سرگذشت سفر آیت الله مرعشی نجفی به سامراء
مقدمه:
آنجه نگارنده را بر این داشت تا به ترجمه و شرح این سفرنامه بپردازد غربت بیش از حدی بود که در چند سفر به سامرا احساس نمودم شهری که شب، تاریکتر از همیشه بر کوچه های آن سایه افکنده و خانه ها و درختان و دیوارهای آن در خاموشی هراسناک تاریخ به زوزه بادهای وحشی که از سوی باختر بر آن می وزد گوش سپرده است. شهری که زائرینش اگر چه کم اند هنوز غبار ویرانی حرمین عسکریین را تنفس می کند و در بازدم آه جانسوزی که سرشار از سوز و گداز ازجور زمانه که بر این دو امام معصوم رفته است را از جان ندا می کنند. غربت این امامین همین بس که باید ساعتها از میان دیوارهای بزرگ بتونی بگذری و بعد از طی مسافتی به حرمی رهنمون شوی که پس از سالها ویرانی در حال شکل گرفتن است، آن هم گویند فعلا امان داده اند آینده چه خواهد شد کسی نمی داند.
امید است آنان که تعصب دینی و از طرفی دستی به قلم دارند و یدی طولای در تحریر مقالات دینی، کمی از مظلومت سامراء را به قلم کشند ، باشد تا قلم فرسایی در این راستای خود مرحمی بر زخمهای وارده بر قلب مولایمان صاحب الزمان (عج) باشد.
سرگذشت سومین سفر آیت الله مرعشی نجفی به سامراء به سال 1340 هجری قمری؛
روز دوشنبه، ماه شعبان سال 1340 هجری قمری در حالی که 9 ساعت از روز گذشته بود از نجف اشرف و حرم جدم امیرالمومنین حضرت علی علیه سلام که درود و سلام خدا بر ایشان باد به سوی سامرا[1] آن دیاری که عسکریین{علیهما السلام} در آنجا آرامیده اند سفرم را آغاز نمودم.
از حرم حضرت علی، که سلام و درود خدا بر ایشان باد بیرون آمده داخل شهر کوفه شدم. بعد از زیارت حضرت مسلم بن عقیل به طرف شریعه فرات رفته، سوار کشتی شدیم. تا اینکه به دهات طویریج[2] رسیدیم. بعد از آنجا به طرف حائر حسینی یعنی کربلا رفتم و چهار یا پنج روز آنجا اقامت کردم. باز در حالی که 9 ساعت از روز گذشته بود سوار کشتیی شدیم و به دهات مسیب [3] رسیدیم ، شب را در آنجا به صبح رساندم. روز بعد در حالی که چهار ساعت از روز گذشته بود جهت زیارت به طرف دو طفلان مسلم رفتیم. در آنجا به خدمت شیخ بزرگوار و دانشمند، غلام حسین نجف آبادی، خطیب نجفی و صاحب تالیفات زیبا[4] رسیدم بعد از زیارت دو طفلان مسلم و شیخ بزرگوار به طرف خان حصوه[5] رفتم و تا نزدیک غروب جهت رسیدن قطار منتظر ماندم. تا آنکه قطاری از جانب حله رسید، سوار شدیم و به دارالسلام بغداد[6] یا زوراء که در اطراف آن بعضی مشغول معاصی و گناه هستند رسیدم.
شب را در حسینیه مشهور آنجا تا صبح سپری کردم.زمانی که صبح شد و افق آن نمایان گردید از بغداد خارج شدیم و برای زیارت نواب اربعه حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف رفتم. اول به زیارت ثقه الاسلام شیخ محمد بن یعقوب کلینی، صاحب کتاب کافی[7] رفتم بعد به زیارت حسین بن روح نوبختی نائب سوم امام عصر[8] ،پس از آن به زیارت محمد بن عثمان[9] و سپس عثمان بن سعید العمری[10] و نهایتا به زیارت علی بن محمد سمری[11] رفتم.
