توافقنامه انگلستان- ایران، در اسناد وزارت خارجه آمریکا
1236 بازدید
....علیرغم حمایتهای بیدریغ انگلستان از دولت وثوقالدوله، تلاش برای سرنگون کردن کابینه وثوق ادامه داشت. فرانسیس وایت، کاردار سفارت آمریکا در 14 ژانویه 1919 در تلگرام خود چنین مینویسد: «در هفته گذشته تلاشهایی برای سرنگون کردن کابینه صورت گرفت... حمایت انگلستان از وثوقالدوله این تلاشها را ناکام گذاشت و اکنون کابینه وی از هر زمان دیگری مستحکمتر است.»[1]
در تلگرام 16 ژانویه آمده است: «شاه اطمینان خود را نسبت به کابینه وثوقالدوله ابراز کرد. در حال حاضر کابینه وی بیش از هر زمان دیگری مستحکم به نظر میرسد. کابینه تصمیم گرفته است اجازه دهد دمکراتهای تبعیدی، از قزوین بازگردند.»[2] وایت در 25 ژانویه گزارش میدهد: «اوضاع در ایران بدون تغییر و آرام است. روابط شاه با کابینه کاملاً دوستانه و جایگاه کابینه بسیار مستحکم به نظر میرسد.»[3] تفصیل ماجرا در گزارشی در همان تاریخ چنین آمده است: «به نظر میرسد شاه و وثوقالدوله به اختلافات خود پایان داده و کابینه قدرتمندتر از هر زمان دیگری است... چند روز پیش شاه عموی خود، نصرتالسلطنه را نزد وزیرمختار انگلستان فرستاد تا به او بگوید که شاه دستورهای اکید داده است تمام توطئهها علیه کابینه فوراً پایان یابد. نصرتالسلطنه همچنین اضافه کرد، از آنجا که به حمایت انگلستان از کابینه وثوق واقف بوده، شخصاً هیچ گاه [خود] در اندیشه توطئه علیه این کابینه نبوده است. اکنون تمام این قضایا خاتمه یافته تلقی میگردد.»[4] اما روابط انگلیس و احمد شاه همچنان سرد باقی ماند. وایت در 28 مارس 1919 مینویسد: بر اساس اخبار محرمانهای که به من رسیده است، شاه با جدیت در پی آن است که برای استراحت به اروپا سفر کند. دولت انگلستان زمان فعلی را برای سفر شاه مناسب نمیداند و در فراهم آوردن تسهیلات سفر شاه تعلل میورزد... اخیراً توطئهها علیه رئیسالوزرا بسیار کمتر شده است و اگر شاه به اروپا برود. او نیز با اطمینان خاطر به سفر خواهد رفت.[5]
در تلگراف 12 آوریل 1919 وایت چنین مینویسد: «دولت انگلستان قول داد تسهیلات سفر شاه را فراهم کند به شرطی که شاه نیز تضمین کند در اروپا هیچ کاری برخلاف منافع انگلستان نکند. اما شاه سفر خود را به علت گرمی هوا تا فرا رسیدن پاییز به تعویق انداخته است. در نتیجه وثوقالدوله نیز به مسافرت نخواهد رفت.»[6]
جزئیات ماجرا در تلگرافی به تاریخ 14 آوریل 1919 چنین شرح داده شده است: «با پایان یافتن اختلافات شاه و وثوقالدوله در اواخر ژانویه، شدت توطئهها علیه کابینه بسیار کاهش یافت. سفارت انگلستان مصمم است از کابینه وثوقالدوله حمایت کند و او را حتیالامکان بر سر قدرت نگاه دارد. به دلیل همین حمایتها موقعیت کابینه عملاً تزلزلناپذیر شده است... وضع دولت به قدری مستحکم و اطمینانبخش است که وثوقالدوله که اخیراً وضع مزاجی مساعدی نداشته است، تصمیم گرفته است برای استراحت به اروپا سفر کند. بر اساس اخبار محرمانهای که به من رسیده، شاه نیز بنا به دلایل مشابهی در صدد سفر به اروپا است. اما دولت انگلستان که همه چیز را از اینجا کنترل میکند، مطمئن نیست که اکنون زمان مناسبی برای سفر باشد در نتیجه در فراهم آوردن تسهیلات سفر شاه تعلل میورزد. در صورت مسافرت شاه به اروپا، به نظر میرسد که وثوقالدوله نیز حتماً به اروپا خواهد رفت؛ زیرا در غیاب وی، امکان هیچ تغییری در دولت وجود ندارد... شاهزاده صارمالدوله وزیر مالیه، نصرتالدوله وزیر عدلیه و سپهدار وزیر جنگ، سه عنصر اصلی و مؤثر کابینه هستند.» وایت در مورد روابط ایران و آمریکا چنین مینویسد: «نگرش بسیار دوستانه مردم ایران نسبت به ایالات متحده تغییر نکرده است و اقشار مختلف جامعه با دیده احترام و صمیمیت به آمریکا مینگرند. افراد بسیاری خواهان روابط نزدیک دو کشور؛ و برای تحقق این امر مشتاقانه منتظر برقراری صلح هستند.» وایت روابط انگلستان و ایران را چنین توصیف میکند:
