از تبعید تا پیروزی (زندگینامه، مقالات و مصاحبههای آیتالله مکارم شیرازی)
«از تبعید تا پیروزی: زندگینامه و مجموعه مقالات و مصاحبههای آیتالله ناصر مکارم شیرازی» به عنوان پنجاهوششمین کتاب تحقیقی تولید شده در دفتر ادبیات انقلاب اسلامی در 241 صفحه با شمارگان 2500 نسخه و بهای 99 هزار ریال توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. میرزاباقر علیاننژاد، تدوینکننده و نویسنده این اثر در مقدمه کتاب ، درباره انگیزه خود از نگارش این اثر مینویسد: هنگام نگارش مجموعه کتابهای روزشمار انقلاب اسلامی (دی و بهمن 1357)، خصوصاً نگارش وقایع پس از 16 دی 1357 که مطبوعات به اعتصاب 61 روزه خود پایان داده بودند، با چاپ اعلامیهها، مقالات، سخنرانیها و مصاحبههای افرادی با گرایشهای مختلف از جمله آقایان سیدمحمود طالقانی، سیدکاظم شریعتمداری، ناصر مکارم شیرازی، سیدمحمدصادق روحانی، کریم سنجابی، مهدی بازرگان، علیاصغر حاجسیدجوادی، غلامحسین ساعدی، رضا براهنی، حسن صدر، محمدعلی اسلامیندوشن، سیدمحمد محیط طباطبایی و ... در مطبوعات روبهرو میشویم.
مخالفان حکومت پهلوی از گروههای مختلف (مذهبی، ملی، چپ و ...) در نشریات گوناگون دیدگاههای خود را درباره مسائل جاری کشور منتشر میکردند. یکی از این افراد آیتالله ناصر مکارم شیرازی بود؛ او که مبارزه خود با رژیم پهلوی را از ابتدای دهه 40 آغاز کرده و در خرداد 1342 نیز توسط حکومت شاه مدتی زندانی شده و پس از آزادی مبارزات خود را از سر گرفته بود، بعد از قیام نوزده دی 1356 قم نیز به «اتهام اقدام علیه امنیت و اخلال در نظم و آسایش عمومی» در 21 دیماه همان سال به چابهار و در ادامه به مهاباد و انارک نائین تبعید شده بود، در مرداد ماه 1357 از تبعید رهایی یافت و با شدت گرفتن حوادث انقلاب، به تهران آمد.
آیتالله مکارم شیرازی که در زمینههای مذهبی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی صاحب قلمی توانمند بود و از سال 1337 ماهنامه درسهایی از مکتب اسلام را منتشر کرده بود، پس از رهایی از تبعید، در نیمه دوم سال 1357 مقالات و مصاحبههایی در روزنامههای کثیرالانتشار اطلاعات و کیهان منتشر کرد.
نوشتههای ایشان در هنگام نگارش روزشمار انقلاب اسلامی بیش از نوشتههای دیگران نظرم را جلب کرد. برخی از ویژگیهایی که این مقالات را از دیگر نوشتهها متمایز میکرد عبارت بودند از: استمرار مقالات (تقریباً هر پنج روز یک مقاله)، منسجم بودن ساختار مقالات، به روز بودن موضوع مقالات با توجه به مسایل جاری کشور، مستند و شیوا و قابل فهم بودن مقالات برای عامه مردم، پیشبینیها و توصیههایی که پس از انقلاب محقق شدند، فراگیری (خطاب به مردم، نظامیان، شاپور بختیار و ...) و انتشار در نشریههای کثیرالانتشار آن هم در زمان حاکمیت رژیم پهلوی.
این ویژگیهای قلم آیتالله مکارم شیرازی در مجموع الگویی از چگونگی استفاده هوشمندانه یک شخصیت مبارز از رسانههای حکومت مستقر برای سرنگونی آن رژیم را ارایه میکند.
در سال 1391 مرحله اجرایی و پژوهشی کار در دفتر ادبیات انقلاب اسلامی آغاز شد. در ابتدا روزنامههای کیهان و اطلاعات در سال 1357 بررسی شد و در مجموع سیزده مطلب از آیتالله مکارم شیرازی شامل یازده مقاله و یادداشت و دو مصاحبه استخراج گردید.
