وقتی نشنتال جئوگرافی نمی‌تواند «عمدی نبودن» شلیک به ایرباس را ثابت کند!


1564 بازدید

وقتی نشنتال جئوگرافی نمی‌تواند «عمدی نبودن» شلیک به ایرباس را ثابت کند!

بهروز مدرسی: درباره جنایت آشکار و تعمدی آمریکا نسبت به شلیک هواپیمای مسافربری ایران در دوازدهم تیرماه سال ۱۳۶۷، برابر با سوم ژوئیه ۱۹۸۸ مطالب و تحلیل‌های بسیاری ارائه شده است. انتشار تصاویر اجساد مسافران پرواز ۶۵۵ از سوی تلویزیون ایران و انعکاس آن در رسانه‌های جهانی خشم و انزجار عمومی مردم را در پی داشت. پنتاگون برای کاستن از خشم و انزجار افکار عمومی دستور باز سازی و تولید فیلم مستندی رو به سازمان نشنال جئوگرافی سفارش داده و از آن‌ها خواست با ایجاد ترفندهای بصری، جنایت آشکار فرمانده و خدمه ناو«وینسنس» را «تشخیص اشتباه» عنوان کنند! در نهایت مستند فوق بعد از تهیه و ساخت از شبکه‌های معتبر دنیا بارها به روی آنتن رفت!

آنچه می‌خوانید روایت آمریکایی از کشتار ۲۹۰ انسان بی‌گناه است:

روز سوم ژوئن ۱۹۸۸ با حوادث خونینی قرار است رقم بخورد. ویل راجرز گزارشیاز حمله به نفتکش‌ها دریافت می‌کند.علی رغم تاکید فرمانده ارشد در بحرین مبنی بر عدم درگیری، او به استناد این گزارش‌ها، مجوز گشودن آتش به روی قایق‌ها رو به دست می‌آورد!

 وی سریع دستور حرکت به سمت تنگه هرمز و شمال خلیج فارس رو صادر می‌کند.

ویل راجرز علی رغم تاکید فرمانده ارشد خود، که دستور عدم درگیری و نزدیک شدن به نیروهای ایرانی رو صادر کرده بود، عاقبت بدون کسب اجازه از مافوق خود با هدف درگیری به راه می‌افتد!

 ویل راجرز با اعلام موقعیت هدف‌های شناور متخاصم به افسران تحت امر خود، عملآ موقعیت جنگی گرفته و شلیک آتش رو اغاز می‌کند.

 ساعت 9:43 دقیقه بامداد، صدای رگبار گلوله دل خلیج فارس رو می‌شکافد..! و بدین ترتیب پروژه روز خونین در خلیج فارس رقم می‌خورد.

 "مارک نیلسون "یکی از شاهدان عینی حاضر در ناو است که در باره شلیک می‌محابا سربازان می‌گوید. برای سربازان و پرسنل گروه آتش، این نخستین مانور واقعی برای آن‌ها محسوب می‌شد!

ساعاتی بعد ناوشکن وینسنس به ناو مونتگمری پیوسته و در کنار آن به حرکت در می‌آید!

در همین هنگام کاپیتان "محسن رضائیان"  خلبان ایرباس پرواز ۶۵۵ در فرودگاه بندرعباس با تأخیر مواجه شده است.ظاهرآ تعدادی از مسافران هواپیما با مشکل نقص روادید مواجه شده بودند. او به همراه کمک خلبان خود «کامران تیموری» و مهندس پروازش»محمد رضا امینی» منتظر اجازه پرواز هستند.

کاپیتان رضائیان بعد از اینکه متوجه شد مشکلات مسافران برطرف شده است، رآس ساعت 10:5 دقیقه بامداد از برج مراقبت پرواز اجازه استارت و خزش رو دریافت می‌کند.

دقایقی بعد هواپیمای ایرباس آ- ۳۰۰ هواپیمایی ملی ایران به شماره پرواز ۶۵۵ به نرمی به سمت ابتدای باند به حرکت در آمد.. همه چیز عادی و طبعی به نظر می‌رسید.

