به مناسبت رحلت حضرت ایت الله محمد تقی مصباح یزدی
برخی از اسناد مبارزاتی مرحوم آیت الله مصباح یزدی در انقلاب اسلامی
اسناد ارائه شده از میان پرونده سایر مبارزین استخراج و انتشار یافته است
1369 بازدید
سند اول
متن تلگراف اساتید و مدرسین حوزه علمیه قم بزعیم و مرجع عالیقدر حضرت آیت اللّه العظمی خمینی مدظله العالی
تاریخ سند: 14 خرداد 1349
متن تلگراف اساتید و مدرسین حوزه علمیه قم بزعیم و مرجع عالیقدر حضرت آیت اللّه العظمی خمینی مدظله العالی
متن سند:
بسمه تعالی محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی مرجع بزرگ شیعه آقای خمینی متع اللّه المسلمین بطول بقائه رحلت حضرت آیت الله آقای سیدمحسن حکیم1 قدس سره الشریف موجب تأسف عمیق قاطبه مسلمین خصوصا جامعه روحانیت گردید حوزه علمیه قم این فاجعه عظیم را بساحت مقدس حضرت بقیه اللّه امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و محضر آن مرجع عظیم الشأن تسلیت می گوید عظمت اسلام و مسلمین و ترقی روزافزون جامعه روحانیت و حوزه های علمیه را در ظل توجهات امام زمان و رهبری ارزنده حضرت مستطاب عالی از پیشگاه خداوند قادر خواستار است.
محمدحسین مسجد جامعی ربانی شیرازی ـ حسینعلی منتظری ـ صادق خلخالی ـ عبدالعظیم محصلی ـ محسن حرم پناهی ـ حسین نوری ـ علی مشکینی اردبیلی ـ ابوالفضل نجفی خونساری ـ ناصر مکارم شیرازی ـ محمدمهدی ربانی ـ محمدعلی گرامی ـ مرتضی مقتدایی ـ حسین مظاهری ـ هاشم تقدیری ـ محمد ابطحی ـ محمد موحدی ـ حسن طاهری ـ محمدمحمدی ـ محمدعلی احمدی ـ یعقوب موسوی زنجانی ـ عباس محفوظی2 ـ صالحی نجف آبادی ـ ابراهیم امینی ـ رضا توسلی ـ یوسف صانعی3 ـ یحیی انصاری ـ شیخ محمد واصف ـ حسین شب زنده دار ـ حسین تربیت اسمعیل عابدی ـ حسین سدادی ـ محمدمهدی شاه آبادی4 ـ محمدعلی فیض ـ علی قدوسی ـ جلال گلپایگانی ـ علی اکبر مسعودی ـ محمدتقی مصباح یزدی ـ سیدمهدی شریفی ـ محی الدین فاضل.
در پرونده شیخ علی اکبر فیض مشکینی بایگانی شود.
14 /4 /49
سند دوم
نامه سرگشاده جمعی از حجج اسلام و فضلاء حوزه علمیه قم به آقای هویدا1 رونوشت دیوان کشور
تاریخ سند: 29 بهمن 1343
نامه سرگشاده جمعی از حجج اسلام و فضلاء حوزه علمیه قم به آقای هویدا1 رونوشت دیوان کشور
بسم اللّه الرحمن الرحیم جناب آقای نخست وزیر متأسفانه در سالهای اخیر اقداماتی برخلاف قوانین اسلام و قانون اساسی در این کشور مذهبی انجام یافته که موجبات ناراحتی عموم طبقات را فراهم آورده و فاصله عمیقی بین ملت و هیئت حاکمه ایجاد کرده است، ملت و هیئت حاکمه که باید متفقا در پیشرفت و عظمت دین و تعالی کشور بکوشند و با اعتماد حسن اطمینان به یکدیگر در زمینه واحدی فعالیت کنند ـ با کمال تأسف هر دولتی که روی کار آمده به جای آنکه به این اختلاف خاتمه دهد آن را شدیدتر و احساسات ملت را علیه هیئت حاکمه برافروخته نموده است ما نمی دانیم متصدیان امور چه فکری می کنند و در نظر دارند این مملکت را به کجا بکشانند، آیا در این مملکت (به اصطلاح دینی و مشروطه) مردم حق هیچگونه اظهارنظر درس سرنوشت خود باید نداشته باشند؟ خفقان؛ محدودیت: سانسور، تفتیش عقاید از یک طرف؛ شکست اقتصادیات و تصاعد هزینه کمرشکن زندگی از طرف دیگر ملت را از پای در آورده و اگر کسی از وضع موجود اظهار نارضایتی کند سیاهچال زندان و سپس حکم دادستانی ارتش زندگی تیره او را تیره تر نماید آخر در کدام گوشه جهان تا این حد فشار، اختناق، حبس زجر شکنجه و ترور کار بر مردم حکومت می کند؟ در کدام کشور مراجع و زعمای دینی ؛ سخنگویان مذهبی، روشنفکران، اساتید دانشگاه تجار و اصناف، بالاخره طبقات متفکر و فعال کشور حق اظهارنظر در شئون اجتماعی خود ندارند؛ در جهان امروز کجا معمول عده مطلق المنان حاکم مطلق برجان و مال و ناموس مردم باشند و کسی حق فریاد و تظلم نداشته باشد؟ در کدام گوشه دنیا سابقه دارد که یک مرجع دینی و زعیم فداکار ملی با داشتن مصونیت2 و صلاحیت قانونی که از کشور خود دفاع می کند و می گوید نباید بیگانگان با اتکاء به مصونیت مطلق و بر مال و جان و ناموس مردم تسلط داشته باشند او را به اتهام ناجوانمردانه و قیام علیه مصالح کشور و تمامیت ارضی تبعید و در مملکت دیگری زندانی و ممنوع الملاقات نمایند؟ آیا این قسم حکومت در بین ملل نیم وحشی آن هم در دوران حکومت فردی از پست ترین انواع حکومت ها شمرده نمی شده است؟ آقای هویدا شما سری به زندانها بزنید و بپرسید این اصناف مختلف زندانی: علماء وعاظ؛ اساتید دانشگاه، دانشجویان تجار و اصناف به چه جرمی مدتها در زندان بسر می برند آیا جز دفاع از حریم قرآن و عظمت کشور و تظلم از خفقان و دیکتاتوری جرمی داشته اند؟ آیا اگر کسی گفت نباید اسلام و قرآن مورد تهاجم واقع شود، کشور در چنگ بیگانگان افتد؛ ثروتهای سرشار مملکت به یغما رود اختناق و فشار بر مردم حکومت کند، دولت ها در تأمین خواسته های مردم باید کوشش نمایند و بالاخره اگر کسی خواست با استفاده از حق قانونی خود در شئون کشورش اظهارنظر نماید باید در سیه چال زندان زندگی کند و با محرومیت های همه جانبه دست به گریبان باشد؟ ما برای حفظ مصالح عالیه اسلام و کشور عزیز جدا می خواهیم به منظور پایان دادن به وضع خطرناک موجود و رفع اختناق و رفاه حال عامه مردم فکری کنید و به خواسته های مردم ترتیب اثر دهید طبقات مختلف کشور بالخصوص علما اعلام و بالاخص حوزه علمیه قم که مرکز هدایت و پرورش کشور است منتظرند که هر چه زودتر به وضع موجود خاتمه داده شود و مخصوصا در اسرع اوقات رهبر شیعیان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی مدظله علی رؤس المسلمین را به قم عودت داده و سایر علما و دانشمندان، اساتید محترم دانشگاه و دانشجویان و اصناف؛ تجار و متدینین را از زندان آزاد نموده و بیش از این نیست به احساسات پاک و گرم مردم بی اعتنایی نشود.