کتاب از تبعید تا پیروزی در دو بخش تدوین شده است. بخش اول کتاب به زندگینامه آیتالله مکارم شیرازی اختصاص دارد. به نوشته علیاننژاد از آنجایی که تاکنون زندگینامه مستقل و کاملی ، خصوصاً درباره مبارزات آیتالله مکارم شیرازی در دوران انقلاب اسلامی، منتشر نشده است. در این بخش برای آشنایی بیشتر مخاطبان، زندگینامه سیاسی- اجتماعی آیتالله مکارم شیرازی با استفاده از منابع موجود در آرشیو واحد فرهنگ ناموران معاصر ایران و بانک اطلاعات واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی (حوزه هنری) و همچنین فیشبرداری از شصت عنوان کتاب و دوازده عنوان نشریه و چندین پایگاه اینترنتی آمده است. زندگینامه آیتالله مکارم در ذیل عناوینی چون: ورود به حوزه علمیه، هجرت به نجف اشرف و نائل شدن به درجه اجتهاد، نگارش یک شاهکار علمی؛ فیلسوف نماها، انتشار مجله درسهایی از مکتب اسلام، لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، بازداشت توسط ساواک در شب 15خرداد،لایحه کاپیتولاسیون و تبعید امام خمینی، پایهگذاری جامعه مدرسین، تاکید بر مرجعیت امام خمینی، برگزاری مراسم چهلم آیتالله سیدمصطفی خمینی در مدرسه امیرالمومنین، مقاله روزنامه اطلاعات و اوج گرفتن اعتراضات،بازداشت و تبعید به چابهار، مهاباد و انارک، درس بزرگ از تبعید، تلگرام به ژیسکاردستن، شروع انتشار مقالات،اوجگیری انقلاب و تحصن در مسجد دانشگاه تهران، استقبال از امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی، تدوین قانون اساسی، مرجعیت،چهارده ساعت کار روزانه، نگاهی به آثار آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی،دسترسی آسان مقلدین،ساخت مراکز دینی آمده است.
بخش دوم کتاب مقالات و مصاحبههای آیتالله مکارم شیرازی اختصاص دارد. در این بخش یازده مقاله و یادداشت و دو مصاحبه ایشان از روزنامههای کیهان و اطلاعات در سال 1357 فراهم آمد و برای آشنایی خواننده با موقعیت انقلاب اسلامی ایران در زمان انتشار مقاله یا مصاحبه، برای هر یک از آنها با توجه به اوضاع جاری ایران و محتوای مقاله با استفاده از منابع مختلف اشارهای نگاشته شد. علاوه بر این، برای برخی مقالات گویا سازی در پاورقی انجام شد.
در اینجا اشاره کوتاه بر این بخش داریم:
1- آیتالله ناصر مکارم شیرازی در چهارم و ششم آبانماه 1357 در دو مقاله با عناوین «7 ماه در تبعید» و «بلاى استبداد و ریاکارى» که در روزنامه کیهان چاپ شد، به بیان خاطرات خود از دوران تبعید به نقاط مختلف کشور پرداخت. او که در جریان قیام 15 خرداد 1342 طعم زندان شاه را نیز چشیده بود، در پایانِ خاطرات خود از زندان و تبعید اینگونه نتیجه گرفت: «زندان عناصر انقلابی را پختهتر، آگاهتر و مقاومتر میکند، و تبعید ندای انقلاب را به نقاط دور و نزدیک میرساند.»
2- آیتالله ناصر مکارم شیرازی در مصاحبهای با خبرنگار روزنامه اطلاعات که در 14 آبان 1357 و در آستانه روی کار آمدن دولت نظامی غلامرضا ازهاری، به چاپ رسید، تشکیل حکومت اسلامی در ایران را امکانپذیر دانست و تاکید کرد که حکومت اسلامی براساس عدالت، آزادی، مبارزه با فساد طبقاتی و مبارزه با فساد در تمام دستگاههاست.
3- پس از پایان اعتصاب مطبوعات و با شدت گرفتن حوادث انقلاب در دی و بهمن 1357 آیتالله مکارم شیرازی نیز بر فعالیت رسانهای خود افزود. او در 23 دی1357 با انتشار مقالهای در روزنامه کیهان تحت عنوان «حکومت اسلامی چگونه حکومتی است؟» تاکید کرد: «مفهوم «حکومت اسلامى» ؛ قطع پیوند با جهانیان، بستنِ درِ چاههاى نفت بر روى مردم دنیا، مبارزه با صنعتى شدن کشور، بازگشت به زندگى سنتى قرون وسطا، گذراندن اقلیتها از دم شمشیر، محرومیت زنان از حقوق اجتماعى، حذف دمکراسى از برنامه حکومت، و روى آوردن به خشونت و استبداد، آنچنان که دکتر اوئن و همفکرانش در شرق و غرب پنداشتهاند، نیست؛ بلکه حکومت اسلامى تلاشى است سازنده، و انقلابى است پویا در جهت عکس آن..»
