امام خمینی و شورای نگهبان
876 بازدید
26 تیرماه سالروز اولین صدور حکم اعضای شورای نگهبان از سوی حضرت امام خمینی (س) است . ایشان در طی حیات پربرکت خود بارها توصیه ها و سفرش هایی را برای اعضای شورای نگهبان داشته اند که در اینجا به یکی از این موارد اشاره می کنیم .به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،متن این سخنرانی که در 11 شهریور 1363 در جمع فقها و حقوقدانان شوراى نگهبان بیان کردند،بدین شرح است :
بسم اللَّه الرحمن الرحیم.
مکلف بودن به آینده نگری
من تذکراتى دارم که باید به شما آقایان عرض کنم. ما باید آینده را در نظر بگیریم و این گونه فکر نکنیم که وضع فعلیمان بگذرد، آینده هرچه باشد، باشد. ما مکلفیم تا علاوه بر اینکه وضع فعلى را حفظ کنیم، نگهبان آینده نظام و اسلام باشیم. ما باید پایه گذار خوب آینده باشیم. از موضوعاتى که باید در فکر آیندهاش باشیم، وضع روحانیت است، وضع درسى روحانیت است. در مورد وضع درسى آنچه پرسیدم، گفتهاند خوب است. البته خوب داریم تا خوب، یک موقعى خوب است که صاحب جواهر و شیخ مرتضى تربیت مىشود، و یک موقعى خوب است که ماها به وجود مىآییم، بین این دو خیلى فاصله است. براى اینکه افرادى مثل صاحب جواهر تربیت شود باید دسته بسیارى مُمَحَّض بر تحصیل شوند، خود را مهیا کنند تا فقه را به صورت قدیم تحصیل نمایند.
نگرانى از تشریفات در حوزهها
مسئله دیگر، مسئله تشریفات حوزههاى روحانیت است که دارد زیاد مىشود. وقتى تشریفات زیاد شد، محتوا کنار مىرود. وقتى ساختمانها و ماشینها و دم و دستگاهها زیاد شود، موجب مىشود بنیه فقهى اسلام صدمه ببیند، یعنى با این بساطها نمىشود شیخ مرتضى و صاحب جواهر تحویل جامعه داد. این موجب نگرانى است و واقعاً نمىدانم با این وضع چه کنم. این تشریفات اسباب آن مىشود که روحانیت شکست بخورد. زندگى صاحب جواهر را با زندگى روحانیون امروز که بسنجیم، خوب مىفهمیم که چه ضربهاى به دست خودمان به خودمان مىزنیم. یک قصه هم قصه بعضى ائمه جمعه و بعضى از علماى بلاد است که با دخالتهاى بىمورد خود در امور دولت، اسباب این مىشوند که مردم از آنها کنار گیرند. اگر مردم از روحانیون کنار گیرند، موجب مىشود که روحانیون شکست بخورند، و اگر روحانیون شکست بخورند، جمهورى اسلامى شکست مىخورد. این مطلب را بارها گفتهام که روحانیون باید وضعى ارشادى داشته باشند، نه اینکه بخواهند حکومت کنند. کارى نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان به جایى نمىرسید، حالا که رسید دیدید اینطور شدند. استبداد دینى خود تهمتى است که از کنارش نباید گذشت. رادیوها مرتب از آن سخن مىگویند و ما را به خودکامگى متهم مىکنند. روحانیون نباید کارى کنند که شاهد دست دشمن بدهند. دخالت ما باید نهى از منکر و امر به معروف باشد، والّا به استاندار بگوییم تو باید این کار رابکنى، والّا بگوییم از اینجا برو، این اولًا تضعیف دولت است و از آن گذشته موجب مىشود که مردم از روحانیون متنفر شوند. این موضوعات را باید کاملًا در نظر داشته باشیم .