زمانی که 8 ساعت از روز گذشته بود برای زیارت و عتبه بوسی امامین کاظمین از بغداد خارج شدم و به حرم مشرف شدم.
صبح روز بعد در صحن شریف امامین به خدمت جناب آقای حجه الاسلام، فقیه اهل البیت علیهم السلام، خادم علوم ائمه طاهرین ، مایه افتخار آل طاها و یاسین ، مولانا امین، سید حسن آل صدر الدین[12] رسیدم و از ایشان اذن گرفتم تا داخل کتابخانه اشان برای جمع آوری اطلاعات شوم، به من اجازه داده و کلید کتابخانه را به من دادند. پس داخل کتابخانه ایشان شدم و به جستجوی آنچه از کتب بزرگان بود پرداختم و از آنها فایده های زیادی عایدم شد لذا از آن گلستان نیز گلهای رنگارنگی چیدم.
قبر شیخ مفید[13]، استادش ابن قولویه[14]، محقق طوسی[15] و آخوند ملا زین العابدین سلماسی[16] را نیز زیارت کردم.
بعد از دو الی سه روز در حالی که 10 ساعت از روز گذشته بود از مشهد شریف کاظمین خارج شدم و به طرف راه آهن سر من رای[17] حرکت نمودم ،تا چهار ساعت از شب گذشته در آنجا منتظر بودم تا اینکه قطار آمد و سوار شدیم، صبح به شط دجله رسیدم و از آنجا به طرف مشهد سر من رای مشرف شدیم.
من به مدرسه مرحوم آیت الله میرزا شیرازی[18] قدس سره الشریف برای اقامت رفتم، از روز ورودم به مدرسه تا این ساعت یعنی دوشنبه دهم ماه رمضان چندین مرتبه و در محافل متعددی خدمت دو بزرگوار؛ حجت الاسلام و ثقه الاسلام مولا شیخ میرزا محمد طهرانی[19] و شیخ آقا بزرگ طهرانی[20] رسیدم و فوائد زیادی از محضر آنها بردم. همچنین شیخ میرزا محمد طهرانی که سایه اش مستدام باد، به من اجازه روایی دادند بدین صورت که صبح امروز یعنی دوشنبه بین الطلوعین زمانی که از نماز صبح فارغ شدم با ایشان به حرم عسکریین{علیهماالسلام}، بالای سر امامین رفتیم و ایشان دست مرا در دست راستش گرفت و این در حالی بود که در انگشت کوچک ایشان سه انگشتر؛ فیروزه، در و عقیق سرخ بود ایشان از مشایخش که از جمله آنها مرحوم میرزا شیرازی که ذکرش گذشت و مولای عابد و زاهد، حاج ملا فتح علی عراقی[21] و مجلسی سوم[22] یعنی محدث نوری و فقیه زمانش، پرهیزگار متقی حاج میرزا حسین ابن حاج میرزا خلیل طهرانی[23] به من اجازه شفاهی دادند و وعده دادند که آن را برای من بنویسند. از خداوند متعال می خواهم به من توفیق دهد تا این اجازه را دریابم.
در این روز یعنی روز دوشنبه شیخ و استادم میرزا حبیب الله اشتهادی[24] که درس قوانین الاصول را نزدشان خواندم- داماد شیخ مجیز-( اجازه دهند) مرا از آثار خان صعالیک[25] یعنی جائی که امام هادی (ع) در آن سکونت داشتند و الان حسینیه و خانه های اطرف آن باقی است، خبر دادند.
ایشان گفتند که از بعضی از اهالی این شهر شریف شنیده اند که در خان صعالیک سردابی است که هر کس داخل آن شود هرگز نمی تواند از آن خارج شود که واقعیت این امر را خدا می داند و ما ناچاریم که در باره آن تحقیق کنیم .
