تحلیل ساواک و سیا از مبارزات مردم در سال 1357
یکی از مهمترین معضلات سیستم اطلاعاتی امنیتی شاه، ساواک «عدم استقلال» در حوزة مأموریت و عدم قانونگرایی در قلمرو عمل بود. از اینرو یک سیستم اطلاعاتی امنیتی، به جهنمی مخوف بدل شده بود که از آن جز قتل، شکنجه، دستگیری، تبعید وزندان کاری ساخته نبود.
شاید یک طرف سرنخ این انحطاط «ماهیت ضد انسانی» رژیم پهلوی و طرف دیگر آن طراحان و مؤسسان ساواک و معلمان و مربیان آن بود که آن تعلیم را در ابتدا «سازمان جاسوسی سیا» و سپس «اینتلجنس سرویس» و «موساد» برعهده داشتند.
ساواک در ضد جاسوسی میبایست بلوک شرق را مورد دقت قرار دهد و در اطلاعات خارجی نیز بایستی اطلاعات کشورهای عربی را برای اسرائیل رصد نماید. و در داخل ـ براساس «کاپیتولاسیون» ـ امنیت را برای مستشاران، سرمایهداران، جواسیس مثلث شوم. (سیا ـ موساد ـ اینتلجنس سرویس) فراهم نماید. در حقیقت این تشکیلات برای ایران، در راه ایران، حفظ اقتدار، امنیت، اقتصاد و فرهنگ ملی نبود. بلکه «بر» ایران بود! بخصوص از آغاز نهضت اسلامی در سال 1340 این حساسیت دو صد چندان شد. اگر در سالهای 1334 ـ 1340 فداییان اسلام و برخی چهرههای اسلامی «سوژة» سیستم اطلاعاتی شاه بودند. از سال 1340 کفة تعقیب و گریز ساواک به طرف مذهبیها بیشتر سنگینی کرد.
نکتة مهم این بود که طبق «آموزههای سیا» جریانات ضد سلطنت در ایران «کمونیست»ها و «جبهه» ملیها بودند. کمونیستها یا وابسته به چین و شوروی بودند ـ یا آلبانی و کوبا. و سیا توسط عوامل خود نه تنها در درون جبهه ملی نفوذی داشت که جبهه ملی را نیز به این تحلیل رسانده بود که: «منهای ارتباط با امریکا، در ایران نمیتوان کاری کرد» بخصوص در میان درگیری «دموکراتها و جمهوریخواهان» ما میتوانیم این مذاکرات و مناظرات را بیشتر ملاحظه کنیم.
حساسیت ساواک در سطح منطقه به موضوع «اخوانالمسلمین» و «کشورهای عربی» میرسید که خود حدیث مفصل است. امروزه با انتشار دهها کتاب از اسناد ساواک، بخصوص در مورد حضرت امام خمینی و یارانش و دیگر مبارزان مسلمان و معتقد مشخص شده است که مسئلة «نیروهای مسلمان» از مسایل اصلی بود. ساواک با آنکه میدانست این گروهها مسلمانند امّا سعی داشت حرکت اسلامی آنان را وابسته و پیوسته به جریان «کمونیست»ها و «چپی» ها و حتی اتحاد جماهیر شوروی یا چین ـ بنامد. این تحلیل دو مصرف داخلی داشت! و یک مصرف خارجی!!تایجاد شک، ترس، رعب که کمونیستها ضد حکومت سلطنت هستند و اول اینکه اگر اینان حاکم شوند نه از اسلام نامی میماند و نه از مسلمان نشانی! خاصه آنکه خیانتها، جنایتها، مکر و حیلههای جریان چپ از آغاز انقلاب مشروطیت تاکنون چندین بار تکرار و ذائقة مردم ما، علما، مبارزان از این موارد تلخ بوده و هست.
