16 آذر و حافظه تاریخی ملت ایران
شانزدهم آذر به نحو پیچیدهای به تاریخ معاصر ایران گره خورده است. از این دست سالروزها ما در تاریخ معاصرمان کم نداریم. نکته جالب در قبض و بسط بزرگداشت این روزها است؛ به این معنا که اگر تحلیلگر باحوصلهای در نحوه پرداختن و چگونگی بزرگداشت این سالروزها دقیق شود، درمییابد که اگرچه نفس وقایع تاریخی که در این روزها به وقوع پیوسته دستنخورده باقی مانده اما نحوه نگاه ما به آنها حسب جذر و مدهای سیاسی و اجتماعی که در آن به سر میبریم، دچار قبض و بسطهای فاحشی شده؛ به این معنا که در مقاطعی بر آنها تاکید بس و سالروز آنها خیلی بزرگ و پررنگتر برگزار میشود و در مقاطعی دیگر بالعکس، رفتن و آمدن این روزها آنقدر سرد، بیروح و کمرنگ برگزار میشود که بسیاری اساسا متوجه نمیشوند که آن روز 17 شهریور، 30 تیر یا دوم خرداد بوده. 16 آذر نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست. در عین حال و بنابر دلایلی که خارج از حوصله این وجیزه کوتاه است، 16 آذر دچار دگرگونیها و قبض و بسطهای دیگری هم شده است. از 16 آذر سال 1332 که عوامل حکومت نظامی با تیراندازی به سوی دانشجویان دانشکده فنی سه تن از آنان را شهید کردند، این روز بدل به نماد مبارزه و اعتراض علیه رژیم شاه شد. در تمامی 25 سال بعدی 13577-1332)، و علیرغم بگیر و ببندهای گسترده رژیم شاه در روزهای منتهی به 16 آذر و علیرغم حاکمیت سنگین اختناق در آن سالها، دانشجویان دانشگاههای کشور بالاخص دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران، اعتراضها و اعتصاباتی را برگزار میکردند. هر سال دهها دانشجو به واسطه اعتصابهای دانشگاهی در 16 آذر بازداشت میشدند. اعلامیههایی که در آن شرایط دشوار حاکمیت پلیسی به تعداد محدود در دانشکدهها و خوابگاهها تهیه و تکثیر شده بود، در کوی و در اماکن عمومی دانشکدهها تکثیر میشد؛ حرکتی که باعث میشد مقامات امنیتی رژیم بسیاری از دانشجویان را بازداشت کنند تا از طریق شکنجه آنان پی ببرند که چه کسانی تهیه آن اعلامیهها را برعهده داشتهاند. فیالواقع 16 آذر بهانهای شده بود برای نشان دادن اعتراض و خشم دانشجویان به رژیم شاه. دستگیریها، بازداشتها و بعضا محکومیتها، ضربوشتمها، شکسته شدن شیشهها، تعقیب و گریز دانشجویان در 16 آذر، حضور سنگین گارد و نیروهای کمکی در خیابانهای اطراف دانشگاه همه ساله بدل شده بود به نماد تسلیمناپذیری و مقاومت دانشگاهها علیه رژیم شاه. به تدریج مقامات امنیتی رژیم شاه دریافتند که همه آن تحرکات باعث میشدند دانشجویانی که اساسا نمیدانستند 16 آذر چه بوده و در آن روز چه اتفاقی افتاده و یا کلا نظر خاصی نسبت به رژیم شاه نداشتند، در نتیجه وقایع 16 آذر وارد یک دوره بازآموزی فشرده سیاسی چندروزه شوند. دورهای که حاصل آن عبارت بود از معرفی رژیم شاه بهعنوان یک رژیم دیکتاتوری و ضدمردمی که دانشجویانش را آنچنان مورد ضربوشتم قرار داده و همچون ارتشی اشغالگر با آنان رفتار میکرد. روح شریعترضوی، بزرگنیا و قندچی، به روایت مرحوم دکتر علی شریعتی) که در ساعات اولیه روز 16 آذر در کریدور اصلی دانشکده فنی به گلوله بسته شدند، در تمام آن 25 سال رژیم شاه را رها نکرد. شاید یک دلیل آن این بود که خون آنان واقعا به ناحق ریخته شد. ساعتی قبل از شهید شدن، هر سه آنان به همراه دهها دانشجوی دیگر دانشکده فنی پشت میز و نیمکت کلاسهایشان نشسته بودند و هرگز تصور نمیکردند که عوامل رژیم نهتنها وارد دانشگاه و دانشکده شوند، بلکه در نهایت قساوت و بیرحمی دانشجویان بیدفاع و غیرمسلح را از فاصله نزدیک با گلوله مورد هدف قرار دهند. دردسر تظاهرات، اعتصابات، ناآرامیها و بگیر و ببندهای 16 آذر سبب شد مقامات امنیتی رژیم شاه در سالهای بعدی که تعداد دانشجویان زیادتر هم شده بود به این نتیجه برسند که نمیتوانند جلوی ناآرامیهای 16 آذر را بگیرند و بهترین راهحل