راز مقامات عرفانی مرحوم نخودکی از زبان آیت‌الله کشمیری


2163 بازدید

راز مقامات عرفانی مرحوم نخودکی از زبان آیت‌الله کشمیری

آیت‌الله کشمیری می‌گوید: مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی تا چهار سال در مشهد مقدس، هر شب تا صبح قرآن را ختم و به امام رضا(ع) هدیه می‌کرد تا به آن مقامات رسید؛ ای کاش به جای تدریس بعضی کتاب‌ها در جوانی قرآن می‌خواندم.
 

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، آیت‌الله سید عبدالکریم رضوی کشمیری در تاریخ 1343 هجری قمری در خانواده‌ای از تبار سادات و روحانی در نجف اشرف چشم به جهان گشود. از طرف پدر به جد بزرگوارش اسوه علم و عرفان آیت‌الله سید حسن کشمیری و از طرف مادر به فقیه متبحر، سید محمد کاظم یزدی صاحب کتاب «عروة الوثقی» منتسب بود.
پدرش حجت‌الاسلام سید محمدعلی کشمیری بود که در کربلا به دنیا آمد و پس از مراحل تحصیل، داماد آیت‌الله سید محمد کاظم یزدی شد و به زهد و تعبد و روحانیت، معروف و مشهور شد. همچنین مادر آیت‌الله کشمیری زنی پاکدامن، مؤمنه و فرزند آیت‌الله سید محمد کاظم یزدی بود که از نظر شهرت مرجعیت و فقاهت در نزد علما زبانزد بود.
این استاد فرزانه از اوائل طفولیت به دستور والد گرامی خویش به علوم دینی روی آورد و چون از حافظه و استعدادی قوی برخوردار بود ترقی و پیشرفت سریعی داشت تا آن جا که روزی یازده درس از فقه و اصول و فلسفه و ادبیات و ... تدریس می‌کرد.
هجرت از نجف
از آیت‌الله کشمیری سؤال شد: با وجود آن همه علاقه‌ای که به نجف داشتید چرا به ایران آمدید؟
پاسخ داد: روزی در صحن امیرالمؤمنین(ع) بودم کسی از من پرسید: صدام چطور آدمی است؟
گفتم: «کلب عقور» (سگ گزنده و نیش زن است)
فردا بعضی از آشنایان برایم خبر آوردند که اسم تو را حزب بعث در لیست دستگیر شوندگان و اخراجی‌ها نوشته‌اند.
صدام هم کسی نبود که از این مسائل به سادگی بگذرد، لاجرم با خوف و عواقب بعدی و اصرار بعضی به ایران آمدم آن هم با دست خالی، حتی دفتر جزوات اذکار و اخلاق را از من گرفتند.
به دنبال اولیاء خدا
آیت‌الله کشمیری از طفولیت با جذبه‌ای که در وجودش بود، به سوی حق و اولیاء الهی کشیده می‌شد از این رو با اینکه نوجوان بود ملاقات با بزرگان نصیبشان می‌شد و آنها را دوست می‌داشت و می‌گفت: «من از اول دنبال پیرمردها بودم و رفیق جوان کم داشتم ... و هر کدام را می‌دیدم که بویی از طریق اهل‌بیت علیهم‌السلام برده باشد دستورالعملی از آنها می‌گرفتم.»
اولین کسی که این عالم ربانی را در سنین کوچکی متذکر شد که دنبال حقایق برود مرحوم شیخ مرتضی طالقانی بود. آیت‌الله کشمیری داستان را این گونه تعریف کرده‌اند:
«روزی نزدیک مدرسه جدم سید کاظم یزدی، با بچه‌های هم سن و سال بازی می‌کردم، شیخ تا مرا دید اشاره کرد بیا نزدم، نزدش رفتم و فرمود: در مغزت نور است با بچه‌ها بازی نکن که تو به درد بازی نمی‌خوری!
 