در شب نوزدهم ماه رمضان سال 1340 هجری قمری من دیوار صعالیک (کاروانسرا(را با جمعی از دوستان که از جمله آن ها فرزندان مولا میرزا طهرانی بودند دیدم.
روز یکشنبه بیست و سوم ماه رمضان همین سال من موفق شدم به آنچه آرزو داشتم و آن کسب اجازه روایتی شفاهی از مولا حجه الاسلام شیخ آقا بزرگ طهرانی که سایه اش مستدام باد، بود برسم. آقا بزرگ تهرانی بعد از نماز ظهر در حرم عسکریین علیهماالسلام ، پشت سر مولا میرزای طهرانی به من اجازه ای شفاهی دادند و به من گفتند که به زودی اجازه کتبی[26] آن را نیز به من خواهند داد.
از چیزهایی که ما دیدیم درب سرداب شریف امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف که سلام خدا بر کسی که در آن غائب شد باد، بود. که آن درب به دستور ناصر عباسی[27] ساخته شده و تا الان نیز باقی است. بر روی آن درب نوشته ای است که ذکر نشده[28]است.
همچنین در ششم ماه شعبان همین سال در سامرا اجازه ای نیز از خادم علوم اجداد طاهرینم حجه الاسلام حاج شیخ محمد باقر بیرجندی[29] که سایه اش مستدام باد دریافت نمودم این در حالی بود که تاریخ ورودم به سامرا در ماه شوال بود.
زمانی که در سامرا بودم برای بازدید به اماکن متعددی رفتم که از جمله آنها:
- آثار خلفاء[30]؛ این آثار در خارج از شهر قرار داشتند.
- برکه السباع[31]؛ که گفته می شود زینب کذابه[32] به آنجا پرتاب شده است.
- زندانی که امام هادی علیه السلام در آن زندانی شده بودند.
- زمینی که گفته می شد سربازان جهت تعلیم فنون نظامی برای جنگها به آنجا می رفتند و این در حالی بود که بعضی از خانه های اطرافش هنوز باقی بود.
شب جمعه بیست و ششم ماه شوال در سامرا همراه سید فاضل ناصر سید نوه حسن بن وارث حسین نقوی هندی نصرآبادی[33] دوباره به خدمت حجه الاسلام شیخ میرزا محمد تهرانی و آقا بزرگ تهرانی که سایه اشان مستدام باد رسیدیم و این در حالی بود که ایشان عازم زیارت امام رضا علیه اسلام بودند.
از جمله برکات این سفر اجازاتی بود که ایشان از بزرگانی در سامراء دریافت نموده که می توان آنها را چنین برشمرد:
1. زمانی که به زیارت قبور علمای بزرگوار؛ شیخ مفید و ابن قولویه و محقق طوسی و آخوند ملا زین العابدین سلماسی رفتند... بعد به سمت سامرا حرکت کردند و در مدرسه آیت الله میرزای شیرازی خدمت دو تن از علمای اسلام شیخ میرزا محمد تهرانی و آقا بزرگ تهرانی رسیدند ابتدا در حرم امامین عسکریین{علیهماالسلام} و بالای سر ضریح مطهر آمدند در حالی که صبح و بین الطلوعین و همراه شیخ میرزا محمد تهرانی بودند یک اجازه شفاهی از ایشان گرفتند که خود شیخ میرزا محمد تهرانی آن را بلاواسطه از اساتیدشان شنیده بودند که از جمله آنها مرحوم میرزای شیرازی ، حاج ملا فتح علی عراقی، محدث نوری ( معروف به مجلسی سوم ) و حاج میرزا حسین فرزند میرزا خلیل تهرانی که قول دادند یک اجازه کتبی نیز برای ایشان بنویسند.