آن است که دانشگاه را اساسا در روزهای منتهی به 16 آذر تعطیل کنند. در میان دهها هزار دانشجوی ایرانی شاغل به تحصیل در خارج از کشور، از هند و فیلیپین گرفته تا آلمان، فرانسه، انگلستان، اتریش و آمریکا، 16 آذر مناسبتی بود که تمامی دانشجویان صرفنظر از گرایشهای عقیدتیشان در بزرگداشت و تکریم آن یکصدا بودند. تا رسیدیم به سالهای بعد از پیروزی انقلاب، در سالهای نخست انقلاب 16 آذر که در تمامی سالهای قبل از انقلاب دچار بسط بود، به یکباره ستاره بخت و اقبالش افول کرد و از هیبت به در آمد. البته اهریمن نشد اما از آن تجلیل و بزرگداشتهای قبل از انقلاب هم دیگر خبری نبود. 16 آذر دچار قبض شد. مسوولان انقلاب ازجمله رهبران جنبش دانشجویی بعد از انقلاب، 16 آذر را خیلی مرتبط با نهضت اسلامی نمیدیدند. وقتی در 16 آذر سال 1360 راقم این سطور که آن روزها متولی روابط عمومی دانشگاه تهران بود به مناسبت بزرگداشت این روز اعلامیهای صادر کرد مورد عتاب و خطاب روسا، (که از قضای روزگار دو نفر از آنان از بزرگان دفتر تحکیم بودند) قرار گرفت. اعضای شورای مدیریت جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران که متولی دانشگاه تهران بودند اعتقاد داشتند که ، در اصل و ای بودهاند و خیلی ربطی به نهضت اسلامی پیدا نمیکنند. که البته این استدلال نشان میدهد که بحث و فقط دربرگیرنده زندهها نبود و مردهها نیز شامل خودی و غیرخودی میشوند. اتفاقا استدلالشان خیلی هم پرت و بیربط نبود. ، بیش از آنچه که دل در گرو اسلام داشته باشد، دل در گرو ادبیات حزب توده، دکتر مصدق و جبهه ملی داشتند. منتها آنچه شورای مدیریت جهاد دانشگاهی تهران نمیدانست (و ظاهرا هنوز هم بعد از 30 سال متوجه نشده) این است که آن فقط به محدود نمیشد. فیالواقع میتوان پرسید که چه کسی در آن مقطع از آن مصون مانده بود؟ اما بعدها دایره خودیها گستردهتر شد و 16 آذر هم به تعبیری شد. شدن 16 آذر اما موجب نشد مجددا ستاره اقبال آن صعود نماید. فیالواقع 16آذر سال 1387 آنقدر سرد و بیروح در دانشگاهها آمد و رفت که اگر کسی نمیدانست آن روز 16 آذر است، باورش نمیشد آنجا دانشکده فنی است و امروز هم 16 آذر است. البته 16 آذر هنوز هم طرفداران و مشتاقانی دارد. امسال به جای تشکلهای دانشجویی و دانشجویان. VOA به بزرگداشت 16 آذر کمر همت گمارد. بالاخره نوبتی هم باشد، روزی نوبت به VOA هم باید میرسید، کی به کیه؟ VOA آنچنان در رثای 16 آذر و جنبش دانشجویی گریست که دل سنگ هم به درد آمد. برنامهشان در بزرگداشت 16 آذر، واقعا پرمحتوا، کامل، تاریخی و بی طرفانه بود (که البته از VOA به جز این هم انتظار دیگری نمیرفت) به جز یک نکته کوچک که آن را هم میشد ندیده گرفت. در ویژهبرنامه آن رسانه بیطرف و متعهد، خیلی معلوم نشد کسانی در ساعت 30/9 روز 16 آذر سال 1332 در دانشکده فنی دانشجویان را به رگبار بستند به کدام رژیم وابسته بودند؟ VOA البته تنها گروهی نبود که در رثای 16 آذر به پا خاست و به تعهد تاریخیاش عمل کرد. بعدازظهر 16 آذر، خواهران و برادران بسیجی دانشگاه تهران نیز با تظاهرات پرشور خود در صحن دانشگاه تهران، نشان دادند که 16 آذر را فراموش نکردهاند. زندهیاد احمد شاملو میگفت که ملت ایران حافظه تاریخی ندارد. ای کاش روز شنبه 16 آذر میآمد و جلوی دانشکده فنی میرسید که ما اتفافا اگر یک چیز را کامل داشته باشیم آن هم حافظه تاریخی است. آمریکاییها و غربیها اتفاقا حافظه تاریخی ندارند اما ما داریم، دانشجویان بسیجی وقتی از جلوی دانشکده حقوق و علوم سیاسی میگذشتند، یکصدا فریاد کشیدند البته اساتید سکولار و لیبرال را هم چند متر بالاتر خواهان اخراجشان شدند) آیا به ملتی که اینقدر حافظه تاریخی دقیقی دارد و پس از گذشت 55 سال آنقدر قشنگ پیام 16 آذر سال 1332 را به نسل جدید انتقال میدهد میتوان گفت فاقد حافظه تاریخی است؟
وب سایت دکتر زیبا کلام
نظرات