موسی زنجانی ـ ابوالفضل النجفی الخونساری ـ علی قدیری اصفهانی ـ سیدعلی خامنه ای3 ـ محمد محمدی [گیلانی] ـ حسینعلی منتظری ـ علی قدوسی ـ اکبر هاشمی [رفسنجانی] ـ ابراهیم امینی ـ احمد آذری قمی ـ محمدعلی گرامی ـ محمد علامی ـ یحیی انصاری شیرازی ـ ابوالقاسم خزعلی ـ مهدی فیض ـ عبدالعظیم محصلی ـ علی المشکینی ـ الاحقر عبدالرحیم الربانی الشیرازی ـ سیدیوسف حسینی تبریزی ـ سیدهادی خسروشاهی ـ سیدابوالفضل میرمحمدی ـ حسین حقانی4 ـ الاحقر سیدمهدی حسینی لاجوردی ـ صادق خلخالی ـ ابوالقاسم مسافری ـ عباس محفوظی ـ هاشم تقدیری ـ علی احمدی [میانجی] ـ محمدحسین مسجد جامعی ـ علی اکبر مسعودی ـ محمد موحدی لنکرانی ـ اسماعیل صدر ـ احمد جنتی5 ـ احمد امامی ـ میرآقا موسوی زنجانی ـ یداللّه پورهاشمی ـ محمد یزدی6 ـ نعمت اللّه صالحی نجف آبادی ـ مصطفی اعتمادی ـ سیدموسی شبیری زنجانی7 ـ مهدی الحسینی الروحانی ـ محمدحسین الحسینی النگرودی ـ محمد حقی ـ محمدباقر حسنی ـ محمدباقر احمد پایانی ـ عبداله جوادی8 ـ محمدرضا توسلی ـ محمدتقی صدیقین ـ الشیخ الهمدانی ـ محمدتقی مصباح یزدی ـ حسین نوری ـ حسین شب زنده دار ـ علی دوانی9 ـ علی اکبر موسوی.
سند سوم
خلاصه گزارش بازجوئی
متن سند:
الف ـ مشخصات متهم : نام عبدالرحیم فرزند بمانعلی شهرت ربانی معروف به ربانی شیرازی شماره شناسنامه 22992 صادره از شیراز متولد 1301 شغل مدرس حوزه علمیه قم.
ساکن قم خیابان بهروز کوچه تقوی پلاک 18 منزل شخصی متاهل دارای 5 فرزند ـ مسلمان (شیعه اثنی عشری) ب ـ موضوع اتهام : اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت.
پ ـ خلاصه سوابق متهم : 1ـ پس از آزادی آیت الله خمینی در فروردینماه 43 مجلس جشنی توسط عده ای از محصلین علوم دینی قم با شرکت جمع کثیری از اهالی آنشهرستان در مدرسه فیضیه تشکیل می شود.
در این جشن شخصی بنام علی حجتی کرمانی ضمن ایراد بیاناتی قطعنامه ده ماده ای را که بعضی از مواد آن تحریک آمیز و حمله باقدامات دولت است قرائت و از مستمعین تقاضا مینماید ضمن ثبت مفاد آن اجرای مفاد قطعنامه را از دولت خواستار شوند.
پس از استفسار از سخنگوی مذکور از نحوه تهیه و تنظیم قطعنامه یاد شده نامبرده اظهار میدارد آنرا از ربانی (متهم پرونده) دریافت و قرائت کرده ام.
همچنین پس از تصویب لایحه مصونیت مستشاران امریکائی توسط مجلس شورایملی و مخالفت و تحریک خمینی با آن قانون متهم مراتب را تحت عنوان اینکه اخیرا اقداماتی علیه مذهب و استقلال مملکت انجام گرفته بپاره ای از مراجع مذهبی بشهرستانها اعلام داشته ضمنا نظریه ای در ده ماده درباره اصلاح درالتبلیغ قم ارسال نموده که بر اثر این اقدامات در تاریخ 23 /8 /43 برابر قرار قانونی بازپرس نظامی بازداشت گردیده است.
2ـ مشارالیه با طرفداران خمینی جزء گردانندگان اصلی تحریکات طلاب علیه دولت بوده و باتفاق چند نفر دیگر از هر فرصتی بخصوص در ایام عزاداری استفاده نموده و با تشکیل مجالسی از خمینی ستایش و از دولت تنقید مینماید در نتیجه در تاریخ 12 /12 /43 باتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت دستگیر و بموجب قرار صادره از بازپرسی شعبه 7 دادستانی نیروهای مسلح شاهنشاهی که طی شماره 6126 / 34788 / 7 /11ـ 13 /12 /43 بساواک اعلام گردیده بازداشت میگردد.
3ـ اطلاعات واصله حاکیست نامبرده پس از آزادی از زندان به رویه ناصواب و خلاف مصالح خود ادامه داده و کرارا اعلامیه هائی مبنی بر انتقاد از دولت تهیه و توزیع مینموده است.
ت ـ گردش کار : طبق اطلاع واصله نامبرده در ساعت 2100 روز 23 /12 /44 باتفاق جمعی از همفکران خود از جمله احمد بیگدلی آذری ـ حسینعلی منتظری ـ احمد جنتی لادانی1 جلسه ای در منزل علی مشکینی تشکیل داده و تصمیماتی بشرح ذیل اتخاذ نموده اند: 1ـ برای مراجعت خمینی اعلامیه هائی در ایام عید چاپ و در قم و سایر شهرستانها پخش نمایند.
2ـ مراجعه دستجمعی بمنزل روحانیون طراز اول و تقاضا از آنان جهت اخذ تصمیمات شدیدتری بمنظور اعاده خمینی به قم.
3ـ چنانچه این اقدامات موثر واقع نگردید تصمیمات شدیدتری از قبیل تهدید و ارعاب و حتی ترور گرفته شود.
4ـ با توزیع اعلامیه بهنگام تحویل سال در صحن مطهر حضرت معصومه (علیها السلام)1 وی یکی از محرکین اصلی تشخیص و در نتیجه در تاریخ 2 /1 /45 دستگیر و باقرار صادره از بازپرسی شعبه 8 دادستانی نیروهای مسلح شاهنشاهی در زندان قزل قلعه بازداشت گردید.
