروی برگزار شد و شاه نیز برای شرکت در کنفرانس ناگزیر بود به سفارت برود. درجریان کنفرانس تهران، چرچیل و روزولت حاضر نشدند به دیدار شاه بروند و تنها اجازه دادند شاه درمحل سفارت با آنها بطور جداگانه دیدارکند.(1)
اما دیداراستالین با شاه در کاخ مرمر نیز با تلاش و خواهش یکی از اطرافیان شاه به نام احمد علی سپهر (مورخ‌الدوله) از مسئولان سفارت شوروی صورت گرفت.(2) به گفته مادر شاه، استالین مایل بود با روی خوش نشان دادن به شاه جوان تلاش کند او را به عنوان متحد آینده شوروی پس از جنگ جهانی دوم ، به همکاری با روس ها جلب کند. 

بی اطلاعی مقام های ایرانی ازبرگزاری نشست سران متفقین درتهران 

با وجود آنکه واشنگتن و لندن، پیشنهاد مسکو را برای تشکیل اجلاس رهبران آمریکا، انگلیس و شوروی در تهران پذیرفته بودند ولی به هیچ وجه دولت ایران را در جریان تصمیم خود برای تشکیل کنفرانس در تهران، قرار ندادند و حتی از مذاکرات خود در کنفرانس نیز خبری به مسئولان ایرانی داده نشد.(3) تنها در روز ورود رهبران متفقین، نخست‌وزیر ایران ـ علی سهیلی ـ در جریان قرار داده شد.

این کنفرانس  که در دوره دوم کابینه علی سهیلی برگزار شد، از ابتدا تا انتها به صورت محرمانه و بدون انتشار اخبار آن ترتیب یافت. اولین خبر مربوط به این کنفرانس پس از عزیمت رهبران متفقین به کشورهایشان، توسط سهیلی در جلسه مشترک هیأت دولت، نمایندگان مجلس و سران لشکری و کشوری در روز دهم آذر 1322 منتشر شد.

سهیلی گفت ابتدا از طریق کاردار شوروی در تهران در جریان برگزاری این اجلاس در تهران قرار گرفتم. وی افزود: روز 4 آذر استالین و روز 5 آذر روزولت و چرچیل وارد تهران شدند. کنفرانس مشترک آنان روز 6 آذر شروع شد. روز هفتم آذر نشست محرمانه آنان در سفارت شوروی جریان داشت، روز نهم این نشست خاتمه یافت و اعلامیه مشترک آنان منتشر شد و روز دهم رهبران هر سه کشور از ایران خارج شدند.

دقیقا به همین دلیل محرمانه نگه داشتن مذاکرات سران متفقین در تهران روزنامه اطلاعات تا پس از گذشت چهار روز از پایان نشست تهران ، اخبار ان را منتشر می کند 

نتایج نشست سران متفقین در تهران
از نتایج کنفرانس تهران که از 6 آذر 1322 آغاز شد و تا 9 همان ماه ادامه یافت، تهیه طرح عملیات نهائی برای درهم شکستن نیروی مقاومت آلمانی‌ها بود.
مهمترین تصمیماتی که در کنفرانس تهران آغاز شد عبارت بودند از:
ـ ایجاد جبهه دوم و پیاده شدن قوای آمریکائی، انگلیسی، کانادائی و فرانسه آزاد در سواحل نورماندی فرانسه در 16 خرداد 1323.
ـ ضد حمله بزرگ ارتش سرخ شوروی به نیروهای آلمان با هدف بیرون راندن قطعی آلمانی‌ها از خاک شوروی در تیر 1323.
در کنفرانس تهران، راجع به تجزیه آلمان نیز گفت‌وگوهایی به عمل آمد. روزولت تنها راه مجازات آلمان را تجزیه این کشور عنوان کرد و چرچیل و استالین هم با این نظر مخالفت نکردند.(4) با اینکه استالین پیشنهاد کنفدراسیونی کردن آلمان را رد می‌کرد و آن را تهدیدی علیه امنیت مرزهای شوروی می‌داشت ولی پیشنهاد تجزیه آلمان را به‌عنوان پایه مذاکرات پذیرفت.(5)
به موجب اسناد و مدارک محرمانه‌ای که بعداً درباره جریان مذاکرات کنفرانس تهران منتشر شد استالین در این کنفرانس موضوع منابع نفتی ایران و کشورهای ساحلی خلیج‌فارس را نیز مطرح کرد و خواستار توافقی درباره تقسیم این منابع در آینده شد. ولی چرچیل گفت که زمان طرح این مسئله نیست و مسائل اقتصادی جهان باید به طورکلی در پایان جنگ مورد بررسی قرار بگیرد.اما بزرگترین موفقیتی که در کنفرانس تهران نصیب استالین شد نزدیک شدن به روزولت و جلب اعتماد او بود که نتایج خود را در مدت باقیمانده جنگ و کنفرانس یالتا نشان داد.