و دوم آنکه القای این شبهه که حرکت امام خمینی، روحانیت مبارز و مبارزان روحانی تحت تأثیر کمونیستها قرار دارد تا مردم از آنها فاصله بگیرند. تهمت کمونیستی، اسلام مارکسیستی و اتحاد مسلمین با کمونیستها توسط رسانههای داخل و خارج از همان آغاز نهضت امام ـ بخصوص قیام 15 خرداد ـ القاء شد و گاهی توسط «وعاظالسلاطین» تکرار و در مطبوعات گهگاهی بدان اشاراتی میگردید.
و اما شاه، ساواک، دستگاه و رسانههای رژیم پهلوی با القای این که مخالفان ما کمونیستها هستند، غرب را از نفوذ، سلطه، حرکت کمونیستی میترساندند! و از حمایت آنان بهره مضاعف میبردند.
بدون تردید سیستمهای اطلاعاتی و سیاستمداران غرب خود «القاء»کنندة این «حیلة شیطانی» بودند. و این را در طول یکصد سال حربهای برای سرکوبی نهضتهای اسلامی در سراسر جهان اسلام از «اندونزی، کشمیر، پاکستان، بحرین، مصر، سوریه، لبنان، عراق...» قرار داده بودند تکرار این دروغ به قدری بود که مدیران ارشد و ریاست ساواک هم خود آن را باور کرده و طی سه دیدار با «ردههای بالای سازمان سیا» در سالهای 1356 ـ 1357 نهضت اسلامی حرکت امام خمینی را نشأت گرفته از کمونیستها دانسته و میگویند: «کمونیستها مذهبیها را اداره میکنند.»
آنچه در پی میآید انتخاب چند بخش از گزارش سه جلسهای و 10 صفحهای این اسناد میباشد.
ملاقات 12/6/1357:
فلتمن: سفیرمان با شاهنشاه ملاقات و گزارشی از اوضاع ایران ارائه نمود. شاهنشاه توصیه فرمودند که سفیر ما با نخستوزیر و وزیر دربار مذاکره نماید. در ملاقات سفیر با وزیر دربار، ایشان توصیه کردند که نمایندة «سیا» در ایران با تیمسار مقدم ملاقات به عمل آورد. بنده به نمایندگی از طرف دولت امریکا و سازمان سیا صریحاً میگویم و اطمینان میدهم که دولت آمریکا به هیچوجه در مورد ایجاد اشکال برای شاهنشاه ایران و دولت ایران فعالیتی نداشته و ندارد. به هر صورت بهعنوان افسر ارشد سازمان سیا مایلم اطمینان بدهم که ما در وقایع نامطلوب اخیر ایران هیچ دخالتی نداشتیم البته ما نمیتوانیم از طرف کنگره امریکا صحبت کنیم. اما تا آن جا که مربوط به دولت امریکا و سازمانهای وابسته میشود میتوانیم اطمینان خاطر بدهیم.
ملاقات 1357/8/9:
عضو سیا : من به سازمان سیا گفتم که شاهنشاه کنترل اوضاع را شخصاً بدست دارد و هر موقع بخواهند میتوانند تغییرات لازم را بدهند! مطلب دیگر این که هماکنون یک تاجر امریکایی به نام «ناکه» در تهران است. ایشان قبلاً قائممقام سرویس امریکا بوده اما اکنون بازنشسته شده و برای کمپانی پوئیک کار میکند و فقط یک بازرگان است. ضمناً موقعی که در نیویورک بودم آقای رفیعزاده نماینده شما از من برای ناهار دعوت کرد که لازم میدانم از شما تشکر کنم. میخواستم به اطلاع برسانم که یک مترجم تمام وقت روز 6 نوامبر برای نوارهای عملیاتی اداره کل هشتم تهران وارد میشود. این شخص قبلاً در نایروبی خدمت میکرد و وقتی من بازرس سرویس بودم با او آشنا شدم. خودش و خانمش روسیالاصل هستند و اکنون تغییر نام داده و به تابعیت امریکا درآمده و عضو سرویس هستند.یک نفر بررسیکننده اوضاع شوروی نیز که عضو نمایندگی ما در توکیو است به مدت یک ماه به تهران میآید تا با اداره هشتم همکاری کند و پیرامون مسایل شوروی کاملاً صاحبنظر است. نکته دیگری که باید عرض کنم این است که والاحضرت ولیعهد ایران قرار بود روز 13 اکتبر از مرکز سازمان سیا به مدت نصف روز دیدن بفرمایند که امیدوارم این بازدید به نحو رضایتبخشی انجام شده باشد.