4- آیتالله مکارم شیرازی در حالی که به تبیین مفهوم حکومت اسلامی میپرداخت، از حمله به دولت بختیار نیز غافل نبود. او با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به بختیار، با عنوان «دولت شما فقط یک عیب دارد!» در روزنامه اطلاعات (3 بهمن 1357) نوشت: «درست است که شما مرغ طوفانید، اما این باد، طوفان نیست، صاعقه آتشزاست. ... خودتان هم کم و بیش احساس کردهاید پایگاهی در میان مردم برای شما نیست و همین است یک عیب شما! و نیز همین است دلیل غیرقانونی بودن حکومت شما!»
5- آیتالله مکارم شیرازی با انتشار مقالهای با عنوان «10 اصل برای پیروزی انقلاب؛ سهم همه گروهها[ی مبارز] در انقلاب ایران باید محترم شمرده شود» در روزنامه کیهان (4 بهمن 1357) ضمن برشمردن ده اصل برای پیروزی انقلاب تاکید کرد: «این انقلاب به همان نسبت که به هدف نهایی نزدیکتر میگردد، پیچیدهتر، حساستر و شکنندهتر خواهد بود، و کمترین اشتباه و غفلت در موضعگیری صحیح انقلابی، ممکن است ضربههای دردناکی بر ما وارد سازد، و چون این بار با تمام سرمایه وجود خود پا به میدان نهادهایم، اگر خدای ناکرده نتیجه عقیم بماند، چنان ضربهای بر ما وارد میشود که به آسانی کمر راست نخواهیم کرد و همه چیز را از دست خواهیم داد.»
6- در این روزها، دولت شاپور بختیار با اتکا به نظامیان و حامیان غربی و در راس آنان امریکا، برای پیدا کردن پایگاه اجتماعی با همراهی گسترده نظامیان و خانوادههایشان در پنجم بهمن اجتماعی در تهران برپا کرد. آنان اعلام کردند این تظاهرات در حمایت از «قانون اساسی» است. از سوی دیگر، نظامیان در برخی نقاط دست به مانور و رژه زدند. در چنین اوضاع و احوالی، آیتالله مکارم شیرازی با انتشار مقالهای با عنوان «بیایید از یک فاجعه خونین جلوگیری کنیم!» در روزنامه اطلاعات (5 بهمن 1357) سعی کرد بدنه ارتش را به سوی مردم جلب کند.
7- بختیار پس از آنکه موفق شد موقتاً از ورود امام خمینی به کشور ممانعت کند و با کمک نظامیان و خانوادههایشان چندین تظاهرات در تهران و برخی از شهرها در طرفداری از قانون اساسی راه بیندازد، تصور کرد میتواند با ترساندن مردم و به راه انداختن کشتاری دیگر، مخالفان را عقب براند. اما مردم و روحانیون بر عزم خود برای ساقط کردن حکومت پهلوی افزودند و روحانیون، از جمله آیتالله مکارم شیرازی، در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها از صبح 8 بهمن 1357 در مسجد دانشگاه تهران دست به تحصن زدند؛ تحصنی که با استقبال گروههای مختلف روبهرو شد.
8- در روزهای اوجگیری انقلاب، حامی اصلی دولتِ بختیار نظامیان بودند؛ لذا آیتالله مکارم شیرازی با انتشار مقالهای با عنوان «سخنی با امرای ارتش؛ اگر از ما نیستید در صف دشمنان ما هم نباشید» در روزنامه اطلاعات (10 بهمن 1357) به نظامیان تاکید کرد: «فردا که دادگاه ملت تشکیل گردد تو را همچون سایر ماموران ناپذیرفته عذری که هماکنون در کنج زندان در انتظار محاکمههای پر سر و صدا به سر میبرند به پای میز محاکمه و دادگاه عدالت خواهند کشید. هر قدر زورمند باشی از هویداها و نصیریها که روزی مردم از سایه آنها نیز وحشت داشتند زورمندتر نیستی؛ سری به زندانها بزن و حال و روزگار آنها را ببین و عبرت گیر!»
