وقتى پنجه هاى عقاب فلج مى شود


حسن مقدم فر
5260 بازدید

نیروهاى شرکت کننده در ماموریت از هر ۴ نیروى مسلح امریکا انتخاب شده بودند. ۸ فروند بالگردRH-53D مین روب از نیروى دریایى با خدمه از نیروى تفنگدار دریایى ۱۲ فروند هواپیما از نیروى هوایى ۳ فروند ۴-,130E ۳فروند MC-130E-3 ۳فروند AC-130 و دو فروندC-141 و کماندوهاى نیز از ارتش آمریکا انتخاب شده بودند. تعدادى از رابطین نیز قبل از شروع عملیات به تهران فرستاده شده بودند. ناوهاى هواپیمابر USS Nimitz (CVN68) و (USS cORAL sea (CV43)نیز در دریاى عمان حاضربودند و آمادگى پشتیبانى هوایى عملیات را باA-7E / F-14A-A-6Eهاى خود داشتند.

کلیات نقشه خیلى ساده بود. نیروهاى عمل کننده شب قبل از حمله وارد ایران مى شدند. به نحوى خود را به تهران مى رساندند و تا شب حمله، مخفى مى شدند.

حمله را انجام مى دادند و سپس از ایران خارج مى شدند. ولى جزییات نقشه کمى پیچیده تر به نظر مى رسید. در شب اول عملیات ۳ فروند MC-130E وارد ایران مى شدند و در نقطه اى نزدیک شهر طبس فرود مى آمدند. این ۳ فروند حامل نیروهاى دلتا،فرماندهان عملیات ،مترجمین و رانندگان کامیون ها بودند. ۳ فروند MC-130E به دنبال هواپیماهاى قبلى روانه مى شدند و خود را براى سوخت رسانى به بالگردها در محل فرود آماده مى کردند. زمانى که بالگردها سوخت گیرى کردند نیروهاى دلتا را سوار کرده و عازم منطقه اى در نزدیکى تهران مى شدند تا در آن جا با رابطینى که ازقبل در ایران حضور داشتند دیدار کرده و در مکان امنى پنهان شوند. بالگردها نیز به مکان امنى در همان نزدیکى رفته و تا زمان فراخوانده شدن توسط نیروهاى ویژه در آن جا مخفى مى شدند.

در شب بعد مجدداMC-130E و EC-۱۳۰Eها به ایران پرواز مى کردند. منتها این بار حامل تعدادى کماندو و هدف آنها فرودگاه منظریه مى باشد. کماندوها به فرودگاه حمله و آن جا را تصرف مى کردند تا دو فروند C-141 پیش بینى شده براى تخلیه گروگان ها و نیروهاى دلتا بتوانند فرود بیایند. ۳ فروند AC-130E نیز به منظور پشتیبانى و پوشش کماندوهایى که به فرودگاه منظریه حمله مى کردند وارد عمل مى شدند. همزمان با حمله گروه دوم کماندوها به فرودگاه منظریه نیروهاى دلتا به محل سفارت حمله مى کردند. گروگان ها را نجات داده و با کامیون ها به سمت استادیوم امجدیه (شهید شیرودى) حرکت مى کردند. بالگردهاى RH-530 در این مکان منتظر آنها بودند. کماندوها و گروگان ها سوار بر بالگردها شده و به سمت فرودگاه منظریه حرکت مى کردند و با دو فروند C-141 از ایران خارج مى شدند و راهى پایگاهى در عربستان سعودى مى شدند. البته چون بالگردها را نمى توانستند از ایران خارج کنند قبل از ترک ایران آنها را منهدم مى کردند.

همان طور که مى بینید طرح عملیات به خوبى برنامه ریزى شده بود ولى تقدیر خداوند چیز دیگرى بود و به شکست افتضاح آمیز نیروهاى آمریکایى انجامید.

 

بالگردها

چرا بالگرد RH-53D براى این عملیات انتخاب شد؟

بالگرد RH-53D نمونه ویژه ضد مین RH-53 سیکورسکى مى باشد. نیروى دریایى آمریکا اولین فروند از ۳۰ فروند سفارشى خود را در سال ۱۹۷۳ تحویل گرفت تا آن را با نمونه هاى قدیمى RH-3A جایگزین کند. تصادفا تنها مشترى دیگر این بالگرد نیروى دریایى ایران با ۶ فروند سفارش بود. در ابتدا انتخاب نوع مشخصى از این بالگرد براى شرکت در عملیات مشکل بود ولى همه بر سر شرکت این بالگرد در عملیات توافق داشتند. این بالگرد به خاطر ظرفیت زیاد حمل نفرات و حمل بار مورد توجه بود. در حالت کاملا بارگیرى شده قادر به حمل ۳۰ نفر و در حدود ۴۲۰۰۰ پوند بار (در حدود ۱۵ تن) و رسیدن به سرعت ۱۶۰نات بود. نوع RH-53D به مخازن سوخت اضافى مجهز بود از این رو توانایى حمل مسافت بیشترى را نسبت به نمونه اصلى خود یعنى CH-53 داشت.