ضمنا نامبرده پس از اطلاع از دستگیری یکی از همفکران خود بنام حسینعلی منتظری طلاب را بمدرسه خان قم دعوت و آنانرا تحریک کرده تا بمنزل آیات رفته و نسبت به دستگیری شخص اخیر الذکر اعتراض نمایند و هنگامیکه نماینده دادستان و مامورین قصد بازرسی از منزل وی را داشته اند و از ورود آنان جلوگیری و با ایجاد جار و جنجال مردم را متوجه جریان ساخته که منجر بمداخله پلیس و تفرقه مردم گردیده و سپس منزل وی بازرسی و مدارک و اعلامیه های مضره بدست آمده که صورتجلسه گردیده است.
توضیح : در بازرسی از منزل احمد بیگدلی آذری یکی از متهمین دستگیر شده یک نسخه اساسنامه جمعیت سری بدست آمده و نامبرده در تحقیقات معموله در زندان قزل قلعه اظهار داشته اساسنامه مذکور را از عبدالرحیم ربانی دریافت داشته است.
ث ـ خلاصه اظهارات متهم : از متهم طی جلسات متعدد بازجوئی بعمل آمده که نتیجه تحقیقات ذیلاً تشریح میگردد : 1ـ متهم منکر عضویت و فعالیت در احزاب و دستجات بوده و بعلت علاقمندی به آیت اللّه خمینی اقداماتی بنفع وی انجام داده که مغایر با مصالح کشور نمیباشد.
2ـ درباره چاپ و پخش اعلامیه که بنام وی و عده ای دیگر از روحانیون منتشر گردیده از وی تحقیق شد.
اظهار داشته است ذیل چند اعلامیه را امضاء کرده ولی از عامل تهیه کننده و همچنین محل چاپ آن هیچگونه اطلاعی ندارد و مضمون این اعلامیه ها آزادی خمینی و توجه دولت بامور دینی و رفع تضییق از روحانیون می باشد.
3ـ در مورد تشکیل جلسه در منزل میرزا علی مشکینی1 اظهار میدارد بهیچوجه چنین جلسه ای دایر نبوده و تصمیماتی هم اتخاذ نشده است.
4ـ در مورد اساسنامه مکشوفه اظهار بی اطلاعی نموده و منکر وجود چنین اساسنامه ای میباشد و اظهار میدارد اینجانب باتفاق جمعی در حدود بیست ماه قبل جلساتی بمنظور ترتیب کادر تبلیغاتی و همچنین طبع و نشر کتب مفیده داشتیم لکن چنین اساسنامه ای وجود نداشت.
توضیح : مشارالیه باتفاق حسینعلی منتظری ـ مهدی حائری ـ محمد تقی مصباح ـ علی اکبر هاشمی رفسنجانی ـ احمد بیگدلی آذری ـ علی قدوسی ـ ابراهیم امینی ـ علی مشکینی ـ محمد خامنه [ای] ـ علی خامنه] ای] ـ در حدود 20 ماه قبل جلساتی داشته و اساسنامه مورد بحث طبق اقرار صریح احمد بیگدلی آذری بوسیله عبدالرحیم ربانی جهت بررسی و اظهار نظر بچند تن از حاضرین ارائه می شود و در چند جلسه پیرامون مفاد آن بحث می گردد و ربانی و مصباح مفاد اساسنامه را در جلسات قرائت میکردند و در یک جلسه که در منزل اکبر هاشمی رفسنجانی دایر بوده مرامنامه ای که باستناد این اساسنامه تهیه و تنظیم گشته بود وسیله ربانی شیرازی قرائت میگردد و باستناد اساسنامه موصوف انتخاباتی نیز صورت میگیرد و حسینعلی منتظری بسمت مسئول شعبه مالی و صندوقدار جمعیت انتخاب میگردد و شخص ربانی نیز چند دوره ای ریاست این جمعیت را بعهده داشته و در مواجهاتی که با سایر افراد دستگیر شده داده شده اذعان نموده است که در یک یا دو نوبت آقایان نظریه دادند که نظم جلسه را بعهده بگیرم.
ج ـ نظریه : متهم چندین بار بلحاظ فعالیتهای مضره ای که داشته دستگیر و ذیل اکثر اعلامیه های منتشره در حوزه علمیه قم را امضاء نموده و مشوق چاپ و توزیع کنندگان این قبیل اعلامیه ها میباشد و در جریان تشکیل جلسات و دعوت افراد بشرکت در فعالیت سهم بسزائی داشته و دو بار بمدت نامعلوم ریاست جلسات را عهده دار بوده که در تحقیقات معموله از بیان حقیقت خودداری و فعالیتهای مضره خود را تا حد مقدور کتمان ساخته است.
در صورت تصویب پرونده اتهامی او که از لحاظ تحقیقات تکمیل میباشد باداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی احاله گردد.
سند چهارم
تاریخ سند: 12 فروردین 1344
به: جناب آقای نخستوزیر، تهران شماره: 365 از: قم بر اثر طول بازداشت و عدم اطلاع از مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله آقای خمینی و شایعات حاکی از تغییر مکان اقامت ایشان، جامعه روحانیون و عموم مسلمین ناراحت [و] نگرانند.
مقتضی است فوراً از وضع حال و محل اقامت ایشان اینجانبان را مستحضر دارید.
ابوالفضل النجفی الخوانساری، الاحقر مهدیالفیضالقمی، الاحقر غلامحسین عابدی، ربانی شیرازی، حسینعلی عبدالعظیم محصلی، سید یوسف حسینی تبریزی، احمد جنتی، محمد مفتح، علی المشکینی، احمد دانشزنجانی، سیدمحمدقلی موسوی، احمد آذری قمی، احمد دانش، حسین مظاهری، محمدحسین مسجد جامعی، رفیع ناصری بستانآبادی، الاحقر سیدمهدی حسینی لاجوردی، یعقوب الموسویالزنجانی، مهدی الحسینی الروحانی، محمدعلی غلامی، اقلالحاج عبدالله نظری، محمد محمدیگیلانی، محمدباقر حسنی، علی قدوسی، حسین شبزندهدار، عبدالله جوادی، ابراهیم امینی، محمدتقی مصباح، عبدالوهاب روحی، ابوالفضل علائی، مصطفی اعتمادی، هاشم تقدیری، ابوالقاسم مسافری، محمد امینیان، یدالله پورهادی، سیدهادی خسروشاهی، علیاکبر مسعودی، ابوالقاسم خزعلی، اسماعیل صدرانصاریشیرازی، محمدموحدیلنکرانی، [محمد] تقی صدیقین، شریعت اصفهانی، عباس محفوظی، محمدصادق تهرانی، حسین الموسویاصفهانی، محمدعلی صرافی، علی حیدری، مهدی الحائری، احمد امامی، محیالدین فاضلهرندی، الاحقر محمد شاهآبادی عفی عنه.
آقای فرشید 14 /1 بایگانی شود.
