نهضت ملی شدن صنعت نفت
«حوادث مهم سیاسی هفته گذشته ایران از نامه آیزنهاور به دکتر مصدق گرفته تا موضوع رفراندم و انحلال مجلس و روابط ایران و شوروی از اهم مطالب مورد بحث آخرین شمارههای مطبوعات خارجی است. مجله معروف «تایم» در شماره اخیر خود دو مقاله راجع به وقایع اخیر ایران و انعکاس نامه آیزنهاور انتشار داده است. یکی از این مقالات در قسمت مربوط به امور داخلی آمریکا تحت عنوان «نامه تهدیدآمیز و جواب دندانشکن» نوشته شده و مجله معروف آمریکایی پس از ذکر قسمتهای برجسته نامۀ دکتر مصدق و جواب ژنرال آیزنهاور صراحت لهجه رئیسجمهور آمریکا را در جواب به «نخستوزیر مکار[!]» ایران میستاید و مینویسد «با این نامه ژنرال آیزنهاور تمام امیدهای مصدق را مبدل به یأس کرده است». مقاله دیگر تایم با شعری از عمر خیام شروع میشود و تایم درباره عکسالعمل نامه آیزنهاور در تهران چنین مینویسد:«از اوایل هفته گذشته «محافل مطلع» تهران، طرفداران دولت، روشنفکران، تجار و دانشجویان و بالاخره کلیه کسانی که تا چندی قبل جنب و جوشی داشتند ناگاه از حرارت و جنب و جوش سابق افتادند. علت این رکود و سستی نه گرمای طاقت فرسای تهران، نه کسادی بازار و نه بحرانهای سیاسی داخلی بود؛ زیرا مردم تهران مدتها است که به این چیزها عادت کردهاند، ولی همیشه نور امیدی از دور آنها را تسکین میداد و به آینده امیدوار میساخت؛ هفته گذشته این نور امید یکباره خاموش شد و علت رکود و سستی و ناراحتی جز این چیز دیگری نبود. دو سال است که مردم ایران در انتظار کمک آمریکا نشستهاند، هر تغییری در داخله آمریکا روی میداد، هر کنفرانسی که تشکیل میشد آنها را به امکان تغییری در سیاست امریکا به نفع ایران امیدوار میساخت. کنفرانس اخیر وزرای خارجه سه دولت غربی در واشنگتن هم امیدواریهای تازه ای در ایران به وجود آورده بود و با اینکه دستور مذاکرات این کنفرانس هیچ ارتباطی با مسأله نفت ایران نداشت، روزنامههای طرفدار دولت در تهران میکوشیدند حس امیدواری مردم را نسبت به جریان این کنفرانس برانگیزند و تلقین کنند که مثلاً در این کنفرانس تصمیماتی برای شکستن محاصره اقتصادی انگلیس به دور ایران اتخاذ خواهد شد. پیشنهادات جدیدی برای حل مسأله نفت تنظیم و به تهران ارسال خواهد گردید و بالاخره آمریکا با کمکهای مالی و اقتصادی به ایران موافقت خواهد کرد. در یک چنین محیط خوشبینی و امیدواری، نامه ژنرال آیزنهاور به دکتر مصدق مانند آب سردی بود که بر دیگ جوش احساسات و امیدواریهای ایرانیان ریخته شد و در این جواب رئیسجمهور آمریکا با چنان صراحتى تقاضای « کمک مؤثر» دکتر مصدق را رد کرده بود که نخستوزیر پیر ایران هنگام دریافت آن با خشم و عصبانیت فوقالعاده فریاد زد «اگر چرچیل به نامه ما جواب مینوشت این طور زننده و صریح تقاضای ما را رد نمیکرد!» دکتر مصدق میل داشت که لااقل این جواب «صریح و زننده» منتشر نشود و مکاتبات او با رئیس جمهور آمریکا محرمانه بماند، ولی متن نامه و جواب آن در واشنگتن انتشار