سخن نخست
عملیات «مرصاد» تبلور هشت سال دفاع مقدس بود
عملیات مرصاد در حقیقت، فتح نهایی نیروهای جمهوری اسلامی ایران و آخرین ضربه مهلک به صورت توأم بر پیکره رژیم بعث عراق و مزدوران آنها یعنی منافقین کوردل بود و ثمره دلاوریها و پایمردیهای دشمنستیزان ایران اسلامی متشکل از پرسنل فداکار ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای مردمی، قطع بالفعل گستاخی و تجاوزات آشکار زمینی، هوایی و دریایی دشمن را در پی داشت.
این بار علیرغم توطئه و دشمنی استکبار و همه کفر جهانی، امدادهای غیبی و نصرت الهی همچون بسیاری از عملیاتهای گذشته شامل سربازان مخلص و خداجوی شده و اراده و مشیت الهی بر این امر تعلق میگیرد که در آخرین عملیات نظامی، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی پیروز و سربلند از بوته آزمایش به در آمده و دشمنان اسلام، مسلمین و میهن اسلامی ما متحمل شکستی فاحش و خوار و ذلیل شوند.
منافقان، این کوردلان خیانت پیشه که از مدتها سر در گریبان بیگانه گذاشته و خود را به دشمنان قسم خورده اسلام و ایران فروخته بودند و با اقداماتی از قبیل بمبگذاری، ترور، شایعه پراکنی، جاسوسی و اجرای عملیات نظامی در طور نوار مرزی و خطوط تماس، فجیعترین اعمال را برخلاف ادعای طرفداری از خلق بر علیه ملک و ملت مسلمان انجام داده بودند، این بار نیز پس از جمعآوری نیروهای خود و سازماندهی آنان در ۵۰ تیپ، هر تیپ ۲۵۰ نفر و تجهیز آنان به ادوات زرهی و سایر اقلام سبک و سنگین نظامی اهدایی رژیم بعثی عراق، در طرحی هماهنگ و برخوردار از پشتیبانی هوایی و توپخانه ارتش عراق در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۶۷ در مناطق عملیاتی سرپل ذهاب و مریوان وارد عمل شدند.
آنها که به اتکاء برآوردها و تحلیلهای غلط و در یک عملیات جنونآمیز و بدون در نظر گرفتن ملاحظات تاکتیکی و خارج از هرگونه اصول بدیهی نظامی، به صورت ستونی طولانی و صرفاً روی جاده و توأم با آسیبپذیری در جناحین و عقبه به سمت اسلامآباد و سپس کرمانشاه پیشروی کرده بودند به علت حادثه جادهای در حوالی گردنه چهار زبر متوقف شدند.
مدارک به دست آمده و اطلاعات مکتسبه از اسرای عملیات مرصاد مؤید آن است که منافقان قصد پیشروی در ۲ ستون را داشتند؛ ستون نخست در محور قصرشیرین، سرپل ذهاب، کرند، اسلام آباد، کرمانشاه و ستون دوم در محور مریوان، سنندج و سپس الحاق دو ستون در همدان و ادامه پیشروی به سمت تهران و البته انتظار پیوستن و همراهی مردم آبادیها و شهرهای مسیر، تا مقصد.
قابل توجه است که تعدادی از به ظاهر توابین گروهک منافقین قبلاً مشمول عنایت و رأفت اسلام قرار گرفته و برای انجام خدمت وظیفه به نیروی زمینی ارتش اختصاص داده شدند و متأسفانه اغلب آنان از این فرصت سوء استفاده کرده و در هدایت منافقان و سقوط تعدادی از پایگاهها و خطوط پدافندی نقش اساسی را ایفا کردند.
آنها همچنین برای حصول به مقاصد پلیدشان قبلاً عوامل وابسته به خود را از طریق مناطق کوهستانی واقع در نوار مرزی عراق در غرب و شمالغربی کشور به داخل نفوذ داده و از طرف دیگر روی پیوستن و پشتیبانی مردم منطقه حساب کرده بودند و همچنین با توجه به بهم خوردن تعادل یگانهای در خطوط پدافندی در اکثر مناطق و داشتن تعداد قابل توجهی از عوامل نفوذی خود، در داخل یگانها پیشبینی برخورد به مقاومت عمدهای را نمیکردند.
درگیری نیروهای مسلح ایران با نیروهای عراق، آنها را از حرکت منافقان به داخل خاک ایران غافل کرده بود به طوری که آنها حدود ۱۳۰ کیلومتر به داخل خاک ایران پیشروی کرده بودند، سرانجام عملیات نفوذی منافقین به داخل خاک ایران و رسیدن آنها به نزدیکی شهر کرمانشاه، گردنه چهارزبر مورد تأیید مسئولان جمهوری اسلامی قرار گرفت و این حرکت آنها به صورت اطلاعیه به طور مستمر در رادیو و تلویزیون به اطلاع مسئولان و ملت، به خصوص مردم منطقه استان کرمانشاه گزارش شد.
در این زمان نیروی زمینی با جمعآوری و سازماندهی عناصر کوچکی از یگانها و تعداد قلیلی از تجهیزات نیمهسنگین و سنگین از قبیل چند دستگاه تانک، تفنگ ۱۰۶ از طریق محور قلاجه، گوآور، اسلامآباد یورش برده، منافقین را قلع و قمع و تعداد ۱۰۰ نفر از آنان را به اسارت در آورده و در ساعت ۱۴ روز ۴ مرداد ۱۳۶۷ وارد شهر اسلامآباد شدند.
همزمان اقداماتی از سوی قرارگاه خاتم (ص) به عمل آمده و نیروهای مردمی با برخورداری از آتش پشتیبانی نیروی هوایی و بالگردهای هوانیروز از طریق کرمانشاه و یگانها نیز از محور پل دختر، اسلامآباد به منافقان حمله کرده به طوری که تمام ادوات زرهی و توپخانه آنان روی جاده منهدم شد و بیش از ۵ هزار نفر کشته یک هزار اسیر و تعدادی از مسئولان رده بالای آنها نیز با بالگردهای عراقی به آن کشور فرار کرده یا به کوهستانهای اطراف متواری شدند تا در فرصت مناسب مجدداً به دامان رژیم بعث عراق پناه برند؛ بدین ترتیب عمده نیروهای خود را در تنگه مرصاد یعنی مسلخی که بین اسلام آباد و کرمانشاه برای آنان به وجود آمده بود، تنها گذاشتند.
کتاب حماسههای ماندگار هوانیروز در دفاع مقدس
نظرات