17 /7/ م ـ و مذهبی 959
کتاب مسجد جامع بازار تهران جلد اول - به روایت اسناد ساواک صفحه: 192
سند پنجم
تاریخ سند: 30 آبان 1344
نامه سرگشاده جمعی از حجج اسلام و فضلاء حوزه علمیه قم به نخستوزیر
رونوشت دیوان عالی کشور بسمالله الرحمن الرحیم جناب آقای نخستوزیر بیش از یک سال است که پیشوای عالیقدر و مرجع تقلید شیعه حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی اداماللهظله، برخلاف قانون در زندان استعمار (ترکیه) تحتنظر و سپس در عراق بهطور تبعید به سر میبرند.
درطی این مدت مردم ایران به ویژه حوزة علمیه قم از رهبریهای ارزنده و تعالیم و تربیتهای فروزنده ایشان محروم بوده و با کمال بیصبری در انتظار قدوم شریف ایشان دقیقه شماری کردهاند.
وضع مسلمانان و روش ناهنجار دولتهای غیرملی به جایی کشیده که مرجع دینی یک ملت نتواند احکام الهی را صریحاً بیان کند و از آزادی ملت و استقلال کشور خود دفاع نماید و به جرم اعتراض ( به کاپیتولاسیون منفور) بیش از یک سال درحال تبعید و ناراحتی به سر برد.
آری به جرم اعتراض به کاپیتولاسیون یعنی به جرم اعتراض به لایحهای که میگوید ملت ایران باید در برابر اراده و خواستههای اجانب تسلیم و حق هیچگونه دفاع از مال و جان و ناموس خود نداشته باشد.
ما نفهمیدیم اگر کاپیتولاسیون به نفع و صلاح ملت [ایران] است چرا یک روز برای الغاء آن جشنها گرفتند و الغاء آن را از افتخارات هیأت حاکمه آن روز شمردند؟ و اگر به ضرر است چرا دو مرتبه آن را با وضع فجیعتری [به] ملت ایران تحمیل کردند؟ آیا دولتها فکر نمیکنند این مملکت آتیهای دارد، نسل دیگری درپی این نسل است، تاریخ پس از این کارهای ما را دقیقاً بازگو میکند، نسل آینده گذشتهها را مورد بررسی قرار داده و در صفحات تاریخ واقعیت کردار ما را رنگین یا ننگین مجسم میسازد؟ آن روز که بزرگ مرجع جهان شیعه مرحوم آیتالله حاج میرزا محمدحسن شیرازی حکم تحریم تنباکو را صادر فر مود شاید هیأت حاکمه که پافشاری زیاد برای خنثی کردن آن حکم داشت خیال نمیکرد تاریخ آینده با قضاوت صحیح خادم و خائن را مشخص نموده و هریک را در صفحهای به عظمت و حقارت، به خدمت یا خیانت معرفی کرده و در معرض افکار جهانیان قرار میدهد.
آن روز که نابغة شرق سید جمالالدین اسدآبادی برای گسستن زنجیرهای استعمار و مبارزه با خودکامگی و استبداد قد علم کرد و لوای آزادیخواهی برافراشت، زمامداران آن روز تصور میکردند با تهمتهای ناروا، تحریف حقایق و تبعید آن مجاهد رشید میتوانند تاریخ را مسخ نموده و افکار نسلهای آینده را منحرف سازند، ولی اکنون برخلاف تصور آنها تاریخ قضاوت میکند که هیأت حاکمه آن روز ایرانی با سرپیچی از راهنمائیهای آن بزرگمرد، ملت ایران را از سعادت و سیادتی که به آنها روآورده بود محروم نموده و با تبعید او رشد و ترقی را از آسیا به جانب آفریقا سوق داد.
تاریخ دائماً گذشتهها را به صورت نوینی تجدید میکند.
امروز همان بزرگ مرجع شیعه و همان نابغة شرق هر دو در شخصیت حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی متمثل شده و تاریخ همان آزادیخواهی، همان مبارزه با استعمار و استبداد، همان تبعید و همان محرومیت ملت ایران را به صورت تازه منعکس میسازد؛ با این تفاوت که مردم امروز ایران در تشخیص حقایق از خرافات و تمیز خادم از خائن دقیقتر و در برابر افکار متضاد بهتر از عهدة قضاوت برمیآیند.
امروز هیأت حاکمه ایران هرگونه آزادیخواهی، تظلم، شکوه از فقر و بیچارگی و بالاخره هرگونه مبارزه با عوامل فساد و ایادی استعمار را با تهدید، ارعاب، حبس، شکنجه، تبعید و اعدام پاسخ میدهد و دائماً کوشش میکند نقسها را در سینهها خفه سازد و خفقان را بیشتر گسترش دهد.
روزی نمیگذرد که خبر تازة موحشی به گوش نخورد و ناراحتی جدیدی به سراغ مردم نیاید، درهای زندانها و شکنجهگاهها به روی مردم باز است، محاکم دربسته نظامی بیحساب به حسابها رسیدگی میکند، ملت از جریان روزمره مملکت به هیچ وجه اطلاعی ندارد، برخلاف خواسته سازمانهای پلیسی چیزی در روزنامهها منعکس نمیشود، دسته دسته مردم رشید به اعدام و تبعید و حبسهای طویلالمدت محکوم میشوند و ملت از سبب جریان محاکمه آنان خبری پیدا نمیکنند.
هنوز حبسهای دستهجمعی، اعدام، شکنجه، آزار روحانیون و مردم متدین پایان نیافته که خبر ناراحتکننده تازهای افکار را به خود مشغول نموده و خانوادههایی را تحت ناراحتی قرار داده است.
شایع است که به تازگی متجاوز از صد نفر دانشجو و کسبه و روحانی را در ظرف یک دو روز به جرم شرکت در جلسات دینی گرفتهاند و پدرها و مادرها از جرم و یا از علت جلب و مکان و احوال آنان هیچگونه اطلاعی ندارند و بازار مسلمانها را سیاه و تجار محترم نوعاً روبه ورشکستگی میروند و کسی جرأت حقگویی ندارد.
این است معنی آزادی در مملکت دموکراسی ایران! درست است که در سایر کشورها ناراحتیهایی نیز وجود دارد ولی تفاوت فاحش است بین دولتهایی که به خاطر ملت با استعمار میجنگند و دولتی که به خاطر استعمار با ملت میجنگد.
آقای هویدا ملت ایران نمیتواند ببیند مرجع تقلید و پیشوای مذهبی خود در تبعید و سایر رهبران ملی محدود بوده باشند و با این حال ساکت نشسته به کارها و هیأت حاکمه صحه گذارند.
شما خیال نکنید با انتقال حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی از ترکیه به عراق میشود احساسات افروخته این ملت را خاموش کرد.
ادامه تبعید حضرت آیتالله خمینی در هر جا و به هر صورتی که باشد مایه ناراحتی و خشم عموم ملت است، آقای هویدا هرچه در نظر شما محترم است، وجدان، مذهب، قانون اساسی، و اعلامیه حقوق بشر با این طرز حکومت مخالف است.
شما یقین بدانید حکومتهایی که پایه آن بر ظلم و ستم به ملت است بقاء و ثباتی ندارد.
الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم.