هواپیما رأس ساعت 10:17 دقیقه فرودگاه بندرعباس رو به مقصد دوبی ترک کرد.

طبق اعلام سازمان نشنال جئوگرافی هواپیمای ایرباس رآس ساعت 9:47 دقیقه بامداد به پرواز در آمده است.

لحظاتی بعد از تیک آف پرواز شماره ۶۵۵، در صفحه مانیتور ناو وینسنس لکه‌ای کوچک نورانی که نشاندهنده حضور جسمی پرنده در آسمان است، به نمایش در می‌آید.!

با به نمایش در آمدن حرکت جسمی پرنده در اسکوپ رادار، افسر کشیک نتوانست نوع و اندازه هواپیما رو تشخیص دهد.

"اندرسن "سوپروایزر کشیک رادار برای شناسایی هواپیمای ناشناس در گام نخست به سراغ سیستم تشخیص دوست از دشمن ناو(IFF) می‌رود.

اندرسن برای تشخیص دقیق دگمه انتشار امواج رو فشار می‌دهد.

 او سپس با حرکت دادن «ماوس» دایره تمرکز هدف را بر روی مختصات هواپیمای ناشناس قرار داده و آن را اصطلاحآ قفل می‌کند. و بدین ترتیپ موقعیت هواپیما را در صفحه مانیتورش مشخص می‌نماید.

با فعال کردن دگمه، امواج الکترونیکی در جهات مختلف ناو در اتمسفر فضا منتشر می‌شود.

این امواج بعد از برخورد با هر جسم پرنده‌ای در آسمان، آن را مجددآ به سنسورهای گیرنده ناو منتقل می‌کند. که پس از آنالیز مشخص می‌شود هدف دوست است یا دشمن!؟ به عبارتی سیستم اتوماتیک موجود در هواپیما)کروسپاندر) اطلاعات و کدهای خود رو منتشر می‌کند. به طور کلی همه هواپیماهای مسافربری کدهای شناخته شده‌ای دارند که ان‌ها رو با هواپیماهای نظامی متمایز می‌سازد. اما اینکه چرا اندرسن در روز سوم ژوئن تشخیص نداد، موضوعی است که مفصلآ باید در باره آن بحث کرد.

 چهار ردیف نمایش دهنده ارقام را مشاهده می‌کنید که اولین رقم دست چپ شماره هر کد اختصاصی است. کدهای شماره یک، دو و چهار مخصوص هواپیماهای نظامی است. تنها کد سه برای هواپیماهای غیر نظامی استفاده می‌شود. ایرباس ایرانی هم در کد سه تقسیم بندی قرار گرفته بود! امااندرسن سوپروایزر کشیک رادار بعد از اینکه موفق نشد هویت صحیح هواپیما رو از روی کدها به‌درستی تشخیص دهد که آیا هواپیما نظامی است یا مسافربری، برای برطرف کردن شک و شبهه‌اش در گام بعدی به سراغ لیست پروازهای مسافربری رفت که در آن ساعت از فرودگاه بندرعباس قرار بود پرواز کنند.!

گفتنی است تمام پروازهایی که قرار است از مرز کشور خارج شوند، قبلآ از سوی سازمان‌های مسئول از جمله وزارت امور خارجه مشخصات پرواز، نوع هواپیما و سایر اطلاعات مورد نیاز به کشور مقصد و حتی کشورهایی که در مسیر پرواز قرار دارند و از فراز آسمان آن‌ها عبور می‌کنند، مجوزکلیرنس دریافت می‌کنند.

اندرسن با چک کردن آن لیست، هیچ مشخصاتی دال بر تیک آف هواپیمای غیر نظامی دران ساعت از فرودگاه بندرعباس نشد!

بعد از اینکه اندرسن موفق نشد از طریق کدیابی دوست یا دشمن هویت هواپیمای ایرانی رو تشخیص دهد، مسئول رادار به روی فرکانس «نظامی» رفته و با لحن تهدید آمیزی هواپیمای ناشناس رو چنین مخاطب قرار داد.هواپیمای ناشناخته ایرانی که در مسیر ۲۰۳ درجه با سرعت ۳۰۳ ناتیکال مایل در ارتفاع ۴۰۰۰ پایی پرواز می‌کنی. شما در حال اپروچ به منطقه جنگی ناو وینسنس آمریکایی در آبراه بین المللی هستید.

