شهید ابوعلی خجسته‌منش، عماد مغنیه شرق تهران است


2150 بازدید

شهید ابوعلی خجسته‌منش، عماد مغنیه شرق تهران است

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سی‌امین سالگرد بزرگداشت شهید ابوعلی خجسته‌منش، روز گذشته 8 اسفندماه، در حسینیه فاطمة‌الزهراء(س) برگزار شد. در ابتدای این مراسم آیاتی از قرآن قرائت شد و سپس حاج محمد خجسته‌منش فرزند فرزند شهید در سخنانی خود گفت: برخود وظیفه می‌دانم از طرف خانواده شهید از همه عزیزانی که تشریف آورده‌اند، تشکر کنم. امیدوارم که شهدا بر ما نظر کنند.

در ادامه مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین گواهی، نماینده ولی فقیه در سپاه محمد رسول‌الله(ص) تهران بزرگ گفت: در روزهای پایانی سال 92 مراسم یادبود و گرامیداشت شهید والامقام خجسته‌منش از تبار دیگر شهیدان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می‌شود. شهادت حادثه‌ای است که در زندگی تمام انسانها ممکن است اتفاق بیفتد و اگر 3 عنصر نباشد انسان به سمت شهادت نمی‌رود: اول دانستن جایگاه معنوی و دینی جایگاه مرگ و حیات است که خیلی از مردم تصور می‌کنند که شهدا خونشان هدر رفته است و ما که زنده هستیم سود برده‌ایم.

وی افزود: شهید خجسته‌منش می‌فرمود که که خدا من دوست ندارم که در بستر بمیرم. مگر من از بقیه شهدا چه کم دارم هر انسانی می‌داند که چه کاره است. می‌داند که اهل جهنم است یا بهشت. این شهید والامقام نسبت به جایگاه خود آگاه بود. پس اولین عنصر این است که هر تولدی مرگی در پی دارد.

حجت‌الاسلام گواهی گفت: دومین عنصری که انسان با آن انگیزه شهادت پیدا می‌کند، داشتن روح آزاد و آزادگی است. بسیاری از انسانها ارواح‌شان در گرو چیزهایی است. وقتی روح آزاد باشد می‌شود امیرالمومنین(ع) که فرمود مرگ برای من مانند علاقه یک فرزند به سینه مادرش است. شاید حتی یک عابد یا زاهد هم مرگ را خوب درک نکند. شهید بهشتی می‌فرماید هدف اسلامی تربیت انسان عاقل نیست، بلکه هدف اسلام تربیت انسان عاشق است. عقل می‌گوید اگر بروی دو پایت و سایر اعضایت را از دست می‌دهی و زن و فرزندت بی‌سرپرست می‌مانند.

وی ادامه داد: آن شهید در عملیات‌های مختلف شرکت کرد تا اینکه در سال 62 در عملیات خیبر به شهادت رسید. او تا آن موقع در 12 تا 13 عملیات شرکت کرده بود. او گفت هرکس در مسجدالنبی(ص) نارمک قصد ازدواج دارد می‌تواند از خودروی من استفاده کند.

او افزود: سومین عنصر برای شهادت داشتن دیدگاه ویژه نسبت به شهادت است. انسان باید با شهادت خود بگیرد تا اهل آن باشد. این شهید بزرگووار در وصیت‌نامه خود قید کرده بود که فرزندان من حق ندارید به من کفن بپوشانید، بلکه باید من را با لباس سپاه دفن کنید. اگر من رفتم 6 فرزند من باید با اسلحه در مقابل مسجد بایستند تا دشمن بداند اگر ابوعلی رفت 6 فرزند او هستند. ای فرزندان من به عنصر ولایت فقیه پایبند باشید و اگر دست از ولایت کشیدید من از شما نمی‌گذرم. اینجاست که حضرت رسول(ص) می‌فرماید هر چیزی در عالم بهترش وجود دارد، اما یک چیزی است که بهترش وجود ندارد و آن شهادت در راه خداست تا کسی این عنصر را پیدا نکند به این درجه نمی‌رسد.

حجت‌الاسلام موسوی کاشانی نیز طی سخنانی گفت: او شهید عماد مغنیه شرق تهران است. شهید عماد مغنیه سومین شهید خانواده خود بود. زمانی که او شهید شد مادرش برای او گریه کرد اما برای دو فرزند قبل خود گریه نکرد. از او سوال شد و او در جواب گفت چون بعد از عماد فرزند ذکوری نداریم که برای امام حسین(ع) فدا کنم. 

او در ادامه گفت: چرا مرگ برای ما سخت است، چون با آن انس نگرفته‌ایم. آنهایی که با مظاهر دنیایی انس گرفتند شهادت برایشان سخت است. امام صادق(ع) می‌فرماید انسان مومن از آهن محکم‌تر است. آهن اگر گداخته شود حالت می‌گیرد. انسان مومن را اگر 70 بار بکشند و زنده کنند او یک ذره تغییر حالت نمی‌دهد. چقدر از انقلابیون ضدانقلابی شدند. مختار قاتلین امام حسین(ع) را کشت، خدا رحمتش کند اما بعد از مرگ آن حضرت. اما شهیدان ما و جانبازان و آزادگان پای امام حسین(ع) ایستادند. اگر این ویژگی‌ها حاصل شد، می‌شود شهید همت و شهید خرازی که امروز هم سالروز شهادت شهید خرازی است. 

حجت‌الاسلام موسوی کاشانی در ادامه خلاصه‌ای از وصیت‌نامه شهید را قرائت کرد. فقراتی از آن بدین صورت بود: دوست دارم مانند امامانم شهید شوم... من را با لباس سپاه دفن کنید... هیچ کس حق گریه بر شهادت من ندارد... ماشینم مرا بدهید به سپاه، سهمی از یک شرکت دارم آن را هم بدهید به جهاد، فرزندانم با اسلحه خندان جلوی مسجد بایستند، از فرزندانم راضی نیستم اگر در خط ولایت فقیه نباشند. 

او گفت: امام می‌فرماید اگر 50 سال عبادت کردید، خدا قبول کند یک بار هم وصیت‌نامه یک شهید را بخواهید، یعنی امام 50 سال عبادت را با خواندن یک بار وصیت‌نامه یک شهید برابر می‌دانستند. آیت‌الله مدنی پشت سر رزمندگان راه می‌رفتند و می‌گفتند که می‌خواهم گرد این رزمندگان بر روی من بنشیند تا من هم جزو رزمندگان باشم. شهید خجسته‌منش حبیب انقلاب بود. شهدای ما سنی بین 15 تا 25 سال داشتند، اما این شهید بزرگوار در ابتدای انقلاب 40 سال داشت و به او می‌گفتند که آقای ابوعلی شما 6 فرزند دارید، او در جواب می‌گفت من باید بار خودم را بکشم و آنها هم بار خودشان را. 

در پایان این مراسم با حضور سردار کاظمینی فرمانده سپاه محمدرسول‌الله تهران بزرگ و تعدادی از همرزمان آن شهید از کتاب ابوعلی که شامل خاطرات 40 تن از همرزمان آن شهید است رونمایی شد. 


تسنیم