07
تیر
1400
حزب دمکرات ایران
941 بازدید
حزب دموکرات ایران توسط احمد قوام در هشتم تیر 1325 شمسی تشکیل داد . در این حزب بسیاری از رجال مملکتی حضور داشتند که از میان آنها می توان به مظفر فیروز، علی امینی، ابوالقاسم امینی، محمدولی فرمانفرما، سردار فاخر حکمت، ملک الشعرای بهار، حسن ارسنجانی... اشاره کرد . هدف این حزب بازگرداندن آذربایجان به خاک کشور بود. با سقوط کابینه قوام این حزب نیز منحل شد.
در ادامه جهت آشنایی بیشتر مقاله ای ارائه می شود :احمد قوام )قوام السلطنه)، نخست وزیر وقت، روز ۹ تیر ۱۳۲۵ در یک نطق رادیویى تشکیل «حزب دموکرات ایران» را اعلام کرد. او براى تشکیل این حزب دو هدف متناقض داشت، بنابراین اعضاى حزب را آدم هایى با گرایش هاى کاملاً متناقض تشکیل دادند، حزب در میانه راه ناگهان چرخش کرد و سرانجام قربانى تناقضى شد که در ذات خود داشت. قوام، زمین دارى ثروتمند، سیاستمدارى کهنه کار و به قانون اساسى مشروطه پایبند بود. مجلس چهاردهم در مواجهه با تشکیل حکومت خودمختار پیشه ورى در آذربایجان، قوام السلطنه را به عنوان تنها سیاستمدارى که احتمالاً مى توانست این غائله را مهار کند به نخست وزیرى برگزید. او فوراً گفت و گوى خود را با مقامات شوروى آغاز کرد و در فروردین ۱۳۲۵ با آنها به توافق رسید. دولت شوروى که براى تخلیه خاک ایران تحت فشار شدید بین المللى بود، پذیرفت نیروى خود را تا آخر اردیبهشت از ایران خارج کند.
دولت ایران نیز در برابر متعهد شد اختلاف خود را با دولت خودمختار آذربایجان به طور «مسالمت آمیز» حل کند و طرح تشکیل شرکت نفت مشترک با شوروى را براى نفت شمال کشور به مجلس پانزدهم ارائه دهد. رقابت : هنگامى که آخرین واحدهاى ارتش شوروى در نیمه اردیبهشت ماه خاک ایران را ترک کردند، قوام در وضعیتى قرار داشت که شاه لازم دید به او لقب «جناب اشرف» اعطا کند. اما جناب اشرف از یک سو در پى جلوگیرى از قدرت گرفتن شاه بود و از سوى دیگر لازم مى دید با اعمال اصلاحات اجتماعى احتمال وقوع یک انقلاب را از میان ببرد. علاوه بر این او براى پیشبرد مذاکره با حکومت خودمختار آذربایجان به اعتماد نیروهاى چپ نیاز داشت. بنابراین به ارتش دستور داد دفتر مرکزى حزب توده را تخلیه کند، زندانیان توده اى را آزاد کرد و چند سیاستمدار راستگرا و ضد کمونیست (مانند سیدضیاء طباطبایى و کاشانى) را به زندان و تبعید فرستاد.
او در این شرایط به مذاکره با فرقه دموکرات آذربایجان ادامه داد و در خرداد ماه با آنها توافق کرد که دولت ایران «حکومت ملى آذربایجان» را به عنوان شوراى ایالتى و «مجلس ملى» را به عنوان انجمن ایالتى به رسمیت بشناسد. پس از این توافق بود که قوام با دو هدف متناقض به فکر تأسیس حزب دموکرات ایران افتاد. او قصد داشت با استفاده از این حزب نامزدهاى سلطنت طلب و طرفدار انگلستان را از ورود به مجلس پانزدهم باز دارد ودر عین حال مى خواست با جذب نیروهاى غیرکمونیست طرفدار اصلاحات، فرصت رشد را از حزب توده بگیرد. بنابراین اعضاى ناهمگون کمیته مرکزى حزب او را دو گروه زمین داران اشرافى ضد انگلیس و روشنفکران تندروى غیرتوده اى تشکیل مى دادند. اصلاحات گسترده اى که حزب وعده مى داد نیز هم تقسیم زمین هاى دولتى میان کشاورزان و اعطاى حق رأى به زنان و هم تجدیدنظر در شیوه اداره ارتش (که منبع اصلى قدرت شاه بود) را شامل مى شد.