2. اجازه ای که در روز یکشنبه بیست و سوم ماه رمضان المبارک سال 1340 ق. بدین مضمون گرفتند؛ در این سال توفیق پیدا کردم تا بعد از نماز ظهر که به امامت حجه الاسلام آقا بزرگ تهرانی در حرم امامین عسکریین علیهما السلام بود اجازه شفاهی دریافت نمایم و ایشان فرمودند یک اجازه کتبی نیز برایم خواهند نوشت.
3. اجازه ای دیگر از عالم بزرگ خادم علوم آل محمد، حاج شیخ محمد باقر بیرجندی گرفتند.
4. اجازه ای که در روز جمعه بیست و ششم ماه شوال زمانی که همراه سید فاضل ناصر نوه حسن بن وارث حسین نقوی هندی نصر آبادی بودند از شیخ میرزا محمد تهرانی و آقا بزرگ تهرانی در حالی که آنها عازم مشهد بودند گرفتند.
در اینجا جا دارد از مساعدت حجت الاسلام و المسلمین سیدعادل علوی تشکر نمایم.
ترجمه محمدجواد طالبی هنزایی
کتابشناسی شیعه (الاثر)
منابع:
1. اصول اسماء المدن و المواقع العراقیه ص 307- 308.
2. مراقد المعارف 2/194.
3. مشاهد العتره الطاهره ، کمونه ، ص 245؛ تاریخ المراقد.
4. دائره المعارف الحسینیه 1/172.
5. امالی شیخ صدوق ص 83.
6. بحار الانوار 45/106.
7. مقتل الحسین بحر العلوم ص 215.
8. مراقد المعارف 1/169- 172.
9. مستدرک معجم المولفین ص 536-537.
10. دلیل الزائر الی عتبات المقدسه فی العراق ص 167.
11. ریحانه الادب 4/208.
12. فوائد الرضویه ص 123- 124.
13. رجال نجاشی 2/331.
14. الاجازه الکبیره ص 39- 40.
15. روضات الجنات 2/271.
16. مفاخر آذربایجان 1/143- 144.
17. گنجینه دانشمندان 5/286 – 343.
18. معجم البلدان 3/14 – 22 – 82.
19. مصفی المقال ص 442.
20. فهرست اعلام الذریعه 2/1244 – 1245.
21. تاریخ آداب اللغه العربیه 2/384.
22. دائره المعارف بزرگ اسلامی 1/455 – 456.
23. نجوم السماء 2/205 - 206.
24. بروکلمان ذیل 3/842.
25. ایضاح المکنون 1/369 – 379.
27. فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران 1/418.
28. تاریخ سامرا 1/168.
29. الکامل ابن اثیر 12/108-181.
30. مرآه الزمان 8/635.
31. الوافی بالوفیات 6/310 – 316.
32. سیر اعلام النبلاء 22/192 – 242.
33. بزرگان قاین 1/487.
34. بهارستان ص 318.
35. تاریخ علماء خراسان ص 260.
36. سامرا عاصمه الدوله العرییه فی عهد العباسیین 1/64-69-70-71-72. ا
37. الحضاره الاسلامیه 2/176.
38. دلیل آثار سامرا ص 12.
39 . تاریخ سامرا 1/31- 71.
40. سامراء لمدیریه الاثار العامه ص 57 – 58.
41. سفیر الحسین ص 20.
42. معارف الرجال 1/166.
43. مقابیس الانوار کاظمی ص 8.
44. رجال نجاشی 2/331.
45. روضات الجنات 2/171.
46. آثار البلاد ترجمه جهانگیر میرزا قاجار ص 454 – 456.
47.دایره المعارف تشیع 7/251.
48. طبقات اعلام الشیعه (قرن الرابع عشر) 1/352- 353.
49. الکافی 1/417.
50. الارشاد 2/311.
51. بصائر الدرجات ص 426.
52. مناقب آل ابی طالب ابن شهر آشوب 4/411.
53. اعلام الوری ص 365.
54. الفصول المهمه ص 276 – 277.