( قد مکر الذین من قبلهم فاتی الله بنیانهم من القواعد فخر علیهم السقف من فوقهم و آتیهم العذاب من حیث لایشعرون) ما در خاتمه متذکر میشویم لازم است به این وضع اسفناک خاتمه داده شود و با ارجاع حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی به قم و خاتمه دادن به حبس، شکنجه، اعدام و مبارزه با دین و ملت شکاف بین مردم و دولت را پر کنید.
ما تا به حال کراراً به منظور صلاح ملک و ملت تذکراتی به شما و دولتهای قبلی داده و عواقب سوء ظلم و ستم را متذکر شدهایم، امید است که تذکرات مشفقانه ما مورد قبول واقع شود.
ابوالفضل النجفی الخوانساری، علی حیدری نهاوندی، حسن حسنزاده آملی ، حسینعلی منتظری، علی المشکینی الاردبیلی، عبدالرحیم الربانی الشیرازی، سید محمدرضا سعیدی، حسین نوری، سید یوسف تبریزی، مهدی الحسینی الروحانی، علی قدوسی، علیاکبر مسعودی، حسین المظاهری، مرتضی مقتدایی اصفهانی، محمدمهدی ربانی، اکبر هاشمی، محمدمهدی گیلانی، محمدحسین مسجد جامعی، ابوالقاسم مسافری، یحیی فاضل همدانی، محسن حرمپناهی، رضا گلسرخی کاشانی، سید حسن طاهری، علمالهدی اهوازی، الاحقر عبدالعظیم محصلی، سید عبدالمجید ایروانی، عباس محفوظی، محمدعلی گرامی، کریمی، العبد محسن الخراسانی، الاحقر محمد الشاهآبادی عفیعنه، مصطفی اعمادی[اعتمادی]، یدالله پورهادی، سید محمدعلی موحدی، محمدباقر حسنی، جوادی آملی، سید احمد موسوی، مهدی الحائری، ابوالفضل علمایی، هاشم تقدیری، یحیی انصاری، محمد مؤمن، احمد آذری قمی، محمد حسین خامنهای، سید حسین خلخالی، یعقوب الموسویالزنجانی، غلامحسین عابدی، یوسف صانعی، مصطفی زمانی نجفآبادی، الشیخ محمد الهمدانی، محمدکاظم شرفی یزدی، علی کاظمی، سید محمود دعایی، سید ابوالفضل الموسوی التبریزی، احمد آیتی اصفهانی، سید محمد صادق زیارتی، عبدالحسین معزی تهرانی، محمد خندقآبادی، قاسم تهرانی، میرآقا موسوی زنجانی، علی احمدی، محمدتقی مصباح یزدی، محمدعلی منتظری، سید صدرالدین طاهری شیرازی، حجتالله کیانی، محیالدین فاضل هرندی، علینقی فرائی زنجانی، محمد صدرالدین طباطبایی مهریزی، غلامرضا زندی، محسن دوزدوزانی، علی تهرانی، پهلوانی، فتحالله شهاب، سیدمحمد حسینی، مهدی کروبی، حسین مفید لیجانی، حجت کشفی، غلامحسین ایزدی، سیدمحمد تقی محصل همدانی یزدی، سید محمدتقی شاهرخی خرمآبادی، ابوالقاسم وافی یزدی، محسن فیض، سید جعفر حسینی یزدی، جواد حاتمی، مهدی مؤیدی، محمدعلی شرعی، محمدعبایی خراسانی، محمدرضا مؤیدی، عباس شیرازی رفسنجانی، سیدجواد موسوی، عبدالعلی معزیتهرانی، سید تقی موسوی درچهای، لطفعلی فقیهی، محمدتقی نصیری سمنانی، محمدرضا فاکر خراسانی، محمدباقر شریعتی سبزواری، محمد اشرفی اصفهانی ، سید حسن شجاعی کیاسری، سید احمد موسوی اصفهانی، محمدحسین بنیپور، یحیی سلطانی اصفهانی، محمدمهدی غفاری تهرانی، حبیبالله مرزوقی شمیرانی دینپرور، عباس مناقبی یزدی، علیاکبر ناطق تهرانی، محمدآقا رحیمی اصفهانی، سیدحسن اسمعیلیان، فضلالله قاسمی، سیدفخرالدین هاشمی، محمدرضا رحیمی، علی یزدانی، علیرضا احمدی، حسن حبیباللهی، حسن صالحی، رضا مطلبی، مهدی تسلیمی، السید مجتبی الموسوی الکاشانی، سیدهادی هاشمی، سید محمود سجادی، محمدباقر منتظری، سیدباقر موسوی، محمد جعفری رودسری، محمد رزاقپور کرمانی، سید محمود هاشمی، علیاصغر طاهریکنی، خلیل صادقی، احمد توکلی، حسین کریمی، سید محمد مدنی، عبدالرسول شاهرخی، سیدمحمد کاظم ارفع، غلامحسین فلاح، حسین نبویخوئی، الاحقر سید جعفر کاظمی اصفهانی، حجتالله ساکی خرمآبادی، الاحقر سیدمحمدتقی کاظمی اصفهانی، ابوالقاسم جلالی، حجتالله القاسمی، محمدحسین غفاریان، سید علیرضاحسینی کجایی، غلامرضا ملایوسفی، الاحقر بزرگ کازرونی، محمد محمود تویسرکانی، سید محمد فقیهزاده مطهری یزدی، عیسی خطیبی گیلانی، نورالله طبایی، سیدعلی متقی مازندرانی، عباس حسنی کرمانی، محمدحسین املایی اصفهانی، محمدعلی دهخدا کرمانی، سیدضیاءالدین نجمالهدی یزدی، محمدحسین زندی، مرتضی ربانی، عبدالحسین کرماللهیخرمآبادی، سیدمحمد شاهرخی، محمدابراهیم مجیدی، محمداسمعیل غائبی، محمدرهنما، حسین طالبی، فتحعلی صاحب الزمانی، اسدالله روحالله نجفآبادی، فتحالله امید، رسول پناهنده، محمدعلی روحانی خراسانی، جابر صباری، جعفر حسینی، نصرالله صالحی، محمدرضا یاسینی، ضیاءالدین الحسینی الاشکوری، حسن تهرانی، قربانعلی ذوالقدری زنجانی، هادی دولت مهدی، مهدی مهدوی.
منبع: کتاب مسجد جامع بازار تهران جلد اول - به روایت اسناد ساواک صفحه: 210
سند ششم
تاریخ سند: اسفند 1342
تلگراف عدهای از آقایان حجج اسلام و فضلاء حوزه علمیه قم به دولت
متن سند:
بسمه تعالی رونوشت: حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی مدظله رونوشت: آیتالله قمی دامت برکاته جناب آقای منصور نخست وزیر ایران در دولت سابق تجاوزهایی به حریم مقدس دین و قانون اساسی کشور و اصول دموکراسی و ساحت قدس روحانیت انجام گرفت.
به طوری که قاطبه ملت از آن متنفر و منزجر شدند.
کشتارهای وحشیانه، شکنجههای قرون وسطی، سلب آزادی قلم و بیان، و پرکردن زندانها از افراد آزاده ملت نشان داد که گویا دولت سابق از اصول دموکراسی جز خونریزی و زندان کردن و ایجاد خفقان عمومی چیزی فرا نگرفته است.