مقدم (رییس ساواک ) : مشکل تظاهرات فعلی این که کمونیستها و مذهبیون مخلوط هستند و این دو گروه پای جوانها و کودکان را نیز به میان کشیدهاند و هر اقدام عادی که علیه آنها انجام شود موجب از میان رفتن بچهها و مردم عادی مذهبی میشود. کمونیستها و مذهبیها مشغول توزیع سلاح میان هواخواهان خود میباشند. متأسفانه بهرهبرداری نفت از 5/5 میلیون بشکه به 5/1 میلیون بشکه داشتیم که برای فردا پیشبینی نیم میلیون بشکه میشود.
ملاقات 1357/8/9 :
رییس ساواک در دیدار با «ژنرال یوجینتای» عضو سیا در سفارت امریکا : باید بگویم از 35 میلیون جمعیت این مملکت 30 میلیون نفر از نظر طرز فکر مذهبی فناتیک هستند. رهبران مذهبی طرفدار رژیم همگی مقیم قم هستند اما کمونیستها در لباس آخوندها دست به یک سلسله عملیات ایذایی علیه این رهبران زدند بهطوری که آنها برای ایمنی جان خود، از ما کمک خواستند. فقط 5 تا 10 درصد مردم فعال مملکت تهدیدی برای رژیم بوجود میآورند. 95 درصد دیگر سالم هستند.من با آقای دکتر سنجابی ملاقات داشتم ایشان میگفت اگر میتوانستیم در مقابل [امام] خمینی مقاومت کنیم زحمات 25 ساله ما برای استقرار یک حکومت ملی و دمکراتیک به نتیجه میرسید. آقای دکتر سنجابی اضافه کرد امیدوارم حکومت نظامی بتواند امنیت را در مملکت مستقر کند تا بعداً ما بتوانیم روی کار بیاییم.
ژنرال تای : تصویر بسیار روشنی از اوضاع ترسیم فرمودید. سال قبل که تهران بودم هیچ نشانهای از ناآرامی مشهود نبود. البته شوروی نمیخواهد رژیم شاهنشاه را سرنگون کند.
ملاقات 1357/9/9 ( آمریکا ) :
دکتر «بوئی» معاون سرویس سیا : من برای درک واقعیت اوضاع ایران در تهران هستم و مایلم نظر جنابعالی را در مورد اوضاع و گروههای مخالف و همچنین جبهه ملی و مذهبیون سؤال کنم. آیا به نظر شما جبهه ملی با اعتدالیون مذهبی موافقت خواهند کرد تا یک دولت انقلابی آنطور که مورد نظر شاهنشاه است تشکیل دهند؟
مقدم : در زمان حال با اعتدالیون مذهبی مشکلی نداریم حتی شخصاً و به کرات باگردانندگان جبهه ملی تماسهایی داشتم. شخص شاهنشاه نیز تماسهایی با آنها دارند. جبهه ملی معتقد به اجرای قانون اساسی ـ نظم و امنیت ـ دموکراسی و مبارزه با کمونیسم میباشد. به هیچوجه معتقد نیستند که رژیم عوض شود. ولی اعتدالیون مذهبی مرعوب قشریون مذهبی به رهبری [امام] خمینی شدهاند. در حال حاضر نمیتوانیم روی اعتدالیون مذهبی حساب کنیم چون هر قدمی که برمیدارند باتوجه به این که مرعوب [امام] خمینی هستند خیر و صلاح مملکت را در نظر نمیگیرند.حال آنکه جبهه ملی احساس مسئولیت میکند و خیر و صلاح کشور را در نظر دارد. جبهه ملی متوجه منافع مشترک ما و دوستان میباشد. در حالی که اعتدالیون مذهبی به منافع مشترک ما و دوستان ما توجه ندارند. اگر قرار است حکومت ملی در این مملکت تشکیل شود مذهبیون به آن اعتقادی نخواهند داشت و در آن شرکت نمیکنند چون مرعوب [امام] خمینی هستند و هم مخالف قانون اساسی.
