چرا شاه به اسدلله رشیدیان بدبین بود؟


چرا شاه به اسدلله رشیدیان بدبین بود؟

پیروزی کودتای انگلیسی آمریکایی علیه مصدق قطعا بدون وجود خائنین داخلی ممکن نبود. خائنینی که منافع شخصی خود را به منافع غرب گره زدند و آن را بر منافع جمعی ترجیح دادند. یکی از همین خائنین که همکاری او با انگلیسی ها به مدتها پیش از کودتا بازمی گشت اسدالله رشیدیان بود. البته او با همه خوش خدمتی هایش به شاه پس از مدتی از چشم او نیز افتاد . 

پیروزی کودتای انگلیسی آمریکایی علیه مصدق قطعا بدون وجود خائنین داخلی ممکن نبود. خائنینی که منافع شخصی خود را به منافع غرب گره زدند و آن را بر منافع جمعی ترجیح دادند. یکی از همین خائنین که همکاری او با انگلیسی ها به مدتها پیش از کودتا بازمی گشت اسدالله رشیدیان بود. البته او با همه خوش خدمتی هایش به شاه پس از مدتی از چشم او نیز افتاد:

«اسدلله رشیدیان که شبکه ی اجیر شده اش مرکب از خبرنگاران سیاستمداران و سردسته ی اوباش بود و نقش موثری در اجرای کودتا داشتند در سال های بعد مورد تقرب دربار قرار گرفت. او و برادرانش در تهران ماندند و امور تجاری او با حمایت شاه شکوفایی عظیمی یافت. خانه اش مرکز تجمع سیاستمداران و سایر شخصیتهای با نفوذ بود که هر شب دور هم جمع می شدند و در مورد آینده ی کشور بحث و گفتگو می کردند. شاه چندین بار او را به صورت مامور مخفی به کشورهای خارجی فرستاد. اما در اواسط دهه ی 1340 شاه از وجود شخصیتی متنفذ چون رشیدیان که ارتباط نزدیکی با قشر بالای جامعه داشت. احساس نگرانی کرد. زیرا رشیدیان از بسیاری از اسرار محرمانه ی سیاسی نیز آگاه بود. رشیدیان به این موضوع پی برد و به سرزمین مطلوبش ، انگلستان ، نقل مکان کرد و بقیه ی عمرش را در رفاه کامل در آنجا گذراند.»

منبع: استیون اکینزر، همه آدمهای شاه، ترجمه: منیژه شیخ جوادی، تهران، نشر پیکان، 1382، ص 287 – 288


کافه تاریخ