اما هیچ پاسخی از سوی هواپیمای ناشناخته! دریافت نکرد.

کاپیتان رضائیان فارغ از اتفاقاتی که در شرف وقوع بود، در حال انجام مقدمات بعد از پرواز بود.

ناو عظیم وینسنس با ان همه تجهیزات مدرنی که دارد، فاقد بهر گیری از امکانات رادیویی برای دریافت فرکانس‌های مراکز کنترل ترافیک هواپیماهای مسافربری است.!

این بار نوبت به یکی دیگر از افسران ارتباطات رادیویی ناو می‌رسد که با همان لحن به هواپیمای ناشناس ایرانی اخطار دهد.! اما همچنان هیچ پاسخی دریافت نمی‌شود.!

اندرسن حالا با نزدیک شدن هواپیمای ناشناخته ایرانی که در هر دقیقه هشت کیلومتر به ناو وینسنس نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود، به دنبال تشخیص و شناسایی آن است.

افسر مسئول این بار برای تشخیص هویت هواپیمای ناشناس به کتابچه کدهایش مراجعه می‌کند. او با توجه به ارتفاع یازده هزار پا، این مختصات را به هواپیمای"اف_ "۱۴ نسبت می‌دهد!

و سپس خوشنود از کشف خود، آن را با صدای بلند به سایر همکارانش در اتاق فرمان اطلاع می‌دهد که مکالمات پخش شده بر روی فرکانس‌های نظامی مربوط به "اف_ "۱۴است!!

با شنیده شدن نام شکاری قدرتمند اف - ۱۴ (تامکت)، در اتاق فرمان جنب و جوش خاصی پدیدار شده و همه چشم به مانیتورهای بزرگ می‌دوزند.! اندرسن دلیل کشف خود را صحبت‌های خلبان بر روی کدهای ردیف دو و سه اعلام می‌کند..!!

و بدین ترتیب برچسب"اف_ "۱۴به مختصات هواپیمای ناشناس اطلاق می‌شود! و از این لحظه به بعد حرکت رو به جلوی ایرباس پرواز ۶۵۵ بر روی مانیتور با نام "اف_ "۱۴ نامیده می‌شود!

این وضعیت در حالی اتفاق می‌افتد که چهل و هشت کیلومتر دورتر از محل استقرار ناو آمریکایی هواپیمای مسافربری ایرباس با ۲۹۰ نفر مسافر در کالیدور رسمی بین المللی در حال پرواز است.

با نزدیک‌تر شدن "اف_ "۱۴ستوان لوسی افسر هماهنگ کننده ارتباطات به دستور کاپیتان ویل راجرز با ستاد مرکزی بار دیگر ارتباط برقرار کرده و اجازه گشودن آتش را در صورت نزدیک‌تر شدن هواپیمای دشمن کسب می‌نماید.!

ستوان لوسی به راجرز اعلام می‌کند که شکاری به ۲۰ مایلی ناو رسیده است و هنوز مسیر خود را تغیر نداده است.! چه دستور می‌فرمایید.!؟

به دستور راجرز به پرسنل و خدمه ناو اعلام وضعیت اضطراری اعلام می‌شود. در این حالت همه حالت دفاعی به خود گرفته و در حالت اماده قرار می‌گیرند.

با اعلام وضعیت اضطراری و به صدا در آمدن آژیر خطر از بلندگوهای عرشه، ناو حالت تدافعی به خود گرفته و در اولین اقدام طبق دستور العمل‌های دفاعی به حالت چرخشی حرکت دایره وارش رو آغاز می‌کند!

اما در سوی دیگر کاپیتان رضائیان قبل از رسیدن به ارتفاع چهارده هزار پا ضمن ارتباط با مرکز کنترل ترافیک، از برج مراقبت بندرعباس خداحافظی می‌کند. مسئول برج از او می‌پرسد: تآئید کنید که بر روی فرکانس ۶۷۶۰ قرار دارید؟ کاپیتان با نیم نگاهی مجدد، پاسخ مثبت به برج می‌دهد.

