روایتی از روابط پنهان تهران-تل‌آویو در سایه جنگ رمضان


روایتی از روابط پنهان تهران-تل‌آویو در سایه جنگ رمضانسفر بهرام آریانا و حسن طوفانیان به اسرائیل

جنگ رمضان، چهارمین رویارویی بزرگ میان اعراب و اسرائیل بود و ۲۵ مهرماه ۱۳۵۲، با آغاز تحریم نفتی کشورهایی عرب علیه حامیان رژیم صهیونیستی، اسرائیل در سخت‌ترین شرایط قرار گرفت. در این مقطع محمدرضا شاه در ظاهر از تحریم نفتی علیه اسرائیل و متحدانش پشتیبانی کرد؛ اما رفتار رژیم پهلوی چیز دیگری را نشان می‌داد.

آنچه پیش رو دارید خلاصه‌ای از صفحات 222 تا 224 کتاب «پیرامونی - جست‌وجوی اسرائیل برای یافتن متحدان خاورمیانه‌ای» است. این کتاب ترجمهٔ علیرضا سلطانشاهی از اثر یوسی الفر است که توسط مؤسسه فرهنگی بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی منتشر شده است. به بهانه سالروز آغاز تحریم نفتی کشورهای عرب علیه حامیان رژیم صهیونیستی خواندن روایت پیش‌ رو خالی از لطف نیست.

 

مخالف متظاهر

از سال 1973 نشانه‌های هشدارآمیز و زیادی حاکی از آن بود که رفتار شاه با اسرائیل درست نیست [...] توسعه روابط اسرائیل با ایران به این دلیل گسترش‌یافته‌تر بود که درگیر پروژه کردها، فروش انرژی و تسلیحات بود. [...] بدین ترتیب طی جنگ یوم کیپور در سال 1973، شاه به تحریم نفتی تحمیلی اوپک به‌منظور تنبیه کشورهای مرتبط با اسرائیل پیوست و البته خودش هم صدور نفت به اسرائیل را قطع کرد. او همچنین در پی ملاقات با هنری کیسینجر، وزیر خارجه آمریکا به مصطفی‌ بارزانی، رهبر کردها فشار آورد تا از تعهد خود به اسرائیل در به صف کردن نیروی پیش‌مرگه به شیوه‌ای که باعث محدودکردن لشکریان عراق شود، عقب‌نشینی کند. در غیر این صورت مسیری برای گشودن یک جبهه علیه اسرائیل باز خواهد شد.[1]

در سال 1975، شاه با محمد حسنین هیکل روزنامه‌نگار ارشد مصری که با [جمال] ناصر خیلی صمیمی بود، یک مصاحبه علنی داشت. با انتشار این مصاحبه در رسانه‌های ایران اعتبار بسیار زیادی به رژیم داده شد. [...] برای اولین بار شاه آشکارا اطلاعاتی از روابط نظامی و امنیتی با اسرائیل ارائه کرد که عملاً دوره دشمنی با اعراب در زمان ناصر را توجیه می‌کرد. او افزود: «اما در حال حاضر وضعیت فرق کرده است. رسانه‌های اسرائیل قویاً به ما حمله کردند. ما به اسرائیلی‌ها توصیه کردیم که نمی‌توانند بر جهان عرب تفوق یابند.» [...]

سکولارگرایی معمولی شاه منجر به ارائه یک پیشنهاد برای یک پیمان جدید منطقه‌ای شامل مصر و الجزایر و بر اساس یک مخرج مشترک اسلامی شد.[2] حداقل در یک مورد دیگر بین سال‌های 1975 و 1977، شاه از طریق وزارت امور خارجه خود به سوریه پیشنهاد داد که روابط خود را با اسرائیل در عوض بازگشت امتیازات عربی قطع کند.

تریتا پارسی، متخصص ایران و رابطه‌اش با اسرائیل و مسئول شورای ایرانیان آمریکایی در ایالات متحده، در بازگو نمودن گفت‌وگوی خود با یک دیپلمات زمان شاه بیان داشت که ایران، اسرائیل را به‌عنوان یک دوست به‌شرط دشمن انگاشتن اعراب نخواهد خواست. [...]

 

حمایت شاه از رژیم صهیونیستی

با وجود این نظر شاه در مورد اسرائیل در گفت‌وگو با هیکل و سایر خبرنگاران، او همچنان در ارتباط خود با اسرائیل باقی ماند. فروش نفت و خرید تجهیزات نظامی کماکان رونق داشت. چند هزار تاجر اسرائیلی همراه با خانواده‌های خود با موفقیت در ایران زندگی می‌کردند. یک مدرسه اسرائیلی به آنها سرویس می‌داد و پروازهای مکرر به تل‌آویو برقرار بود در سال 1977 حتی پس از اینکه یوری لوبرانی، سفیر اسرائیل (روایت اسرائیلی حاکی از آن است که در ایران رسماً او را به‌عنوان رئیس هیئت نمایندگی تجاری می‌شناختند) به کشورش اطلاع داد که اوضاع ایران ناآرام است، پروژه محرمانه دوجانبه 2/1 میلیارددلاری اسلحه به نام «تسور»[3] (صخره) مورد مذاکره قرار گرفت و ظاهراً تهران حاضر به سرمایه‌گذاری برای توسعه شش سلاح اسرائیلی شامل هواپیمای جنگی بود.

بر اساس اسناد به‌دست‌آمده و منتشر شده آمریکایی اگر انقلاب در ایران نبود، نسل جدیدی از موشک بالستیک اریحا و موشک دوربرد ضد کشتی نیز شامل این موارد بود. جلسه برای این معامله توسط ژنرال طوفانیان از ایران به‌عنوان معاون وزیر جنگ و موشه‌دایان از سوی اسرائیل به‌عنوان وزیر امور خارجه و عزر وایزمن[4] به‌عنوان وزیر دفاع برپا می‌گردید.[5]

 

[1] declassified us cable traffic published by amir oren haaretz sept. 5 2008 (hebrew) william quandt interview

[2] Kayhan International, Sept. 16, 1975.

[3] Tzur (rock)

[4] ezer weizman

[5] iran students us embassy documents uri bar joseph forecasting a hurricane: the us and israel s estimation record of the 1979