مقاله ای از مجله درسهایی از مکتب اسلام در باره انجمنهای ایالتی و ولایتی
عنوان مقاله : کار تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی بکجا کشید؟... سخنی با ناشرین اکاذیب!
لابد تاکنون متن تلگراف آقای نخست وزیر درباره تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی به مراجع بزرگ قم و پاسخی را که آقایان مراجع به ایشان دادهاند مطالعه فرمودهاید.
خلاصه مضمون تلگراف آقای نخست وزیر این بود که«درباره شرطیت اسلام در انتخاب شوندگان و انتخابکنندگان نظر دولت با نظر علماء اعلام موافق است! و در مورد قسم خوردن به کتاب آسمانی منظور از کتاب آسمانی قرآن مجید بوده و ابهام تصویبنامه از این نظر برطرف خواهد شد، و در موضوع شرط ذکوریت و عدم شرکت بانوان در انتخابات مزبور؛ این قسمت فعلا در تصویبنامه مسکوت گذارده شده و هنگامیکه مجلسین افتتاح شد نظر آقایان مراجع به مجلسین داده خواهد شد و از مجلسین کسب تکلیف میشود».
آقایان مراجع هم در پاسخ تلگراف مزبور تأکید کردند که:
«تلگراف مزبور به هیچ وجه خواستههای مراجع و جمعیت مسلمانان را تأمین نمیکند زیرا:
اولا- مسکوتگذاردن شرط«ذکوریت»کافی نیست و باید طبق قانون مصوب دوره اول قانونگذاری،شرط مزبور صریحا در تصویبنامه گنجانیده شود.
ثانیا- باید هرسه موضوع (اسلام- قرآن مجید- ذکوریت)در هیئت دولت مطرح و تصویب شود و جزء تصویبنامه مزبور گردد و تنها قول تلگرافی آقای نخست وزیر در برابر تصویب- نامه از نظر قانونی و حقوقی تأثیری ندارد و مجلسین هم حق ندارند برخلاف موازین شرعی و قانون اساسی چیزی را تصویب کنند».
این بود خلاصه تلگراف آقای نخست وزیر و پاسخ منطقی و صریح علمای دینی بایشان، باتوجه به صراحت پاسخهای مزبور و چاپ و نشر متن آنها در تمام نقاط؛ ما لزومی نمی دیدیم که در این باره صحبت کنیم. اما اخیرا برای آلودهکردن این مبارزه مقدس زمزمههای خطرناکی از حلقومهای ناپاکی بلند شده که ما را مجبور کرد برای بیداری عموم مسلمانان به درج مطلب زیر مبادرت ورزیم.
ما معتقدیم که صلاح دولت و عموم مردم این کشور در این است که با قبول خواستهای علماء و مردم مسلمان هرچه زودتر باین بحث پایان داده شود و سروصداها خاموش گردد، این هم بطور قطع کوچکترین عیبی ندارد که دولت برای خواستههای مردم که مطابق«موازین شرعی و قانون اساسی»است احترام قائل شده و در تصویبنامه مزبور تجدیدنظر کرده و اصلاح نمایند.
مردم مسلمان این کشور حق دارند از این موضوع نگران باشند زیرا آنرا تهدیدی نسبت به مذهب رسمی خود اسلام و قرآن مجید و احکام مذهبی می دانند در هرحال مبارزهای را که شروع کردهاند کاملا منطقی و مسالمتآمیز است و با اینکه بر اثر آن موج عظیمی از احساسات پاک مذهبی سرتاسر کشور را فراگرفته است کوچکترین تشنجی ایجاد نشده و این خود نشانه پاکی احساسات آنهاست.
ولی...ولی زمزمه خطرناکی که از طرف افراد شناختهای علیه این جنبش مقدس شروع شده این است که عدهای می کوشند سه موضوع فوق را با موضوعات دیگری مخلوط ساخته و از آب گلآلود ماهی بگیرند.
ما صریحا اعلام می کنیم در این مبارزه چیزی جز مسأله انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی و« قید اسلام- قرآن مجید- ذکوریت» مطرح نیست؛ موضوع بحث تمام روحانیین و مراجع دینی همین است و درباره موضوعات دیگر فعلا سخنی درمیان نیست. اگر کسانی تصور میکنند با مخلوط ساختن این موضوع با موضوعات دیگر می توانند احساسات مردم مسلمان را خفه کنند سخت در اشتباهند.
این دشمنان دین و مملکت کار وقاحت را بجائی رسانیدهاند که به مزدوران و همکاران خود (مانند گردانندگان مجله خوشه)دستور دادهاند بنویسند:فلان شخص در فلان تاریخ و فلان تاریخ مبالغ هنگفتی از اروپا به ایران فرستاده تا بنام سهم امام به روحانیین ایران بدهند و به نفع«مالکین» اقداماتی کنند!!!
نویسنده و گرداننده مجلهننگین خوشه اگر خیال می کند با این اخبارجعلی و سرتاپا مسخره خود می تواند به هوسهای جهنمی اربابان خود جامه عمل بپوشاند و احساسات پاک مذهبی مردم این کشور را لکهدار کند بسیار در اشتباه است.
آری نویسندگانی که بخاطر بیارزشی شغل شریف معرفی زنان...را پیشه خود ساختهاند ممکن است چنین تصوری کنند ولی مردم بیدار و باایمان بر این صحنهسازیهای رسوا و ننگین میخندند.
ما هیچ اطمینان نداریم که فرقههای ضاله برای تضعیف مسلمانان و کشتن عواطف دینی آنها که سنگر استقلال این مملکت است این نویسندگان را اجیر خود نساخته باشند که در این موقع حساس دست به نشر این گونه اکاذیب بزنند .
مجله درسهایی از مکتب اسلام - آذر 1341، سال چهارم - شماره 11