مروری بـر فـعالیت مـطبوعاتی سفارت اسرائیل در تهران
1965 بازدید
اشاره
صهیونیسم بینالملل برای تشکیل کشوری صهیونیستی بر پایـه آیین یهود در فلسطین،بر یهودیان متکی است.و هر یهودی،در خارج و داخل اسرائیل وسـیلهای است برای نیل صـهیونیسم بـه اهداف خود.صهیونیسم در داخل فلسطین برای تبدیل«یهودی قدیم»به «اسرائیلی جدید»عمل میکند و احساس همبستگی و وابستگی به رژیم اسرائیل را در درون او تعمیق میبخشد.1
اما در خارج از فلسطین،از آنجا که صهیونیسم همه یـهودیان را اتباع و شهروندان احتمالی اسرائیل در آینده به شمار میآورد،برای ترغیب آنان به مهاجرت و سفر به فلسطین،یا حداقل پشتیبانی مادی و معنوی از اسرائیل،فعالیت میکند.از اینرو تلاش گستردهای در میان یهودیان خارج از فـلسطین(یـهود دیاسپورا)2 به عمل میآورد تا آنان را برای مهاجرت به اسرائیل آماده سازد.3
صهیونیستها برای عملی شدن این هدف،برنامههای گستردهای و از جمله برنامههای فرهنگی و آموزشی زیادی را به اجرا گذارندهاند.آنان بـرای تـعلیم و تربیت یهودیان،هزینههای زیادی متحمل شدهاند و با ایجاد مدارس یهودی در کشورهای جهان به تعلیم آنان براساس تعالیم و آموزههای خود میپردازند،بهطوری که در سال 1972 م،80 درصد دانشآموزان یهودی را تحت تعلیم و تـربیت آمـوزههای موردنظر خود قرار دارند.4
به غیراز مدارس،صهیونیسم بینالملل از طریق سازمانها و کانونهای فرهنگی نیز به تربیت جوانان یهودی در اقصی نقاط عالم میپردازد.آنان حتی برای جلوگیری از تداخل برنامههای فـرهنگی در مـحیط های غـیر یهودی با برنامههای موردنظر خـود،5 از رسـانههای گـروهی بهعنوان ابزار تربیتی بهره میبرند.رسانههای گروهی از جمله مهمترین ابزار و کانال های تأثیرگذار روی افکار عمومی در جهان میباشد که صهیونیستها تسلط بـر آنـها را در کـنگره بال سوئیس مورد تأکید قرار دادند.6 صهیونیستها در جهت عـملیشدن برنامههایشان در منطقه از جمله ایران، دست به اقدامات گستردهای زدند.ایران در زمان حکومت پهلوی، پایگاه مهمی برای صهیونیستها مـحسوب مـیشد تـا از طریق آن،تعداد زیادی از یهودیان کشورهای منطقه از جمله عراق بـه اسرائیل کوچانده شوند. از اینرو صهیونیستها در ایران نیز مراکز متعدد صهیونیستی دایر کردند تا با انجام فعالیتهای گوناگون، یـهودیان داخـل را زیـر چتر حماتی و تربیتی خود قرار دهند.7و البته با هیچگونه محدودیتی نـیز از طـرف رژیم شاه مواجه نشدند.از این بابت رژیم پهلوی مورد حمایت صهیونیستها بود و به کرّات از خاندان پهـلوی در کـتابهایشان تـعریف و تمجید نمودهاند.8
با انجام چنین فعالیتهایی،صهیونیستها به اهداف خود،یعنی مـهاجرت هـمه یـهودیان به فلسطین، نزدیک میشوند.چرا که بهطور قطع،مهاجرت تضمینکننده بقا و امنیت اسرائیل اسـت.مـهاجرت از یـک سو مانعی برای درهم ریختن واقعیتهای جمعیتی موجود در فلسطین اشغالی است که به نـسبت 85 درصـد یهودی در مقابل 15 درصد عرب متمرکز است،چرا که هر تغییری در این نسبت، جـلوه یـهودی دولت را تـهدید خواهد کرد.
از سوی دیگر،نیروی انسانی لازم برای اسکان در مناطق اشغالی قدیم و جدید را فراهم مـیکند. مـهاجرت، معیار پیروزی با شکست بنیاد فکری صهیونیسم است.بدون مهاجرت، همه کوششهای صـهیونیسم بـر بـاد میرود و اهداف آن فقط به صورت رؤیا باقی خواهد ماند.9 این مقاله مروری بر فعالیتهای رسـانهای سـفارت اسرائیل برای عملی شدن اهداف فوق براساس اسناد به جای مـانده از سـاواک اسـت.
فعالیت مطبوعاتی نمایندگی اسرائیل در تهران
اسناد فعالیتهای گوناگون صهیونیستها در ایران و تسلط آنان بر ارکان مـختلف رژیـم پهـلوی، حاکی از سر سپردگی رژیم به صهیونیسم بینالملل و حامیانش است.امریکا و انگلیس، مـحمد رضـا شاه را برای انجام سیاستها و برنامههای یهودیان صهیونیس در ایران تشویق مینمودند و او دراغلب فعالیتهای مختلف سیاسی،اقتصادی،نـظامی و...مـنافع آنها بویژه اسرائیل و حامیان غربیاش را لحاظ میکرد.