 هواپیمای مسافربری ایرباس روی فرکانس ۶۷۶۰ قرار گرفته بود. این فرکانس نشاندهنده کد(آی اف اف) هواپیماهای غیر نظامی است. تا به راحتی در هر راداری قابل تشخیص باشد.

در مرکز اطلاعات ناو، راجرز با خیره شدن به فرکانس ۶۷۶۰ تشخیص دوست از دشمن(آی اف اف) بر روی کد شماره سه، تردید دارد که هواپیمای مربوطه ممکنه نظامی باشد.!

 وقتی هواپیمای ایرباس پرواز ۶۵۵ که با برچسب اف - ۱۴ شناسایی شده است، به ۳۷ کیلومتری ناو می‌رسد بار دیگر از سوی افسران رادار و ارتباطات مورد هشدارهای جدی قرار می‌گیرد.

در این هنگام یکی از افسران رادار در حالی که به صفحه مانتیور اشاره می‌کند، فریاد زنان اعلام می‌کند که هواپیما در حال کاهش ارتفاع است، یعنی قصد حمله به ناو را دارد

 سرعت، ارتفاع و رنج پرواز همه حاکی از پروازی عادی برای هواپیمای مسافربری است. اما به دلایلی که بعدآ مشخص خواهد شد، به دروغ اعلام شد که هواپیما در حال کاهش ارتفاع به سمت ناو است!

آخرین هشدارها از سوی افسر رادار به هواپیمای ایرانی داده می‌شود. لحظات به کندی می‌گذرد. اما کاپیتان راجرز هنوز دستور حمله را صادر نکرده است.!

در این لحظه کاپیتان رضائیان آخرین تماس خود را با بندر عباس برقرار کرده و با آرزوی روزی خوب برای همه از مسئول برج خداحافظی می‌کند..

"ویل راجرز "بعدها در مقابل دوربین نشنال جئوگرافی با قیافه حق به جانب اعلام می‌کند که من آن روز علی رغم هشدار همکارانم که وخیم بودن اوضاع رو یاداوری می‌کردند، تا نزدیک شدن به ده مایلی ناو هیچ اقدامی انجام ندادم!

راجرز به این امید که در واپسین لحظات هواپیمای ایرانی به هشدارها پاسخ دهد. اما وقتی می‌شنود در حال کاهش ارتفاع است، تصمیم نهایی رو می‌گیرد و بلافاصله کلید گارد شلیک آتش رو فعال می‌کند.

با فعال شدن کلیدهای آتش، به طور اتوماتیک سیستم موشکی ناو، تغذیه شده و دو موشک کروز رو اماده شلیک نگه می‌دارد.

او از یکی از افسران می‌خواهد که دستور آتش رو صادر کند.!

فشردن دگمه شلیک مجاز که فقط افسران ارشد مجاز به فشردن آن هستند، آخرین مرحله آغاز تراژدی خونباری است که در آب‌های خلیج فارس رقم می‌خورد.

بلافاصله دو موشک به فاصله کمتر از چند ثانیه به سمت هدف تعین شده شلیک می‌شود.

در مانیتورهای مرکز اطلاعات ناو، مسیر حرکت دو موشک کروز به خوبی مشخص است.

موشک‌ها هر لحظه به هدف تعین شده نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود.

عاقبت در ساعت۹:۵۴:۴۳ دقیقه موشک‌ها به هواپیمای مسافربری اصابت می‌کند. و ۲۹۰ مسافر بی‌گناه رو به کام مرگ می‌کشاند.

بعد از تآئید اصابت هر دو موشک به هواپیمای ایرانی، خدمه ناو جنگی امریکا با تبریک به یک دیگر شادمانی خود رو بروز می‌دهند.

اما در حقیقت راجرز یک جت مسافربری رو با ۲۹۰ مسافر و گروه پروازی در کریدور شناخته شده و بین المللی سرنگون کرده بود! ساعاتی بعد تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تصاویر هولناک مسافران بی‌گناه رو که مظلومانه در گوشه کنار دریا پراکنده شده بودند، به نمایش گذاشت.

