منطق استاد تاریخ اسرائیلی برای قتل عام فلسطین


2282 بازدید

منطق استاد تاریخ اسرائیلی برای قتل عام فلسطین

شماره پنجاه و هشتم و پنجاه و نهم ماهنامه فرهنگی-اجتماعی شفافیت با رویکرد حمایت از قربانیان فرقه، شهریور ماه جاری با بررسی موضوعی تروریسم فرقه‌ای و جایگاه فرقه‌های مخرب در تروریسم بین‌المللی استکبار جهانی راهی بازار نشر می‌شود.

این شماره از نشریه شفافیت که به مناسبت سالروز جنایت فجیع هشتم شهریور سال 1360 و روز مبارزه با تروریسم، به وجهی کمتر بررسی شده از تروریسم می‌پردازد، درآمدی بر مفاهیم ترور و تروریسم، بررسی نسبت استعمار و تروریسم و جایگاه فرقه‌ها در این میان، بهائیت بر مدار ترور، شکوائیه علیه شیاطین، تورات مبنای ترور و خشونت، تروریسم ذات یهود، غزه در آتش و خون، فرآیند استحاله در گروه‌های تروریستی، عملکرد منافقین پس از انقلاب اسلامی، منافقین ترور و خشونت، عربستان کانون تروریسم تکفیری و... عناوین این شماره از نشریه شفافیت را به خود اختصاص می‌دهد.

 

*یهودی در قبال کشتن یک غیر یهودی محاکمه نمی‌شود!

در این شماره نشریه شفافیت درباره «مبانی ترور و خشونت یهود در تورات تحریف شده» می‌خوانیم: 

شواهد تاریخی گویای این هستند که جمع‌آوری تورات موجود در قرن یازدهم و دوازدهم میلادی پایان یافته و در این زمان تألیف شده باشد.(1) می‌توان گفت این کتاب تحریف‌ شده منشأ قریب به اتفاق بسیاری از خصایص و ویژگی‌های تنفربرانگیز و غیر‌انسانی یهودیان است.

از جمله آموزه‌های غیرانسانی که به وفور در تورات مشاهده می‌شود، ترویج خشونت، قتل، غارت، ترور و بی‌‌ارزش بودن جان و مال و ناموس غیریهودیان است. در تعالیم مذهبی این قوم تنها یهود به عنوان انسان معرفی شده و به گفته‌ آن‌ها «دیگر انسان‌ها، حیواناتی هستند به شکل انسان»(2) این نکته اساس رفتار‌های خودپرستانه، خیانت‌آمیز و خشن آن‌ها علیه دیگران است.

بنا بر آموزه‌های روشن و بی‌پرده تورات در مورد قتل و جنایت، قتل یکی از سه گناه کبیره یهود(در کنار بت‌پرستی و زنا) است که دادگاه‌های مذهبی و مقامات عرفی یهودی دستور دارند که قاتل یک یهودی را حتی سنگین‌تر از قوانین موجود و فراتر از اختیاراتشان تنبیه کنند. در مقابل، اگر شخصی یهودی مرتکب قتل یک غیریهودی شده باشد، هیچ دادگاهی حق محاکمه و مجازات این شخص را ندارد.(3)

*کشتار یهودیان صهیونیست بر چه منطقی است!

گردآورندگان تورات موجود، این کتاب آسمانی را چنان به فرهنگ جنایت، کشتار و بیرحمی مبدل کرده‌اند که گویا در آیین الهی و آسمانی حضرت موسی(ع) هیچ رحم و محبت و شفقتی وجود ندارد و از این پیامبر مظلوم خدا چنان چهره خشنی معرفی کرده‌اند که هرکس از یهودیان که در برابر بیگانگان(گوئیم) خشونت و جنایت بیشتری روا دارد، مأجورتر خواهد بود. در تورات آمده ‌است که بعد از یکی از جنگ‌ها که لشکریان بنی‌اسرائیل پس از قتل همه مردان و غارت تمام اموال و نابودی شهری بازمی‌گشتند، حضرت موسی در استقبال از لشکریان وقتی متوجه زنده‌ ماندن زنان شد، اینگونه دستور کشتن آنها را صادر کرد: «...و موسی به ایشان گفت: آیا همه زنان را زنده نگه داشتید؟... پس الآن هر ذکوری از اطفال را بکشید و هر زن بیوه را بکشید و...»(4)