یافت و دکتر مصدق در حالی که سخت از این جریان خشمگین بود شنید که در مجلس ایران هم مذاکرات تند و شدیدی علیه او صورت گرفته است. عکسالعمل مصدق در برابر این جریانات، تصمیمات ناگهانی و غیرمنتظرهای بود که بلافاصله پس از انتشار نامه ژنرال آیزنهاور در تهران بموقع اجرا گذاشته شده و بحران خطرناک تازهای را در ایران به وجود آورده است. دکتر مصدق مدتها امیدوار بود که با تهدید خطر کمونیستی، حمایت آمریکا را نسبت به حکومت خود جلب کند. ولی حکومت آیزنهاور با جواب صریح خود به آخرین تقاضای کمک مصدق، او را بر سر دو راهی تاریخ قرار داده است. محافل طرفدار دولت در تهران خشم و عصبانیت خود را از روش آمریکا پنهان نمیدارند و حتی بعضی از جراید طرفدار دولت صریحاً موضوع تعطیل اداره اصل چهارم و اخراج مستشاران آمریکایی را به میان کشیدهاند. ولی در واشنگتن اظهار امیدواری میشود که کار به این جاها نکشد و نامه صریح و روشن آیزنهاور «حال ایرانیها را کمی بجا بیاورد[!]» و آنها را بیش از پیش متوجه مخاطرات آینده ادامه وضع فعلی بکند. عکسالعمل دکتر مصدق در مقابل نامه ژنرال آیزنهاور بیش از همه کمونیستهای ایران را خوشحال کرده و برای تبلیغات آنها علیه «امپریالیستهای آمریکایی» غذای مناسبی تهیه نموده است. البته کمونیستها از دو سال پیش با شعارهای «آمریکایی به خانهات برگرد!» در و دیوار و فضا را پر کرده بودند؛ ولی اگر تا دیروز آمریکاییها هنگام شنیدن این جمله با لبخند تمسخرآمیزی به آن جواب میدادند منبعد خواهند گفت «نگران نباشید، فردا پس فردا خواهیم رفت!» روزنامه فرانسوی «کومبا» نیز در تفسیر جریانات سیاسی هفته گذشته در ایران مقاله جامعی منتشر کرده و طی آن چنین مینویسد:«با حوادث غیر مترقبهای که از اوائل هفته گذشته در ایران روی داد بحران سیاسی در این کشور مجدداً به مراحل وخیمی رسیده است؛ دکتر مصدق برای در هم شکستن قدرت مخالفین خود دست به مانورهای تازهای زده، ولی این دفعه موفقیت او نه فقط در اوضاع داخلی ایران، بلکه در سیاست خارجی این کشور هم تحولات فوقالعادهای به وجود خواهد آورد و این تحول، تعادل سیاسی فعلی را در خاورمیانه بر هم خواهد زد. مانورهای سیاسی اخیر دکتر مصدق در تمام دنیا یک نوع جواب به نامه ژنرال آیزنهاور تلقی شده است؛ آیزنهاور تقاضای کمک مالی و اقتصادی مؤثر از طرف دکتر مصدق را صریحاً رد کرده و در جواب خود به آن قسمت از نامه دکتر مصدق که اوضاع خطرناک فعلی ایران و خطر کمونیسم را برای آمریکا تشریح میکند نوشت که «دولت ایران در انتخاب خط مشی سیاسی خود مختار است»؛ ژنرال آیزنهاور با ذکر این جمله در نامه جوابیه خود به دکتر مصدق تلویحاً به نخستوزیر ایران گفت که ایران نمیتواند به طرف روسها برود و این تهدیدها یک نوع «بلوف سیاسی» بیش نیست؛ اکنون دکتر مصدق عملاً به این قسمت از نامه ژنرال آیزنهاور جواب میدهد و میخواهد به رئیسجمهور آمریکا بفهماند که ایران میتواند کمونیست بشود، میتواند به بلوک شوروی بپیوندد و تهدید