آقای منصور در عصری که ملتهای استعمار زده بندهای اسارت و استبداد را پاره میکنند، نمیتوان مردم رشید و آزاده ایران را به زنجیر کشیده و نیروی عظیم احساسات مذهبی و ملی ایشان را نادیده گرفت و با وعدههای پوچ و سیاست دفعالوقت سرگرم نمود.
آقای نخستوزیر! ملت مسلمان ایران بهخصوص جامعه روحانیت دیگر تاب تحمل و زندانی بودن مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی خمینی و آیتالله قمی و حجت الاسلام طالقانی را ندارند و با بیصبری هرچه تمامتر منتظر خلاصی ایشان هستند.
اگر بناست در دولت شما به خواستههای ملی توجهی شود، باید همه زندانیان آزاد، تصویبنامههای ضددینی که به حکم قانون اساسی رسمیت ندارد، ملغی و اصول ضد انسانی و آزادیکش متروک، و به وضع رقتبار اقتصاد مملکت رسیدگی شود.
در خاتمه پیروزی نهایی ملت رشید ایران و ترقی و تعالی میهن عزیز را تحت رهبری زمامداران لایق و دیندار از پروردگار متعال خواستاریم.
ابوالفضل النجفی الخونساری ـ محمد تقی مصباح ـ حسینعلی منتظری ـ ربانی شیرازی ـ هاشمی ـ اسدالله نورالهی ـ سید مهدی حسینی لاجوردی ـ محمد موحدی لنکرانی ـ حسین نوری ـ علی اصغر مروارید ـ علی مشکینی ـ ابوالقاسم خزعلی ـ نعمت الله صالحی نجف آبادی ـ مهدی الحائری الطهرانی ـ ناصر مکارم ـ جعفر سبحانی ـ عباس محفوظی ـ علی دوانی ـ سید حسین طاهری خرمآبادی ـ محمد محمدی ـ احمد پایانی اردبیلی ـ عبدالجواد اصفهانی ـ علی قدوسی ـ عبدالعظیم محصلی ـ هاشم تقدیری ـ علی احمدی ـ السیدکاظم حسینی ـ الاحقر محمدتقی ستوده ـ الاحقر مصطفی اعتمادی ـ میرآقا موسوی زنجانی ـ محمد مهدی ربانی ـ ابوالفضل علمایی سرابی ـ غلامحسین عابدی ـ حسین شبزندهدار ـ محمدعلی گرامی ـ غلامرضا صلواتی ـ رفسنجانی ـ احمد آذری قمی ـ مهدی الحسینی الروحانی ـ بهاء الدین العراقی ـ علی حیدری ـ محمد حقی ـ احمد صابری همدانی ـ علی اکبر مسعودی ـ سیدموسی شبیری زنجانی ـ علی حجتی ـ عبدالله جوادی ـ الشیخ محمد همدانی.
منبع: کتاب آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه: 2
سند هفتم
متن استفتاء از حضرات آیات الله العظام آقای میلانی و آقای نجفی مرعشی ادامالله ظلالهما علی روس الانام
متن سند:
پس از اهدای سلام به عرض عالی میرساند نظر به اینکه ماه مبارک رمضان در پیش است و طلاب و محصلین حوزه علمیه قم برای ترویج و تبلیغ عازم مسافرت هستند پیوسته به اینجانبان مراجعه کرده، سؤال میکنند چنانچه از طرف دولت تضییقاتی نسبت به مسائل روز و هدف عالی روحانیت و تجلیل از مقام حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی مدظله واقع شود، وظیفه چیست؟ لازم دانستیم از مراجع عالیقدر کسب تکلیف کنیم مستدعی است حضرت عالی صریحاً وظیفه را تعیین فرمایید.
ادام الله ظلکم مهدی الحسینی الروحانی ـ ربانی شیرازی ـ ناصر مکارم ـ علی مشکینی ـ حسینعلی منتظری ـ محمد محمدی ـ عبدالعظیم محصلی ـ سید محمدرضا سعیدی ـ محمد مفتح ـ ابراهیم امینی ـ حسین تقوی ـ علی اکبر مسعودی ـ عبدالله جوادی ـ احمد آذری قمی ـ احمد جنتی ـ ابوالقاسم خزعلی ـ حسین شبزندهدار ـ حسین نوری ـ هاشم تقدیری ـ محمد حسین مسجد جامعی ـ محمد تقی مصباح ـ سید جلالالدین طاهری ـ محمد موحدی لنکرانی ـ صالحی نجفآبادی ـ سید محمدباقر ابطحی ـ جعفر سبحانی ـ مهدی الحائری ـ سید یوسف تبریزی ـ قدوسی ـ سید حسن طاهری ـ علی قدیری پاسخ حضرت آیتالله العظمی آقای میلانی مدظله بسم الله تعالی و له الحمد السلام علیکم دمتم و دامت معالیکم.
مراتب فضل و تقوی و دلسوزی شما آقایان فضلا و مدرسین نسبت به مقدرات اسلامی همین اقتضا دارد که نسبت به آینده این مملکت بیدار بوده و با روشن بینی کامل طلاب محترم را رهبری نمایید.
در خصوص وظیفه گویندگان و طلاب معظم که سؤال نمودهاید البته نوشتههایی را که پس از تبعید حضرت آیتالله خمینی دامت برکاته نوشتهام و درآنجا بهطور صریح و مشروح هدف و وظیفه را شرح دادم ملاحظه نمودهاید. مجدداً تذکر میدهم وظیفه روحانیون و خدمتگزاران حضرت ولیعصر عجلالله تعالی فرجه این است که در مواقع مناسب بالخصوص در ماه مبارک رمضان و در این اوان به مفاد آیت مبارکه « لیتفقّهوا فی الدّین و لینذروا قومهم». و آیت مبارکه:« کنتم خیر امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنکر» و حدیث شریف، « اذا ظهرت البدع فعلی العالم ان یظهر علمه» رفتار نمایند. البته آقایان به وظایف آشنا و به اوضاع روشن هستید و به وظیفهای که آقای آیتالله خمینی برای اهل علم معین فرمودهاند توجه دارید. لازم است که با منطق متین و مستدل و با مراقبت آرامش و جلوگیری از انقلاب و شورش مصالح و مفاسد را بیان نموده و انواع تعدیات و ظلم و ستم و اختناق شدید و تجاوزاتی که به حریم دین و مملکت مذهبی وارد شده و پایمال شدن حقوق ملت و گرفتاریهای اقتصادی و غیره و گرفتاری و زندانی شدن علما و خطبا و دانشمندان تذکر دهید و به مردم هدف روحانیت راکه عظمت اسلام و اجرای قوانین آن به صورت کامل و جلوگیری از دخالت بیگانگان و عمال آنان در مقدرات این کشور شرح داده و گفته شود هیچگاهی روحانیت شکست نخورده و نمیخورد و از اهداف عالیه خود دست برنمیدارد. بهحول الله تبارک و تعالی وظیفه ملت اسلامی است از روحانیت که تؤام با دین و مذهب است پشتیبانی نمایند و پشتیبانی خود را آشکار اظهار بدارند و از درگاه حضرت احدیت جلّ و علا صریحاً بازگشت آقای آیتالله خمینی را مسألت نمایند و نیز برای خدا در این زمستان سرد به فکر مستمندان و بینوایان باشند و بهقدر امکان مواسات نمایند.
