روایتی از مبارزات آیت‌الله کمره‌ای علیه استبداد رضاخانی


روایتی از مبارزات آیت‌الله کمره‌ای علیه استبداد رضاخانی

آیت‌الله میرزا خلیل کمره‌ای عالمی سرشناس و جامع‌الاطراف بود که در طول سال‌های متمادی فعالیت علمی خود در‌ایران، نقش قابل‌ ملاحظه‌ای در شکل‌دهـی به افکار مذهبی در سطح عـمومی ‌ایفا کرد. او از نخستین شاگردان شیخ عبدالکریم حائری بود و در سال 1300 در قم ساکن گردید.

آیت‌الله کمره‌ای در سال ۱۳۷۱ قمری (1331ش) در کراچی به سمت ریاست مؤتمر اسلامی انتخاب گردید، و بار دوم در سال ۱۳۷۹قمری (۱۳۳۹ش) در مؤتمر اردن شرکت کرد و در پایان مؤتمر با اشارۀ مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی همراه با مرحوم آیت‌الله طالقانی با شیخ شلتوت - مفتی اهل سنت - دیدار و گفتگو کرد و در سال ۱۳۸۰قمری (۱۳۴۰ ش) در مکه معظمه در مؤتمر عالم اسلامی شرکت و به ریاست مؤتمر برگزیده شد. در دوره نهضت روحانیت، از پیشگامان بود و در راه پیمایی تاسوعای ۱۳۵۷ش به اتفاق مرحوم آیت‌الله طالقانی شرکت کرد. آیت‌الله کمره‌ای مؤلف پیش از ۶۷ اثر علمی است که از آن جمله می‌توان از تفسیر سورۀ نور - هفتاد و دو تن - مسلم ‌بن عقیل - شرح نهج‌البلاغه، ملکه اسلام. نوید اسلام، مسجد‌الحرام. دوره نهج‌البلاغه در ۲۳ جلد و ... نام برد. سرانجام آیت‌الله حاج میرزا خلیل کمر‌ه‌ای در سال ۱۳۶۴ در سن ۸۸ سالگی پس از ۵ سال بیماری سخت بدرود حیات گفت.

اما مشهورترین اقدام وی، مربوط به ماجرای کشف حجاب است که به دستور رضاخان دستگیر و روانه زندان شد، بعد از یک‌ ماه به قید عدم خروج از تهران آزاد شد.

آنچه پیش رو دارید، خلاصه‌ای از صفحات 116 تا 119 کتاب «هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سید حسین بُدلا» است که ماجرای دستگیری و تبعید‌ آیت‌الله کمره‌ای را روایت می‌کند. به بهانه سالروز درگذشت میرزا خلیل کمره‌ای (19 مهرماه 1363)، مطالعه این بریده از مبارزات ایشان، خالی از لطف نیست.

 

رضاخان و کشف حجاب

یکی از اقدامات ضددینی رضاخان کشف حجاب بود. برای این که رضاخان وانمود کند که این اقدام آن‌قدرها هم مورد تنفر علما نیست، دست به حیله خاصی زد. وی برخی افراد را به لباس روحانیت در آورد و در برخی مجالس که در تأیید کشف حجاب در آن سخن می‌رفت، شرکت داد. در این میان، علمای اصیل و واقعی در این مراسم شرکت نکردند و از این حرکت رضاخان که موجب هتک حرمت نوامیس مسلمین می‌شد، اعلام برائت می‌کردند و یا خون دل می‌خوردند. [...]