 
 
* ویژگی‌های آیت‌الله سید عبدالکریم کشمیری(ره)
تجلیل از بزرگان
این استاد فرزانه، عده‌ای از بزرگان اخلاق و عرفان را با احترام و با تجلیل یاد می‌کرد که بعضی از آنها را به عنوان ادای حق اساتید و بعضی را به خاطر مقامات آنها، متذکر می‌شد، مانند: ملا حسینقلی همدانی، آقا سید احمد کربلایی، آقا سید علی قاضی، سید مرتضی کشمیری، شیخ زین العابدین مرندی، شیخ طه نجف، شیخ مرتضی طالقانی، شیخ علی اکبر اراکی، آقا سید حسن کشمیری، آقا سید هاشم حداد، آقا سید عبدالغفار مازندرانی، مستور آقا شیرازی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و ... .
انس حقیقی با قرآن کریم
آیت‌الله کشمیری،حافظ کل قرآن نبود، ولی آیات ممتاز و قبل و بعد آیات را از حفظ می‌خواند و در موارد استخاره زیاد دیده شد که با آیات قرآن پاسخ می‌داد و می گفت: در زمانی که نجف اشرف بودم، هر سه روز یک ختم قرآن می‌کردم، و در حل مشکل افراد، بسیار شنیده شد که به بعضی سوره‌ها و آیات قرآنی حواله می‌داد.
از این رو وقتی یکی از اهل دانش که با خانواده‌اش مشکلی داشت و به حضور وی آمد و راه حلی درخواست کرد، گفت:
قرآن بخوانید تا این مشکل حل شود. آن شخص گفت: مدت‌هاست که لای قرآن را باز نکرده‌ام!
زمانی هم برای ترغیب به خواندن قرآن می‌فرمود:
مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی تا چهار سال در مشهد مقدس، هر شب تا صبح، قرآن را ختم می‌کرد و به امام رضا علیه‌السلام هدیه می‌کرد، تا به آن مقامات رسید.
نقل شده از تلامذه مرحوم آیت‌الله شیخ مجتبی لنکرانی استاد حوزه علمیه نجف که آیت‌الله کشمیری، بعضی درس‌های سطح را نزد وی خواند که ایشان اواخر عمر قرآن بسیار می خواند، و گاهی می‌گفت: کاش به جای تدریس بعضی کتاب‌ها در جوانی، قرآن می‌خواندم!
تا اینکه روزی از آیت‌الله کشمیری نیز مانند همین کلام شنیده شد!!
اعتقاد راسخ به ولایت ائمه معصومین (ع)
سیره استاد در سه چیز بود:
معرفت نفس، معرفت ولایت، معرفت رب
ولی حساسیت و تعصب خاصی درباره ولایت داشت که بارها از جنابش ظاهر شد. وقتی شخصی به منزل استاد آمده بود و از کسی که اهل دانش بود و منصبی داشت صحبت کرد، که آن کس حق حضرت زهرا سلام‌الله علیها را منکر و مانند اهل سنت نظر داد! به قدری ناراحت و عصبانی شد که با تمام وجود به گوینده آن هجوم برد به طوری که هیچ‌ گاه  چنین حالتی در وی مشاهده نشده بود و عجیب آنکه مدتی بعد، آن شخص از مسئولیتی که داشت برکنار شد.
وفات
این مصباح هدایت در اواخر ماه مبارک رمضان سال 1419 به علت عارضه سکته قلبی در یکی از بیمارستان‌های تهران بستری شده و حدود سه ماه در بیهوشی به سر برد تا اینکه در روز چهارشنبه 18 فروردین 1378 (بیستم ذی الحجه 1419) در سن 74 سالگی به لقاء محبوب شتافت.
جنازه شریفش از تهران به قم منتقل  شد و آیت‌الله بهجت(ره) در صحن حرم حضرت معصومه(س) بر آن نماز خواند و بالای سر مرقد مطهر حضرت معصومه(س) کنار قبر علامه سید محمدحسین طباطبایی به خاک سپرده شد.

 


فارس،