یک سال قبل از این جریان یک فروند RH-53D اسکادران HM-12 نیروى دریایى آمریکا پرواز بدون وقفه اى را از پایگاهى در ویرجینیا به پایگاهى در کالیفرنیا انجام داد. این پرواز حدودا ۱۸ ساعت و نیم طول کشید و بالگرد بیش از ۲۰۷۷ ناتیکال مایل را طى کرده بود. در طول مسیر بالگرد از یک فروند HC-130 دفاع ملى هوایى آمریکا سوخت گیرى مى کرد. این پرواز که قابلیت هاى RH-53D را در پرواز هاى طولانى مدت به خوبى نشان مى داد توسط ستوان رادنى دیویس انجام شده بود. در اکتبر ۱۹۷۹ اسکادران HM-16 نیروى دریایى آمریکا در یک رزمایش مشترک نظامى با کانادا شرکت داشت. در این رزمایش هدف اصلى این اسکادران پاک سازى یک آبراه استراتژیک از مین ها بود. ۴ روز بعد از پایان رزمایش به این اسکادران دستور داده شد تا در اسرع وقت خود را به اقیانوس هند برسانند. طى ۳۴ ساعت تمام پرسنل و تجهیزات از ویرجینیا به ناو هواپیمابر نیمیتز منتقل شدند. جایى که RH-53Dهاى آنها با رنگ قهوه اى پوشانده شده بود تا هم در صحرا استتار شوند و هم این که شبیه به بالگردهاى نیروى هوایى ایران به نظر برسند. افراد اسکادران ۸ فروند بالگرد را براى عملیات آماده کردند و پس از ۱۹۳ روز حضور مستمر بر روى دریا به خانه بازگشتند.

 

شروع عملیات

در بعد از ظهر ۲۷ آوریل ۱۹۸۰ ۶ فروند C-130 از پایگاهى در عمان برخاسته و راهى منطقه اى در نزدیکى طبس شدند که با کد Desert1 شناخته مى شد. همزمان ۸ل بالگرد هم از روى ناو نیمیتز برخاسته و عازم همان مکان شدند.

 

اولین مشکلات

یک ماه قبل از شروع عملیات یک متخصص نیروى هوایى آمریکا منطقه اى را براى فرود هواپیماها آماده کرده و اطراف آن را به چراغ هاى راهنماى فرود مجهز کرده بود. همچنین یک هواپیماى جاسوسى CIA در پروازى در آن منطقه امواج رادارى را در ارتفاع ۳۰۰۰ پایى ردیابى کرده بود. با این وجود به خلبانان بالگردها دستور داده شده بود که زیر ارتفاع ۲۰۰ پایى پرواز کنند تا از شناخته شدن توسط رادار جلوگیرى کنند. این محدودیت ارتفاع باعث شد تا بالگردها دچار توفان شن بشوند. این توفان باعث شد تا دو بالگرد دچار نقص فنى شده و از ادامه عملیات بازبمانند. یکى از بالگردهاى سالم بازگشت تا خدمه دو بالگرد معیوب را سوار کند که با این کار عملا ۲۰ دقیقه از برنامه عقب افتاد. اکنون عملیات با ۶ فروند بالگرد که حداقل مورد نیاز براى اجراى عملیات بود بایست ادامه مى یافت. اولین گروه ۳ فروندى از بالگرد ها ۱ ساعت دیرتر از برنامه به Desert1 رسیدند درحالى که گروه دوم نیز با ۱۵ دقیقه تاخیر به محل فرود رسیدند. بعد از استقرار بالگردها معلوم شد که یکى از آنها سیستم هیدرولیک خود را از دست داده و از آن جایى که ادامه ماموریت با ۵ فروند امکان پذیر نبود ماموریت لغو شد و بالگردها براى بازگشت به پایگاه مشغول سوخت گیرى از EC-130Eها شدند. مشکل دیگرى نیز وجود داشت. یک اتوبوس با ۴۰ مسافر که از جاده اى در آن نزدیکى عبور مى کردند راننده و مسافرین تا لحظه اى که نیروهاى آمریکایى ایران را ترک کردند به عنوان گروگان دستگیر شده بودند.

