مقاله ای از مجله درسهایی از مکتب اسلام در باره انجمنهای ایالتی‏ و ولایتی


1990 بازدید

عنوان مقاله : کار تصویبنامه انجمنهای ایالتی‏ و ولایتی بکجا کشید؟... سخنی با ناشرین اکاذیب!

لابد تاکنون متن تلگراف آقای نخست وزیر درباره تصویبنامه انجمنهای ایالتی‏ و ولایتی به مراجع بزرگ‏ قم و پاسخی را که آقایان مراجع به ایشان داده‏اند مطالعه فرموده‏اید.
 خلاصه مضمون تلگراف آقای نخست وزیر این بود که«درباره شرطیت اسلام در انتخاب‏ شوندگان و انتخاب‏کنندگان نظر دولت با نظر علماء اعلام موافق است! و در مورد قسم خوردن به کتاب‏ آسمانی منظور از کتاب آسمانی قرآن مجید بوده و ابهام تصویبنامه از این نظر برطرف خواهد شد، و در موضوع شرط ذکوریت و عدم شرکت بانوان در انتخابات مزبور؛ این قسمت فعلا در تصویب‏نامه مسکوت گذارده شده و هنگامیکه مجلسین افتتاح شد نظر آقایان مراجع به مجلسین داده‏ خواهد شد و از مجلسین کسب تکلیف میشود».
 آقایان مراجع هم در پاسخ تلگراف مزبور تأکید کردند که:
 «تلگراف مزبور به هیچ وجه خواسته‏های مراجع و جمعیت مسلمانان را تأمین نمی‏کند زیرا:
 اولا-  مسکوت‏گذاردن شرط«ذکوریت»کافی نیست و باید طبق قانون مصوب دوره‏ اول قانون‏گذاری،شرط مزبور صریحا در تصویبنامه گنجانیده شود.
 ثانیا- باید هرسه موضوع (اسلام- قرآن مجید- ذکوریت)در هیئت دولت مطرح و تصویب شود و جزء تصویبنامه مزبور گردد و تنها قول تلگرافی آقای نخست وزیر در برابر تصویب- نامه از نظر قانونی و حقوقی تأثیری ندارد و مجلسین هم حق ندارند برخلاف موازین شرعی و قانون‏ اساسی چیزی را تصویب کنند».
 این بود خلاصه تلگراف آقای نخست وزیر و پاسخ منطقی و صریح علمای دینی بایشان، باتوجه‏ به صراحت پاسخهای مزبور و چاپ و نشر متن آنها در تمام نقاط؛ ما لزومی نمی دیدیم که در این باره صحبت‏ کنیم. اما اخیرا برای آلوده‏کردن این مبارزه‏ مقدس زمزمه‏های خطرناکی از حلقوم‏های‏ ناپاکی بلند شده که ما را مجبور کرد برای بیداری عموم مسلمانان به درج مطلب زیر مبادرت ورزیم.
 ما معتقدیم که صلاح دولت و عموم مردم این کشور در این است که با قبول خواست‏های‏ علماء و مردم مسلمان هرچه زودتر باین بحث پایان داده شود و سروصداها خاموش گردد،  این هم بطور قطع کوچکترین عیبی ندارد که دولت برای خواسته‏های مردم که مطابق«موازین شرعی و قانون‏ اساسی»است احترام قائل شده و در تصویب‏نامه مزبور تجدیدنظر کرده و اصلاح نمایند.
 مردم مسلمان این کشور حق دارند از این موضوع نگران باشند زیرا آنرا تهدیدی‏ نسبت به مذهب رسمی خود اسلام و قرآن مجید و احکام مذهبی می دانند در هرحال مبارزه‏ای را که‏ شروع کرده‏اند کاملا منطقی و مسالمت‏آمیز است و با اینکه بر اثر آن موج عظیمی از احساسات‏ پاک مذهبی سرتاسر کشور را فراگرفته است کوچکترین تشنجی ایجاد نشده و این خود نشانه پاکی‏ احساسات آنهاست.
 ولی...ولی زمزمه خطرناکی که از طرف افراد شناخته‏ای علیه این جنبش مقدس‏ شروع شده این است که عده‏ای می کوشند سه موضوع فوق را با موضوعات دیگری مخلوط ساخته و از آب‏ گل‏آلود ماهی بگیرند.
 ما صریحا اعلام می کنیم در این مبارزه چیزی جز مسأله انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی و« قید اسلام- قرآن مجید- ذکوریت» مطرح نیست؛  موضوع بحث تمام روحانیین و مراجع‏ دینی همین است و درباره موضوعات دیگر فعلا سخنی درمیان نیست. اگر کسانی تصور می‏کنند با مخلوط ساختن این موضوع با موضوعات دیگر می توانند احساسات مردم مسلمان را خفه کنند سخت در اشتباهند.
 این دشمنان دین و مملکت کار وقاحت را بجائی رسانیده‏اند که به مزدوران و همکاران خود (مانند گردانندگان مجله خوشه)دستور داده‏اند بنویسند:فلان شخص در فلان تاریخ و فلان تاریخ‏ مبالغ هنگفتی از اروپا به ایران فرستاده تا بنام سهم امام به روحانیین ایران بدهند و به نفع«مالکین» اقداماتی کنند!!!
 نویسنده و گرداننده مجله‏ننگین خوشه اگر خیال می کند با این اخبارجعلی و سرتاپا مسخره خود می تواند به هوسهای جهنمی اربابان خود جامه عمل بپوشاند و احساسات پاک مذهبی‏ مردم این کشور را لکه‏دار کند بسیار در اشتباه است.
 آری نویسندگانی که بخاطر بی‏ارزشی شغل شریف معرفی زنان...را پیشه خود ساخته‏اند ممکن است چنین تصوری کنند ولی مردم بیدار و باایمان بر این صحنه‏سازیهای رسوا و ننگین می‏خندند.
 ما هیچ اطمینان نداریم که فرقه‏های ضاله برای تضعیف مسلمانان و کشتن عواطف دینی‏ آن‏ها که سنگر استقلال این مملکت است این نویسندگان را اجیر خود نساخته باشند که در این‏ موقع حساس دست به نشر این گونه اکاذیب بزنند .


مجله درسهایی از مکتب اسلام - آذر 1341، سال چهارم - شماره 11