در چنین مذهب نژادپرستی که این جملات از زبان پیامبر خدا نقل و تقدیس شود، به راحتی می‌توان رفتار پیروان آن را هم پیش‌بینی کرد. به راستی آیا این همه کشتار یهودیان صهیونیست بر پایه‌ این آموزه‌های شیطانی نیست؟

تأسف‌آور آنکه این رجال منفعت‌طلب، بسیاری از اعمال شنیع خود را در مورد دیگران به خداوند نسبت داده و به دروغ، خود را مطیع اوامر الهی معرفی می‌کنند. در بخش دیگری از تورات آمده ‌است: «و چون یهوه خدایت ایشان را به دست تو تسلیم نماید و تو ایشان را مغلوب سازی، آنگاه ایشان را بالکل هلاک کن و با ایشان عهد مبند و بر ایشان ترحم منما... و تمامی اقوام را که یهوه به دست تو تسلیم می‌کند هلاک ساخته و چشم تو بر آنها ترحم ننماید...».(5)

آیا علمای یهود از خود نمی‌پرسند که خداوند پیامبران را برای هدایت و ارشاد مردم می‌فرستد یا برای قتل‌عام آن‌ها؟ حتی اگر بتوان جنگ و کشتن را برای قوم معاند توجیه کرد اما خشونت در مورد کسانی که می‌خواهند با یک پیامبر یا حتی با پیروان آن پیمان بندند هیچ توجیهی ندارد. چنین دینی چگونه می‌خواهد مردم گمراه را جذب و هدایت کند؟ و اگر چنین هدفی ندارد، پس برای چه نازل شده‌است؟

همین تورات در مورد شهری که بعضی از جوانان آن‌ها می‌خواهند به سراغ غیرخدای بنی‌اسرائیل بروند، دستور می‌دهد: «البته ساکنان آن شهر را به دم شمشیر بکش و بهایمش را با دم شمشیر هلاک نما و شهر را و هرچه در آن است با تمامی غنیمتش برای یهوه خدایت بالکل بسوزان...».(6)  هیچ‌گاه در توضیح‌ها و تفسیرهای تورات  اشاره نشده که در این میان جرم حیوانات بی‌زبان چیست؟!

* داستان‌های آمیخته با دروغ و خشونت

البته واضح است که این گونه سخنان در باب کشتار وسیع و قلع و قمع مردمان، خالی از اغراق و افراط نیست اما از همین اغراق‌ها و بعضاً دروغ‌ها خوی خشونت‌طلبی و جنایتگری بنی‌اسرائیل نمایان می‌شود که با نگارش این کتاب تمام سعی خود را کرده‌اند تا روحیه جنایتگری را به نسل‌های آینده خود منتقل کنند.

در تورات در مورد جنگ‌ با ساکنان «سیحون» آمده‌است: « ...و تمامی شهرهای او را در ‌آن‌ وقت گرفته، مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را هم باقی نگذاشتیم... ».(7) آیا کشتن اطفال و زنان یک قوم افتخاری برای بنی‌اسرائیل دارد که این جنایات را به صراحت و با افتخار بیان می‌کند؟

