موشکهای برگشتی اسرائیل از ایران
۲۲ آبان ۱۳۶۵رونالد ریگان رئیس جمهور امریکا در یک نطق تلویزیونی مسئولیت کامل سفر رابرت مک فارلین مشاور خود به تهران و تبعات آن را پذیرفت. پیش از این، ۲۱ آبان ۱۳۶۵، جان پویندکستر، مشاور امنیت ملی ریگان، در مصاحبه با واشنگتنپست توضیح داد که آمریکا در انتخاب فردی که بتواند در ایران مورداعتماد کاخ سفید باشد، دچار اشتباه شده است؛ منظور او مکفارلین و مأموریت پنهان او برای آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان و آغاز مذاکرات تسلیحاتی بود. این اقدام پس از آن بود که هاشمی رفسنجانی برای نخستینبار از سفر محرمانه رابرت مکفارلین، مشاور پیشین امنیت ملی دولت ریگان، به تهران پرده برداشته بود. (بعد دیگر این رسوایی را اینجا بیشتر بخوانید)
روایت این ماجرا در صفحات ۱۷۰ تا ۱۷۶ کتاب «از اداره هفتم تا سفارت؛ خاطرات محسن پاکآیین» نقل شده است؛ اثری که از سوی انتشارات ایران منتشر گردیده و مطالعه آن برای علاقهمندان به بررسی جزئیات این رویداد تاریخی، خواندنی و مفید خواهد بود.
روایت هاشمی رفسنجانی
عصر ۱۳ آبان سال ۱۳۶۵ در سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، سخنرانی آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی بسیار طولانی شد و تا پاسی از غروب ادامه داشت [...]. آقای هاشمی بعد از طرح مقدماتی در مورد جنایات آمریکا و لیبرالهای داخلی گفت: من نمونه بسیاری از استیصال آمریکاییها در سینه انباشتهام و مطالبی دارم که نمیشود اینجا همه آن را مطرح کرد و شاید در آینده چنین فرصتی پیش آید. رئیس مجلس شورای اسلامی [...] از سفر یک مقام آمریکایی به ایران خبر داد و ماجرای درخواست آمریکاییها برای آزادی گروگانهای خود در لبنان با واسطهگری نخستوزیر ژاپن را مطرح کرد.
هاشمی رفسنجانی، [...] گفت: «در فرودگاه مهرآباد معلوم شد اینها آمریکایی هستند و از طرف ریگان برای مسئولان عالیرتبه کشور پیام آوردند. ما [...] سه و نیم ساعت در فرودگاه معطل و متوقف کردیم. خدمت امام مسئله عرض شد و امام فرمود که با اینها جلسه نگذارید. پیامشان را هم نگیرید و ببینید اینها برای چه به ایران آمدهاند. آنها را به هتل منتقل کردیم. آنها در هتل گفتند که هیئت با مدیریت مکفارلین از طرف ریگان هدیه آورده، هدیه برای هر یک از ما [رؤسای قوا] یک سلاح کمری.
پیام هم میخواستند حضوراً در جلسه اعلام کنند. یک کیک صلیبی شکل هم آورده بودند که این کلید فتح روابط است. بچهها که در فرودگاه معطل بودند و گرسنه، کیک را گرفته بودند و خورده بودند و دیگر چیزی نمانده بود که به ما برسد.