 

نخستین واکنش علما به کشف حجاب

[...] در آن ایام زنان محجبه برای حفظ حجاب و عفاف‌شان، تلاش می‌کردند که کمتر در مجامع ظاهر شوند. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری در اعتراض به فشارهایی که نسبت به حجاب زنان در‌ایران رایج بود، تلگرافی برای رضاخان مخابره کرد و در خلال آن گفته بود که کارهایی که اکنون انجام می‌شود برخلاف مذهب جعفری است و از رضاخان خواست که جلوگیری کند.[1]

وقتی حاج شیخ، تلگراف مزبور را ارسال کرد، تلگراف‌خانه از انتشار آن جلوگیری نمود. باوجود این که رونوشت ‌این تلگراف برای روزنامه‌ها هم ارسال شده بود، اما از چاپ آن خودداری کردند؛ لذا به‌ناچار علمایی که برای تبلیغ به نقاط مختلف می‌رفتند، نسخه‌ای از تلگراف حاج شیخ را با خود می‌بردند تا به اطلاع مردم برسانند. در آن ‌ایام، شایع شده بود که حاج شیخ عبدالکریم، روحانی روشنفکری است و چندان با بی‌حجابی مخالفت ندارد.

 

زندانی‌شدن به دستور رضاخان

در ‌این حال، آقای کمره‌ای هم که قصد سفر به فرنق[2] را داشت، نسخه‌ای از ‌این تلگراف را با خود برداشت. وقتی از قم حرکت کرد، نخست در اراک در منزل فاضل دندان‌ساز که هم معمم بود و هم دندان‌سازی می‌کرد، توقف نمود. آقای فاضل، روحانی روشنفکر و خوش برخوردی بود و در‌ ایام اقامتش در قم، در شمار شاگردان آقای کمره‌ای محسوب می‌شد. [...]

وقتی آقای کمره‌ای وارد منزل فاضل دندان‌ساز شد، به ناگاه مأمورین حکومت رضاخانی، منزل را به محاصره خود درمی‌آورند و آقای کمره‌ای را دستگیر می‌کنند. هنگام بازرسی بدنی، تلگراف مرحوم حاج شیخ را از جیب ‌ایشان پیدا می‌کنند.‌ ایشان را از اراک به تهران منتقل و تبعید می‌کنند. ما تا مدت‌ها از حال ‌ایشان خبری نداشتیم، تا‌ اینکه آقای شیخ محمدحسن طالقانی عبادی از ماجرا مطلع می‌شود. [...]

آقای عبادی و فرزندشان که در قم شاغل به تحصیل بودند، ارتباط تامی با آقای کمره‌ای داشتند و حتی مسجد خودشان را بعد از آزادی به ‌ایشان واگذار کردند تا آقای کمره‌ای در آن، اقامه نماز کند.

بعد از‌ اینکه مرحوم کمره‌ای از زندان آزاد شد، با تعظیم و تکریم مورد استقبال قرار گرفت و در تهران سکنی گزید. البته بعدها زمزمه بود که ‌ایشان به قم مراجعت کنند و گهگاه مسافرت‌های کوتاهی هم به قم می‌نمودند، ولی هرگز برای اقامت دائم به قم بازنگشتند.

وقتی هم از دنیا رفتند، به دستور آقای گلپایگانی قبر مناسبی را در صحن مطهر حضرت معصومه و علی و بین دری که به جلوی مدرسه فیضیه باز می‌شود و در جدید، در نظر گرفتند و در بقعه‌ای که دارای دو ستون است، به خاک سپردند.

طی ارتباطاتی که حقیر در تهران و قم با آن مرحوم داشتم، تألیفات و نوشته‌هایشان را که بالغ بر صد کتاب کوچک و بزرگ می‌شد، به من دادند. آقازاده‌ ایشان، حاج میرزا ناصر کمره‌ای در مسجدی که پدرش نماز می‌خواند، فعالیت‌های زیادی کرد و اقامه نماز جماعت را ادامه دادند.