اجساد قربانیان در میان اشگ و آه مردم از آب گرفته شده و در مقابل دوربین‌های تلویزیونی به افکار عمومی جهان نمایش داده شد.

بعد از فشار افکار عمومی و مردم جهان و پرسش‌های فراوان در باره سرنگونی هواپیمای مسافربری که در مسیر قانونی و طبیعی در یکی از کالیدورهای هوایی پرواز می‌کرد.یک دادگاه نظامی ظاهرآ برای کشف واقعیت تشکیل شد.

 افسران رادار به همراه ویل راجرز مورد بازجویی و کالبد شکافی ماجرا پرداختند.!

بعد از ساعت‌ها کنکاش مشخص شد که مسئول کنترل فرکانس‌ها به طور دقیق لیست پروازهایی که از فرودگاه بندر عباس تیک آف می‌کردند رو به دقت بررسی نکرده است. چون در پائین همان لیست شماره پرواز و نوع هواپیما به همراه مقصدش مشخص شده بود!

مسئول مربوطه پذیرفت که در تطبیق ساعت‌های بین المللی با وقت محلی دچار اشتباه شده بود!

در این دادگاه همچنین مشخص شد که زنده یاد رضائیان هرگز اخطارهای هشدار دهنده مسئولان ناو رو نمی‌شنیده است. چون به طور کلی فرکانس هواپیماهای شخصی و مسافربری با نظامی‌ها تفاوت دارد. و مسئولان ناو بر روی فرکانس‌های نظامی آن‌ها را صدا می‌زدند.!!

با وجود مشخص شدن قصور ویل راجرز و همکاران او، بعد از مدتی به وی مدال شجاعت اهدا شد!


 در سال ۱۹۹۰ آقای چارلز بعد از تحقیق بر روی حادثه ایرباس متوجه شد که بر خلاف ادعای مسئولان امریکایی، ناو وینسنس در لحظه شلیک بیش از چهار کیلومتر در آبراه کشور ایران قرار داشت. و به عبارتی با شکستن حریم مجاز دریایی، قوانین رو زیر پا گذاشته بود.

در بررسی‌های بیشتر مشخص شد که هرگز هواپیمای ایرباس پرواز شماره ۶۵۵ در مسیر پرواز ارتفاع خود رو کاهش نداده بود.!

سرعت‌های اعلام شده از سوی افسران رادار مبنی بر نظامی بودن هواپیما واقعیت نداشته است!


 هنگام بازگشت ناو وینسس به سواحل سان دیه گو از کاپیتان راجرز و خدمه همراهش همانند قهرمانان جنگ استقبال شد!

چرا ادعای اشتباه راجرز غیرقابل باور است؟

سازمان نشنال جئوگرافی در این فیلم سعی بسیاری کرد از چهره خشن و قدرت طلب "ویل راجرز" کاسته و با افزودن صحنه‌هایی او را بی‌گناه جلو دهد. اما کمتر کسی است که با مطالعه اخبار و اطلاعاتی که از سوی خود کارمندان ناو منتشر شده، به خود سری این فرمانده آمریکایی پی نبرد.

نشنال جئوگرافیک سعی کرده به صورت مستند واقعه سقوط هواپیمایی ایرباس را بازخوانی کند البته نکته‌ای که در این مستند نباید فراموش کرد هدف سازندگان آن است.

نشننال جئوگرافی در این فیلم هر چند مشخص می‌کند که ایران هیچ برخورد نظامی با ناو وینسنس نداشته و تاکید می‌کند که خلبان ایرانی هشدارهای این ناو را نمی‌شنیده است با این حال سعی دارد علت بروز این جنایت را به بروز سلسله اشتباهاتی از سوی فرمانده و خدمه ناو وینسس تقلیل دهد.

اما بزک کردن چهره هولناک یک جنایت از سوی نشنال جئوگرافی باورپذیر نیست چرا که:

اول از همه نیروهای پدافندی و راداری با مشاهده تحرکات یک پرنده به راحتی می‌توانند نوع هدف و متخاصم بودن آن را تشخیص دهند.