ما اینها را قبول نکردیم و کسی با اینها درست صحبت نکرد تا بفهمیم واقعاً آن فرد مکفارلین بوده یا نه! ما یک نفر از دوستان وارد به زبان را وارد اینها کردیم [...] هدف اینها این بود که بیایند یخ روابط را بشکنند. هدف دیگر آنها ایجاد روابط حسنه و ایجاد دوران طلایی به قول خودشان بود تا نیازهای ایران را هم مرتفع کنند. آنها درخواست داشتند پیام رئیسجمهور کشورشان را به مقامات رسمی کشور تحویل دهند که ما حاضر نشدیم و گفتیم ما با آمریکا قهر هستیم. بالاخره بعد از 5 روز اینها را مرخص کردیم تلفن هواپیمایشان را هم اجازه ندادیم استفاده کنند و از تلفن عمومی که تحتنظر بود، استفاده کردند و الان ما صدای مک فارلین را داریم یک انجیل هم با خط ریگان دادند که ما کپی آن را داریم و خود انجیل را نخواستیم.»[1]
روایت حسین شیخالاسلام
فردای آن روز همه در وزارت امور خارجه از این موضوع صحبت میکردند و کسی حقیقت ماجرا را نمیدانست. ساعت هشت ۱۴ آبان طبق روال معمول مدیران کل و رؤسای ادارات سیاسی با آقای حسین شیخالاسلام، معاون سیاسی وزارت امور خارجه جلسه داشتیم [...] آقای شیخالاسلام [...] وارد موضوع شد و گفت: «ظاهراً چند ماه است که مذاکراتی بین آمریکا و ایران در اروپا در جریان بوده نهایتاً چندی، قبل رابرت مکفارلین، مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید با نام مستعار «شون دولین» همراه با پاسپورت ایرلندی به تهران آمده است. مجله عربی الشراع چاپ بیروت، سه روز قبل یعنی در یازدهم آبان سال ۶۵ و احتمالاً با هدایت اسرائیل این خبر را فاش کرده که ما نمیدانیم چرا این خبر توسط الشراع منتشر شده و به خبر روز تبدیل شده است.
به همین دلیل دیشب مقارن با ۱۳ آبان آقای هاشمی رفسنجانی موضوع را به اطلاع مردم رسانده است. [...] او گفت که انگیزه آمریکاییها از این مذاکرات آزادکردن گروگانهای خود در لبنان با وساطت ایران بوده و انگیزه ما نیز خرید سلاحهای موردنیاز در ازای کمک به آزادی گروگانها بوده است.» [...]
واکنش امام خمینی
ماجرای ورود مکفارلین به ایران برای چند هفته نقل مجالس بود و موجب اعتراض رسانهها و برخی از مسئولان شد. هشت نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز تصمیم گرفتند آقای ولایتی وزیر امور خارجه را به مجلس فراخوانده و مورد سؤال قرار دهند. ورود قوی و مدبرانه امام خمینی به موضوع و واکنش تند ایشان نسبت به نمایندگان مجلس موجب شد که موضوع سؤال از وزیر امور خارجه منتفی شود.
امام خمینی در این مورد فرمودند: «من نمیخواهم در این روز مبارک اسباب افسردگی اشخاص بشوم، لکن میخواهم عرض کنم چرا اینقدر ما عقبافتاده هستیم؟ چرا ما باید بهواسطهٔ اغراض نفسانی اینقدر خودمان را ببازیم؟ چرا باید وقتی که دنیا به تزلزل درآمده است، برای این بیاعتنایی ایران به کاخ سفید و سیاه چرا ما باید توجیه کنیم مسائل آنها را؟
چرا ما باید اینقدر غربزده باشیم یا شیطان زده؟ من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضیشان در نظر من پوچاند لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند، هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر آمریکا، فریاد میزنند سر مسئولین ما، چه شده است [...] در یک همچون مسئله مهمی که باید همۀ شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم [...] چرا شماها میخواهید تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید دودستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید میروید؟ این تذهبون؟ [...] لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است، […] من امیدوارم که شما توجه کنید به مسائل. [...]»[2]
کتابی که هیچگاه منتشر نشد
صحبتهای امام خمینی موجب آرامش در کشور شد و آقای هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه قول داد که شرح این ماجرا به طور کامل در یک کتاب منتشر و در اختیار عموم قرار گیرد.
حدود ده روز بعد از این ماجرا آقای شیخالاسلام به من گفت در اجرای نظر آقای هاشمی رفسنجانی مبنی بر نگارش وقایع این حادثه قرار شد کلیه سوابق و اسناد در اختیار سه نفر یعنی شما از وزارت امور خارجه، آقای سعید امامی با نام مستعار اسلامی، از معاونت اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات و آقای منتظر موعود با نام مستعار تشرف از اطلاعات سپاه گذارده شود و با هم این کتاب را تدوین کنید.