روابط ایران و انگلستان مهمترین بخش روابط خارجی ایران است. در ظاهر کابینه فعلی زمام امور را به دست دارد، اما در پس پرده کاملاً پیرو تمنیات این قدرت خارجی است. انگلستان ماهانه سیصد و پنجاه هزار تومان به ایران کمک مالی میکند که این رقم تنها هزینههای جاری این کشور را برآورده میسازد؛ در مقابل انگلستان انتظار دارد کابینه بر اساس خواستههای او رفتار کند. همانطور که در آخرین گزارش فصلی ذکر شد، اکنون تردیدی نیست که سفارت انگلیس مانع سفر هیأت ایرانی به ایالات متحده شد؛ زیرا انگلیسیها نمیخواستند تبلیغات این هیأت، احساسات دوستانه آمریکاییها را نسبت به ایران برانگیخته یا موجب جلب توجه آنها به اهمیت ایران شود. واضح است که انگلستان در پی آن است که ایرانیان تنها به کمک و حمایت او چشم بدوزند و این بارها به اثبات رسیده است. به عنوان مثال وزیرمختار انگلستان در ایران، به یک تاجر معتبر زرتشتی گوشزد کرد که انگلستان تنها کشوری است که به ایران کمک میکند و او نباید در معاملات خارجی خود منافع انگلستان را در نظر نگیرد. چندی بعد سفارت انگلستان به بهانه اینکه این تاجر زرتشتی با اهداف سیاسی به آمریکا سفر میکند و درصدد است برای استخدام مستشار اقتصادی رایزنی کند، از اعطای تسهیلات به وی دریغ کرد و مانع سفر او شد... مدتی پیش از امضای توافقنامه آتش بس در اواخر نوامبر، کلنل والاس، نماینده شرکت نفت ایران و انگلیس، برای کسب امتیازات بیشتر به تهران آمد. مهمترین مسئلهای که در جریان مذاکرات کلنل والاس با مقامات ایران مطرح شد، امتیاز تأسیس خط آهن از محمره، یا هر بندر دیگر در خلیج فارس، به سمت لرستان (خرم آباد و بروجرد)، و ادامة آن از طریق سلطان آباد یا همدان به سمت تهران، بود. والاس همچنین در این مدت مذاکرات خود را با خوشتاریا *، تاجر گرجستانی، پیگیری کرد. خوشتاریا امتیاز بهرهبرداری از تمام معادن استانهای گیلان، مازندران و استرآباد را در اختیار دارد.[7]
البته این تنها اشارهای به امتیازات خوشتاریا بود و در پژوهش دیگری داستان این تاجر گرجی شرح داده شده است.[8]
در هفتم جولای 1919 وایت مینویسد:
... انگلستان منافع بسیاری را در ایران دنبال میکند و همان طور که ذکر شد به نظر میرسد سرمایهگذاران انگلیسی آمادهاند هر چه سریعتر ساخت راه آهن را آغاز کرده و از منابع این کشور بهرهبرداری کنند. طی چند ماه اخیر رویکرد کابینه در دادن امتیاز به انگلستان دستخوش تغییراتی شده است. شش ماه پیش کابینه دست خود را در انتخاب کشور خارجی برای گرفتن کمک مالی و دادن امتیاز باز میدید و بنابراین برای به کار گرفتن مستشارانی از آمریکا، فرانسه و دیگر کشورهای بیطرف، وارد مذاکره شد. این در حالی بود که اقتصاد ایران بدترین دوران خود را پشت سر میگذاشت و خزانه کشور حتی برای تأمین ضروریترین هزینههای جاری دولت، بودجه کافی در اختیار نداشت. دولت انگلستان انگیزه و آمادگی کافی برای کمک به ایران داشت. از زمان روی کار آمدن کابینه وثوقالدوله در آگوست 1918، انگلستان ماهانه سیصد و پنجاه هزار تومان به ایران کمک مالی کرد. در مقابل انگلستان از دولت ایران خواست چنانچه درصدد استخدام مستشار یا