 جنگنده‌ای که برای شکار یک ناو به پرواز درمی آید هیچ‌گاه از ارتفاع بالا برای پرواز استفاده نمی‌کند مخصوصاً اینکه اگر بخواهد با موشک هارپون موشک مورد استفاده در هواپیمای اف۱۴ به شکار ناو برود اصلاً نیازی به ارتفاع بالا ندارد. پس توجیه فرمانده و خدمه ناو و همچنین نشنال جئوگرافیک در خصوص اشتباه در تشخیص هدف کاملاًغیر منطقی و احمقانه است.
نکته دوم اینکه، برای رهگیری و سرنگونی یک هدف پروازی مولفه‌هایی وجود دارد. این مولفه‌ها عبارت‌اند از اینکه آیا آن هدف، تهدید است؟ آیا هدف مذکور برای کشور دشمن است؟ آیا هدف متخاصم است و قصد به آسیب رساندن به تجهیزات را دارد؟ آیا یک هدف مرتکب خطا در ورود به مرزها شده و بسیاری از مولفه‌های دیگر که شلیک به یک هدف ناشناس را دشوار و غیر ممکن می‌کند.

با این حال بر پایه اطلاعات ارائه شده در این مستند، اشتباهات راجرز در این بوده که اولاً در آب‌های سرزمین ایران قرار داشته دوم آنکه در یک کریدور پرواز بین الملی به طور عجیبی نتوانسته تشخیص بدهد که هدف غیر نظامی است. با توجه به این نکته که کردیور بین المللی محل عبور و مرور هواپیماهای مسافربری و باری می‌باشند.

 با توجه به مولفه‌های مورد نظر و همچنین عدم هشداری که مشخص شود خلیان هواپیما این هشدار را دریافت کرده و همچنین عدم اسکورت هدف، ثابت می‌شود این فرمانده آمریکایی قصدی جزء رقم زدن یک جنایت را نداشته است.

علاوه بر این سیستم‌های ضد حمله ناوهای آمریکایی به راحتی می‌توانند نوع و میزان خطر را تشخیص بدهند. در قدیمی‌ترین سیستم به کار گرفته شده در ناوهای آمریکیای یعنی سامانه کنترل آتش هاک وقتی هدف تهدید موثری برای ناو نباشد سریع یک هدف پرخطر دیگر را برای انهدام انتخاب می‌کند و آن هدف را تا زمان عدم خطر از ذنج شلیک خارج می‌کند، اما شلیک دو موشک ضد هوایی استاندارد مارک ۶۰ برای انهدام یک هدف غیر مؤثر هدفی جزء کشتار ندارد.

از سوی دیگر خدمه ناو می‌توانستند با شلیک توپ‌های ضد هوایی برد بلند یا همان خط آتش محافظت از حریم ناو، هواپیمای مسافربری ایران را متوجه حضور در حریمشان کنند تا خلبان با آگاهی از خطر درگیری نظامی به بندر عباس مراجعت می‌کرد، اما فرمانده این ناو که قصد سرنگونی یک هواپیمای غیرنظامی را داشت این اقدام را انجام نداد.

با حداقلی آشنایی درباره اصول پدافند مشخص می‌شود که این مستند قصد توجیه جنایت آمریکایی‌ها را دارد و این واقعه جزء یک کشتار عمدی نبوده است.

اما نکته‌ای که مستند نشنال جئوگرافیک هم نتوانسته آن را توجیه کند، اهدا مدال شجاعت به فرمانده ناو وینسنس آن هم پس از آنکه مشخص شد وی یک هواپیمایی مسافربری را مورد هدف قرار داده است.

حتی اگر روایت آمریکایی‌ها درباره علت انهدام هواپیمایی شماره ۶۵۵ را بپذیریم و این اقدام را «غیرعمدی» بدانیم آیا فرماندهی که با سلسله اشتباهات فنی و نظامی و تشخیص اشتباه جان ۲۹۰ را گرفته است، شایسته تقدیر است؟


defapress.ir