بالجمله آقایان اهل علم و مبلغین بلکه همه طبقات نبایستی سکوت اختیار کنند که حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود: «السکوت اخ الرضا من لم یکن معنا کان عدواً لنا»6 و نیز فرمودند:« الراضی بعمل قوم کالداخل فیه معهم»7 امید است به برکات حضرت ولیعصر اروحنا فداه که ملجأ و پناه روحانیت بلکه امت اسلامی است به اسرع وقت مشکلات مرتفع و به احسن وجه ناراحتیها برطرف گردد. « حسبنا الله و نعم الوکیل» محمد هادی الحسینی المیلانی 25/شعبان المعظم /84 مشهد مقدس پاسخ حضرت آیتالله العظمی نجفی مرعشی،8 مدظله بسمه تعالی در خصوص وظیفه گویندگان گرام و آقایان طلاب عظام که سؤال فرمودهاید البته متوجهاید که در این مورد پس از تبعید المجاهد فیسبیل الله حضرت مستطاب آیتالله خمینی دامت برکاته چه در منبر شفاهاً و چه در منشورات کتباً گفته و نوشتهام و در آنجا بهطور صریح و مشروح هدف و وظیفه را شرح دادهام. مجدداً نیز تذکر میدهم که وظیفه روحانیون و خدام شرع انور این است که مردم را به وظایف دینی خود آشنا نموده و احکام الهیه را مشروحاً بیان فرمایند و مناسب است که ماه مبارک رمضان در پیش میباشد به مفاد آیت شریفه:« فلولا نفر من کل فرقة طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون» و آیت مبارکه:« کنتم خیر امة اخرجت للنّاس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» و حدیث شریف، « اذا ظهرت البدع للعالم ان یظهر علمه» رفتار نمایند. و البته این معنی را با منطقی محکم و مستدل و با مراقبت آرامش و جلوگیری از انقلاب و شورش بیان نمایند و مصالح و مفاسد و انواع تضییقات که بر عموم طبقات بالاخص جامعه روحانیت وارد شده تذکر دهند. امید است مومنین هم کماکان به پشتیبانی خود از اهداف مقدسه روحانیت که عبارت از اجرای قوانین دین و مذهب است ادامه دهند. و نیز برای رضای خداوند متعال در این زمستان سرد به فکر مستمندان و بینوایان باشند و به قدر امکان از انفاقات خود درباره آنها دریغ نفرمایند و انشاءالله تعالی عموم آقایان خطبا و محصلین علوم دینیه و برادران دینی در این ماه عزیز جهت گرفتاری عموم بالاخص استخلاص حضرت آیتالله خمینی دامت برکاته از دعا مضایقه نفرمایند.
« حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر».
حرره الراجی شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی عفی عنه فی 27/ شعبان / 1384
منبع: کتاب آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه: 9
سند هشتم
تاریخ سند: 25 اردیبهشت 1357
موضوع : ملاقات در منزل شیخ حسین لنکرانی
از : 20 ه 12 به : 312 شماره : 21185/ 20 ه 12 در ملاقاتی که در روز 20 /2 /37 با شیخ حسین لنکرانی در منزل وی انجام گرفت نامبرده دو برگ اعلامیه به وقایع اخیر به امضاء عده ای از روحانیون و تکثیر «فجر اسلام» به یکی از دوستان خود داده است.
نظریه شنبه : نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : شنبه مورد اعتماد است و خبر فوق صحت دارد.
ضمنا عین اعلامیه های موصوف به پیوست ایفاد می گردد.
قهرمان نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تأیید می باشد.
حاتم نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه تأیید می گردد.
آرزو فیش بررسی و ارائه فرمایند.
58301 اعلامیه جمعی از اساتید و فضلای حوزه علمیه قم در مورد حوادث اخیر ایران بسم اللّه الرحمن الرحیم وَلا تَهِنُوا وَلا تَحْزَنُوا وَ اَنْتُمُ الاعْلونَ اِنَ کُنتُمْ مؤمنین : سستی نکنید، اندوهگین نباشید.
اگر ایمانی راستین داشته باشید، شما پیروزید.
یا اَیُّهااْلذینَ آمَنُوا اِنْ تَنصِروااللّه َ یَنْصُرُکم و یثبت اقدامکم : ای مؤمنان اگر بیاری خدا برخیزید، خدا شما را یاری می کند و گامهایتان را استوار می سازد.
برای آنها که از دور اخبار ایران را می شنوند یا از نزدیک شایعاتی بگوششان می رسد و نمی دانند در این مملکت چه خبر است و حقیقت جریانها چیست و احیانا ممکن است حوادث را واژگون دریابند، لازم است واقعیتها را چنانکه هست شرح دهیم و صدای این ملت ستمدیده را بگوش همگان برسانیم : به دنبال یاوه سرائی روزنامه اطلاعات (17 دی 1356) و هتاکی فوق العاده نسبت به عموم مراجع تقلید و بخصوص مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی دامت برکاته احساسات پاک مردم مسلمان ایران برانگیخته شد.
نخست در قم مرکز روحانیت، طلاب و محصلین و عموم طبقات به دادخواهی به منازل علماء و مدرسین پناه بردند، و در راه بازگشت نیروهای پلیس بدون هیچگونه مقدمه ای به روی مردم بی دفاع آتش گشودند و دهها نفر را به خاک و خون کشیدند. جمعی را کشتند. گروهی را مجروح کردند و عده ای را دستگیر نمودند. از آن روز تا حدود نیمه فروردین مرتب تظاهرات و شعار و نشر اعلامیه های مراجع و مدرسین از یک سو و دستگیر کردن و زدن و دست و پا شکستن. حملات وحشیانه و خرد کردن در و پنجره بعضی از مغازه ها و مدارس و ارعاب و تهدید توسط مأمورین، از سوی دیگر ادامه داشت. در این مدت جمعی از فضلا و اساتید حوزه و برخی از افراد غیور بازار قم را تبعید کردند مسافران زوار افراد از همه جا بی خبر، زنها و کودکان همه مورد هجوم قرار گرفتند. مأمورین گستاخ تا داخل حرم حضرت معصومه علیها سلام با چکمه رفتند و با باتون بجان مردم افتادند. شبانه به مدرسه حضرت آیت الله بروجردی ریختند، و دروپنجره حجرات و سر و دست طلاب را شکستند و همه زندگی آنها را در هم ریختند. این بود مختصری از ماجرای سه ماهه «قم».