 

حادثه اصلى

درحالى که بالگردها وهواپیماها خود را براى بازگشت آماده مى کردند اتفاقى باعث شد که شرایط بدتر از قبل شود. یک فروند بالگرد که سوخت گیرى کرده بود تیک آف کرد تا جاى خود را به بالگرد دیگرى بدهد که به دلیل توفان شن و عدم دید کافى به یک فروند MC-130E برخورد کرد. هر دو بالگرد به تلى از آتش بدل گردیدند و باعث کشته شدن ۸ نفر و مجروح گردیدن ى۴ یا۵ نفر دیگر شدند.

کشته شدگان عبارت بودند از:

کاپیتان هارولد لوییس فرمانده MC-130E

کاپیتان لین مکینتاش خلبان MC-130E

کاپیتان ریچارد بیک خدمه MC-130E

کاپیتان چارلز مک میلیان خدمهMC-130E

سروان جویل مایو مهندس پرواز MC-130E

ستوان روى جانسون خدمه RH-53D

ستوان جان هاروى خدمه RH-53D

جورج هلمز خدمه RH-53D

به خاطر هرج و مرج پیش آمده پس از برخورد دو بالگرد نیروهاى امریکایى سعى در تخلیه منطقه در اسرع وقت داشتند. از این رو ۵ فروند بالگرد باقیمانده را سالم رها کرده و حتى مدارک و اسناد محرمانه موجود در آنها را نیز از بین نبردند. همین اسناد باعث شد که اکثر رابطین این عملیات که از قبل در تهران به سر مى بردند دستگیر شوند.

 

بررسى عملیات

پس از بازگشت افتضاح آمیز (بخوانید فرار) نیروها یک کمیسیون ۶ نفره مامور بررسى دلایل شکست شد. یکى از موضوعاتى که کمیسیون به آن انتقاداتى وارد کرد انتخاب خدمه پروازى کم تجربه از نیروى تفنگداران دریایى براى خلبانى بالگردهاى RH-53D نیروى دریایى بود. به گفته این کمیسیون این خلبان تجربه کمى در پروازهاى دور از پایگاه و طولانى مدت داشته بودند همچنین در سوخت گیرى از C-130 هم تبحر کافى نداشتند و این درحالى بود که صدها خلبان با تجربه H-53 در نیروى هوایى و نیروى دریایى وجود داشت. موضوع دیگر تعداد بالگردها بود. به عقیده کمیسیون حداقل ۱۰ یا ۱۲ بالگرد باید از ناو نیمیتز پرواز مى کردند تا وجود ۶ فروند الزامى براى اتمام عملیات تضمین مى شد. همچنین کمیسیون معتقد بود اگر از روش سوخت گیرى در هوا استفاده شده بود شاید نتایج بهترى بوجود مى آمد. کما این که اگر از این روش استفاده مى شد دیگر نیازى به فرود هواپیماها و بالگردها در نقطه Desert1 براى سوخت رسانى به بالگردها وجود نداشت.

بالگرد ها: بالگرد با رجیستر ۱۵۸۷۶۱ در برخورد با MC-130E با رجیستر ۶۲ ۱۸۰۹-نابود شد.

۵فروند بالگرد RH-53D در منطقه Desert1 رها شدند.

۱۵۸۶۸۶-158744-158780-158758-158753 رجیستر این بالگردها عبارت بود از:

ذکر چند نکته ضرورى است:

اول این که نباید نقش مقدرات الهى را دراین حادثه فراموش کنیم. این یکى از الطاف خفیه الهى بود که طعم چنین شکستى را به طراحان این نقشه چشاند. الحمدلله

دوم این که طراحان عملیات فکر مى کرده اند که نیروى هوایى ما با خروج مستشاران آمریکایى کاملا فلج شده و به راحتى مى توانند ۸ فروند بالگرد عظیم الجثه RH-53D و بالغ بر ۱۰ فروند هواپیماى ترابرى C-130 و C-141 را به راحتى در آسمان تهران پرواز دهند و کسى هم مزاحم کارشان نشود. ولى حتى اگر ماموریت به دلیل توفان شن شکست نخورده بود اولا کار آزادسازى گروگان ها کار راحتى نبود و مسلما از دو طرف تلفات سنگینى مى گرفت وثانیا تیزپروازان نیروى هوایى ما مسلما اجازه خروج از فضاى هوایى کشورمان را به هیچ کدام از این هواگردها نمى دادند.

چند نکته دیگر در مورد هواگردهاى حاضر در عملیات: AC-130 نمونه اى از هواپیماى ترابرى هرکولس است که جهت پشتیبانى از نیروى پیاده به ۴ عدد مسلسل سنگین در سمت چپ بدنه مجهز شده است. پس از شکست این عملیات بود که نیاز به هواگردى که داراى مشخصات بالگرد و هواپیما باشد احساس شد. از این رو طرح V-22 یک سال بعد از واقعه طبس شروع شد.


طرقبه آنلاین