اولین شرط آیت برای عضوگیری در یک تشکل دانشگاهی قبل از پیروزی انقلاب

شهید آیت به روایت ابراهیم اسرافیلیان

تیزبینی شهید آیت در مقابله با انحرافات بنی‌صدر


مصاحبه با ابراهیم اسرافیلیان
1981 بازدید
شهید حسن آیت

شهید آیت به روایت ابراهیم اسرافیلیان

شهید دکتر سید حسن آیت جزو معدود شخصیت‌های دانشگاهی و سیاسی بود که تلاش‌های او در طرح‌ریزی قانون اساسی به ویژه مسئله اصل ولایت فقیه بر هیچ‌کس پوشیده نیست. علاوه بر این شناخت او از جریانات سیاسی ابتدای انقلاب که هر کدام به نوعی داعیه انقلابی‌گری داشتند موجب شد تا انحرافات را به خوبی شناسایی و با آن مقابله کند. دکتر ابراهیم اسرافیلیان که آشنایی دیرینی با سید حسن آیت داشت در خاطرات خود به روایت شخصیت شهید آیت می‌پردازد.

*** آیت از همان ابتدا سیاسی بود ***

دکتر اسرافیلیان درباره سابقه آشنایی خود با دکتر آیت می‌گوید: از دوره‌ تحصیلات ابتدایی با شهید آیت بودم، منتهی ایشان از کلاس پنجم ششم ابتدایی آن زمان در مسائل سیاسی بود. روزنامه می‌گرفت، می‌خواند. بعضی از مطالب را می‌برید و درمی‌آورد، ولی من در مسائل سیاسی با ایشان نبودم و در واقع اصلاً هیچ علاقه‌ای به مسائل سیاسی نداشتم. تا سال 41 که حضرت امام آن اعلامیه راجع به انجمن‌های ایالتی و ولایتی را دادند. من جزو کسانی بودم که آن اعلامیه را پخش می‌کردند. بعد هم در خرداد 42 قیام کردند و نوارهایشان را در حدی که می‌توانستیم تکثیر و سخنرانی‌ها و اعلامیه‌هایشان را پخش می‌کردیم، ولی حتی برای یک دقیقه به آن معنی، عضو هیچ حزب و گروه و دسته‌ سیاسی نبودم... حتی عضو حزب جمهوری اسلامی هم نشدم ... هیچ‌وقت هم دنباله‌رو کسی نبودم؛ نه پیرو آیت بودم و نه پیرو کس دیگری...با هم دوست بودیم.

*** شرط عجیب شهید آیت در اساسنامه جامعه اسلامی دانشگاهیان ***

دفاع شهید آیت از اصل ولایت فقیه قانون اساسی شاید برای همه مبهم و قابل تأمل باشد. اما اسرافیلیان روایت جالبی از سابقه فکری و عملی سید حسن آیت در این رابطه دارد. وی می‌گوید: پس از اینکه راهپیمایی‌ها و شهادت‌ها شروع شد و آن جمعیت‌های عظیم چندین میلیونی در سراسر کشور تظاهرات می‌کردند و فریاد اسلام‌خواهی‌شان بلند شده بود، گروه‌های به اصطلاح غیرمذهبی و چپ دیدند راهی در این جمعیت و حکومت ندارند. روی این حساب اول بار شروع به جمع‌آوری افراد دانشگاهی اعم از مسلمان و غیرمسلمان و چپی که قدری انقلابی یا شبه‌انقلابی، اما اکثراً گروه‌های چپ بودند، کردند. آن‌ها «سازمان ملی دانشگاهیان» را تشکیل دادند. خود ما هم در آن شرکت کردیم، ولی به مرور ایام متوجه شدیم هدفشان این است که همه را به طرف جناح خودشان بکشند. با تیزبینی که مرحوم شهید آیت داشت پیشنهاد کرد چرا این کار را بکنیم؟ ما هم بیاییم محلی را به نام «جامعه‌‌ اسلامی دانشگاهیان» ایجاد کنیم.

مرحوم آیت خودش اساسنامه‌ آن را نوشت. واقعیت این بود که حضرت امام هنوز در فرانسه بودند و به ایران تشریف نیاورده بودند، ولی در آن اساسنامه اولین شرط عضویت، اعتقاد به ولایت فقیه بود. در آن سال‌ها گروه‌های غیر‌مذهبی به دانشگاه‌ها هجوم آوردند. در دانشگاه علم و صنعت کمتر اتاقی بود که این‌ها تصرف نکرده باشند. گاهی اوقات یکی دو نفر با هم گروه مثلاً ایکس می‌شدند و کاغذی در اتاق می‌زدند و آنجا را ‌اشغال می‌کردند.

 *** تیزبینی شهید آیت در مقابله با انحرافات بنی‌صدر ***

رفتارشناسی سیاسی شهید آیت حکایت از حساسیت او در برابر انحراف از معیارهای انقلاب اسلامی دارد. دکتر ابراهیم اسرافیلیان درباره این ویژگی شهید آیت معتقد است:‌ در بسیاری از موارد کارهایی که می‌کرد بعضی وقت‌ها به نظرم می‌رسید درست نیست، ولی چون آدم تیزبینی بود به او اعتقاد داشتم. مثلاً یکی همان صحبتی بود که علیه بنی‌صدر کرد. خودم جزو مخالفان سرسخت بنی‌صدر بودم، ولی در آن جو همه به ایشان شوریدند، حتی حزب جمهوری اسلامی که چرا علیه رئیس‌جمهور این حرف را زدید، ولی او قرص و قائم ایستاد. من پیش خودم به نظرم می‌رسید کار درستی نکرد، ولی هرگز به ایشان نگفتم. البته بعداً در مورد مسئله بنی‌صدر اقداماتی کرد که خود من هم کردم.

مثلاً در تهران معمولاً برق به نوبت می‌رفت. یک شب متوجه شدم کسی در خانه‌ ما را می‌زند، رفتم باز کردم. البته اگر‌ اشتباه نکنم، آن شخص گفت: «اسم من مرتضی مهذّب است. من ذیحساب ارتشم و ذیحساب جمهوری اسلامی هم هستم. 60، 62 تا سند مالی هست که بنی‌صدر طبق این اسناد به احزاب کوموله و دموکرات و مجاهدین‌خلق کمک مالی کرده است. من از این‌ها کپی گرفته‌ام، ولی می‌دانید که اگر بفهمند اسرار ارتش را به کسی داده‌ام اعدامی‌ام. تا آنجایی که سراغ گرفتم به شما اعتماد پیدا کردم.» آدرسی داد. گفتم: «فردا شب نوبت محل ماست که برق برود. شما در تاریکی شب (با این علامت) در بزن من می‌آیم و می‌گیرم.» او آنها را به من داد و من هم از هرکدام چهار کپی گرفتم. یک کپی را به مرحوم شهید بهشتی و یکسری به آقای‌ هاشمی رفسنجانی دادم. ایستادم تا به آقای خامنه‌ای هم بدهم که ایشان دیرتر از بقیه آمدند. آن کپی را به آیت دادم و یک کپی را هم خودم داشتم. تنها کسی هم که از آن کپی در عدم کفایت بنی‌صدر استفاده کرد، آقای خامنه‌ای بود.

 


کتاب تاریخ شفاهی جنبش دانشجویی مسلمان . مرکز اسناد انقلاب اسلامی