شهید هاشمی نژاد در کلام یاران


 شهید هاشمی نژاد در کلام یاران

 «در روز شهادت امام جواد (ع) یکی از فرزندان و تبار آن خانواده به شهادت رسید. من از نزدیک با او (شهید هاشمی نژاد) و خصال و تعهدش آشنابودم و آن را لمس کرده بودم و مراتب فضل و مجاهدت او بر اشخاص آشنا پوشیده نیست.»
از مهمترین سرچشمه های حیات فکری در جامعه، وجود عالمان مجاهد و نستوه است که با خورشید فروزان خود به پرورش استعدادها می پردازند و جانها و روانها را سیراب و زنده می کنند. این قبیل انسانهای فداکار و اندیشمند با سخن ، بیان ، قلم و نهایت با مرگ خویشتن، تأمین کننده حیات فکری و زندگی جامعه می شوند، شهید حجة الاسلام والمسلمین دکتر هاشمی نژاد، از این مصادیق است. این شخصیت برجسته برای کشور و انقلاب ذخیره ای الهی بود.
سید عبدالکریم هاشمی نژاد در سال ۱۳۱۱ شمسی دیده به جهان گشود. در سالهای سیاهی که سلطه رضا خان قلدر بر همه مملکت سایه شوم خود را انداخته بود، سید عبدالکریم پا به محفل علم و دانش گذاشت؛ به این نیت که با فرهنگ دین و دانش می توان در مقابل دیکتاتوری ایستاد و با آن مبارزه کرد.
● ورود به حوزه علمیه
عبدالکریم در چهارده سالگی با شور و شوق فراوان در حوزه علمیه مرحوم آیة ا... کوهستانی حاضر شد.
وی پس از مدتی به قم مهاجرت کرد و با جدیت تمام در درس خارج اصول و فقه حضرت امام خمینی و آیة ا... بروجردی شرکت کرد. سید عبدالکریم هاشمی نژاد درسال ۱۳۳۷ در حالی که تنها ۲۶ سال داشت، اولین اثر علمی و قلمی خود را با شیوه ای نو و جذاب برای جامعه آن روز به سبک داستانی نوشت.
● رسالت شهید
شهید بزرگوار و دانشمند فرزانه پس از سالها تحصیل در حوزه علمیه قم، درسال ۱۳۴۰ به نیت تبلیغ رسالت دینی و انقلابی، به بارگاه ملکوتی حضرت رضا (ع) شتافت.
سید عبدالکریم در مشهد با بزرگانی چون حضرات آیات، آیة ا... خامنه ای و واعظ طبسی حشر ونشر پیدا کرد.
اولین بار با آقای واعظ طبسی در مدرسه نواب یک برخورد کوتاه داشت. این دیدار زمینه را برای دوستی عمیق آن دو در آینده فراهم کرد. دیدارهای بعد و مکرر در محضر استاد آیة ا... حاج شیخ مجتبی قزوینی و در درس معارف و فلسفه این استاد بود که آن دو را بیشتر با هم آشنا کرد و بعدها قرار گذاشتند برای تحکیم دوستی به منزل یکدیگر بروند. در حوزه علمیه مشهد به تدریس دروس بالای حوزه پرداختند. مدتی نگذشت که شیوه و اطلاعات وسیع ایشان و تسلط به تدریس زبانزد همگان گردید.
آیة ا... واعظ طبسی از آن دوران می گوید: آشنایی من با شهید هاشمی نژاد به سالهای قبل از رحلت مرحوم آیة ا... بروجردی باز می گردد. اولین بار با ایشان در مدرسه نواب یک برخورد کوتاه داشتم که این دیدار زمینه را برای دوستی ما در آینده فراهم کرد...
شهید هاشمی نژاد در حوزه درس می گفت و در درسها مسایل سیاسی را به خوبی برای طلاب مطرح می کرد و آنان نیز دیدگاه های شهید را می گرفتند و به دیگران منتقل می کردند.
● آغاز فعالیتهای سیاسی استمرار رسالت
مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند: «وقتی مبارزات سال ۱۳۴۱ آغاز شد، آقای هاشمی نژاد جزو فعالترین عناصر محسوب می شد.
«درسال ۱۳۴۲ بود که وی در تهران سخنرانی داشت. پس از آن او را به همراه عده زیادی از دیگر علما و خطبای تهران دستگیر کردند. در مشهد در یکی از فصول منبر و سخنرانی که دقیقاً یادم نیست دهه فاطمیه بود یا مناسبت دیگری، او سخنرانیهای مفصلی ایراد کرد و در آن جا لوایح ششگانه شاه را که آن روز با هیاهوی بسیار از آن اسم برده می شد و بنا بود به اسم انقلاب به زور به خورد افکار عمومی شود، حلاجی کرد.»
در گزارش ساواک خراسان آمده بود: «طبق گزارش مأمورین آقای سید عبدالکریم هاشمی نژاد فرزند سید حسن در چند شب اخیر(۲۲-۴۲.۴.۱۹ ) در جلسه مسجد فیل که توسط عده ای از اصناف پایین خیابان تشکیل گردیده بود شرکت و مردم را علیه مقامات دولتی تحریک و تشویق می کند و به جریان انتخابات آزاد شدیداً حمله می نماید. چون گفتن این گونه مطالب در وضع موجود بر خلاف مصالح مملکت بود، لذا در شب (۱۳۴۲.۷.۲۳) مأمورین شهربانی به منظور جلب نامبرده به مسجد مراجعه می نمایند، ولی اطرافیان مشارالیه که از جریان مطلع شده بودند خود را برای مقابله با قوای انتظامی آماده نموده و روی این اصل با دستگیری نامبرده پلیس با مقاومت شدید طرفداران وی روبرو شد که مجبور به شدت عمل گردیده و در نتیجه دو نفر به اسامی مهدی یوسفی فرزند حسن و ماشاء ا... ژاکت فروش مقتول و پنج نفر دیگر مجروح گردیدند.»