55. البدایه و النهایه 13/106 – 107.
56. تتمه المنتهی ص 485.
57. مکارم الاثار 6/2104.
58. الشهید مسلم بن عقیل ص 217.
59. معجم المطبوعات ص 1/762.
________________________________________
[1] . آیت الله مرعشی نجفی سه سفر به سامراء داشته اند که اولین آنها زمان حیات پدرشان در سن 21 سالگی ، در سال 1336 قمری بوده دومین سفرشان به سال 1339 قمری و سفر سوم 1340 قمری یعنی همین سفر می باشد.
[2] . طویریج در حقیقت تحریف شده طویریق که قبلا جزو استان بابل بوده است می باشد و کاروان پیاده طویریج زبانزد عام و خاص بود و حتی یکبار توسط صدام قتل عام شدند.(اصول اسماء المدن و المواقع العراقیه ص 307-308).
[3] . مسیب یا عتیکیات که نام یکی از رهبران توابین بوده است.(دائره المعارف الحسینیه 1/172).
[4] . شیخ غلامحسین بن محمد صادق متولد 1300 متوفای 1345ق در کربلا که در سن 45 سالگی در کربلا درگذشته است از آثار او می توان سفن النجاه در چهارده جلد نام برد. (وقایع الایام، طبقات اعلام الشیعه قرن الرابع عشر 4/1/1652-1653).
[5] . این شهر در 25 کیلومتری حله قرار دارد.
[6] . از القاب بغداد می باشد.که نام دیگر آن زوراء است که محل فساد و معاصی بوده و است و این مطلب را حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه بعنوان مرکز فساد یاد کرده اند.
[7] . مرقد وی در رصافه و کنار مدرسه مستنصریه بغداد است.(معارف الرجال 1/166).
[8] . ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی متوفی 326 ق که بعد از ابوجعفر محمد بن عثمان عمری به سال 305 ق به نیابت امام عصر برگزیده شد. قبر او در نوبختیه بغداد به طرف الرصافه که الان بازار عطاران (سوق الشورجه) است قرار دارد (مراقد المعارف 1/249-252).
[9] . ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید اسدی عمری یا عمروی معروف به شیخ خلالی متوفی 304 یا 305 ق .دومین نائب امام که بعد از پدرش به سال 257ق انتخاب شد. مقبره او در خیابانی که به باب الکوفه منتهی می شود و به آن محله الخلانی شهرت دارد قرار دارد.(ریحانه الادب 4/208).
[10] . ابوعمرو یا ابومحمد عثمان بن سعید اسدی عمری یا عمروی متوفی 257ق او به عنوان اولین نائب امام به سال 256 ق انتخاب و بعد از یک سال چشم از جهان فرو بست و در غرب بغداد، شارع المیدان و در مسجد الدرب مدفون گردید.(دلیل الزائر الی عتبات المقدسه فی العراق ، ص 167).
[11] . ابوالحسن علی بن محمد سمری متوفی 329 ق چهارمین نایب خاص امام (ع) بعد از حسین بن روح نوبختی که مقبره او نزدیک مدرسه مستنصریه و نزدیک بازار سراجان واقع است.(مشاهد العتره الطاهره ، کمونه، ص 61).
[12] . سیدحسن بن سید هادی بن سید محمد موسوی عاملی کاظمی معروف به صدر (1272- 1354ق) مقبره او در صحن امام موسی بن جعفر(ع) حجره پدرش می باشد.(فوائد الرضویه ، ص 123-124).
[13] . ابو عبدالله محمد بن محمد بن نعمان معروف به ابن معلم و مفید (338 – 413ق) ایشان در ابتداء در خانه خودش و بعد به پایین پای امام جواد(ع) انتقال و نزدیک قبر شیخ صدوق و ابن قولویه به خاک سپردند.(رجال نجاشی ، ص 2/331).