امروز نیز از همین‌ داستان‌های آمیخته با دروغ و خشونت است که احکام عملی و قوانین اجتماعی یهودیان استخراج می‌‌شود. از همین روایات است که بسیاری از مفسران خاخامی گذشته، به این نتیجه‌ رسیده‌اند که در زمان جنگ، همه بیگانگانی که به جمعیت دشمن تعلق دارند می‌توانند یا حتی باید کشته شوند،(8) به‌ طوری‌که در برخی منابع به صراحت گفته‌اند: «باید بهترین بیگانگان را کشت».(9) آیا این نهایت قصاوت قلب استراتژیک یک قوم نیست؟ و آیا ترورِ بهترین نیروهای فکری و معرفتی ما نظیر شهدای هسته‌ای تحت این حکم شیطانی به اجرا درنیامده است؟

هر چند خوی ستیزه‌جویانه یهودیان همواره در طول تاریخ حیات ننگین این قوم، آنان را همراهی کرده‌ و خصوصاً‌ پس از تأسیس رژیم جنایتکار صهیونیستی نمایان‌تر شده‌است اما از سال 1973 بود که دیدگاه خشن کشتارجمعی به صورت رسمی به نظامیان مذهبی اسرائیل عملاً آموزش داده شد. این ترغیب‌های رسمی برای اولین بار در جزوه‌ای آمده که فرمانده‌ منطقه مرکزی ارتش اسرائیل منتشر کرده ‌است. خاخام بزرگ ارتش در این کتابچه می‌نویسد: «وقتی که در جریان یک جنگ یا به هنگام یک تعقیب مسلحانه یا یک هجوم، نیرو‌های ما در برابر غیرنظامیان قرار می‌گیرند که نمی‌توان مطمئن بود که به ما آسیب نخواهند رساند، این غیر‌نظامیان بنا بر هلاخا(10) می‌توانند و حتی باید کشته شوند... به هیچ روی نمی‌توان به یک عرب اعتماد کرد حتی اگر متمدن به نظر بیاید... در جنگ، زمانی که لشکریان ما به یک یورش نهایی دست می‌زنند، هلاخا به آن‌ها اجازه و فرمان می‌دهد که حتی از غیرنظامیان خوب کشتار کنند».(11)

*خوی وحشی‌گری استاد تاریخ اسرائیلی/تورات و شمشیر از آسمان برای ما فرود آمده‌اند!

پس از انتشار این جزوه بود که صراحت در بیان نقشه‌های ترور، مشخص کردن اشخاص موردنظر و حتی شکنجه‌های غیرانسانی دستگاه‌های تروریستی صهیونیستی در میان مسئولان و رسانه‌های اسرائیل رواج یافت. سران تروریسم صهیونیستی، کتاب‌های مفصلی درباره سازمان‌های تروریستی گوناگون وابسته به دولت اسرائیل تألیف، تدوین و منتشر کردند و در نهایت گستاخی و بی‌پروایی درباره عقاید، ایدئولوژی، جنایت‌ها و شکنجه‌های این سازمان‌ها بدون هیچ ترس یا احساس شرمی مباحث مبسوطی را مطرح کردند.(12)

مارتین وان گریواله استاد تاریخ در دانشگاه عبری اسرائیل در ابن رابطه گفته بود: «باید فلسطینیان را تا آنجا که لازم است کشت، کسی که نتواند برای حفظ کشورش دست به جنایت بزند شایسته کشور‌داری نیست... پس از قتل‌عام فلسطین باید دیوار بلندی را برای جداسازی مناطق فلسطین و اسرائیل احداث کرد، به طوری‌که ارتباط این دو بخش تماماً قطع شود... . اگر جنایتی در زمان مناسب صورت بگیرد قابل بخشش است و من می‌توانم در جامعه‌ای که برای پایان دادن به جنایت دست به جنایت می‌زند، زندگی کنم...».(13)

مناخیم بگین ششمین نخست‌وزیر رژیم غاصب و برنده جایزه صلح نوبل می‌گوید: «شمشیر مقدس که نماد قدرت و خشونت است موردپسند همه صهیونیست‌ها است، بزرگان یهود بارها تحسین و شیفتگی خود را نسبت به آن ابراز داشته‌اند. نیروی پیشرفت در تاریخ جهان، صلح نیست بلکه شمشیر است».(14)