اسرائیل درحالی که ازطرف کـشورهای اسـلامی-عربی منطقه وسایر کشورهای مسلمان، غاصب، نـامشروع و دشـمن شـمرده میشد و برقراری هرگونه رابطه با آن رژیم را تـحریم کـرده بودند،محمد رضا شاه،رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت.10
با ایجاد این رابـطه،ایـران بهعنوان پایگاه و سدّی قوی بـرای دفـاع از اسرائیل در مـقابل کـشورهای اسـلامی و عربی تبدیل گردید و صهیونیستها در ایران بـه تـوطئهچینی علیه کشورهای مسلمان مشغول شدند.سند ساواک درباره موقعیت اسرائیل مئیرعـزری ( moeer ezri) در ایـران مینویسد:
عزری اعتبار فوق العادهای بـرای اجرای برنامه تبلیغاتی حـکومت اسـرائیل در اختیار دارد و چون از طرف دیپلماسی امـریکا و انـگلستان مشترکا در ایران حمایت میشود،نفوذ فوق العادهای در بین مدیران جراید و رجال سیاسی و دولتـی پیـدا کرده است.در دوازده سال اخـیر کـلیه بـرنامههای تبلیغاتی علیه حـکومت مـصر و کشورهای عربی در ایران بـه وسـیله این شخص طراحی و عملی شده است.عزری در دوازده سال اخیر در سیاست کلی مملکت ایران نـقش عـمدهای را برعهده داشته و مرکز کار او کانون بـزرگی از سـیاست یهودیها و حـامیان خـارجی آنـان در خاور میانه به شـمار میرود.11
بدین ترتیب،سفارت اسرائیل در تهران پایگاهی برای فعالیت آن رژیم و مدافعان غربیاش به شمار مـیرفت.در واقـع یکی از مراکز مهم تصمیمگیریهای سیاسی،اقـتصادی،اطـلاعاتی و نـظامی و...رژیـم پهـلوی،نمایندگی اسرائیل در تـهران بـود. مئیرعزری در کتاب یادنامه درباره موقعیت خودش در ایران و ارتباطاتش با شاه و دربار و بعضی زمینههیا همکاری طـرفین مـینویسد:
فـزونی گرفتن پرشتاب رسانههای نوشتاری تازه در پهنه کـشور در نـیمههای دهـه هـفتاد،گـونه ایـ بیسر و سامانیها را به نمایش مینهاد.نیشهای تیزی آن روزها ما رامیگزیدند...با وزیر دربار به چارهجویی نشستم؛بازتابش برایم شگفتآفرین بود.ما نمیتوانیم جلو روزنامهنگار را بگیریم. به مـیانجیگری دوستانی،در خواستم را با شاه در میان نهادم.پیرو دستور شاه و علم،یکی از کارمندان کار کشته وزارت خارجه بها نام ندیم برای گرهگشایی به یاریام آمد.این همکاری از نوامبر 1970 آغازید که بهره دیـگری نـیز داشت.نمایندگیهای ایران و اسرائیل در باختر میکوشیندند از گوشههای تیز نوشتههای ستیزهجویانه در برابر شاه بکاهند.12
یکی از محورهای مهم فعالیت نمایندگی اسرائیل در ایران،اقدامات فکری و فرهنگی، کمکرسانی و مدیریت برنامههای یهودیان در ایران در قـالب نـهادها و سازمانهای یهودی و صهیونیستی بود.رایزن مطبوعتی سفارت اسرائیل در تهران با گسترش چتر حمایتی روی مدیران و نویسندگان و صاحبان برخی نشریات،با گرفتن پول از مسئولین مـطبوعاتی سـفارت اسرائیل در تهران،گزارشها و تفاسیر سـیاسی،اقـتصادی،نظامی،اجتماعی و فرهنگی به نفع اسرائیل تهیه میکردن.13
در همین راستا،رایزن مطبوعاتی سفارت اسرائیل در تهران برای پیشبرد اهدافشان اقدام به چاپ و انتشار نشریه مـیکرد.رژیـم پهلوی که به دلیـل تـرس از اعتراضات عمومی مردم مسلمان و عکس العمل کشورهای اسلامی منطقه از عادیسازی روابطش با اسرائیل میهراسید و معمولا ارتباطاتشان پنهانی انجام میگرفت و در مباحثات طرفین،متعهد به پنهان نگهداشتن آن از منظر داخلی،منطقهای و بـینالمللی بـودند؛ولی مسئولین سفارت اسرائیل،منافعشان را در فعالیت بیشتر وعلنیتر روابط میدیدند که انتشار نشریه از جمله آن به حساب میآمد.14
اهم فعالیتهای مطبوعاتی و رسانهای سفارت اسرائیل در تهران بدین شرح است:
1-انتشار روزنامه ستاره شـرق
مئیر عزری،مـسئول نمایندگی اسرائیل در تهران،از بدو مسئولیتش در سال 1334 ش در محورهای مختلف به رتق و فقت امور یهودیان در ایران مشغول بود و بـهعنوان کارگزار سیاستهای رژیم صهیونیستی در ایران عمل میکرد.او باری تأثیرگذاری بیشتر بـر دسـتاندرکاران مـطبوعاتی،شخصا مدیریت روزنامه ارگان صهیونیستها را در ایران به دست گرفت و در تهران به انتشار نشریه ستاره شرق پرداخت.