پیدا بود که تشکیل حزبى به رهبرى نخست وزیر در آستانه انتخابات، با استقبال نیروهاى سیاسى جاه طلبى همراه بود که حزب را نردبان ترقى خود مى دیدند. سرعت رشد حزب دموکرات به حدى بود که تنها ۵ ماه پس از تشکیل، عضوگیرى خود را رسماً به حال تعلیق درآورد. ائتلاف : حزب دموکرات به همراه حزب توده و حزب ایران، «جبهه مؤتلفه احزاب آزادى خواه» را تشکیل داد. قوام روز دهم مرداد کابینه ائتلافى خود را با حضور وزیرانى از حزب توده و حزب ایران معرفى کرد. او در صدمین روز تأسیس حزب دموکرات جشن و رژه عظیمى در تهران و سراسر کشور به راه انداخت و از پیوستن فرقه دموکرات آذربایجان و حزب دموکرات کردستان به «جبهه مؤتلفه» خبر داد. قوام گفت این احزاب براى انتخابات مجلس پانزدهم ائتلاف انتخاباتى تشکیل خواهند داد. شاه، سیاستمداران راستگرا و دولت انگلستان از این اقدامات احساس خطر کردند و مبارزه خود را با قوام و حزب دموکرات شدت بخشیدند.
در نتیجه عشایر جنوب کشور در مهرماه به تحریک متنفذان طرفدار انگلستان شورش کردند و در ارتش نیز به اشاره شاه ناآرامى هایى رخ داد. قوام دو راه داشت؛ یا باید اتحادیه هاى کارگرى را مسلح مى کرد و با کمک خواستن از شوروى ها وارد یک جنگ داخلى مى شد و یا از ائتلاف با جناح چپ چشم مى پوشید. او راه دوم را انتخاب کرد و تغییر جهت داد. قوام روز ۲۵ مهر کابینه تازه اى تشکیل داد که در آن نام وزیران توده اى دیده نمى شد، چند استاندار ضد کمونیست را مأمور استان هاى مهم کشور کرد و سرانجام روز ۱۹ آذرماه (تحت فشار شاه) دستور داد ارتش«براى تأمین امنیت انتخابات» به آذربایجان و کردستان وارد شود. حکومت پیشه ورى پس از مقاومتى مختصر از هم پاشید و سران فرقه یا دستگیر شدند یا گریختند.
انتخابات مجلس پانزدهم آغاز شد و مدتى بعد سیدضیاءالدین طباطبایى و آیت الله کاشانى از تحمل بازداشت و تبعید معاف شدند. مجلس پانزدهم که اکثریت آن را نمایندگان حزب دموکرات تشکیل مى داد، در تیرماه ۱۳۲۶ کار خود را آغاز کرد. قوام روز ۲۹ مهر همان سال، چنانکه با شوروى ها قرار گذاشته بود طرح مربوط به نفت شمال را به مجلس ارائه کرد که مجلس آن را نپذیرفت. پس از این حادثه بود که اختلافات درونى حزب شدت گرفت. فراکسیون دموکرات مجلس، روز دهم آذرماه حمایت خود را از دولت قوام پس گرفت و دو روز بعد ده تن از اعضاى کابینه قوام استعفا کردند. تحریک دربار در خط عوض کردن نمایندگان جاه طلبى که به کمک حزب دموکرات وارد مجلس شده بودند، مؤثر بود. قوام روز ۱۸ آذر نتوانست از مجلس رأى اعتماد بگیرد و سقوط کرد. سه روز بعد در حزب دموکرات شکاف افتاد و گروهى به رهبرى سردار فاخر حکمت، علیه رهبرى قوام «کودتا» کردند.
رهبرى جناح طرفدار قوام را ملک الشعراى بهار به عهده داشت. تناقض ذاتى حزب دموکرات، در حملات این دو جناح علیه یکدیگر بهتر از همیشه آشکار شد: در حالى که یک طرف اعضاى جناح مقابل را «زمین داران محافظه کار» مى خواند، خود از سوى آنان به عنوان «منحرفان فوق چپگرا» مورد حمله قرار مى گرفت. حزب دموکرات ایران عملاً از هم پاشیده بود. ( حزب دموکرات قوام ، امید پارسانژاد ، روزنامه شرق ، 1383/4/9 )
سایر منابع :
1 .تاریخچه احزاب و حزب دموکرات ایران، صفر زمانی، تهران: انتشارات واژه آرا، 1383.
2 . اقتصاد سیاسی ایران ، محمد علی کاتوزیان ، تهران : مرکز .
