مطبوعات و آزادی زنان
1594 بازدید
انتشار روزنامه که از اواسط دوران قاجاریه رواج یافت، بر فضاى فکرى جامعه تأثیرات عمیقى گذاشت و سبب شد که مردم با جریانات اجتماعى و سیاسى در شهرهاى مختلف ایران و همچنین کشورهاى دیگر آشنا شوند. زنان نیز از تأثیر انتشار روزنامهها بىنصیب نماندند.[1] آنان تا زمان مشروطه هیچ فعالیتى در امور نشر یا نوشتن مقاله در روزنامهها نداشتند. تنها در برخى نشریات به ابراز نظرهایى متفرق و غیرمنسجم در مورد مسائل سیاسى مىپرداختند، این نشانهاى از وجود بلوغ فکرى زنان در زمینة سیاست و مسائل اجتماعى بود که به این شکل مجال بروز یافت.[2]
در کوران انقلاب مشروطه، زمانى که پخش شبنامه و اعلامیهها زمینهاى را براى ابراز نظر گروههاى مختلف فراهم آورده بود، زنان نیز با انتشار شبنامه در مباحث سیاسى، اجتماعى شرکت کردند.[3] زنان پس از استقرار مشروطه، به تدریج و در نتیجة تحولات اجتماعى، فرهنگى و سیاسى مشارکت بیشترى در فعالیتهاى اجتماعى، سیاسى پیدا کردند. یکى از این فعالیتها انتشار روزنامهها و مجلات بود.[4]
فعالیتهاى مطبوعاتى، اغلب به قشر خاصى از اجتماع تعلق داشت. از این رو، زنانى که به اینگونه فعالیتها وارد شدند، چند ویژگى خاص داشتند: در درجة اول، به مردان سیاسى و فرهنگى و یا مردانى که خود، دستى در انتشار روزنامه و مجله داشتند، وابسته بودند و همین وابستگى سبب مىشد که در نخستین گام از حمایت مردان برخوردار شوند. از آنجا که سیستم آموزش سواد، تنها محدود به طبقات بالاى جامعه، اعم از فرهنگى یا سیاسى مىشد، تنها زنان بهرهمند از سواد و اغلب متعلق به همان طبقات خاص، به این عرصه دست یافتند. صدیقه دولتآبادى ــ مدیر روزنامة زبان زنان ــ که نخستین شمارة آن در سال 1297ه . ش منتشر شد؛ بانو عمید مزینالسلطنه ــ مدیر روزنامة شکوفه ــ که در سال 1292 آغاز به کار کرد؛ شهناز آزاد که در سال 1299 نخستین شمارة روزنامة نامة بانوان را منتشر کرد؛ آفاق پارسا ــ مدیر مجلة جهان زنان ــ که به سال 1299 منتشر شد، از جمله افرادى بودند که با ویژگىهاى فوق به فعالیت مطبوعاتى پرداختند. تدقیق در زندگى و فعالیتهاى اجتماعى سیاسى ایشان، گواهى بر این مدعاست.[5]
یکى از وجوه قابل ملاحظة فعالیت مطبوعات در پایان دورة قاجاریه و آغاز حکومت پهلوى، نوع تفکر حاکم بر آن است. نویسندگان و مسئولان جراید، در مرحلة اول حیات خود با ورود به مباحث سیاسى و اجتماعى روز، مشروعیت و مطلوبیت به دست مىآوردند. پس از مدتى در پوشش حقوق و آزادى زنان، مطالبى را به چاپ مىرساندند که در برخى موارد با مبانى و دستورات دینى در تضاد بود و با واکنش عمومى روبهرو مىشد. به عنوان مثال، زمانى که روزنامة زبان زنان در اصفهان در شمارة پنجم خود مسائلى راجع به مقابله با مردان در مقالة «لزوم آزادى زنان و کشف حجاب» مطرح کرد، فشار افکار عمومى مدیرة مجله را مجبور به مهاجرت به تهران و سپس قم کرد. مجلة جهان زنان در مشهد نیز با همین مسئله روبهرو شد.[6]
روندى که مدیران نشریات در ابراز نظرهاى اساسى خود دنبال کردند، نشان مىدهد که این افراد، افکار تجددگرایانة خود را بنابه اقتضاى شرایط اجتماعى بروز مىدادند؛ به طورى که در ابتداى امر تمایلات خود را بسیار محتاطانه ابراز مىکردند و در صورت مخالفت و اعتراض عمومى، عقاید خود را پنهان مىساختند. اما پس از به دست آوردن شرایط مطلوب با صراحت، عقیدة خود را بروز مىدادند. در اوایل کار، اغلب مقالات و نوشتههاى آنان تکیه بر حفظ آداب و عادات اسلامى داشت و با آغاز تحولات و تجددگرایى رضاخان، تمامى مطالب این نشریات به آزادى زن، مقولة کشف حجاب و حقوق جدید زنان اختصاص یافت. به این ترتیب نشریات مزبور در خدمت طرحهاى حکومتى به ویژه در مقولة تجددگرایى درآمدند.