9- سرانجام شاپور بختیار در اثر فشار مردم و روحانیون مجبور شد فرودگاهها را بازگشایی کند.
با قطعی شدن ورود امام خمینی به کشور، آیتالله مکارم شیرازی با انتشار مقالهای با عنوان «اصول اساسی حکومت اسلامی» در روزنامه کیهان (11 بهمن 1357) این اصول را برشمرد: 1ـ حق مشارکت مردم، 2ـ استفاده از صاحبنظران هر رشته و3ـ نظارت فقیه.
10- آیتالله مکارم شیرازی، که از مسائل اجتماعی غافل نبود، در 15 بهمن1357 با خبرنگار روزنامه کیهان درباره «نقش زن در حکومت اسلامی» و مسائل مربوط به کار کردن زنان در مشاغل مختلف اجتماعی در سیستم حکومت اسلامی گفتوگو کرد.
11- در شب 15بهمن1357، شاپور بختیار در گفتگویی با رادیو تهران گفت: «جمهوری اسلامی برای من به تمام معنا مجهول است.» بختیار درباره احتمال اعلام جهاد علیه دولتش گفت من به عنوان یک مسلمان تا به حال نشنیده بودم که جهاد مربوط به یک مسلمان با مسلمانان دیگری باشد. فردای آن روز آیتالله مکارم شیرازی در یادداشتی در روزنامه کیهان با عنوان «بختیار و مسئله جهاد و جمهوری اسلامی» به سخنان بختیار واکنش نشان داد. آیتالله مکارم شیرازی نوشت بختیار جهاد را تنها در برابر دشمن غیرمسلمان دانسته در حالی که دوران حکومت حضرت علی (ع) در مبارزه با سه گروه به ظاهر مسلمان ناکثین، قاسطین و مارقین خلاصه میشود.
12- پس از آنکه امام خمینی در 15 بهمن1357 مهدی بازرگان را به نخستوزیری موقت برگزید و حکومت مستبد پهلوی در آستانه سقوط قرار گرفت، اتهام استبداد به نیروهای انقلابی داده شد. آیتالله مکارم شیرازی با انتشار مقالهای با عنوان «استبداد اتهام بزرگ روز!؛ چرا دشمن ما را متهم به استبداد میکند و چه کنیم تا به استبداد متهم نشویم؟» در روزنامه اطلاعات (18 بهمن 1357) تاکید کرد: «این بسیار طبیعی است که یک اکثریت نیرومند و قاطع را در معرض چنین اتهامی قرار دهند، زیرا این بهترین وصلهای است که دشمن میتواند بچسباند و روی آن تکیه کند؛ و نیز طبیعی است که گاهی قاطعیت که برای پیشبرد هر مبارزه انقلابی شرط است با استبداد اشتباه شود، زیرا مرز این دو کاملاً به هم نزدیک میباشد.»
13- سرانجام در 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامی ایران، که نقطه آغاز آن قیام خونین 15 خرداد 1342 بود، با رهبری الهی و هوشمندانه امام خمینی و همراهی آگاهانه و گسترده مردم ایران به پیروزی رسید و زمستان 1357 به بهار بیداری اندیشههای الهی پیوند خورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی عدهای در صدد انحلال برخی از سازمانها برآمدند. این عده به شدت در صدد انحلال ارتش بودند، اما آیتالله مکارم شیرازی با انتشار مقالهای با عنوان «توطئه خطرناک!» در روزنامه اطلاعات (15 اسفند 1357) تاکید کرد: «ارتشیان انقلابی ما سهم بسیار مهمی در به ثمر رسانیدن انقلاب اسلامی ما دارند.» آیتالله مکارم شیرازی ضمن مخالفت شدید با انحلال ارتش نوشت: «البته سازمان منظمی برای پاسداری انقلاب کاملاً ضروری است، ولی قلمرو آن از قلمرو ارتش جدا است. چنین سازمانی نه لازم است و نه میتواند جانشین ارتش گردد. چنین سازمانی نباید به صورت گروههای چریکی خودرو باشد، و نه به صورت دولت در دولت که کانون هرج و مرج است و عامل تولید نارضایی گسترده، بلکه باید کاملاً تحت انضباط و رهبری باشد.» این توصیه آیتالله مکارم شیرازی به سرعت محقق شد. در اواخر فروردین 1358، امام خمینی دستور تشکیل «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» را زیر نظر شورای انقلاب اسلامی صادر کردند و در دوم اردیبهشت 1358 تشکیل این نهاد رسماً اعلام شد.
نظرات