محاصره اقتصادى ، ترفندی شکست خورده
امام خمینى ره مى فرمایند: من اعتقادم این است که «اگر ما در محاصره اقتصادى ده سال ، پانزده سال واقع بشویم ، شخصیت خودمان را پیدا کنیم وقتى این احساس پیدا شد در یک ملتى که : من خودم باید هر چیز مى خواهم تهیه کنم ، دیگران به من نمى دهند، مغزها به راه مى افتد. این محاصره اقتصادى را که خیلى از آن مى ترسند من یک هدیه اى مى دانم براى کشور خودمان ...مهم این است که ما بفهمیم دیگران به ما چیزى نمى دهند.
پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران ، دولت آمریکا به دخالتهاى خود در امور داخلى ایران اسلامى ادامه داد. در آبانماه سال 1358 که شاه ظاهرا براى درمان به آمریکا رفت ، روابط جمهورى اسلامى ایران با آمریکا بسیار بحرانى شد. تحت این شرایط ملت ایران ضمن محکوم نمودن اقدامات امریکا به دلیل حمایت از رژیم محمد رضا پهلوى خواستار استرداد وى شد، تا به جرم جنایاتى که در حق ایران و ایرانیان شده بود محاکمه شود؛ اما امریکا این درخواست را رد کرد. به دنبال رد این خواسته بحق ملت ایران سفارت امریکا در 13 آبان همان سال به تصرف دانشجویان پیرو خط امام در آمد و کلیه کارکنان آن که عوامل و جاسوسان امریکا بودند به گروگان درآمدند. به طورى که از اعلامیه هاى دانشجویان برمى آمد، هدف از اقدام مزبور این بود که اعتراضهاى خود را علیه آمریکا به گوش مردم جهان برسانند. دولت آمریکا نیز متقابلا به اقداماتى نظیر تحریک ایادى داخلى وابسته به خود، ایجاد محدودیتهاى شدید براى دانشجویان ایرانى در آمریکا، فشارهاى سیاسى از طریق سازمان ملل متحد و محاصره اقتصادى جمهورى اسلامى ایران دست یازید.
واقعیت آن بود که جمهورى اسلامى ایران ، منافع آمریکا را که از مدتها قبل براى به دست آوردن آنها تلاش کرده بود به خطر انداخته بود؛ بنابراین ایران به یکى از ارکان بحث و قابل توجه سیاست خارجى آمریکا و همچنین به پیچیده ترین مشکل روز آن کشور مبدل شده بود، لذا تاکنون محاصره اقتصادى را نه تنها در ابعاد مختلف ادامه داده بلکه با گذشت زمان در راستاى رسیدن به اهداف پلید سیاسى و اقتصادى خود آن را تشدید نیز کرده تا مگر بتواند ایران اسلامى را به ضعف بکشاند.
شیطان بزرگ که به ایران پس از انقلاب به چشم همان ایران زمان ستمشاهى مى نگریست ، در اول خرداد 1359 به دنبال شکستهاى سیاسى و تبلیغاتى خویش ، براى رهایى گروگانها، به حربه تحریم اقتصادى توسل جست ؛ اما از همان آغاز، شکست چنین توطئه اى روشن بود. محاصره اقتصادى دیگر حربه اى نبود که بتوان از آن محاصره یک سلاح مطمئن استفاده کرد. طرق مختلفى براى شکستن این محاصره ها وجود داشت .
تضادهاى عمده اى در جهان سرمایه دارى و سوسیالیستى بود که ایران اسلامى مى توانست به راحتى را آن بهره ببرد و اثرات یک تحریم همه جانبه اقتصادى را خنثى کند.گره خوردن منافع امپریالیستها به نفت خاورمیانه و ایران ، تمام آنها را از اعمال این روشها علیه ایران باز مى داشت . در جهان سوم ، جمهورى اسلامى ایران دوستان خوبى داشت که مى توانستند نیازمندیهاى ایران را برطرف سازند.