صیانت شوراى نگهبان در گِرو عملکرد اعضاى آن
اما مسئله شما. من با نهاد شوراى نگهبان صددرصد موافقم و عقیدهام هست که باید قوى و همیشگى باشد، ولى حفظ شورا مقدارى به دست خود شماست. برخورد شما باید به صورتى باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد. شما نباید فقط به فکر حالا باشید و بگویید آینده هرچه شد، باشد. شیاطین بتدریج کار مىکنند. امریکا براى پنجاه سال آینده خود نقشه دارد. شما باید طورى فکر کنید که این شورا براى همیشه محفوظ بماند. رفتار شما باید به صورتى باشد که انتزاع نشود که شما در مقابل مجلس و دولت ایستادهاید. اینکه شما یکى و مجلس یکى، شما یکى و دولت یکى، ضرر مىزند.
شما روى مواضع اسلام قاطع بایستید، ولى به صورتى نباشد که انتزاع شود شما در همه جا دخالت مىکنید. صحبتهاى شما باید به صورتى باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونى خودتان عمل مىکنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم. در همان محل قانونى وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهى ملاحظه مىکنید که مصالح اسلامى اقتضا مىکند که به عناوین ثانوى عمل کنید، به آن عمل کنید، گاهى مىبینید که باید نخست وزیر در کارى دخالت کند که اگر دخالت نکند به ضرر اسلام است، به او اجازه دهید عمل کند. ضرورت اقتضا مىکند که نخست وزیر فلان کار را انجام دهد که از کس دیگرى بر نمىآید،شما باید سعى کنید که نگویند مىخواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتى در مسائل اجرایى. البته خود این مسائل را مىدانید و عمل مىکنید، ولى من تذکر مىدهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوى یکدیگر بایستید، اسباب این مىشود که شوراى نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود. و آن کسانى که علمایى را که قبلًا کار شوراى نگهبان را مىکردند، کنار گذاشتند، به این خاطر بود، که کم کم آنها را مخالف خود احساس کردند و کنار گذاشتند و بتدریج این شیطنت صورت گرفت. پس همه ما باید بیدار باشیم .
به فکر مردم بودن و سخت گیرى نکردن.
مسئله دیگر رفتار نهادها با مردم است. باید حرکت ما به صورتى باشد که مردم بفهمند که اسلام براى درست کردن زندگانى دنیا و آخرت آمده است تا ملت احساس آرامش کند. اینکه آمده است: «الاسْلامُ یَجُبُّ ماقَبْلَهُ» (1) این یک امر سیاسى است. اسلام دیده است اگر بخواهد با کسانى که تازه مسلمان شدهاند سختگیرى کند، هیچ کس به اسلام رونمى آورد. «جُبّ ماقَبل» کرده است و از آنچه در قبل کردهاند گذشته است. در جایى دیدم کمیته صنفى گفته است تمام اصنافى که از چندسال قبل از انقلاب گرانفروشى کردهاند باید بیایند و مجازات شوند. این بر خلاف اسلام و رضاى خداست. ماباید این قدر سخت نگیریم و به فکر مردم باشیم. مردم ما خیلى زحمت کشیدهاند. مردم عادى غیر از طبقه مرفه هستند. مردم عادى ما اسلام را پیاده کردهاند و تمام زحمات حکومت را متحمل مىشوند. پس ما باید بسیار به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که از صحنه خارج شوند. البته فاسدین را رها نکنیم، اما اینکه این فرد با کى عکس انداخته است یا اسمش در کجاست و یا به استقبال چه کسى رفته است، نباید به این سببها براى مردم ناراحتى درست کرد. در قرآن هم کارها بتدریج انجام گرفته است. ما چهل و چند میلیون هستیم که اگر با هم باشیم، مطمئناً نه شوروى و نه امریکا هیچ کارى نمىتوانند بکنند. پس باید مردم را حفظ کرد. مجلس، دولت، شوراى نگهبان و بقیه باید دست در دست یکدیگر بگذاریم تا ایران و این جمهورى را حفظ کنیم ..
- والسلام علیکم و رحمة اللَّه
منبع : صحیفه امام، ج19، ص: 42تا 45
(1)- اسلام ماقبل خودش را مىپوشاند (و نادیده مىگیرد).
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران
نظرات