به دنبال سرمایهگذارخارجی است، باید اولویت را به انگلستان بدهد و نباید برخلاف منافع این کشور گام بردارد. شاهزاده صارمالدوله، یکی از مستعدترین و بانفوذترین اعضای کابینه، صراحتاً اعلام کرد که با توجه به کمکهای مالی انگلستان، ایران باید این کشور را بر هر کشور دیگری مقدم دارد و تمام خواستههای این کشور را تأمین کند. اما وثوقالدوله هوشیارانهتر عمل میکند و در همان حال که صراحتاً از انجام کاری که موجب نارضایتی انگلیسیها شود پرهیز میکند، تلاش میکند مطلوبترین شرایط ممکن را برای ایران فراهم آورد و از منافع کشورش محافظت کند. وثوقالدوله به کار گرفتن مستشار خارجی یا جلب کمکهای مالی کشوری غیر از انگلستان را، بدون کسب اجازه از این کشور، غیرمعقول میداند. بسیاری بر این باورند که اگر ایران درصدد کسب چنین اجازهای برآید، بدون تردید با او موافقت خواهد شد، اما در عمل، انگلیسیها با هر وسیله ممکن مانع انجام آن میشوند. بنابراین روشن است که انگلستان با نفوذ در امور مربوط به اقتصاد و توسعه و حتی امور حکومتی ایران در پی انحصار هر چه بیشتر این کشور میباشد. تا زمانی که این کابینه قدرت را در دست دارد، کار برای انگلیسیها آسان است و سفارت انگلستان برای تحکیم موقعیت خود توانایی انجام هر کاری را دارد. با این اوضاع و احوال این نتیجهگیری نیز اجتناب ناپذیر است که چنانچه کشوری خواهان سرمایهگذاری موفق در ایران باشد، باید با انگلستان به توافق برسد و حمایت همهجانبه این کشور را جلب کند.
وایت در خصوص روابط کابینه با آمریکا مینویسد:
نگرش مثبت مردم نسبت به ایالات متحده در فصل گذشته تغییر نکرده است. مسائل مربوط به پیشرفت ایران کابینه را بیش از پیش به انگلستان وابسته کرده است؛ لذا رویکرد کابینه نسبت به ایالات متحده دستخوش تغییراتی شده است. این تغییرات تجار آمریکایی و دیگر کشورهای خارجی را در برابر تجار و سرمایهگذاران انگلیسی در وضعیت بدی قرار داده است. با این حال، حسننیت تمام اقشار جامعه و همچنین کابینه نسبت به ایالات متحده، بدون تغییر باقی مانده است؛ تنها چیزی که تغییر کرده، و افزایش تمایل انگلیس برای انحصار منابع ایران است.[9]
وایت در 10 جولای 1919 مینویسد: «قرار است ظرف دو ماه آینده مقدمات سفر شاه به اروپا آماده شود. در این سفر احمد شاه ابتدا چند ماه در سوییس توقف میکند و پس از آن رهسپار فرانسه و انگلستان خواهد شد. احتمالاً ولیعهد به تهران بیاید و در غیاب شاه به رتق و فتق امور بپردازد.»[10] 17 جولای: «ولیعهد تبریز را ترک گفته و انتظار میرود ده روز دیگر به تهران برسد. وی در غیاب شاه بر مسند وی تکیه خواهد زد. شاه در اواخر آگوست سفر خود را آغاز کرده و شاهزاده نصرتالدوله، وزیر عدلیه او را همراهی خواهد کرد.»[11] 29 جولای: «احتمالاً پیش از سفر تغییری در کابینه صورت گیرد و نصرتالدوله به وزارت خارجه گماشته شود... ولیعهد به تهران رسید.»[12] 8 آگوست: «وزیر امور خارجه جدید، نصرتالدوله هفته آینده در رکاب شاه به سفر اروپا میرود.»[13]
این انتصاب بیدلیل نبود؛ زیرا چند روز بعد توافقنامه انگلستان ـ ایران به امضای نصرتالدوله رسید. در یادداشت سفارت ایران به وزارت امور خارجه ایالات متحده در مورد نصرتالدوله فیروز چنین میخوانیم: «نصرتالدوله فرزند فرمانفرما است. فرمانفرما عموزاده شاه است و در برهههای مختلف ریاست وزرا را بر عهده داشته و اکنون نیز والی فارس است. نصرتالدوله در سال 1916 وزیر عدلیه بوده و در سالهای جنگ رابطه نزدیکی با نیروهای متفق داشته و از تمام نفوذ خود استفاده کرده تا مانع روابط دیپلماتیک ایران و آلمان شود.»