اداره کـل سـوم ساواک دستور تحقیق درباره انتشار روزنامه ستاره شرق را صادر کرد:نشریه ستاره شـرق(اخـبار اسـرائیل):خواهشمند است دستور فرمایید در مورد اینکه نشریه مذکور در تهران طبع میگردد و یا خیر تحقیق و نـتیجه را به این اداره کل اعلام نمایند.15و در سندی دیگر آمده است:
ارسال اخبار اسرائیل بـه زبان فارسی چاپ روزنـامه شـرق:تعداد 120 نسخه از اخبار مذکور جهت اشخاص متفرقه ارسال[شده است]که یک نمونه جهت اطلاع به پیوست تقدیم میگردد.16
مئیرعزری درباره تفاوت بین نشریه ستاره شرق و صدای اسرائیل میآورد:
هرچند به انـگیزه مأموریتم درایران دیری بود ازحزب مپای کناره گرفته بودم، ولی گاهنامه ستاره شرق به سرپرستی صیون رکنی هنوز به دست خوانندگانش میرسید و از هر شماره چند صد نسخه به ایران نیز میفرستادند.از دشـواریهای ایـن کار پیش از این سخن گفتم،ولی همین اندازه که خرسندی کسانی را که جز زبان فارسی به زبان دیگری آشنایی نداشتند فراهم میآورد، خشنودی ما را نیز به دنبال داشت.در اکتبر 19599،ستاره شـرق پنـجمین سالروز پیدایشش را جشن گرفت و کسانی مانند بن گورین،گلدا مایر و دیگر بلند پایگان دولتی،ملی و سران احزاب و شهرداران،نامههای ستایش انگیزشان را به دفتر این رسانه فرستادند.با چندی از دوسـتان و هـمکاران را دریافتیم که افزون برستاره شرق،داشتن یک هفتهنامه به زبان فارسی از سوی سفارت که در برگیرنده پارهای آگاهیهای روز باشد در پیشبرد خواستههای فرهنگی ما نقش سازندهای خواهد داشت.کاستیهای مالی بـزرگترین بـازدارنده بـودند،بر آن شدیم با بولتنی سـاده بـیاغازیم، بـرای برگرداندن برخی نوشتههای وزارت خارجه به زبان فارسی،همراه چند نفر نویسنده جوان دست به کار شدیم.نخست همان نام ستاره شـرق را بـرگزیدیم...17
و بـدین وسیله نشریه ستاره شرق شروع به کار کـرد.سـاواک نیز در یکی از اسناد،ضمن معرفی این نشریه و چگونگی نشر آن،به نقل از مئیر عزری آورده که از خوانندگان ستاره شرق بـه دلیـل قـطع موقت انتشار نشریه معذرت خواسته است:
روزنامه ستاره شرق از سـال 1345 بهطور هفتگی در تهران در 10 تا 20 صفحه در هر پنجشنبه در سفارت اسارئیل در تهران زیر نظر(بن آنل)وابسته مطبوعاتی سفارت،تـهیه ولی کـارهای چـاپی آن را(خانم موره)و بیشتر مقالات را هاریش مترجم وابسته نظامی سفارت که در کـوچه(جـم) ساختمان شماره 9 دفتر دارد،انجام میدهد.در این روزنامه علاوه براخبار و مقالات ارسالی دولت اسرائیل که بعضی اوقات مـقالات مـفصل یـا ترجمه و تلخیص کتاباست منتشر میگردد. چنانچه پس از وقایع 6 ژوئن سال گذشته خـلاصهای از کـتاب جـنگ مذکور منتشر میگردید. مندرجات این روزنامه به غیراز آنچه از اسرائیل میرسد،مقالاتی نیز کـه جـراید فـارسی مینویسند بهطور خلاصه و فشرده منعکس میگردد.بیشتر مقالات فارسی که چاپ میشود مقالاتی اسـت کـه خود اسرائیلیها به روزنامههای کماهمیت و کم تیراژ میدهند و یا اخبار موافق اسرائیل را چـاپ مـیکند.تـیراژ نشریه بنا به گفته خودشان 1500 نسخه ولی حداکثر از 750 نسخه فراتر نمیرود،که بین جـراید و نـویسندگان تهران و ولایات پخش میشود.نشانی مکاتبه با روزنامه صندوق پستی 1997 و سر لوحه ایـن روزنـامه در چـاپخانه(هاشت)خیابان پهلوی کوچه مقابل سینما امپاپر چاپ میشود.خود روزنامه هم به احتمال قـوی در هـمین محل و یا در محل وابسته نظامی با دستگاه پلی کپی چاپ میشود.این روزنـامه مـدتی تـعطیل ولی از نیمه دوم مرداد شروع به انتشار نمود.18
نشریه ستاره شرق برخلاف تعهد مسئولین سـیاست خـارجی اسـرائیل به وزارت امور خارجه ایران چاپ میشدو مسئولین ساواک و وزارت امور خارجه برای خـالی نـبودن عریضه،هر از چندگاهی تذکری به مسئولین سفارت اسرائیل میدادند:
«به منظور رسیدگی و دادن تذکر به آقای عـزری کـمیسونی در اداره پنجم وزارت امورر خارجه تشکیل و آقای عزری احضار گردید و از طرف نماینده وزارت خارجه تـذکراتی بـه ایشان داده شد که ذیلا از نظر عالی مـیگذرد:
راجـع بـه نشریه ستاره شرق که از طرف آژانس اسـرائیل در تـهران انتشار مییابد و اخیرا به نقل از روزنامههای اسرائیل مطالبی درج و حملاتی علهی کشورهای عربی نـموده اسـت،به آقای عزری خاطرنشان شـد کـه طبق مـاده 2 تـصویبنامه شـماره 10263 مورخ سوم مهر 1328 هیئت وزیران، هیچ سفارتخانه و کـنسولگری و مـأمور نمایندگی خارجی در ایران حق انتشار اوراقی که ایران را مرکز و محل تبلیغات سـیاسی بـرضد دولت ثالثی قار دهد ندارد و به مـوجب تبصره ماده 3 همان تـصویبنمه،در صـورت انتشار چنین اوراقی از چاپ و نـشر آن جـلوگیری خواهد شد.
باتوجه به این مطلب که آژانس اسرائیل به هیچوجه عنوان نـمایندگی سـیاسی را ندارد و از طرف دولت شاهنشاهی هیچ زمـان بـه ایـن سمت شناخته نـشده،لذا حـق انتشار اخبار تبلیغات سـیاسی عـلیه هیچ کشور و دسته معینی را ندارد و در صورت انتشار اینگونه اخبار از چاپ و نشر آن در ایران جدا جـلوگیری خـواهد شد.
آقای عزری اظهار نمود کـه نـشریه ستاره شـرق فـقط دویـست شماره و هفتهای یک بـار منتشر میشود و حاوی اخبار مربوط به اظهارت نخست وزیر و وزیر امور خارجه اسرائیل میباشد و بـیشتر مـطالب آن اخبار به نقل از روزنامههای ایران اسـت و جـراید ایـران و رادیـو تـهران را در اکثر موارد بـهطور مـبسوطتر و قاطعتر اخبار اسرائیل را منتشر مینماید.آقای عزری وعده داد که من بعد مندرجات نشریه مذکور را قبل از انـتشار کـاملا مـورد توجه و بررسی قارر داده مراقبت خواهند نمود نـظر وزارت امـور خـارجه را بـه بـهترین وجـهی تأمین نماید.19
با اینکه در مذاکرات رسمی و نیمه رسمی،انتشار روزنامه ستاره شرق توسط سفارت اسرائیل غیر قانونی اعلام شده بود ولی مسئولین علای رتبه رژیم در دادن چنین مـجوزهایی نقش عمدهای برعهده داشتند،ولی به دلایل گوناگون خود را بیاطلاع از این وقایع نشان میدادند:
اطلاع به دست آمده که روزنامه ستاره شرق(اخبار اسرائیل)با اجازه مقامات صلاحیتدار در ایران مـنتشر مـیگردد و افراد معمولی و اقلیت کلیمی از محل چاپ آن اطلاع دقیق ندارند و فقط عزری نمایند اسرائیل در ایران از جریان چاپ پخش روزنامه وقوف کامل دارد و مشار الیه ضمن یک مذاکره خصوصی اظهار نموده کـه مـقامات مسئول از جمله تیمسار معظم ریاست ساواک از محل چاپ و پخش مستحضر میباشند.20
هرگونه حساسیتی که از طرف نهدهای امنیتی و سیاسی در قبال اینگونه فعالیتها انجام مـیگرفت نـه به خاطر مخالت با اصـل مـوضوع بلکه به دلیل ناامنی و یا تبعات علنی شدن چنین فعالیتها در بین مردم مسلمان ایران و سایر کشورهای مسلمان بود.از اینرو در انتهای گزارش پخش روزنامه سـتاره شـرق در خوزستان،مدیر کل بـه سـاواک خوزستان دستور میدهد که قبل از توزیع،در پستخانه جمعآوری شود:
اخیرا تعدادی نشریه تبلیغاتی اسرائیل و همچنین بولتن ستاره صلح اسرائیل21جهت بعضی از اشخاص مقیم در منطقه ارسال میگردد.ساواک مزبور در مورد تـوزیع نـشریات فوق نظریه این اداره کل را خواستار گردیده است.پس از ترجمه نشریات ارسالی ساواک خوزستان مشخص شد که یکی از نشریات جنبه سیاسی نداشته و به منظور آگاهی مردم از ترقیات اسرائیل و جلب توریست است و دیـگری کـاریکاتورهایی را نشان مـیدهد که قبل از جنگ شش روزه اعرا و اسرائیل توسط مطبوعات عربی منتشر گردیده و در این نشریات نشان میدهد با تـمام تحقیراتی که وسیله اعراب از اسرائیل شد،بالاخره اسرائیل پیروز گردید.22هـمچنین ایـن نـشریه باری افراد مختلف به سایر شهرها نیز ارسال میگردید.23
اینگونه اقدامات صهیونیستها در ایران از دید سایر کشورهای اسـلامی پنـهان نبود و آنها با اطلاع از این نوع همکاریها،اعتراض خود را به نحوی اعلام مـینمودند:
سـفارت عـراق گزارشی تهیه و طی آن اعلام داشته است،اظهار تأسف میشود که اسرائیل هر هفته نشریهای بـه زبان فارسی در تهران منتشر میکند و هیچیک از سفارتخانههای عربی تا به حال اقدام بـه چنین عمل تبلیغاتی نـکرده اسـت.24و مدیر کل سیاسی وزارت امور خارجه کویت نیز از ااین اقدام ایران در رابطه با اجازه به اسرائیل برای انجام فعالیتهای تبلیغاتی برعلیه خودشان گله مینماید.25
اما با این حال مسئولین روزنامه سـتاره شرق،در جهت گسترش فعالیتهای خود و پررونق نمودن نشریه از افراد مختلف برای همکاری در این زمینه دعوت به عمل میآوردند:
خانم ناتالی به نمایندگی اسرائیل تلف نمود و به آقای مراد دوستدار کارمند مـطبوعتی و سـر دبیر مجله ستاره شرق اظهار داشت ما هر ماه جلسه داریم تصمیم گرفتهایم گزارش مشروح جلسه را به شما ارسال کنیم که آن را چاپ کنید.دوستدار با کمال میل قبول نمود و گـفت از شـما خواهش میکنم مقالهای درباره شخصیت زن در یهودیت بنویسید و به آدرس صندوق ملی ارسال نمایید. همچنین در سندی دیگر آمده است:
شخصی به نام نوینی ضمن تماس با نمایندگی اسرائیل قصد داشـت بـا آقای عزری سفیر اسرائیل یا آقای دوستدار مذاکره کند چون هیچ کدام نبودند ناشناسی از نمایندگی اسرائیل با او تماس گرفت و نوینی اظهار داشت طی نامهای از طرف و با امضای عزری بـه مـنظور مـبادله و مذاکره در مورد روزنامه ستاره شـرق از مـن دعـوت شده که شب جمعه 27/3/50 در نمایندگی حضور یابم ولی چون برای من مهمان رسیده معذرت خواسته و در جلسات بعدی شما حضور خواهیم یافت.26
2-نـشریه اخـبار اسـرائیل
نمایندگی مطبوعتی اسرائیل در تهران به غیراز روزنامه سـتاره شـرق در مواقع مختلف اخباری عمدتا در مخالفت با کشورهای عربی برای چاپ به نشریات داخلی ارسال میکرد:
محترما به استحضار عـالی مـیرساند:نـمایندگی اسرائیل در تهران علاوه برارسال بولتنهای یومیه خود هرچند ماه اقـدام به ارسال یک سلسله اخبار ماشین شده به روزنامههای تهران مینماید. ارسال این نشریهای تحت عنوان اخبار اسـرائیل کـه گـویا ضمیمه روزنامه شرق میباشد در تهران منتشر میگردد که این نشریات حـاوی مـطالبی در مورد جنگ اعراب و اسرائیل و تبلیغات ضد عربی است.این نشریه در تهران به وسیله پست شهری تـوزیع مـیگردد.27
در کـتاب یادنامه درباره مطالب و محتوای نشریه فوق آمده است:
«دیدگاه بولتن صدای اسـرائیل بـرراستای پژوهـش در رویدادهایی بود که با سیاست خارجی اسرائیل همسو میبودند.»28
مئیرعزری درباره همکاران ایـن نـشریه و مـعرفی آنها میافزاید:موسی کرمانیان-ابراهیم یا حید و منوچهر امیدوار در نشریه صدای اسرائیل قلم مـیزند و ژاله بـروخیم و مهری سیاح با گرایش پرشور در هفتهنامه فارسی همکاری میکردند،امیر الیاس ترشیش و مـراد دوسـتدار نـیز کوشاترین همکاران این رسانه در سر و سامان دادن به کارهای پایانی و رساندنش به دست خوانندگان بـودند.
مئیر عزری در ادامه از فعالیتهای فرهنگی و رسانهای بویژه تأسیس کتابخانهای تخصصی نیز یاد میکند:
«یـکی دیـگر از گـامهای سودمندی که برداشته شد،برپایی کتابخانه کوچکی از برگردان نوشتهها، یادگارها و سرودههایی به زبان عبری بـود.ایـرانیانی که از اسرائیل دیدار کرده بودند بیش از دیگران به آشنایی با چنین نـوشتههایی تـمایل نـشان میدادند.
در چهار چوب این گام سازنده،روی هم رفته دوازده کتاب(نگارش و برگردان)از داوید کارتاریواس بـا نـام«اسـرائیل»چاپ و پخش شد و از استاد سعید نفیسی درخواست کردم پیشگفتاری براین نوشته بـنگارد.29
زیـاده خواهیهای صهیونیستها در ایارن حد و مرزی نداشت و از امکانات ایران به وفور استفاده میکردند30و رژیم نیز به تـمام تـقاضاهایشان جواب مثبت میداد:
از:وزارت پست و تلگراف و تلفن به:سازمان اطلاعات و امنیت کشور
آقـای دکـتر دوریل نماینده اسرائیل در ایران خیابان تخت جـمشید شـماره 5 مـیدان کاخ و نمایندگی خبرگزاری تاس خیابان چرچیل کـاشی 8 تـقاضای نصب دستگاه تلکس نموده،چون این وزارت با نصب دستگاههای جدید میتواند به درخـواست عـده زیادی ترتیب اثر بدهد خـواهشمند اسـت مقرر فـرمایید در مـورد نـامبردگان نیز میتوان به نوبت دستگاه تـلکس واگـذار نمود یا خیر؟ سازمان امنیت کشور نیز پاسخ میدهد:
باتوجه به اینکه بـیگانگان مـجاز به مکاتبه با وزارتخانهها و مؤسسات دولتـی نمیباشند خواهشمند است دسـتور فـرمایید ضمن تعیین ایکه متقاضیان مـذکور در حـال حاضر دارای چه نوع دستگاه فرستنده میباشند مراتب را به وزارت امور خارجه منعکس تا بـا در نـظر گرفتن روابط سیاسی فی مـا بـین پیـرامون درخواست آنان اقـدام گـردد.31
در سندی دیگر آمده اسـت:
وزارت امـور خارجه-اداره اطلاعات و مطبوعات: به اطلاع وزارت متبوعه رسید که برطبق تصمیم دولت محل32قریبا بخش فـارسی رادیـو اسرائیل که از سالیان دراز قبل تا بـه حـال مرتبا هـمه روز بـه مـدت سی دقیقه برنامههایی حـاوی اخبار و تفسیر سیاسی و مطالب هنری و موزیک ایرانی پخش مینمود،تعطیل خواهد شد.چند روز قبل آقـای مـناشه امیر از اعضای مبرز و قدیمی برنامه مـذکور کـه حـدود دو سـال اسـت به صورت نـیمه وقـت به عنوان مترجم عبری در نمایندگی خدمت م کند به اینجانب گفت باتوجه به پایان قریب الوقوع خـدمت خـود در رادیـوی مذکور حاضر است در صورت امکان نمایندگی سـازمان رادیـو تـلویوزیون مـلی ایـران یـا وزارت اطلاعات و یا خبرگزاری پارس را در این کشور به عهده گیرد و بعدا در این زمینه نامهای بهعنوان نمایندگانی نوشت.آقای امیر در امور مطبوعات،شخص وارد و کارآمدی است و تسلط کامل او به زبانهای فـارسی،عربی،عبری و آشنایی وی به زبانهای فرانسه و انگلیسی و مایه قوی او در تحریر و انشاء فارسی و قدرت بیان و صدای رسا نیز از مختصات دیگر ایشان است و اگر نظر دولت شاهنشاهی برانتخاب نماینده خبرنگاری در این کشور تـعلق بـگیرد بدونشک نامبرده حائز تمامی شرایط لازمه خواهد بود.33
اما شگفتآورتر اینکه مسئولین نمایندگی اسرائیل در ایران پیگیر راه اندازی صدای عبری از رادیو تهران نیز بودند!مثر عزری در اینباره مینویسد:
اندیشهای کـه آنـ روزها به راستی باید انقلابیاش بخوانم پخش برنامهای از رادیوی تهران به زبان عبری بود.ن.خ که در سال 1957 از اسرائیل دیداری کرده و با یادنامههای گرمی بـازگشته بـود در این زمینه نخستین کسی مـیتوانست بـاشد که دل به کار بدهد.پیش کشیدن چنین درخواستی که بیگمان باید با ناامیدی همراه بود،نه تنها با سردی که با شگفتی روبهرو شـدیم و پیـگیریها و گفت و گوها در پیچ و خـمهای اداری گـم شدند و از یاد رفتند.گو اینکه پاسخی ناسازگارانه به این پیشنهاد ندادند،ولی گاهی به بهانه نداشتن بودجه و گاهی به انگیزه نبود کارشناسان زبان عبری،داستان را به فراموشی سپردند.34
بههرحال نـشیههای سـتاره شرق و اخبار اسرائیل با اطلاعرسانی راجع به تحولات منطق بویژه جنگ اعراب و اسرائیل و تبلیغ پیروزیها و پیشرفتهای اسرائیل و ایجاد کینه و دشمنی نسبت به کشورهای اسلامی و مسلمین،از طرفی دنبال فعال نمودن تـشکلات یـهودی و صهیونیستی در ایـران و تشویق و تحریک یهودیان ایرانی برای مهاجرت به فلسطین اشغالی و از طرف دیگر دنبال جذب توریسم و مسافرت به اسـرائیل و تبلیغ کالاها و منسوجات اسرائیلی بود.
پانوشتها:
(1)-عطاری،عادل توفیق،تعلیم و تـربیت صـهیونیستی در فـلسطین اشغالی و دیاسپورا،ترجمه مجتبی بردبار،انتشارات اورامان،1367،ص 39.
(2)- diaspora ،در لغت به معنی پراکندگی است.اصطلاحی عبری که معمولا بـرای مـستقر شدن مهاجرنشینان پراکنده یهودی خارج از فسطین،بعد از تبعید به بال که در 536 ق.م پایان پذیـرفت،یـا بـه مناطقی خارج از فلسطین که یهودیان در آن ساکن شدند و گاهی نیز برای یهودیانی که خارج از فـلسطین زندگی میکنند به کار میرود.(همان،ص 40).
(3)-تعلیم و تربیت...،ص 40.
(4)-همان،ص 68.
(5)-همان،صص 71 و 72.
(6)-اسرائیل و یـهودیها همواره به دنبال تـسلط بـررسانههای جهانی برای عملی نمودن برنامههایشان بودهاند،بهطوری که در سال 1869 میلادی خاخام یهودی«راشورون»در سخن رانی خود که در شهر«پراگ»پیرامون اهتمام یهود به تبلیغات ایراد کرد چنین گفت:«اگر طلا نخستین ابـزار مادر سیطره و حکومت برجهان است بیتردید مطبوعات و روزنامهنگاری دومین ابزار کار خواهد بود.»
همچنین در اولین کنگره صهیونیسم که به ریاست«تئودور هرتزل»(1860-1904 م)در 1897 م در شهر«بال»سوئیس تشکیل شد،زمینه خطرناکی را به وجـود آورد،زیـرا شیاطینی که در این کنگره گرد هم آمده بودند،براین نظر اتفاق داشتند که نقشه برپایی دولت اسرائیل جز با تسلط برسازمان خیری جهان بویژه مطبوعات و روزنامهنگاری میسر نخواهد شد.از اینرو در پروتـکل دوازدهـم فلاسفه صهیونیسم آمده است:«ما جریان مطبوعات و روزنامهنگاری را بدین صورت در خدمت خویش در میآویم:آرام به سمت صهیونی کردن مطبوعات حرکت میکنیم و افسار و عنان آن را به دست گرفته و به سمت خـود مـنعطف میسازیم.ما نباید بگذاریم که دشمنانمان به روزنامهها و رسانههای خبری که بیانگر آراء و نظریات نان باشد،دست یابند،هیچ خبری نباید بدون کنترل و نظارت ما برای مردم بیان شود.»(الرفـاعی،فـؤادین سـید الرحمن،نفوذ صهیونیسم بررسانههای خـبری و سـازمانهای بـینالمللی، ترجمه حسین سر و قامت،صص 7 تا 10).
(7)-سازمانهای یهودی و صهیونیستی در ایران،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،1381.
(8)-حبیب لوی-نویسنده یهودی-درباره خدمت خـاندان پهـلوی بـه صهیونیسم مینویسد:«بدون تردید جلوس رضا شاه کـبیر بـر تخت سلطنت ایران یکی از واقعیات تاریخی مهم این کشور به شمار میرود.سلطنت این پادشاه بزرگ،انقلاب عظیمی در بـهبود وضـع آزادی و آسـایش یهودیان ایران پدید آورد و اگر گفته شود که زمان رضا شـاه کبیر برای یهویدان ایارن نظیر زمان کوروش کبیر و عصر فرزندان او محمد رضا شاه،نظیر عصر داریوش اول گردید،راه اغـراق نـپیمودهایم.
آزادی یـهودیان ایران و اجرای اعلامیه بالفور که در زمان رضا شاه کبیر بود و اجـتماع پراکـندگان در عصر محمد رضا شاه،این دو نظر را تأیید و تقویت میکند.ملت ایران و خصوصا یهودیان ایران،دین بـزرگی نـسبت بـه این شاهنشاه عظیم الشأن دارند...در عصر فرخنده رضا شاه کبیر در اثر آزادی یـهودیان و امـنیت و آسـایش کشور و توسعه بازرگانی،نه فقط عده کثیری از مسلمانان ثروتمند گردیند بلکه عدهای از یهودیان نـیز مـتمکن شـدند.پولدارها و حتی عده کثیری از طبقه متوسط از محلههای یهود،خارج و در خیابانهای جدید التأسیس تهران سـاختمانها ایـجاد کرده،درآبادی شهر و آسایش خود افزوده، از طرف دیگر چون پایتخت رو به توسعه بـود و مـقررات بـازرگانی حضور تجار را در تهران اجباری کرد،جمعیت زیادی از یهودیان شهرستانها خصوصا کاشان و همدان متوجه تـهران شـدند و بدین ترتیب عده یهودیان پایتخت که از اواخر دوران قناصر الدین[شاه]به سه هزار نفر مـیرسید،در اواخـر سـلطنت رضا شاه کبیر قریب بیست هزار نفر گردیدند.مسلما دوران پهلوی را میتوان برای یهودیان«عـصر طـلایی»نامید،چه از نظر اقتصادی و چه کسب آزادی و مساوات،که این خود نعمتی بـزرگ اسـت.»سـازمانهای یهودی و صهیونیستی در ایران،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،پاییز 1381،ص 60، به نقل از مقاله سومین سالگرد صهیونیزم،چـشمانداز[چاپ خـارج از کـشور]،شماره 56-1997 م.
(9)-تعلیم و تربیت...،ص 65.
(10)-اسناد ساواک،پرونده موضوعی اسرائیل،مورخ 13/4/46.
(11)-همان.
(12)-غزری،مئیر،یـادنامه،ج 1،آبراهام خاخامی،چاپ اول،اورشلیم،سال 2000،صص 196 و 197.
(13)-نشریه اخبار اسرائیل به نقل از روزنامه خاکوخون و در انتقاد از کشورهای اسـلامی عـربی میآورد:
«یومدین درست پا جای پای ناصر میگذارد.او هماکنون از ناسیونالیسم عرب!از اتحاد اعراب!سـخن مـیگوید و حتی برای آنکه از ناصر درس لازم را آموخته باشد بـه مـسکو سـفر میکند و خود را یار غار دوستان دیرین نـاصر نـشان میدهد. اینگونه پیشبینی میشود که بومدین در جهان عرب برای خود نقش رهبری را جـستجو مـیکند.او با تبلیغات شدید علیه قـبول آتـش بس و حـتی بـا انـجام یک سلسله تظاهرات علیه مصر در الجـزیره مـیخواهد عدم شایستگی و لیاقت ناصر را برای رهبری جهان عرب بازگو کند در حالی کـه صـدها فرسنگ از اسرائیل به دور است و درست مـصداق این ضرب المثل اسـت کـه از دور دستی برآتش دارد.»
همین نشریه بـه نـقل از روزنامه فریاد خوزستان یاد آور میشود: «درباره بحران خاور میانه که منجر به یـک جـنگ و درگیری چند روزه شد صاحبنظران مـقالات و تـفسیرهای گـوناگون نوشته و انتشار دادهـاند ولی بـنده شخصا جایی ندیدهام کـه مـاهیت جنگ اعراب و اسرائیل مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. ماهیت جنگ اعراب و اسرائیل راستی چـه بود؟بیایید ایـن مسئله را دور از هرگونه تعصب از روی کمال واقعبینی بـرررسی کـنیم...!آیا یـک اخـتلاف دیـنی پیروان دو دین اسلام و یـهود را بر آن داشته بود که به قوه قهریه توسل جویند و برروی یکدیگر اسلحه بکشند؟آیا اسرائیل قصد آن را داشـت کـه از مرزها و حدود و ثغوری که قبلا بـرای او تـعیین شـده بـود تـجاوز کند و قسمتی از خـاک مـتعلق به مسلمانان را اشغال نماید...؟و آیا اعراب و اسرائیل از دیرباز باهم اختلاف دارند؟ولی تا آنجا که بنده اطلاع دارم ایـنبار آتـش ایـن اختلاف دیرینه موقعی از خاکستر بیرون آمد و شـعله کـشید کـه جـمال عـبد النـاصر ناگهان خلیج عقبه را برروی اسرائیل بست.مانند دزدهایی که گردنهها را میبستند تا از کاروانیان باج بگیرند.عبد الناصر خلیج عقبه را بست تا از اسرائیل بست.مانند دزدهایی که گـردنهها را میبستند تا از کاروانیان باج بگیرند.عبد الناصر خلیج عقبه را بست تا از اسرائیلها باج بگیرد و این باج را به مصرف خرید اسلحه برساند و با آن سلاحها برادران مسلمان ما را در یمن درو کند.پس به ایـن نـتیجه میرسیم که جنگ اعراب و اسرائیل یک جنگ مذهبی نبود بلکه یک جنگ سیاسی و اقتصادی بود.»(نشریه اخبار اسرائیل،مورخ 8/4/46).
(14)-اسناد ساواک،مورخ 13/14/46.
(15)-همان،مورخ 8/3/47.
(16)-همان،مورخ 11/6/46.
(17)-یادنامه،ج 1،صص 189 و 190.
(18)-اسـناد سـاواک،مورخ 19/6/47.
(19)-همان،بدون تاریخ.
(20)-همان،مورخ 21/7/47.
(21)-این سند اولین سندی است که از بولتن ستاره صلح اسرائیل،یاد میکند و در سایر اسناد نام چنین نـشریهای بـیان نشده است و احتمالا منظور هـمان نـشریه ستاره شرق بود،که به صورت اشتباه ستاره صلح اسرائیل تایپ شده است.
(22)-اسناد ساواک،مورخ 1/5/48.
(23)-در سند ساواک با عنوان اتومبیل مسروقه و کشف اوراقـ اخـبار اسرائیلی و ارسال روزنامه سـتاره شـرق برای افراد مختلف آمده بود:
ژاندارمری قزوین طی نامهای به این ساواک گزارش نموده که در ساعت 10 مورخ 12/2/49 اتومبیل بنز 180 مشکی رنگ شماره 33944 آبادان که در کناره جاده 20 متری بیستم آبیک در حـالی کـه چرخهای آن را خارج کردهاند پیدا و پس از بازرسی که از داخل اتومبیل مزبور مینمایند تعداد 33 برگ اوراق مربوط به اخبار اسرائیل(روزنامه ستاره شرق)به دست میآورند که عینا اوراق مزبور جهت استحضار و هرگونه اقـدام مـقتضی به پیـوست تقدیم میگردد.»
در سند دیگر ساواک در پیرو نامه قبلی چنین میآید:
«اتومبیل مزبور مربوط به آقای نعمت اللّهـ زرگری فرزند لاوی متولد 1314 کرمانشاه ساکن تهران میباشد که در تاریخ 11/2//49 از جلوی مـنزلش سـرقت شـد و مراتب را به کلانتری 8 تهران اطلاع داده است.ضمنا در مورد نشریات اسرائیلی اظهار میدارد که چون کلیمی میباشد نـشریات ذکـر شده توسط سفارت اسرائیل برای وی ارسال میگردد.»
ساواک درباره ارسال روزنامه سـتاره شـرق بـرای افراد مختلف تأکید میکنداشخاصی که در آبادان و خرمشهر برای انان توسط صندوق پستی 1997 تهران روزنامه سـتاره شرق(اخبار اسرائیل)ارسال میگردد به شرح زیر میباشند:
«1-آبادان-خیابان شاهپور فـرش سینا-آقای یرو شـالمی
2-آبـادان-خیابان امیر کبیر فروشگاه بیژن-آقای الیاس اخوان
3-آبادان-هتل بینالمللی آبادان-آقای ابراهیم ذکائیم
4-آبادان-صندوق پستی 249-آقای...یادگاران
5-آبادان-پریم 518-آقای مهندس سامیح
6-آبادان-خیابان زند-صرافی قاضی قـمر-آقای فریدون آذری
7-آبادان-خیابان شاهپور مغازه الگانت-شماره 109-آقای ابراهیم ذکائیم
8-آبادان-صندوق پستی 127-آقای کاشانیان
9-آبادان-مدیر روزنامه پرچم خاور میانه
10-آبادان-ساعت فروشی رفوآ.آقای رفوآ.»
(24)-اسناد ساواک،مـورخ 25/4/47.
(25)-سـاواک درباره گله مدیر کل سیاسی وزارت امور خارجه کویت گزارش میدهد:
«یکی از مدیران جراید تهران به نحوی با سفارت کویت در تهران همکاری یا نزدکی دارد.زیرا نشریهاش به نام اخبار اسرائیل را کـه در تـهران منتشر شده و برای وی فرستاده میشود در اختیار سفارت کویت قرار میدهد.نظریه منبع:گزارش مؤکدا صحیح است این مطلب را عیسی الحمد مدیر کل سیاسی وزارت خارجه کویت با ارائه عین نشریه و بـه صـورت گله به منبع اظهار داشته است.مورخ 22/3/47».
(26)-اسناد ساواک،مورخ 4/3/50.
(27)-همان،مورخ 6/9/56.درخواست دایان:ضمن ملاقاتی که با دایان،دیپلمات اسرائیلی به عمل آمد نامبرده درخواست نمود تا در چـاپخانه روزنـامه مـجله اخبار اسرائیل چاپ شود.قـرار شـد صـورت هزینه لازم مشخص و اجازه چاپ گرفته شود. (مورخ 21/1/52).
(28)--یادنامه،ج 1،صص 197 و 198.
(29)-همان.
(30)-اسناد ساواک،مورخ 21/1/52.
(31)-همان،مورخ 21/10/47.
(32)-نهادها و دستگاههای امنیتی رژیم برای جـلوگیری از مـطلع شـدن مردم از ارتباط رژیم پهلوی با اسرائیل و پنهان مـاندن ایـن ارتباطات دستور العملهایی صادر میکرد که در مکاتبات اداری از ذکر نام کشور اسرائیل خودداری و با گذاشتن اسم رمز، مفهوم را منتقل مـیکردند و در ایـن مـکاتبه منظور از«دولت محل»اسرائیل میباشد.
(33)-اسناد ساواک،مورخ 6/10/56.
(34)-یادنامه،ج 1،صص 196 و 197.
فصلنامه مطالعات تاریخی ، شماره 8، تابستان 1384 صفحه 209 تا 234
نظرات