3 . فرهنگ احزاب و جمعیت های سیاسی، محسن مدیرشانچی، چاپ 1385 .
4 . اسنادی از احزاب سیاسی در ایران (1320- 1340) ، میرحسین موسوی، احمد مسجدجامعی و هادی خانیکی ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1379 . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100102995)
در ادامه جهت آشنایی بیشتر مقاله ای ارائه می شود :احمد قوام )قوام السلطنه)، نخست وزیر وقت، روز ۹ تیر ۱۳۲۵ در یک نطق رادیویى تشکیل «حزب دموکرات ایران» را اعلام کرد. او براى تشکیل این حزب دو هدف متناقض داشت، بنابراین اعضاى حزب را آدم هایى با گرایش هاى کاملاً متناقض تشکیل دادند، حزب در میانه راه ناگهان چرخش کرد و سرانجام قربانى تناقضى شد که در ذات خود داشت. قوام، زمین دارى ثروتمند، سیاستمدارى کهنه کار و به قانون اساسى مشروطه پایبند بود. مجلس چهاردهم در مواجهه با تشکیل حکومت خودمختار پیشه ورى در آذربایجان، قوام السلطنه را به عنوان تنها سیاستمدارى که احتمالاً مى توانست این غائله را مهار کند به نخست وزیرى برگزید. او فوراً گفت و گوى خود را با مقامات شوروى آغاز کرد و در فروردین ۱۳۲۵ با آنها به توافق رسید. دولت شوروى که براى تخلیه خاک ایران تحت فشار شدید بین المللى بود، پذیرفت نیروى خود را تا آخر اردیبهشت از ایران خارج کند.
دولت ایران نیز در برابر متعهد شد اختلاف خود را با دولت خودمختار آذربایجان به طور «مسالمت آمیز» حل کند و طرح تشکیل شرکت نفت مشترک با شوروى را براى نفت شمال کشور به مجلس پانزدهم ارائه دهد. رقابت : هنگامى که آخرین واحدهاى ارتش شوروى در نیمه اردیبهشت ماه خاک ایران را ترک کردند، قوام در وضعیتى قرار داشت که شاه لازم دید به او لقب «جناب اشرف» اعطا کند. اما جناب اشرف از یک سو در پى جلوگیرى از قدرت گرفتن شاه بود و از سوى دیگر لازم مى دید با اعمال اصلاحات اجتماعى احتمال وقوع یک انقلاب را از میان ببرد. علاوه بر این او براى پیشبرد مذاکره با حکومت خودمختار آذربایجان به اعتماد نیروهاى چپ نیاز داشت. بنابراین به ارتش دستور داد دفتر مرکزى حزب توده را تخلیه کند، زندانیان توده اى را آزاد کرد و چند سیاستمدار راستگرا و ضد کمونیست (مانند سیدضیاء طباطبایى و کاشانى) را به زندان و تبعید فرستاد.
او در این شرایط به مذاکره با فرقه دموکرات آذربایجان ادامه داد و در خرداد ماه با آنها توافق کرد که دولت ایران «حکومت ملى آذربایجان» را به عنوان شوراى ایالتى و «مجلس ملى» را به عنوان انجمن ایالتى به رسمیت بشناسد. پس از این توافق بود که قوام با دو هدف متناقض به فکر تأسیس حزب دموکرات ایران افتاد. او قصد داشت با استفاده از این حزب نامزدهاى سلطنت طلب و طرفدار انگلستان را از ورود به مجلس پانزدهم باز دارد ودر عین حال مى خواست با جذب نیروهاى غیرکمونیست طرفدار اصلاحات، فرصت رشد را از حزب توده بگیرد. بنابراین اعضاى ناهمگون کمیته مرکزى حزب او را دو گروه زمین داران اشرافى ضد انگلیس و روشنفکران تندروى غیرتوده اى تشکیل مى دادند. اصلاحات گسترده اى که حزب وعده مى داد نیز هم تقسیم زمین هاى دولتى میان کشاورزان و اعطاى حق رأى به زنان و هم تجدیدنظر در شیوه اداره ارتش (که منبع اصلى قدرت شاه بود) را شامل مى شد.