[14] . ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه قمی (368ق) وی پدر ابن قولویه است که مقبره او در قم است . مقبره او درحرم کاظمین نزدیک قبر شیخ مفید و صدوق می باشد.(روضات الجنات، 2/171).
[15] . ابوجعفر محمد بن حسن جهرودی طوسی ملقب به خواجه نصیرالدین صوسی (597- 672ق). مقبره او در سردابی در کاظمین و قبری که متعلق به الثاصر لدین الله سی و چهارمین خلیفه عباسی بوده است می باشد. ظاهرا طبق وصیت خودش روی قبرش نوشتند( وکلبهم باسط ذراعیه بالوصید.(مشاهد العتره الطاهره ،ص 263).
[16] . ملا زین العابدین بن محمد میرزا محمد سلماسی (1266ق) مرقد او در کاظمین است.(مفاخر آذربایجان ، ص 1/143-144).
[17] . این شهر را سام بن بوح ساخته و زمانی مقر حکومت معتصم عباسی بوده است .(معجم البلدان، 3/14-22، 82 ).
[18] . معروف به میرزای بزرگ صاحب فتوای تاریخی تحریم تنباکو در عصر قاجار.
[19] . میرزا محمد بن رجب علی تهرانی عسکری (1281-1371ق) در سامرا مدفون است. (الاجازه الکبیر مرعشی ،ص 135-136).
[20] . محمد محسن بن علی بن محمد رضا بن محسن بن علی اکبر معروف به آقا بزرگ تهرانی (1293-1389ق) در نجف مدقون است.(تاریخ آداب اللغه العربیه ، 2/384).
[21] . جمال السالکین ملا فتحعلی عراقی (سلطان آبادی) حائری (سده 14ق)مدفون در نجف اشرف.(تکمله نجوم السماء، 2/205-206).
[22] . مجلسی اول محمد تقی . دوم محمد باقر و سوم میرزا حسین بن میرزا محمد تقی بن میرزا علی محمد بن تقی نوری طبرسی معروف به محدث نوری است. که مدفون در نجف می باشد.(ایضاح المکنون، 1/369-379).
[23] . میرزا حسین بن میرزا خلیل بن علی بن ابراهیم خلیلی تهرانی نجفی (1230- 1326ق) وی از مشروطه طلبان بوده که مقبره او کنار مدرسه علیمه خودش در نجف است.(معارف الرجال، 1/276).
[24] . میرزا حبیب الله اشتهاردی (1310-1373ق) مدفون او در قبرستان شیخان قم می باشد.(فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران، 1/418).
[25] . کاروانسرای فقرا که امام هادی (ع) را متوکل عباسی به عمد و به قصد اهانت در آن سکونت داد. بنابر نقلی بخشی از دیوار صعالیک در منزل آیت الله مجدد شیرازی و عرض آن دو متر که تا دیوار قبله صحن شریف عسکریین امتداد داشته و حتی زمانی که سامرا ویران شد این دیوار پابرجا بوده است.(الفصول المهمه، ص 276-277).
[26] . اجازه شفاعی روز یک شنبه 23 رمضان 1340 ق و اجازه کتبی در رجب 1341ق به ایشان داده شد.که این مطلب در پایان اجازه کتبی ایشان مشهود است.(... وقد انشات هذه الاجازه بالسان فی شهر الله الاعظم ، شهر رمضان سنه الاربعین، من سنه 1340 ق و فرغت من کتابه هذا الاوراق فی شهر رجب المرجب سنه 1341 و انا الاحقر الجانی محمد محسن المدعو به آقا بزرگ بن الحاج علی بن المولی محمد رضا بن الحاج محمد محسن الطهرانی...(المسلسلات ،1/101-104).