او تنها یک «بلوف سیاسی» نبوده است. عکسالعمل شدید دکتر مصدق در مقابل نامه ژنرال آیزنهاور یک بار دیگر این حقیقت را تأیید میکند که «دکتر مصدق حاضر است ایران را به دست کمونیستها بسپارد و به عقب برنگردد». دکتر مصدق به هیچ قیمت و به هیچ عنوان از راهی که رفته باز نخواهد گشت، هر چند که در چند قدمی خود پرتگاه مخوف کمونیسم را به چشم میبیند. او میداند که در رژیم کمونیستی سرنوشتی بهتر از سر نوشت امثال دکتر بنش و مازاریک و بریا نخواهد داشت، ولی حاضر است دچار چنین سرنوشتی بشود و تسلیم انگلیسها نگردد. دکتر مصدق صریحاً این موضوع را به یک خبرنگار آمریکایی اظهار داشته و هنوز در این عقیده خود پا برجاست که اگر ایران تسلیم کمونیستها بشود، بهتر از آنست که تن به تجدید نفوذ انگلیسها بدهد.» روزنامه «آقشام» چاپ استانبول در مقالهای تحت عنوان «روسها به شکار ایران مشغولند» تحولات اخیر روابط ایران و شوروی را مورد بحث قرار داده و مینویسد:«هر قدر شکاف بین ایران و دول غرب وسعت مییابد سیاست شوروی قدم تازهای در ایران به جلو میگذارد. جواب اخیر ژنرال آیزنهاور به نامه دکتر مصدق بهترین و مؤثرترین حربه تبلیغاتی و سیاسی را به دست روسها داده است تا نفوذ سیاسی خود را در ایران بیش از پیش توسعه دهند و تعادل سیاسی خاورمیانه را به نفع خود برهم بزنند. نامه آیزنهاور به دکتر مصدق ممکن است در آینده به عنوان یک خبط سیاسی بزرگ آمریکا در تاریخ ثبت شود، زیرا این نامه به جای اینکه دولت ایران را به عقبنشینی و تحکیم روابط خود با دول غرب تشویق کند، تأثیر کاملاً معکوس بخشید و همکاری دکتر مصدق را با سیاست شوروی علنی نموده است. با وضع حاضر، ایران چهار اسبه به طرف کمونیسم میرود. شاید بزودی وضعی پیش آید که به قول دکتر مصدق «اقدامات فردای امریکا برای جبران غفلت امروز خیلی دیر باشد.» منبع: مجله خواندنیها؛ ۳۰ تیر ۱۳۳۲ برای دیدن مطالب بیشتر در اینباره به نشانیهای زیر مراجعه کنید: https://psri.ir/?id=px8xu81z https://psri.ir/?id=gil92kd4 https://psri.ir/?id=9qlf5t6i
: متن پیش رو سخنرانی شهید رجایی، نخستوزیر وقت، در تاریخ 14 اسفند 1359 میباشد، که به نقل از روزنامه اطلاعات تقدیم حضورتان میگردد. *** - در دوران مبارزه ملی اولاً شعارها تنها به ملی شدن صنعت نفت محدود میشد و ثانیاً مردم فکر میکردند تنها دشمن ما انگلیس است و این بینش تا حدود زیادی از نقص در تشخیص دشمن و خواستههای مردم برخوردار بود - مردم ما وقتی در زمان مصدق کم کم رهبران سیاسی...
در نهضت ملی شدن صنعت نفت شاید برای اولینبار در تاریخ ایران است که دخالت خارجی یعنی نیرو و عامل خارجی و سرویسهای بیگانه پی میبرند که یکی از راههای از بین بردن نهضت ملی نفت، انداختن اختلاف بین رهبران است، و موّرخان تاریخ معاصر بر این باورند که لوی هندرسون سفیرکبیر آمریکا در ایران، در این زمینه نقشی پررنگ داشته است؛ از جمله این موّرخان دکتر یرواند آبراهامیان است که مؤکداً معتقد است عامل...