سپس به موضع امام نسبت به رژیم اشاره میکند و می گوید : موضوع این است که [امام] خمینی شخصاً با رژیم سلطنتی مخالف است حال آنکه اعتدالیون مذهبی مخالف سلطنت نیستند.
مقدم به مفاسد رژیم اشاره مینماید و به طرف امریکاییها میگوید: خارجیها نمیتوانند در مورد ایران یک قضاوت صحیح داشته باشند. چون به اوضاع این کشور در 50 سال قبل و حتی در 30 سال قبل واقف نیستند. من در این جا مدافع تبلیغاتی رژیم نیستم اما باید بگویم که انصافاً خیلی کارها شده است. البته برداشتن گامهای سریع عمرانی نابسامانیهایی هم تولید میکند. فساد به وجود میآورد. و مشکلاتی دیگر و توجه کنید که ظرف 15 سال تعداد دانشجویان ما از 30 هزار نفر به 300 هزار نفر رسیده در حالی که این تعداد دانشجو احتیاج به استاد ـ روش آموزشی صحیح و غیره دارند. نبودن این تسهیلات خودش ایجاد نارضایتی میکند. بنابراین این اشکالات معلول فساد گذشته نیست بلکه پیشرفت سریع هم در تشکیل این اشکالات دخیل بوده است. البته ما قرنها خواب بودهایم و حالا بیدار شدهایم. رسیدن به تمدن آسان نیست. حکومت ایران آزادی زن را برقرار کرد یعنی بردگی را لغو کرد اما مذهبیون مخالف آن هستند و یکی از مشکلات ما در حال حاضر همین است. مردم هنوز حرف رهبران مذهبی را گوش میکنند و حرفهای آنها تلقینپذیر است.
نفوذ [امام] خمینی به خاطر عمامه و لباس روحانی و یا تقوی و پرهیزکاری و یا ملت او نیست بلکه مشکلات مملکت است که از [امام] خمینی یک آدم بانفوذ ساخته است.
بوئی در مورد جبهه ملی و این که آیا قدرت مقابله با مذهبیها و مخالفت با آنها را دارند یا نه، سؤال میکند.
که سپهبد مقدم در پاسخ میگوید: قبلاً عرض کردم. اگر به صورتی بشود که صدای [امام] خمینی را خاموش کرد یعنی مخالفت او را علیه رژیم از میان برد. به اعتقاداتی که اعلیحضرت متوجه هستند که باید سلطنت کنند نه حکومت و ملیون نیز 25 سال برای اجرای قانون اساسی مبارزه کردهاند و معتقدند که اعلیحضرت باید سلطنت بفرمایند نه حکومت. جبهه ملی میتواند با کمک سیاستمداران مستقل یا منفرد که جبهه ملی را قبول دارند و جبهه ملی هم آنها را قبول دارد حکومتی تشکیل دهد اما در شرایط فعلی جبهه ملی به تنهایی بخصوص با توجه به سمپاشیهای [امام] خمینی نمیتواند حکومتی تشکیل دهد. کما اینکه دکتر سنجابی که به قانون اساسی ـ رژیم سلطنت و شخص اعلیحضرت اعتقاد دارد میگوید: موقعی میشود حکومت ملی برقرار کرد که [امام] خمینی ساکت شود. بنده از سنجابی پرسیدم چرا دیر به ایران آمدی؟ پاسخ داد من میدانستم که اعلیحضرت میخواهند برای تشکیل حکومت از ما استفاده بفرمایند اما وقتی دیدم که [امام] خمینی میگوید باید پادشاه از یک در برود و من [امام خمینی] از در دیگر وارد شوم...
موسسه مطالعات و پژوهش سیاسی
نظرات