پیدا بود که تشکیل حزبى به رهبرى نخست وزیر در آستانه انتخابات، با استقبال نیروهاى سیاسى جاه طلبى همراه بود که حزب را نردبان ترقى خود مى دیدند. سرعت رشد حزب دموکرات به حدى بود که تنها ۵ ماه پس از تشکیل، عضوگیرى خود را رسماً به حال تعلیق درآورد. ائتلاف : حزب دموکرات به همراه حزب توده و حزب ایران، «جبهه مؤتلفه احزاب آزادى خواه» را تشکیل داد. قوام روز دهم مرداد کابینه ائتلافى خود را با حضور وزیرانى از حزب توده و حزب ایران معرفى کرد. او در صدمین روز تأسیس حزب دموکرات جشن و رژه عظیمى در تهران و سراسر کشور به راه انداخت و از پیوستن فرقه دموکرات آذربایجان و حزب دموکرات کردستان به «جبهه مؤتلفه» خبر داد. قوام گفت این احزاب براى انتخابات مجلس پانزدهم ائتلاف انتخاباتى تشکیل خواهند داد. شاه، سیاستمداران راستگرا و دولت انگلستان از این اقدامات احساس خطر کردند و مبارزه خود را با قوام و حزب دموکرات شدت بخشیدند.
در نتیجه عشایر جنوب کشور در مهرماه به تحریک متنفذان طرفدار انگلستان شورش کردند و در ارتش نیز به اشاره شاه ناآرامى هایى رخ داد. قوام دو راه داشت؛ یا باید اتحادیه هاى کارگرى را مسلح مى کرد و با کمک خواستن از شوروى ها وارد یک جنگ داخلى مى شد و یا از ائتلاف با جناح چپ چشم مى پوشید. او راه دوم را انتخاب کرد و تغییر جهت داد. قوام روز ۲۵ مهر کابینه تازه اى تشکیل داد که در آن نام وزیران توده اى دیده نمى شد، چند استاندار ضد کمونیست را مأمور استان هاى مهم کشور کرد و سرانجام روز ۱۹ آذرماه (تحت فشار شاه) دستور داد ارتش«براى تأمین امنیت انتخابات» به آذربایجان و کردستان وارد شود. حکومت پیشه ورى پس از مقاومتى مختصر از هم پاشید و سران فرقه یا دستگیر شدند یا گریختند.
انتخابات مجلس پانزدهم آغاز شد و مدتى بعد سیدضیاءالدین طباطبایى و آیت الله کاشانى از تحمل بازداشت و تبعید معاف شدند. مجلس پانزدهم که اکثریت آن را نمایندگان حزب دموکرات تشکیل مى داد، در تیرماه ۱۳۲۶ کار خود را آغاز کرد. قوام روز ۲۹ مهر همان سال، چنانکه با شوروى ها قرار گذاشته بود طرح مربوط به نفت شمال را به مجلس ارائه کرد که مجلس آن را نپذیرفت. پس از این حادثه بود که اختلافات درونى حزب شدت گرفت. فراکسیون دموکرات مجلس، روز دهم آذرماه حمایت خود را از دولت قوام پس گرفت و دو روز بعد ده تن از اعضاى کابینه قوام استعفا کردند. تحریک دربار در خط عوض کردن نمایندگان جاه طلبى که به کمک حزب دموکرات وارد مجلس شده بودند، مؤثر بود. قوام روز ۱۸ آذر نتوانست از مجلس رأى اعتماد بگیرد و سقوط کرد. سه روز بعد در حزب دموکرات شکاف افتاد و گروهى به رهبرى سردار فاخر حکمت، علیه رهبرى قوام «کودتا» کردند.
رهبرى جناح طرفدار قوام را ملک الشعراى بهار به عهده داشت. تناقض ذاتى حزب دموکرات، در حملات این دو جناح علیه یکدیگر بهتر از همیشه آشکار شد: در حالى که یک طرف اعضاى جناح مقابل را «زمین داران محافظه کار» مى خواند، خود از سوى آنان به عنوان «منحرفان فوق چپگرا» مورد حمله قرار مى گرفت. حزب دموکرات ایران عملاً از هم پاشیده بود. ( حزب دموکرات قوام ، امید پارسانژاد ، روزنامه شرق ، 1383/4/9 )
سایر منابع :
1 .تاریخچه احزاب و حزب دموکرات ایران، صفر زمانی، تهران: انتشارات واژه آرا، 1383.
2 . اقتصاد سیاسی ایران ، محمد علی کاتوزیان ، تهران : مرکز .
3 . فرهنگ احزاب و جمعیت های سیاسی، محسن مدیرشانچی، چاپ 1385 .
4 . اسنادی از احزاب سیاسی در ایران (1320- 1340) ، میرحسین موسوی، احمد مسجدجامعی و هادی خانیکی ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1379 . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100102995)
نظرات