عالم مجاهد «عطاءاللَّه اشرفی اصفهانی»
در روز 23 مهر 1361 آیتالله عطاالله اشرفی اصفهانی، امام جمعه وقت کرمانشاه توسط یکی از عوامل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در محراب نماز مورد سوءقصد قرار گرفت و به شهادت رسید.
عطاالله اشرفی اصفهانی در سال 1281 هجری شمسی در شهرستان خمینیشهر استان اصفهان در خانوادهای روحانی متولد شد.
تحصیلات ابتدایی مقدماتی را در خمینیشهر گذراند و در 12 سالگی جهت ادامه تحصیل راهی اصفهان شد و طی حدود ده سال از کلاس درس چهرههایی چون آیتالله سیدمهدی درچهای، آیتالله سیدمحمد نجفآبادی، مرحوم فشارکی و مرحوم مدرس استفاده کرد.
اشرفی در توصیف شرایط تحصیلاتش در اصفهان میگوید: «در زمانی در حجرهای با سه نفر دیگر در مدرسه نوریه اصفهان زندگی میکردیم. بسیاری از روزها نه چای داشتیم نه نفت و نه قند. برای مطالعه در شب از نور چراغ نفتی توالتهای مدرسه استفاده میکردم. در روزهای جمعه به یکی از مساجد دور افتاده اصفهان میرفتم و از صبح تا عصر در آن مسجد درسهای یک هفته را دوره میکردم. در مدت دوازده ساعتی که آنجا مطالعه میکردم غذای من فقط مقداری دانه ذرت برشته بود.»
در سال 1302 شمسی در حالی که بیست سال داشت جهت ادامه تحصیل راهی حوزه علمیه قم شد. 23 سال اقامت در قم باعث شد از فضلا و مدرسین نامی و برجسته حوزه علمیه قم شود و در سن 40 سالگی اجازه اجتهاد خود را از آیتالله محمدتقی خوانساری دریافت کند.
اشرفی در سال 1335 شمسی بنا به دستور مرحوم آیتالله بروجردی مرجع بزرگ وقت به منظور تبلیغ و نشر معارف و احکام دین رهسپار کرمانشاه شد. با اوجگیری انقلاب به رهبری امام خمینی، اشرفی نیز مبارزات خود را در کرمانشاه آغاز کرد. نقطه عطف فعالیتهای وی مجلس بزرگداشت شهادت آیتالله حاج سید مصطفی خمینی بود، مراسمی که به دعوت و اطلاعیه وی در مسجد آیتالله بروجردی این شهر برگزار شد و طی آن سخنرانیهای پرهیجان و انقلابی ایراد شد. ساواک تلاش کرد سخنرانان مراسم را بازداشت کند اما با تدبیر برگزارکنندگان مراسم ناکام ماند و سخنرانان به طور مخفیانه از شهر خارج شدند.
اشرفی اصفهانی پس از پیروزی انقلاب به واسطه مبارزات انقلابی و اعتمادی که بنیانگذار جمهوری اسلامی به وی داشت، با حکم امام به نمایندگی رهبر انقلاب در استان باختران (کرمانشاه فعلی) و امامت جمعه این شهر منصوب شد. با آغاز جنگ و بسیج مردم و قوای مسلح برای حضور در جبهه و پشتیبانی جبهههای جنگ، آیتالله اشرفی نیز با مهم توصیف کردن مساله جنگ، در مدت 25 ماه در تمام خطبههای نماز جمعه و مصاحبهها و پیامهای خود به حضور مردم در جبههها تأکید میکرد.
وی با حضور چندباره و مداوم در جبههها به دیدار رزمندگان میرفت و برای آنان سخنرانی میکرد. او با وجود کهولت سن با وسایل نقلیه نظامی رهسپار مناطق جنگی شد و بارها در جبهههای ایلام، قصر شیرین و پادگان ابوذر، گیلان غرب، نوسود، بستان، آبادان، خرمشهر و سومار حضور یافت و با سخنرانیهایش رزمندگان را همراهی کرد.
اشرفی اصفهانی پس از شکست محاصره قصر شیرین به آن شهر سفر کرد و یک بار نیز پس از عزیمت به منطقه جنوب، زیر بمباران دشمن عازم شهر آزادشده بستان شد، از آنجا به آبادان رفت و هنگام آغاز عملیات فتحالمبین در دوم فروردین 1361، در قرارگاه حضور یافت.
او در دومین سفر خود به خوزستان پس از آزادی خرمشهر، عازم اهواز شد و مردم این شهر نماز شکر را به امامت ایشان به جای آوردند. بعدازظهر همان روز علیرغم مخالفت فرماندهان، وی به همراه امام جمعه اهواز عازم منطقه خرمشهر شد و در جمع مردمی که در مسجد جامع شهر جمع شده بودند به سخنرانی پرداخت. اشرفی اصفهانی همچنین در شب هشتم مهر 1361 چندی پیش از شهادت همزمان با آغاز عملیات مسلم بن عقیل به همراه تنی چند از مقامات کشوری و لشکری در منطقه غرب حضور یافت.
آیتالله اشرفی اصفهانی سرانجام در ساعت 12:15 ظهر 23 مهرماه 1361 پس از 80 سال زندگی پر فراز و نشیب که بخش عمدهای از آن به تحصیل و تدریس در حوزه و مبارزات انقلابی گذشت، در حالی که مهیای اقامه نماز بود توسط فردی بنام محمدحسین خداکرمی با نارنجک مورد حمله قرار گرفت و به شهادت رسید. بعدها نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با برعهده گرفتن این عملیات تروریستی، خداکرمی را به عنوان یکی از عوامل خود معرفی کرد.
در قسمتی از مصاحبه شهید محراب اشرفی اصفهانی در باب شهید و شهادت میخوانیم: «در اسلام مافوق مقام شهادت مقامی بالاتر نداریم.برای اینکه در قرآن خداوند عالم در چند جا خطاب به مردم و خطاب به پیغمبر اسلام(ص)میفرماید: گمان مبرید شهدای در راه خدا،آنهایی که جان خودشان را در راه خدا داده اند و هدفشان اسلام بوده، مردهاند،بلکه اینها زندهاند، چون جان خودشان را در راه خدا دادند و با خدا معامله کردند و اینها حیات محدود دنیوی را به حیات ابدی مبادله کردند. جان خود را داده اند و از خدا حیات ابدی گرفته اند. ما تسلیم قضا و قدر الهی هستیم ولیکن امیدوار هستیم ما چهارمین شهید محراب باشیم و خداوند از ما بپذیرد و در آن حال اخلاصی هم باشد.» |
خبرگزاری فارس
نظرات