[27] . ابوالعباس احمد بن المستضیی بامرالله حسن بن المستنجد بالله یوسف المقتضی محمد بن المستظهربالله احمد بن المقتدی عباسی (553-622ق) سی چهارمین خلیفه عباسی ملقب به الناصر لدین الله.او بیشترین دوره خلافت 47 سال را به نام خود ثبت کرد.(الوافی بالوفیات، 6/310-316).
[28] . مطلب نانوشته که در کتاب تتمه المنتهی صفحه 485 ، شیخ عباس قمی مفصل آمده است ؛
" و در سلخ شهر رمضان سنه 622 ناصر عباسی ، وفات کرد و ناصر دوسال قبل از وفاتش به علت فلج مبتلاء شده بود و مدت خلافتش 47 سال بود و از بناهای اوست بقعه عباسی و ائمه اربعه علیه السلام در بقیع و مادرش هم در سنه 570 قمری قبه ای برای حضرت حمزه در احد بنا کرد و هم به امر ناصر، در سنه 606 قمری ، در سامرا ، در میان صفه و سرداب مقدس شباکی با دری از چوب ساج بنا کردند. فعلا در زمان ما که سنه 1325 قمری است آن درب موجود است و به اعلا درجه امتیاز، منبت شده و الحق در صناعت نجاری ، از نفایس روزگار است؛ با آنکه این همه زمان بر آن گذشته و در مرور دهور، به حفظ و نگهداری آن اعتنا نشده و بعضی جاهای آن را شمع و چراغ سوخته ، هنوز مثل بهترین جواهر، جلوه گر است و در کتیبه آن ، این عبارت ثبت است:
بسم الله الرحمن الرحیم ... قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی و من یقترف حسنه نزد له فیها حسنا ان الله غفور شکور(سوره شوری آیه 23) .
هذا ما امر بعمله سیدنا و مولانا الامام المفترض طاعته علی جمیع الانام، ابوالعباس احمد الناصر لدین الله المبین، امیرالمومنین و خلیفه رب العالمین ، الذی طبق البلاد احسانه و عدله و غمر البلاد بره و فضله، قرن الله اوامره الشریفه بالنجح و النشر و جنوده بالتایید و النصر، جعل الایامه المخلده حدا لایکبو جواده ولرایته الممجده سعدا لایخبو زناده فی عزه تخضع له الاقدار فیطیعه عواصبها و ملک تخشع له الملوک فتملکه نواصیها و یتولی المولوی الحسین بن سعد الموسوی، الذی یرجو الحیاه فی ایامه المخلد و یتمنی اتفاق عمره فی الدعاء لدولته الموبده ، استجاب الله دعوته فی ایامه الشریفه السنیه ، من سنه ست و ستماه الهلالیه" .
[29] . ابوالحسن شیخ محمد باقر بن ملا محمد حسن بن اسدالله بن عبدالله قایینی بیرجندی گلزاری (1276-1352ق) .(بزرگان قاین ، ص 1/487).
[30] . بقایایی ازکاخ معتصم عباسی و سایر خلفای بنی عباس (الحضاره الاسلامیه ،ص 2/176).
[31] . برکه السباع یا سرداب در لغت مکان درندگان ودر حقیقت مصلای امام عسکری(ع) بوده و گفته اند اینجا جائی بود که شیران درنده در مقابل عسکریین{علیهماالسلام}خضوع و خشوع کرده و ایشان آنها را نوازش نمودند(سامرا عاصمه الدوله العراقیه فی عهد العباسی ،1/76-77).
[32] . زینب کذابه زنی بود که ادعا کرد دختر علی بن ابی طالب(ع) است لذا جهت اثبات این مطلب متوکل، متوسل به امام هادی علیه السلام شد و امام ورود او را به برکه السباع پیشنهاد نمودند.(تاریخ سامراء ،1/184-185).
[33] . ایشان در لکنهو نزد گروهی از اساتید به تلمیذی و در مراد آباد درگذشته است.(الاجازه الکبیره ،ص 537-538).
وب سایت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
نظرات