از سال ۱۳۵۱ فعالیتهای سیاسی آقای هاشمی نژاد دوباره گسترش پیدا کرد. با مسافرتهایی که به شیراز و اصفهان داشتند، به سخنرانی های افشاگرانه پرداختند که در اصفهان دستگیر و روانه زندان گردیدند.
حضرت آیة ا... خامنه ای، مقام معظم رهبری، می فرمایند:
«بعد از آن (ازسال ۱۳۵۱) فعالیتهای مشترک ما شروع شد. او با جمع کوچکی که آن روز کار می کردیم و کارهای پنهان از چشم دستگاه را سر و سامان می دادیم مشغول همکاری شد. با پیوستن آقای هاشمی نژاد به آن جمع ما نیرو و نشاط تازه ای گرفت و فعالیتهای گسترده تری را شروع کرد. در سال ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴ او مجدداً به دنبال فعالیتهای سیاسی تند و بی پروایی که داشت، به اتفاق آقای طبسی در مشهد دستگیر شد.
«این بار گرفتاری او در زندان ۲ سال به طول انجامید. در اواخر سال ۱۳۵۵ در زندان مشهد از نزدیک با گروهکها آشنا شد. از همان اوقات بود که کینه آقای هاشمی نژاد در این گروهک منافق پدید آمد. وقتی از زندان بیرون آمد، ضمن این که انحرافات این گروه را به خوبی می دانست، درصدد آن بود که شاید بتواند با ملاطفت و ملایمت و نصیحت به مسیر صحیح بکشاند و در این راه چه کوششها که او نکرد.
«در سال ۱۳۵۷ که شعله انقلاب روشن شده بود، بتدریج او در مشهد یکی از گردانندگان اصلی حرکتهای مردمی شد.
«من وقتی که در آن سال از تبعید به مشهد بازگشتم، دیدم شهر بر محور ایشان و آقای طبسی می گردد.
آقای هاشمی نژاد نقش بسیار مؤثری در جریانات پیش از انقلاب داشت. او به اتفاق برادر عزیز دیگرمان آقای طبسی توانست پادگان مشهد و پادگان لشکر ۷۷ را از دستبرد افراد فرصت طلب دور نگه دارد و سلاحها را حفظ کند و شهر را آرام نگه دارد و اداره نماید.
در انتخابات خبرگان، شهید هاشمی نژاد انتخاب شدند و برای تدوین قانون اساسی به تهران رفتند. بعد از آن وی در مشهد مشاغل رسمی را قبول نکرد. اداره کلاسهای درس و اداره حزب جمهوری اسلامی شاخه مشهد و اداره فکری جوانان آن سامان به عهده آقای هاشمی نژاد بود. اینها مسؤولیتهایی بودند که او با کمال قدرت از عهده شان برمی آمد.
● وعده شهادت از سوی امام خمینی(ره)
۵۹ سال از زندگی پربرکت و پرفراز و نشیب سید عبدالکریم در این دنیای خاکی گذشته بود، او با قلبی سرشار از اخلاص و ایمان، گمشده اش را در وصال یار جستجو می کرد.
امام خطاب به او سالها قبل از پیروزی انقلاب فرمودند: من با اجل طبیعی از این دنیا می روم، تو به فکر خودت باش.
با این وعده، در انتظار روزی بود که شربت گوارای شهادت را بنوشد. چهره سرخش نیز گواه بود و این سرخی پیراهن را خبر می داد تا در مسیر کاروان شهدا، لقب سرخ جامگان انقلاب اسلامی را به دست آورد.
امیر یغمایی این منافق روسیاه و معاون اطلاعات سازمان منافقین می گوید: طرح ترور به دست جلال و شهاب دو تن از اعضای سازمان ریخته شده بود. در طرح بنابراین بود کل کلاسی را که هاشمی نژاد در آن تدریس می کرد بزنند، ولی بعداً متوجه شدند هادی علویان (قاتل شهید هاشمی نژاد) لو رفته است. گفتند: چون آقای طبسی در حال حاضر در مکه است و هاشمی نژاد فرد اول مشهد است، اگر او را ترور کنیم کمر سیستم و رژیم در مشهد می شکند. به همین دلیل، نارنجکی به هادی علویان که در دکه کتاب فروشی صحن حرم کار می کرد دادند و قرار شد به بهانه خرید کتاب و پوستر به حزب برود و در دستشویی حزب ضامن نارنجک را بازکند و موقع خروج هاشمی نژاد از کلاس او را بکشد.
ساعت ۸ صبح شهید هاشمی نژاد در حال خروج از حزب جمهوری اسلامی بود، که به دست این منافق کوردل به شهادت رسید. منافقین قرار بر این داشتند که ترور را در کلاس انجام دهند که عده ای دیگر نیز به شهادت برسند که به علت نرفتن شهید هاشمی نژاد در آن روز، عملیات طرح ترور به روز بعد یعنی روز سه شنبه هفتم مهر ماه ۱۳۷۰ موکول شد که مصادف بود با شهادت حضرت جوادالائمه (ع).
حضرت آیة ا... خامنه ای در این رابطه می فرماید: منافقین کار نیمه تمام ساواک در به شهادت رساندن شهید هاشمی نژاد را به انجام رساندند.


پایگاه اطلاع رسانی شاهد