شبی که مرحوم کاشف الغطاء پسرش را سعادتمند کرد


شبی که مرحوم کاشف الغطاء پسرش را سعادتمند کرد

گاهی اوقات مسافران این دنیای فانی چنان غرق در زیبایی های سراب گونه آن می شوند که گویا اینجا، جایگاه ابدی آنهاست و چنان در پی زینتهای آن می دوند که گویا آخرتی وجود ندارد،

در حالیکه خداوند متعال در قرآن کریم دنیا را ظاهری و آخرت را بهتر و ماندگارتر توصیف می کند: وَ ما أُوتیتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَمَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ زینَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی‌ (قصص60)

آنچه به شما داده شده ، متاع زندگی دنیا و زینت آن است و آنچه نزد خداست بهتر و جاودانه تر است.

حکایت؛

یکی  از سیره‌های آیت الله العظمی شیخ جعفر کاشف الغطاء (ره) این بود ه که دیگران و از جمله اعضاء خانواده را برای نماز شب بیدار می‌کرد. فرزند ایشان (شیخ حسن) می‌گوید: در یکى از شب‌ها که ایشان براى تهجّد و نماز شب برخاسته بود، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرد و فرمود: بلند شو تا به حرم مطهّر برویم و در آنجا نماز بخوانیم. فرزند جوان که بیدار شدن از خواب در آن ساعتِ شب برایش سخت بود، گفت: من فعلاً آماده نیستم، شما منتظر من نشوید؛ بعداً مشرّف مى‌شوم .

پدر فرمود: نه، من این جا ایستاده‌ام؛ آماده شو که با هم برویم. آقا زاده، به ناچار از جا برخاست و بعد از وضو گرفتن، با هم راه افتادند. هنگامی که کنار درب صحنِ مطهّر رسیدند، در آنجا مرد فقیرى را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است.

آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود: این شخص در این وقتِ شب براى چه این جا نشسته است؟

فرزند گفت: براى گدایی و تکّدى از مردم .

آقا شیخ جعفر فرمود: به نظر شما چقدر مردم به او پول می دهند؟

فرزند مبلغ ناچیزی را گفت (مثلا یک درهم)

مرحوم کاشف الغطاء فرمود: فرزندم! خوب فکر کن و ببین این آدم براى به دست آوردن مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا (که آن را هم شاید به ‌دست بیاورد)، در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و آمده در این گوشه نشسته و دست تذلّل به سوى مردم دراز کرده! آیا تو، به اندازه ای که این شخص به بندگان خدا اعتماد دارد، به وعده‌هاى خدا درباره شب‌خیزان و متهجّدان اعتماد ندارى!؟  که [در قرآن] فرموده است: فَلاَ تَعْلَمُ نفسٌ ما أخفى لهم من قرَّة أعیُنٍ؛ هیچ کس نمى داند چه پاداش‌هاى مهمّى که مایه روشنى چشم‌هاست براى آن‌ها نهفته شده است. (1)

گفته اند آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدرِ زنده دل خود چنان تکان خورد و تنبّه یافت که تا آخر عمر از شرف وسعادت بیدارى آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ‍ ترک نشد. (2)

دنیا پلیست بر گذر راه آخرت                        اهل تمیز خانه نگیرند بر پلی(3)

 (1) سوره سجده/ آیه 17

(2) شب مردان خدا

(3) سعدی