 

[1] متن تلگرام آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری که در تاریخ 11 تیرماه 1314 به رضاخان مخابره شد چنین است: حضور مبارک اعلیحضرت شاهنشاهی خلدالله ملکه. بعد از تقدیم ادعیه خالصانه، مشهود خاطر همایونی بوده که احقر همیشه تعالی و ترقی دولت علیه را منظور داشته و اهم مقاصد می‌دانستم. فعلاً هم به همین نظر عرضه می‌دارد: اوضاع حاضره که برخلاف قوانین شرع مقدس و مذهب جعفری (ع) است موجب نگرانی داعی و عموم مسلمین است. البته بر ذات ملوکانه که امروزه حامی و عهده‌دار نوامیس اسلامیه هستید حتم و لازم است که جلوگیری فرمایید و عموم اهالی ایران بلکه مسلمین دنیا را قرین تشکر فرموده، امید است دفع اضطراب این ضعیف و عموم ملت شیعه بشود. الاحقر عبدالکریم حائری.

جواب تلگرام آیت‌الله حائری هم یک روز بعد، یعنی در 12 تیرماه بدین شرح به قم مخابره شد: به آقای حاج شیخ عبدالکریم به قم مخابره شود. تلگراف حضرت مستطاب عالی به حضور مقدس اعلیحضرت همایون شاهنشاهی ارواحنافداه مشعر بر اینکه اوضاع حاضره خلاف قوانین شرع مطهر و مذهب جعفری است باوجود سوابق معلومه، فوق‌العاده باعث تعجب و تغیر خاطر مهر مظاهر گردید و کسانی که این قسم افتراها می‌زنند امر صادر فرمودند قانون تعقیب در آورید. اگر نظر حضرت مستطاب عالی به اراجیف و اکاذیب شایعه است، عجب است که بدون تحقیق ترتیب اثر داده، عنواناتی که به‌هیچ‌وجه شایسته مقام مقدس ملوکانه نیست فرموده‌اید و اگر راجع به لباس و کلاه است، باز از آراء طائبه که در وجود محترم سراغ داشتند مایه تعجب است که این قبیل امور موافقت و مخالفت به احکام شرع مقدس را عنوان می‌فرمایید. بنده در عالم ارادت کیش خالصانه معتقدم که شیوه مرضیه را که موجب حسن عقیده بندگان اعلیحضرت همایونی نسبت به وجود محترم بوده از دست نداده، در مطالبی که عوام و مردمان بی‌اطلاع یا مغرض به عرض عالی می‌رسانند تحقیق و تأمل کرده، قسمی نفرمائید که مساعی جمیله که ذات خسروانه برای ترقی و تعالی دولت و ملت که یگانه وسیله اعلای کلمه حقه است و جلوه نموده، سبب آزردگی و تغیر خاطر مقدس شاهان گردد. در خاتمه باز خاطر محترم را مستحضر می‌سازد به این نکته که کسانی که این عنوانات را تعقیب و اذهان عامه را مفتریات و جعلیات مشوب داشته و مشتبه می‌سازد دچار عقوبت خواهند شد. 14/4/12

متن دست‌نوشته این تلگرام که به‌دست‌آمده، از آن جهت که بر روی کاغذ مارک‌دار ریاست وزراء نوشته شده است، احتمال بسیار می‌رود که تلگرام توسط فروغی، نخست‌وزیر وقت، صادر شده باشد.

[2] مولف در صفحه 105 همین کتاب می‌گوید: «در بالای شهرستان خمین روستایی قرار دارد به نام فرنق که محل تولد حاج میرزا خلیل کمرهای است. [...] از آنجا که فرنق جای خوش آب و هوایی بود، من با حضرت امام مشورت کردم که به دلیل روابط نسبی که با آقای کمره‌ای دارم، اگر صلاح بدانید برای ایام تابستان به آنجا مسافرت کنم. ایشان گفتند: بسیار خوب است؛ چون اولا شما در آنجا محرم دارید و در منزل ایشان که وارد شوید، مشکلی نیست. به علاوه، اهالی فرنق، مردمان مهمان دوستی هستند و مطمئنا به شما در آنجا خوش میگذرد. حضرت امام در ضمن به من فرمودند: فرنق بروی خوب است؛ چون در روستاها اگر یک ژاندارم و امنیه بخواهد وارد ده شود، بلافاصله همه اهالی متوجه می شوند و فرصت دارند تا دست و پایشان را جمع کنند. اگر هم نیامد که چه بهتر!