در دوران محمدرضا پهلوى، مطبوعات کاملاً در خدمت حکومت درآمدند که برجستهترین نمونة آنها اطلاعات بانوان، زن روز، سپید و سیاه و جوانان بودند. در این دوره مطبوعات، نه تنها ابزار تبلیغى براى سیاستهاى حکومت به شمار مىآمدند، بلکه در جلب مخاطبان و نفوذ در طبقات مختلف با یکدیگر رقابت مىکردند. در این مجلات با عناوین مختلف و تصاویر رنگى به القاى زندگى غربى در زمینة مد لباس و آرایش، آداب معاشرت، تزئین منزل و ... پرداخته مىشد. به عنوان مثال، در هر یک از شمارههاى اطلاعات بانوان، صفحاتى چند به زندگى خصوصى هنرپیشگان هالیوود اختصاص مىیافت.[7] علاوه بر این، مطالبى به شیوههاى آرایش و زیبایى اختصاص داشت که در اغلب این موارد، محصولات مواد خارجى تبلیغ مىشد.[8] همچنین، تشریح نحوة اجراى مراسم هفده دى در مکانهاى مختلف، جزو اخبار اصلى این مجلات بود.[9]
اینگونه نشریات، نقش گستردهاى را در الگودهى و فرهنگسازى به سبک غربى و پاسخگویى به نیازهاى پدید آمده از ارائة این الگوها ایفا مىکردند. در برخى از صفحات این نشریات، مسائل حقوقى و قوانین مدنى، مورد بررسى قرار مىگرفت و با زنان نماینده در مجلس و حقوقدانان زن، مصاحبههایى ترتیب داده مىشد. بیشتر این مقالات و گزارشها، در راستاى سیاست دولت، عملکرد جمعیتهاى زنان و بعدها، سازمان زنان ایران بود. به این ترتیب نشریات زنان علاوه بر تبلیغات و انعکاس فرهنگ غربى، در خدمت سیاستهاى روز نیز قرار گرفتند.[10]
[1]. تاجالسلطنه. همان کتاب. ص 99.
[2]. میرزاملکمخان. روزنامة قانون. تهران، انتشارات کویر، 1369. ش 15.
[3]. مورگان شوستر. همان کتاب. ص 75.
[4]. پرى شیخالاسلامى. زنان روزنامهنگار و اندیشمند ایران. بىجا، نگارنده، بىتا. ص 75.
[5]. پرى شیخالاسلامى. همان کتاب. ص 106-90؛ بدرالملوک بامداد. همان کتاب. صص 9-50.
[6]. عبدالحسین ناهید. همان کتاب. صص 26-25.
[7]. مجلة اطلاعات بانوان. سال 1344. ش 411. ص 12؛ ش 412. ص 18؛ ش 413. صص 29و19؛ ش 414. صص 29-28.
[8]. همان. سال 1342. ش 345. ص 15؛ ش 347. صص 47 و 10؛ ش 349. ص 29.
[9]. همان. سال 1342. ش 346. ص 3؛ در بیشتر شمارههاى این مجلات از 10 تا 20 دى ماه گزارشهایى در این مراسم ارائه شد.
[10]. مجلات اطلاعات بانوان و زن روز سالهاى 45 تا 42.
برگرفته از کتاب سازمان زنان نوشته حمیرا رنجبر عمرانى منتشره از سوی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
نظرات