[...] ما بهسرعت کار خود را در اتاقی واقع در پادگان افسریه و زیر نظر معاون اطلاعات سپاه آغاز کردیم. ما هر روز حدود ظهر به محل کار خود در پادگان میرفتیم و حدوداً بیش از ششماه کار ما طول کشید. [...] این کتاب تدوین شد و در اختیار مسئولان ذیربط قرار گرفت. من از سرنوشت کتاب و اینکه چرا منتشر نشد، اطلاعی ندارم.
ابعاد پشت پرده معامله محرمانه
هدف اصلی جمهوریخواهان آمریکا از ورود در این ماجرا، آزادی گروگانهای خود در لبنان برای بهرهبرداری جهت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری بود، دولت ریگان امیدوار بود با فروش تسلیحات به ایران این کشور را متقاعد کند که برای آزادی گروگانهای آمریکایی با دوستان خود در لبنان مذاکره کند. نامزدهای دموکرات هم که آزادی گروگانها را برگ برنده خود در انتخابات میدانستند، [...] ایران نیز بهعنوان کشور در حال جنگ و نیازمند تسلیحات دنبال خرید اقلام نظامی از آمریکا بود و در این مسیر میتوانست از نفوذ خود در لبنان برای آزادی گروگانها استفاده کند.
نقش دلالان عمده اسلحه هم در این قضیه پررنگ بود. رژیم صهیونیستی نیز در این جریان قصد داشت بخشی از تسلیحات را به ایران بفرستد تا بتواند حیثیت ایران را خدشهدار کرده و بر مبارزات مردم فلسطین تأثیر بگذارد. اقدام خبیثانه و ناجوانمردانه آمریکا، باز کردن پای اسرائیل در این ماجرا بدون اطلاع ایران بود، البته آمریکا ناکام ماند و ما از ماجرای دخالت رژیم صهیونیستی مطلع شدیم و حضرت امام خمینی به سرعت دستور توقف کار را داد و فرمود: «اسرائیل دست به دریا هم که بزند، دریا نجس میشود.» پس از این اقدام بیانیهای از سوی اسحاق شامیر، نخستوزیر رژیم صهیونیستی منتشر و در آن تأکید شد که دولت اسرائیل تأیید میکند که به درخواست آمریکا در انتقال تسلیحات به تهران همکاری کرده است. آقای هاشمی رفسنجانی نیز در سال ۱۳۸۲ به روزنامه همشهری در مورد این ماجرا گفت: «مکفارلین که به ایران آمد بنا بود مقدار قابلتوجهی سلاح هم بیاورد اما چند کانتینر قطعات موردنیاز ما را با هواپیما آوردند. تعدادی موشک هاوک اسرائیلی هم آوردند که مدتها در فرودگاه ماند و آنها مجبور شدند پس بگیرند.»
این سخن آقای هاشمی رفسنجانی در آینده مورد تأیید اعضای گروه تاور نیز قرار گرفت و آنها نیز تأیید کردند که ایران، محموله موشکهایی که روی آن آرم اسرائیل بود را برگشت داده است. نکته مهم این است که نه آمریکا و نه ایران در این ماجرا به دنبال ایجاد ارتباط رسمی نبودند. آمریکا و جمهوریخواهان به دنبال آزادی گروگانها بودند که برخی از آنها نیز قبل از ورود اسرائیل به ماجرا آزاد شدند. ایران نیز به دنبال خرید تسلیحات بود که محمولههایی از موشکهای تاوهاوک را دریافت نمود و گویا همین محموله یکی از عوامل پیروزی در عملیات مجنون و فاو شد. این قضیه پس از افشای ورود مکفارلین به آمریکا ابعاد جدیدی پیدا کرد و رسوایی بیشتری برای آمریکاییها به بار آورد که به بحران ایران گیت معروف شد.
درس آموزنده این ماجرا این بود که آمریکا کاملاً غیرقابلاعتماد است و به دلیل وابستگی و پیوند عمیق با اسرائیل در مسیر تأمین منافع این رژیم حرکت میکند.


















نظرات