مبارزه تا خلع محمد علی شاه از پادشاهی


1704 بازدید

محمد علی شاه اگر چه اظهار موافقت با مجلس و مشروطه می نمود ولی از همان زمان ولی عهدش در تبریز مشهور بود که او با مشروطه موافق نیست.چند ماه از مشروطه اول گذشته بود که پدرش! مظفرالدین شاه مرد.او در ابتدا قسم خورد که مدافع مشروطه باشد ولی بعدها مخالفت باطنی اش را آشکار کرد. نهایتا به امر مربوبش روس مجلس را تخریب کرد. آخوند خراسانی و علمای نجف او را نصیحت به جبران مافات کردند ولی وقتی او را نصیحت پذیر نیافتند تکفیرش نموده و از شای خلع کرده و محمد علی شاه تبدیل به محمد علی میرزا شد.مطلب زیر در این رابطه است:
...................
شاه پنهانی در صدد کودتا بر می آید و به بهانه های مختلف به اذیت و آزار سران مشروطه می پردازد و سر انجام در 23 جمادی الاول 1327 ق . برابر 2/4/1287 ش . مجلس را به توپ می بندد و در تهران حکومت نظامی اعلام می کند و بسیاری از رهبران انقلاب شهید، تبعید یا زندانی می شوند .

آخوند و دو یار وفادارش در حوادث استبداد صغیر پیامهای فراوانی برای مردم و رهبران مشروطه فرستادند. در یکی از این پیامها آمده است : (( همراهی با مخالفین اساس مشروطه ، محاربه با امام زمان (عج ) است . )) ایشان در ماجرای محاصره آذربایجان از طرف قوای نظامی شاه ، که از 23 جمادی الاول 1326 ق . تا 27 جمادی الثانی 1327 ادامه داشت ، پیامهای زیادی برای مردم آذربایجان فرستاد و آنها را در ستیز با استبداد تشویق کرد. در این میان ستارخان (از رهبران مشروطه در آذربایجان ) اظهار داشت که (( من حکم علمای نجف را اجرا می کنم . )) آخوند در یکی از نامه هایش به شاه نوشت :

(( ... از بدو سلطنت قاجار چه صدمات فوق الطاقه به مسلمانان وارد آمده و چقدر از ممالک شیعه از حسن کفایت آنان به دست کفار افتاده . قفقاز، شیروانات ، بلاد ترکمان و بحر خزر، هرات ، افغانستان ، بلوچستان ، بحرین ، مسقط و غالب جزایر خلیج فارس و عراق عرب و ترکستان ، تمام از ایران مجزا شد. دو ثلث تمام از ایران رفت و این یک ثلث باقی مانده را هم به انحاء مختلف ، زمامش را به دست اجانب دادند. گاهی مبالغ هنگفت قرض ‍ کرده و در ممالک کفر خرج نمودند و مملکت شیعه را به رهن کفار دادند .

گاهی به دادن امتیازات منحوسه ، ثروت شیعیان را به مشرکین سپردند... گاهی خزایت مدفونه ایران را به ثمن بخس (مبلغ ناچیز ) به دشمنان دین سپردند. یکصد کرور، بیشتر خزینه سلطنت که از عهد صفویه و نادر شاه و زندیه ذخیره بیت المال مسلمین بود، خرج فواحش فرنگستان شد و آن همه اموال مسلمین را که به یغما می بردند، یک پولش را خرج اصلاح مملکت ، سد باب احتیاج رعیت ننمودند. به حدی شیرازه ملک و ملت را گسیختند که اجانب علنا مملکت را مورد تقسیم خود قرار داده .

ای منکر دین ! ای گمراه !، پدرت دستور (مشروطه ) را صادر کرد. اما از روزی که تو به سلطنت نشستی همه وعده های مشروطه را زیر پا نهادی . شنیدم شخصی از سوی تو به نجف فرستاده شده تا ما را با پول بخرد. و حال اینکه نمی دانی ، قیمت سعادت مردم بیشتر از پول توست ... تو دشمن دین و خائن به این مملکت هستی . من بزودی به ایران می آیم و اعلان جهاد می کنم . ))

رهبران مشروطه از نجف در پیامی به مردم ایران می نویسند :

(( به عموم ملت ، حکم خدا را اعلام می داریم : الیوم ، همت در دفع این سفاک جبار و دفاع از نفوس و اعراض و اموال مسلمین از اهم واجبات و دادن مالیات به گماشتگان او از اعظم محرمات است ... ))

علمای نجف ، سران قبایل ایران را به پشتیبانی از مشروطه و همه مسلمانان جهان را به پیکار بر ضد استبداد محمد علی شاه فرا می خوانند. آخوند، شیخ عبدالله مازندرانی و میرزا حسین تهرانی در پاسخ استفتای مسلمانان ازمیر و طرابوزان (از شهرهای ترکیه ) آنها را به مبارزه با محمد علی شاه فرا می خوانند .

طولی نکشید که آخوند خراسانی حکم جهاد را صادر کرد و قبیله های شیعی عراق آمادگی خود را برای پیوستن به مشروطه طلبان و حرکت به ایران اعلام کردند و طلاب ، علما و بسیاری از ایرانیان مقیم عراق نیز در بغداد گرد آمدند تا به سوی ایران حرکت کنند .