اهداء شمشیر پادشاه انگلیس به استالین در حاشیه کنفرانس تهران 

در حاشیه کنفرانس تهران،شمشیر معروف به شمشیر استالینگراد توسط چرچیل، به عنوان  هدیه ای از سوی جرج ششم پادشاه وقت بریتانیا به منظور نشان دادن وحدت و یکپارچگی متفقین،به استالین اهدا شد.  پاادشاه بریتانیا بخاطر قدردانی از مقاومت و پیروزی نیروهای شوروی در برابر ارتش آلمان نازی در جبه های جنگ استالینگراد این شمشیر را برای استالین هدیه فرستاد. بر لبه تیغه  این شمشیر که بصورت سفارشی در انگلیس ساخته شد ، این عبارت به دستور جرج ششم حک شد «به شهروندان استالینگراد با قلبهای پولادینشان،هدیه ای از شاه جورج ششم، به عنوان نشان تکریم مردم بریتانیا از مقاومت مردم شما.» (6)

نقض عهد قدرتهای اشغالگر پس از پایان جنگ 
کنفرانس سران سه کشور بزرگ در تهران در اعلامیه پایانی خود که شامل یک مقدمه، 9 فصل و 6 ضمیمه بود، استقلال و تمامیت ارضی ایران را نیز تضمین کردند و تعهد قبلی انگلستان و شوروی را دربارة تخلیه ایران در فاصله شش ماه بعد از پایان جنگ مورد تأیید قرار دادند. ولی امضا‌کنندگان این اعلامیه، در عمل چندان پایبندی به تعهد خود راجع به ایران نشان ندادند. بدین معنی که پافشاری انگلیس و شوروی برکسب امتیازات نفتی از دولت ایران و بخصوص اقدام روسها در منوط ساختن خروج نیروهایشان از ایران به اخذ امتیاز نفتی دریای خزر، نقض آشکار حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران و نقض تعهداتشان در اعلامیه یادشده بود.
زمانی که استالین اعلامیه احترام به استقلال و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را امضا می‌کرد، شهرهای شمالی ایران در اشغال ارتش سرخ بود و وقتی اعتبارنامه سیدجعفر پیشه‌وری نماینده حزب توده در نخستین روزهای کار مجلس چهاردهم رد شد، وی و قاضی محمد به‌عنوان رهبران دو حزب دمکرات آذربایجان و کردستان با کمک نظامی روسها در دو استان یاد شده، اعلام خود‌مختاری کردند.

روسها تا زمان انعقاد قرارداد تأسیس شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ـ 15 فروردین 1325 ـ و تشکیل کابینه ائتلافی با حزب توده در تهران ـ 10 مرداد 1325 ـ حاضر به خروج از ایران نگردیدند.
آمریکائیها و انگلیسی‌ها نیز که در کنفرانس تهران، اعلامیه استقلال و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را امضا کرده بودند، به راحتی مایل به خروج از ایران نشدند. بطوریکه سه ماه پس از امضاء اعلامیه تهران ، در اسفند ماه 1322 دو هیئت انگلیسی و امریکایی از جانب شرکتهای نفتی شوکونی ـ واکیوم و سینکلر امریکایی و شرکت رویال داچ شل انگلیسی ـ هلندی به تهران آمدند و هر دو تقاضای امتیاز نفت در نواحی جنوب شرقی ایران را نمودند. مذاکرات و حتی حضور نمایندگان مزبور در تهران محرمانه نگاه داشته شده بود و جز چند تن از مقامات بلندپایه دولت، کسی از مذاکرات ساعد نخست‌وزیر وقت ایران با آنان اطلاعی نداشت.
انگلیسی‌ها زمانی نیروهای خود را از شهرهای جنوبی ایران خارج کردند که توانستند طیف وسیعی از سیاسیون وابسته به خود را در جریان تقلبات انتخاباتی چهاردهمین دوره قانونگذاری ایران به مجلس بفرستند. در همین دوره بود که سید ضیاءالدین طباطبائی عامل کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299، که از 22 سال پیش از آن در خارج از ایران و از جمله 19 سال در اروپا به سر می‌برد، به خواست انگلیسی‌ها به تهران بازگشت و به‌عنوان نماینده به مجلس چهاردهم راه یافت.(7)

جمع بندی :

با مروری بر نحوه برخورد رهبران سه قدرت جهانی در اجلاس پنج روزه تهران به خوبی می توان این واقعیت تاریخی را درک کرد که حکومت پهلوی به دلیل وابستگی تام و تمام به قدرتهای سلطه جو بویژه انگلیس در عمل ناچار بود برای باقی ماندن در قدرت تن به هر خفت و خواری بدهد. و از آن مهم تر رژیم پهلوی در برابر نادیده گرفتن حقوق مردم ایران نه تنها جرات اعتراض نداشت بلکه با تن دادن به خواسته های آنها به گسترش سلطه قدرتها و کاهش استقلال ایران کمک می کرد. زیرا حکومت پهلوی به جای اتکاء به مردم ایران برای بقاء حکومت خود فقط به حمایت قدرتهای استعماری انگلیس و آمریکا متکی بود .

کلام آخراینکه این پیروزی انقلاب اسلامی بود که بار دیگر عزت را به مردم ایران بازگرداند و آنها توانستند سرنوشت خود را پس از گذشت نزدیک به دو  قرن مجددا بدست گیرند . 

پی‌نوشتها:
1.ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،ج اول، ص 129.
2. فردوست می‌نویسد: سفارت شوروی تأکید کرده بود که به هنگام ورود استالین به کاخ مرمر، گارد شاه باید برچیده شود و گارد ویژه استالین مستقر شود. شاه نیز با خوشحالی این درخواست را پذیرفت ـ ظهور و سقوط، همان، ص 130.
3.سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، ص 84.
4. فصلنامه تاریخ روابط خارجی، نشریه مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امورخارجه، شماره‌های 7 و 8، ص 62.
5. فصلنامه، همان، ص 63.

6.en.wikipedia.org/wiki/Sword_of_Stalingrad#cite_note-1

7. سید ضیاءالدین طباطبائی در خرداد 1300 و پس از سقوط کابینه 90 روزه‌اش، رهسپار اروپا شد.


موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی