بازتاب کتاب "سازمانهای یهودی و صهیونیستی در ایران "در یک روزنامه عرب


5950 بازدید

روزنامه عرب زبان «الزمان» چاپ انگلستان با اشاره به نکات برجسته کتاب «سازمانهای یهودی و صهیونیستی در ایران» به معرفی این کتاب پرداخته است.
در این مقاله می‌خوانیم:
اخیراً مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی ایران در مورد سازمان‌ها و مؤسسه‌های یهودی و صهیونیستی در ایران کتاب مهمی منتشر ساخت. خواننده عرب امکان دارد برای اولین بار با دیدن عنوان این کتاب وحشت کند. ولی این کتاب به دوره حکومت شاه که هم پیمان راهبردی اسرائیل در منطقه خاورمیانه و حمایتگر مؤسسه‌ های صهیونیستی در درون ایران بود، تعلق دارد.
به نظر می‌رسد که مؤسسه یاد شده با وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی روابطی داشته باشد که از طریق آن توانسته به اسناد محرمانه در مورد یهودیان ایران دست یابد، اسنادی که فقط در آرشیوهای سازمان اطلاعاتی شاه (ساواک) وجود دارد. کتاب‌هایی درباره یهودیان و مؤسسه‌ها و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران که به زبان فارسی نوشته شده باشند بسیار کم هستند چه رسد به این که این کتاب‌ها به زبان عربی باشند. بنابراین، من به مؤسسات انتشاراتی پیشنهاد می‌دهم که این کتاب را به زبان عربی ترجمه و منتشر کنند. من در اینجا سعی می‌کنم که به این کتاب نظری افکنده و در پایان آن وضعیت یهودیان ایران را پس از انقلاب که کتاب به ‌آن اشاره‌ای نکرده است مورد بررسی قرار دهم.
کتاب متشکل از مقدمه ناشر و دیباچه و فصول زیر است: «یهود در تاریخ معاصر ایران»، «سازمان‌ها و جمعیت‌های یهودی و صهیونیستی»، «انتقال یهود به فلسطین»، «کمک‌های مالی یهودیان ایرانی به اسرائیل»، «اسناد پیوست» و «پیوست‌ها».
کتاب با استناد به اسناد و مدارک ساواک، زمینه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی که صهیونیست ها در دوره شاه در ‌آن فعال بودند را مطرح می‌سازد. کتاب مزبور از پی‌آمدهای منفی آن روابط بر ملت ایران و ملت‌های همسایه عرب پرده بر می‌دارد و میان برخی از یهودیان و جمعیت‌ها و مراکز آنها و میان برخی دیگر از یهودیان که در خدمت صهیونیست‌ها و اسرائیل بودند تفاوت قایل می‌شود. کتاب مزبور هم چنین از نقشی که مؤسسات امنیتی اسرائیل همانند موساد با همکاری ساواک در سرکوب جنبش‌های آزادیبخش ایران اعم از اسلامی و چپ‌گرا و ملی ایفا کردند نیز پرده بر می‌دارد.

وضعیت جمعیتی و اقتصادی یهودیان ایران
کتاب، در مورد تعداد یهودیان و مراکز جغرافیایی محل سکونت آنها در ایران و همین‌طور نقش ثروتمندان و سرمایه‌داران یهود در اقتصاد ایران و مهم‌تر از هر چیز دیگر در مورد مهاجرت آنها به فلسطین از زمان پدید آمدن دولت اسرائیل در سال 1948 سخن می‌گوید.
کتاب به نقل از روزنامه «جروزالم پست» در مورد وضعیت اقتصادی یهودیان ایران در سال 1951 نوشته است: «حدود هفتاد هزار یهودی در ایران زندگی می‌کنند که با هیچ گونه اذیت و آزاری مواجه نمی‌شوند، میان آنها ده میلیونر و هزار یهودی بسیار متمول و حدود 5 هزار یهودی ثروتمند که همگی بازرگان هستند وجود دارد. برای برخی از آنها، مهاجرت به اسرائیل از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخودار است، البته با این شرط که آنها بتوانند دارایی‌های خود را به اسرائیل منتقل کنند.» (این مطالب به نقل از موسی د. برال، تنها نماینده پارلمان اسرائیل که برای بررسی وضعیت یهودیان مهاجر از ایران به اسرائیل طی یک سفر اروپایی از تل‌آویو به تهران مسافرت نمود، بیان شده است.)
کتاب به نقل از گزارش‌ های سازمان اطلاعاتی پادشاهی سابق (ساواک) وضعیت اقتصادی و مالی یهودیان ایران را در اوایل دهه شصت میلادی بررسی کرده است: «وضعیت اقتصادی و مالی یهودیان ایران بسیار بهتر از وضعیت مسلمانان و دیگر طبقات است (...) بیشتر سرمایه‌داران اصلی در ایران یهودی هستند. گفته می‌شود که اگر سرمایه‌داران یهود دارایی‌های خود را از بانک بازرگانی و دیگر بانک‌ها بیرون کشند دولت با بحران سختی رو به رو خواهد شد.» کتاب یادآور می‌شود که «یهودیان ایران همانند سایر مردم در زمینه‌های مختلف فعالیت دارند ولی ویژگی بیشتر یهودیان توجه ویژه آنها به فرآوری شراب و فروش آن و تجارت کالاهای قدیمی و داروسازی و خرید و فروش جواهرات و صرافی و قاچاق و تولید هروئین و فروش آن و سمساری و خرید و فروش زمین و ایجاد بازار سیاه و خرید و فروش پارچه است.» (گزارش ماهانه ساواک تحت عنوان: امور مذهبی ویژه یهود تاریخ ـ 6/3/1963).
کتاب همچنین از آموزش‌های نظامی که توسط مربیان اسرائیلی انجام می‌گرفت یاد کرده و می‌گوید که نه فقط یهودیان بزرگسال بلکه کودکان آنها نیز آموزش نظامی می‌بینند، گزارش ساواک در این زمینه حاکی است: «مربیان اسرائیلی در مدرسه ویژه یهودیان واقع در خیابان تخت جمشید تقاطع وصال شیرازی و به شماره 168، به دانش‌آموزان یهودی 6 تا 12 سال آموزش نظامی می‌دهند. آنها با اسلحه‌هایی همچون تفنگ و مسلسل آشنا می‌شوند تا اینکه بتوانند آموزش‌های لازم برای دیگر سلاح‌ها را بیاموزند.» (صفحات 35 ـ 34)
کتاب، تعداد یهودیان ایران را در آستانه انقلاب ایران یعنی در سال 1978، حدود 67 هزار نفر برآورد کرده و می‌گوید: «یهودیان در دوره ناصرالدین شاه قاجار (نیمه دوم قرن نوزدهم) سیزده هزار نفر و در دوره رضا پهلوی (نیمه اول قرن بیستم) بیست هزار نفر بودند.در ادامه ‌آمده است که طی دوره دهه پنجاه حدود پنجاه هزار نفر از یهودیان ایران به اسرائیل مهاجرت کردند. تحلیلگران این انتظار را دارند که طی دهه‌های شصت و هفتاد قرن جاری حدود 60 تا 70 هزار نفر یهودی به اسرائیل مهاجرت کنند.»

تقسیمات جغرافیایی یهودیان ایران
در کتاب آمده است که «علاوه بر تهران، یهودیان در قرون گذشته در شهرها و مناطق اصفهان، شیراز، کرمان، فسا، جهرم، تبریز، کاشان، شیراز، یزد، همدان، کرمانشاه، قصر شیرین، کردستان، اراک، گلپایگان، خوانسار، خمین، اهواز، خرمشهر و آبادان، بروجرد، خراسان و رشت سکنی گزیدند. حدود 75 درصد باقیمانده یهودیان در شهرهای یاد شده زندگی می‌کردند. مجموعه مدارس (آلیانس) مهم‌ترین مؤسسه فعال در ایران بود. آلیانس در واقع خلاصه کلمه (اتحاد بین‌المللی اسرائیل) است.»
کتاب بارها از دخالت‌های سفارت اسرائیل در امور داخلی ایران و خصوصاً در امور یهودیان یاد می‌کند.
کتاب در معرفی مؤسسه‌ها و سازمان‌ های یهودی فعال در ایران در دوره شاه همانند سازمان یهودی / السخنوت / به تفصیل صحبت کرده و می‌گوید: «از دیگر فعالیت‌هایی که سازمان یهودی در دوره پهلوی به آن اقدام می‌کرد، فعالیت‌های اطلاعاتی جاسوسی در درون ایران و جذب و به کارگیری وابستگان دستگاه‌های امنیتی و سیاسی رژیم پهلوی بود.»
مؤسسات و جمعیت‌های یهودی دیگر که کتاب به بررسی آنها می‌پردازد عبارتند از: «خلوتص»، «أرت»، «جمعیت یهودیان ایران»، «صندوق ملی یهود»، «سازمان زنان یهودی»، «مؤسسه هاتف ویژه زنان»، «سازمان هاتف ویژه جوانان»، «سازمان هاتف ویژه جوانان اصفهان»، «سازمان جوانان یهودی ایران»، «مرکز فرهنگی کوروش کبیر»، «مرکز خیرخواه»، «جمعیت فرهنگی و بهداشتی یهودیان ایران»، «مرکزالکرمل»، «کنگره وایزمن»، «جمعیت فارغ‌التحصیلان یهودیان ایران»، «جمعیت خیریه تعاون»، «جمعیت فرهنگی باغ صبا برای بالا بردن شأن یهود»، «جونیت»، «کمیته توزیع مشترک»، «اردوگاه بهشتیه»، «مغبیت»، «بیت‌الدین»، «کنگره منورا»، «جمعیت پنهانی فرزندان صهیون»، «جمعیت اتفاق».
ایران در دوره شاه مرکز انتقال یهودیان از کشورهای عربی و خصوصاً عراق به اسرائیل بود. ایران همین نقش را در آسیا بر عهده داشت و در انتقال یهودیان از پاکستان و هند به اسرائیل نیز دست داشت. شخصیت‌های سیاسی یهودی ایران تبار در اسرائیل نقش مهمی ایفا می‌کنند که در این میان می‌توان به موشه قصاب رئیس جمهور اسرائیل، و موفاز، وزیر دفاع اشاره کرد.

یهودیان ایران پس از انقلاب
از جمله اولین اقدامات رهبران اسلامی در پی پیروزی انقلاب مبدل ساختن سفارت اسرائیل به سفارت فلسطین در تهران بود. آیت‌الله خلخالی، رئیس دادگاه‌های انقلاب نیز حبیب‌الله القانیان سرمایه‌دار بزرگ یهودی را به اتهام خدمت به نظام شاهنشاهی و انجام فعالیت جاسوسی به سود اسرائیل، اعدام کرد. انقلاب، فعالیت‌ های سیاسی یهودیان را محدود کرد ولی برای آنها در پارلمان یک کرسی اختصاص داد. تعداد زیادی از یهودیان کمی پیش از انقلاب و چند سال پس از انقلاب به خارج از ایران مهاجرت کردند و همین امر بدانجا منجر شد که تعداد کنونی آنها به حدود 35 تا 50 هزار نفر برآورد شود.
از آن سازمان‌ها و مؤسسات عریض و طویل دیگر چیزی باقی مانده است و هر از گاهی جمعیت‌هایی ظاهر می‌شوند که خود را جمعیت‌های فرهنگی یهود اطلاق کرده و سرکشی و سرکوب فلسطینی‌ها به وسیله‌ی اسرائیل را محکوم می‌کنند. این مورد در زمان شاه اصلاً اتفاق نمی‌افتاد. یهودیان همچنان کنیسه‌‌های خود را حفظ کرده و فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی خود را در تهران و شیراز و شهرهای دیگر افزایش دادند و در دوره رئیس جمهور خاتمی و گشایش فضای سیاسی در کشور، یهودیان دست به انتشار روزنامه ویژه خود زدند. وزارت کشور نیز به برخی مؤسسات یهودی همچون جمعیت زنان یهودی اجازه فعالیت فرهنگی و اجتماعی داد.
یهودیان هنوز هم بسیاری از املاک و هم چنین مغازه‌های بازار بزرگ تهران و دیگر بازارها را تحت تملک خود دارند.


روزنامه عربی زبان (الزمان) مورخه ۲۹ آوریل ۲۰۰۳