[14] احمد شاه در 12 آگوست کشور را ترک کرد. کالدول* گزارش میدهد: «شاه به قصد سفری طولانی عازم اروپا شد. بسیاری احتمال میدهند که شاه از این سفر بازنگردد. البته این مسئله بسیار محرمانه است. مردم ایران علاقهای به او ندارند. به نظر من، نباید انتظار بازگشت او را داشته باشیم. من اوراق قرضهای را که شاه از مؤسسه لیبرتی** خریداری کرده است به وی تحویل دادم و دو ساعت تمام هم دربارة سررسید سود ماه یازدهم با من چانه زد. وی این اوراق بهادار را به همراه جواهرات، پول و اوراق قرضه، با خود به خارج میبرد. علاوه بر این، به نظر میرسد شاه به شدت نگران مطامع بلشویکها نسبت به ایران است. احمدشاه در استانبول به دیدار پدرش، محمدعلی شاه مخلوع میرود. محمدعلیمیرزا چندی پیش تلاش میکرد به تهران بازگردد.»[15] در ارتباط با امور مالی احمد شاه، اسنادی در بایگانی وزارت خارجه آمریکا وجود دارد. در گزارش کاری که کالدول در 21 می 1919 از نیویورک مینویسد، آمده است: «در این رابطه، به وزارت خارجه اعلان شده که اینجانب همین امروز با شرکت گارانتیتراست* تماس گرفته و اوراق قرضه ویکتوری** به مبلغ یکصد هزار دلار برای اعلیحضرت شاه ایران خریداری کردهام.»[16] کالدول در 8 جولای 1919 از تهران به وزارت خارجه کشور خود چنین مینویسد: «احمدشاه بیست روز پیش 160000 دلار از حساب خود در بانک شاهنشاهی ایران به حساب شرکت گارانتیتراست در نیویورک، منتقل کرد. اعلیحضرت از من خواست که به صورت محرمانه از طریق وزارت خارجه از تحویل این وجه اطمینان حاصل کنم. لطفاً با تلگرام پاسخ دهید.»[17] در بیست و یکم جولای وزارت خارجه چنین پاسخ میدهد: «شرکت گارانتیتراست اطلاع داد در تاریخ بیست و چهارم ژوئن، شعبه این شرکت در لندن مبلغ صد و شصت هزار دلار دریافت کرده و خبر دریافت آن در هشتم جولای از طریق تلگرام تأیید شد. این مبلغ با نام سلطاناحمد شاه، به حساب بانکی واریز شده است.»[18]
[1]. تلگرام وایت، شماره 86، 1096/00. 891، مورخ14 ژانویه 1919.
[2]. تلگرام وایت، شماره 91،1070/001. 891، مورخ16 ژانویه 1919.
[3]. تلگرام وایت، شماره 94، 1093/00. 891، مورخ25 ژانویه 1919.
[4]. گزارش وایت، شماره 479، 1087/00. 891، مورخ25 ژانویه 1919.
[5]. تلگرام وایت، شماره 121، 38/001. 891، مورخ28 مارس 1919.
[6]. تلگرام وایت، شماره 127،39/001. 891، مورخ12 آوریل 1919.
* Khostaria.
[7]. گزارش فصل وایت، شماره 3، 1096/00. 891، مورخ14 آوریل 1919.
[8]. Majd, Oil and the Killing of the American Consul in Tehran ، صص 201-197.
[9]. گزارش فصل وایت، شماره 4، 1122/00. 891، مورخ7 جولای 1919.
[10]. تلگرام وایت، شماره 150، 1106/00. 891، مورخ10 جولای 1919.
[11]. تلگرام وایت، شماره 151، 1197/00. 891، مورخ17 جولای 1919.
[12]. تلگرام وایت، شماره 153، 1109/00. 891، مورخ29 جولای 1919.
[13]. تلگرام وایت، شماره 157، 1110/00. 891، مورخ8 آگوست 1919.
[14]. یادداشت سفارت ایران در واشنگتن، 1114/00. 891، مورخ18 آگوست 1919.
* Caldwell.
** Liberty Loan Bonds.
[15]. تلگرام کالدول، شماره 161، 40/001. 891، مورخ13 آگوست 1919.
* Victory Loan.
** Guaranty Trust Company.
[16]. گزارش کالدول، 92/122C 123، مورخ21 می 1919.
[17]. تلگرام کالدول، 42/001. 891، مورخ8 جولای 1919.
[18]. تلگرام کولبی، 42/001. 891، 21 جولای 1919.
برگرفته از کتاب «از قاجار به پهلوی» منتشره از سوی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
نظرات