ژابوتنسکی یکی از متفکران یهودی خطاب به دانشجویان یهودی‌ خود در وین می‌گوید: «شمشیر را نگاه دارید زیرا پیکار با شمشیر، ابداع آلمان‌ها نیست بلکه ملک اجداد نخستین ماست... تورات و شمشیر از آسمان برای ما فرود آمده‌اند».(15)

حتی مارتین لوتر آلمانی -که تعلق‌ خاطری نیز به یهودیت داشت- نمی‌تواند از این نکته مهم تاریخی بگذرد که «در روز عید پاک، یهودیان خون مسیحیان را می‌نوشند و اطبای ایشان، مریض‌های مسیحی را مسموم می‌سازند».(16)

آنچه بیان شد تنها نمونه‌ای از میان هزاران مورد بود. قصاوت قلب استراتژیک این اندیشه، دریایی خون‌آلود و بی‌کرانه است.

اکنون که یهود طبق پیش‌بینی و انذار آیات ابتدایی سوره‌ بنی‌اسرائیل(17)، سلطه و غارتگری دوم خود را سپری می‌کند شناخت روحیه‌ خشن و ستیزه‌جویانه این قوم می‌تواند درک بهتری از اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به ‌دست دهد،  نگارش چند مورد از جنایات و نظرات اندیشمندان یهود حق مطلب را ادا نکرده و پهنه مفهومی را به صورت کامل روشن نمی‌کند اما در محضر اهل تفکر و اندیشه شاید پرده‌ای از ابهامات این تفکر شیطانی برداشته شده باشد که گفته‌اند: «العاقل یکفیه الاشاره»

به گزارش فارس، نشریه تخصصی شفافیت به سردبیری سیدحسن موسوی از سوی مؤسسه مطالعاتی روشنگر منتشر می‌شود، علاقه‌مندان به حوزه فرق و جریانات انحرافی می‌توانند برای تهیه این نشریه با شماره 66409658-021 تماس حاصل کنند.

 

*پی‌نوشت‌ها:

1. شاهاک، اسرائیل، تاریخ یهود-مذهب یهود، بار سنگین سه هزاره، ترجمه دکتر مجید شریف، صص228-234 .

2. روهلنج و شارل لوران، تعریب یوسف حنا نصرا...، الکنز المرصود فی قواعد التلمود، ص191.

3. ابن میمون، موسی، میشنه توراه(قوانین مربوط به قاتلان)، بند11.

4.  عهد عتیق، سفر اعداد، باب31.

5. همان، باب 7.

6. همان، باب 13.

7. عهد عتیق، باب 2.

8. خاخام کوهن، شابتی، شولهان عاروخ، ص158.

9. خاخام زاهایی، تورویی، تفسیر شولهان عاروخ، در مقدمه بحث بیگانگان.

10. یکی از متون تفسیری بسیار معتبر تلمودی- شریعت یهودی.

11. خاخام سرهنگ آ.آویدان، خلوص اسلحه در پرتو هلاخا، فصل‌های تأمل و پژوهش.

12. صفاتاج، مجید، دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل، ج دوم، ذیل عنوان: ترور صهیونیسم.

13. روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 6671، تاریخ 16/4/81.

14. صفاتاج، مجید، همان.

15. همان.

16. تاریخ ادیان بزرگ، جان ناس، ص385.

17. که در آن خداوند دو سلطه قطعی برای یهود بیان‌ می‌فرمایند که هر بار با ظلم و جنایتی به دیگر مردمان همراه است و هر با به وسیله گروهی آنان را سر جای خود می‌نشاند. طبق نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، اکنون نوبت تسلط دوم بنی‌اسرائیل رسیده است.


فارس