در این زمان بود که طرابلس (لیبی ) به اشغال ایتالیا در آمد. آخوند، مازندرانی و آیه الله شریعت اصفهانی در پیامی به مسلمانان جهان ، حکم جهاد برای آزاد سازی طرابلس را صادر می کنند .

مشروطه طلبان گیلان و اصفهان پایتخت را در 28 جمادی الثانی 1327 ق . برابر 23/4/1288 ش . آزاد ساختند. محمد علی شاه به سفارت روس ‍ پناهنده می شود و از آنجا به روسیه فرار می کند. سپاه مشروطه طلبان نجف که آیه الله العظمی سید محمد کاظم یزدی و چند تن دیگر از مراجع تقلید نیز در بین آنها بودند، با شنیدن خبر آزادی تهران از حرکت به ایران منصرف می شوند .

آخوند هنگامی که شنید سرداران فاتح ایران در صدد اذیت شیخ فضل الله نوری بر آمده اند، تلگرامی به تهران فرستاد و مشروطه طلبان را از آزار وی بر حذر داشت اما روشنفکران غربزده نامه آخوند را پنهان کردند و سپس شیخ فضل الله نوری را اعدام نمودند. آخوند پس از شنیدن خبر شهادت وی گریست . عمامه اش را به زمین انداخت و مجلس یادبود شهید شیخ فضل الله نوری را در منزل خود برگزار کرد .

فرصت طلبان دهها مجتهد مبارز را به بهانه مخالفت با مشروطه در تهران و شهرستانها شهید، تبعید یا زندانی کردند. طرفداران مشروطه مشروعه ، پس ‍ از شهادت شیخ فضل الله نوری رنجهای فراوانی را متحمل شدند. غربزدگان ، آیه الله ملا قربانعلی زنجانی ، مجتهد 92 ساله زنجان را دستگیر کرده ، به تهران آوردند و در صدد محاکمه اش بر آمدند .

اما آخوند با ارسال تلگرام شدید اللحنی ، مانع این عمل شد .

هر روز خبرهای ناگوار از تهران و شهرستانها به آخوند می رسید. ترور آیه الله سید عبدالله بهبهانی به دستور تقی زاده ، تبعید آیه الله طباطبایی و خلافهای برخی از مشروطه طلبان او را رنج می داد. ولی آخوند هنوز به مشروطه امید داشت .

آخوند پس از رحلت میرزا حسین تهرانی در سال 1326 - که در تمام دوران مبارزه همدوش او می رزمید - با توان بیشتر با کمک شیخ عبدالله مازندرانی به هدایت مشروطه پرداخت .

آخوند و آیه الله مازندرانی در نامه ای به مجلس شورای ملی از نمایندگان مجلس می خواهند که به سبب ضدیت تقی زاده با اسلام از ورودش به مجلس جلوگیری کنند .

مجلس شورای ملی نیز حکم اخراج وی را از تهران صادر کرد .

در دهم صفر 1327 ق . از آخوند و مازندرانی درباره حقوق اقلیتهای مذهبی سوال می شود. آنها پاسخ می دهند :

(( ایذاء و تحقیر زردشتیه و سایر اهل ذمه ... حرام و به تمام مسلمین واجب است که وصایای خاتم النبیین صلی الله علیه و آله را در حسن سلوک و تالیف قلوب و حفظ نفوس و اعراض و اموال ایشان کما ینبغی رعایت نمایند ... ))

آخوند و مازندرانی در سال 1327 ق . بر کتاب (( تنبیه الامه و تنزیه المله )) نوشته آیه الله محمد حسین نائینی تفریظی نوشته ، آن را تایید کردند. این کتاب از نخستین کتابهایی است که درباره حکومت اسلامی نوشته شده و سازگاری مشروطه با اسلام در این کتاب بخوبی بیان شده است .

آیه الله شیخ محمد اسماعیل محلاتی در بیستم محرم 1327 ق . در اعلامیه ای مشروطه را بدین صورت معرفی می کند :

(( هدف از مشروطه ، محدود کردن اختیارات شاه است . هدف این است که قانون که توسط نمایندگان مجلس منتخب مردم وضع می شود، ملاک عمل حکومت باشد. مجلس شورای ملی برای تعیین مصالح و مضار مملکت توسط وکلای ملت تاسیس شده است . پس منافاتی با اسلام ندارد. امر به معروف و نهی از ممنکر در اسلام آمده است . کار مجلس هم یکی از مصادیق آن است ...

مراد از مشروطه این نیست که هر کس هر کار حرامی را دلش بخواهد، بکند. مراد از مشروطه آزادی مردم از قید استبداد شاه است . ما می خواهیم احکام اسلام درباره همه مردم ، شاه و گدا به طور مساوی اجرا شود .... ))

آخوند و مازندرانی این اعلامیه را تایید کردند و اعلامیه با تایید آنها به ایران فرستاده شد .
.........................................................................

منبع: دیدار با ابرار، آخوند خراسانی آفتاب نیمه شب، محمد رضا سماک امانی


http://www.akhondekhorasani.ir