در چهلم شهداء قم، اهالی غیور تبریز را رژیم حاکم با حملات زمین و هوائی ـ که گوئی بجنگ ارتش مسلح بیگانه رفته بود به رگبار گلوله بست و صدها کشته و مجروح روی زمین افکند و جمع بسیاری را بازداشت کرد.
در آنجا هم هنوز درگیری ها ادامه دارد. سپس به مناسبت چهلمین روز شهیدان تبریز بسیاری از شهرها مانند : زنجان، اصفهان، شیراز، مشهد، یزد، جهرم، گرگان، ساری، کاشان، قم، منطقه آذربایجان و بازار تهران تعطیل شد و مردم به سوگواری پرداختند. و در شهرهای دیگر چون : اهواز، آبادان، خرم آباد، کرمان، سیرجان، قزوین، بابل، رشت، کرمانشاه و همدان مجالس ترحیم برپا شد و احیانا دست به تظاهرات زدند و با شعارهای حاد و شورانگیزی خشم و تنفر خود را از رژیم حاکم اظهار نمودند. و در بسیاری از این موارد با هجوم بیرحمانه پلیس روبرو شدند که از همه چشمگیرتر واقعه «یزد»، «جهرم»، «اهواز» و اصفهان بود که صدها کشته و مجروح داشت. گرچه هنوز آمار دقیقی از آنها بدست نیامده است. افراد دستگیر شده در این جریانها با ضربات سخت و سبعانه، مواجه می شدند و بدن آنها کبود و گاهی مجروح می شد. در این روزها وضع زندانیان سیاسی نیز بسیار رقت بار بود.
این جوانان عزیز و غیرتمند، نخست برای رسیدگی به درخواستهای قانونی و مشروعشان از جمله بهبود وضع غذا ـ بهداشت ـ آزادی در استفاده از وسایل ارتباط جمعی ملاقات حضوری ـ و ملاقات بستگان درجه دوم، اعتصاب ملاقات کردن و پس از آنکه از این طریق به نتیجه نرسیدند دست به اعتصاب غذا زدند و در حدود 27 روز از خوردن غذا خودداری کردند. بدن ها نحیف شد رنگها پرید و نیروها از دست رفت. جمعی به بیمارستان منتقل شدند و زیر سرم قرار گرفتند تا سرانجام به برخی از خواسته های ناچیز و مشروع خود دست یافتند. کسان آنها هم که برای ملاقات می رفتند مکرر در دائره زندان مورد یورش بیدادگران واقع شدند و حتی زنها هم کتک خوردند. این بود گوشه ای از ماجرای دو سه ماهه اخیر ایران که هنوز هم به صورتهای مختلف ادامه دارد. اما دستگاههای تبلیغاتی رژیم، پیوسته مردم شریف را که از طبقات مختلف روحانی، دانشگاهی، بازاری، کارگر و غیره دست بدست هم داده اند و هماهنگ و یک صدا از این دستگاه پلیس اظهار انزجار می کنند. به اخلالگری متهم می کند. آنها را مرتجع و مارکسیست و تحریک شده می خواند و فورمولهای همیشگی دیکته شده را تکرار می کند حقایق را به رسم دیرینه واژگون جلوه می دهد و مسایلی را که چون آفتاب روشن است با کمال وقاحت انکار می کند جمعیت های متجاوز از ده هزار و پانزده هزار و گاهی همه مردم یک شهر را که برای اعلام تنفر و انزجار خود از رژیم در مساجد و اماکن دیگر اجتماع می کند «گروهی اندک» می شمارد. به مراجع عظام تقلید، علماء، طلاب و دانشجویان و مردم مسلمان برحسب «ارتجاع» یا «مارکسیسم» می زند و هر چه دلش می خواهد می گوید.آمار کشته ها و مجروحین را تا بتواند پایین می آورد.
و اخیرا که دریافته است نه آن تبلیغات آب و رنگی دارد و نه گلوله های پلیس کاری از پیش می برد، به فکر تازه افتاده و این بار مأموران و مزدوران را به عنوان کمیته های جناح پیشرو و اعضای نیروی پایداری بسیج کرده است. پیش بینی می شود که رژیم می خواهد به وسیله مزدوران، هرج و مرج به راه اندازد و غارتگری و ویرانگری کند، ترور نماید از هرگونه تهمت و افترا و توطئه و شایعه سازی برای لکه دار کردن افراد و مؤثر در نهضت استفاده کند و نقشه های شومی را که در سر دارد به وسیله آنها پیاده نماید. غافل از آنکه مردم بیدار ایران هرگز فریب این ماسکهای قلابی را نمی خوردند و این حرفهای بی اساس را باور نمی کنند چنانکه نه در جریان 25 شوال مدرسه فیضیه کسی باور کرد که آن همه مأمور مسلح دهقانند، و نه در واقعه عید قربان کاروانسرای سنگی کسی مأموران را با کارگان [کارگران] اشتباه کرد. این حناها برای ملت ایران هرگز رنگی ندارد.
ما ضمن قدردانی و ستایش از پایداریها و مقاومتهای مردم مسلمان ایران. تنفر و انزجار خود را از اعمال وحشیانه و ضد انسانی دستگاه جبار اظهار می داریم و پیروزی این جنبش اسلامی و موفقیت نهایی مردم از جان گذشته و فداکار را ـ در سایه عنایات خاصه حضرت ولی عصر ارواحناالفداه ـ از خداوند متعال خواستاریم.
(6 / ج 1 /98 مطابق با 25 /1 /1357) ابوالفضل النجفی الخوانساری ـ العبد مسلم ملکوتی ـ الاحقر محمد شاه آبادی ـ احمد رضوای النجفی الزنجانی ـ الاحقر محمدحسین مسجد جامعی ـ مرتضی مطهری ـ مهدی الحسینی الروحانی ـ سید موسی شبیری زنجانی ـ علی مشکینی ـ علی احمدی میانجی ـ محمد فاضل ـ جعفر سبحانی ـ عبداللّه جوادی ـ محسن حرم پناهی ـ محمدمحمدی گیلانی ـ عبدالرسول شریعتمداری ـ جهرمی ـ احمد جنتی ـ الاحقر محمدتقی المجلسی ـ یحیی انصاری شیرازی ـ محمدحسن المرتضوی النگرودی ـ محمدتقی مصباح ـ جلال طاهری گلپایگانی ـ حسین راستی کاشانی ـ حسین مظاهری ـ مرتضی بنی فضل ـ عباس محفوظی ـ اسماعیل صالحی ـ سید علی محقق ـ محی الدین فاضل هرندی ـ یوسف صانعی ـ رسول موسوی تهرانی ـ محمد مؤمن ـ سید محمدحسین کاشانی ـ رضا توسلی ـ علی اکبر مسعودی ـ سید حسن طاهری ـ حسن تهرانی ـ محمدعلی شرعی ـ محمدعلی فیض.
منبع: کتاب شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه: 578.
کتاب معلم اخلاق - آیت الله میرزا علی اکبر فیض مشکینی صفحه: 37 و 162 . کتاب شرح مبارزات حضرت آیت الله حاج شیخ عبد الرحیم ربانی شیرازی به روایت اسناد ساواک صفحه: 60
نظرات