از این رو تحریم اقتصادى نمى توانست ایران را از خواسته هاى به حق خود بازدارد. آنچه که در این میان آمریکا مى کوشید از افکار عمومى جهان مخفى نگهدارد، علت اصلى گرونگانگیرى در ایران بود.
آمریکا سعى مى کرد با تبلیغات شدید، افکار عمومى را علیه گرونگانگیرى در ایران بسیج کند و جهان را به محکوم کردن این عمل وادارد.
به دنبال گروگانگیرى جاسوسان امریکایى در تهران ، امریکا توانست از طریق عراق جنگ نابرابرى را تحت شرایط بسیار دشوارى به ایران اسلامى تحمیل کند و نیز با بلوکه کردن داراییهاى ایران در بانکهاى جهانى بخصوص در بانکهاى آمریکا بر فشار اقتصادى بیفزاید. همه این اقدامات مذبوحانه نشانگر این واقعیت بو که انقلاب اسلامى ضربه اى خرد کننده بر پیکر شیطان بزرگ وارد آورده است .
همسویى بازار مشترک اروپا با آمریکا
از آنجایى که تلاش براى کسب قدرت اقتصادى همچنان یکى از مهمترین عوامل ایجاد اختلاف در روابط جهانى است ، نظامهاى سرمایه دارى مبتنى بر مالکیت خصوصى و رقابت آزاد براى دستیابى به تفوق بر نظامهاى دیگر کوشش مى نمایند. ایالات متحده با متحدین اروپاى غربى خود و ژاپن همچنان در راس جهان سرمایه دارى قرار دارند. این غولهاى اقتصادى با همه اختلافاتى که از حیث جذب منافع اقتصادى خود با یکدیگر دارند، در عین حال منافع مشترک آنها ایجاب مى کند که از منفعت کوچکتر خود صرفنظرکنند. در خصوص محاصره اقتصادى جمهورى اسلامى ایران توسط آمریکا، دیگر کشورهاى غربى از جمله فرانسه ، انگلیس و حتى آلمان و ژاپن نیز خواست آمریکا را ملحوظ داشتند و از انجام تعهدات خود در اجراى پروژه هاى بسیارى سرباز زدند. در طول 8 سال جنگ تحمیلى همواره آمریکا و کشورهاى عضو بازار مشترک ، ایران را در تنگنا قرار داده و از معامله مستقیم خوددارى مى کردند. حتى در مواردى از فروش و ارسال داروهاى مورد نیاز به جمهورى اسلامى ایران سرباز مى زدند، لیکن رفته رفته کشورهاى عضو جامعه اقتصادى اروپا دریافتند که فشار آمریکا به جمهورى اسلامى ایران نه تنها به سود آنها نیست بلکه این عمل در نهایت منافع اروپا را فداى مطالع آمریکا خواهد ساخت .
بیل کلینتون رییس جمهور آمریکا در 7 مه 1997 یک دستورالعمل اجرایى مهمى را که متضمن تحریم و فشار جدید اقتصادى علیه جمهورى اسلامى ایران است امضاء کرد. در این دستور العمل ، ایران به حمایت از تروریسم جهانى و اقدام به دستیابى به سلاحهاى مخرب و ویران کننده و کشتار دسته جمعى متهم شده بود . تحریم جدید اقتصادى ، هر نوع تجارت کالا و روابط و خدمات مالى و سرمایه گذارى خارجیهارا در ایران ممنوع اعلام کرده بود .
تحریم اخیر بسى فراتر از ممنوعیت تجارى است که از سال 1987 علیه ایران انجام گرفته بود . تحریمهاى گذشته ، صدور کالاهاى تجارى به ایران را ممنوع اعلام داشته و در مارس 1966 نیز خرید نفت از ایران ممنوع شده بود . اما طبق دستور العمل جدید شرکتهاى آمریکایى از تایید یا تصویب و یا فراهم ساختن تسهیلات لازم جهت اجراى معاملات مربوط به ایران منع مى شدند . به کمپانیهاى آمریکایى 30 روز فرصت داده شده بود که پس از انتشار این بیانیه تجارت و بازرگانى و روابط تجارى را اجرا کنند. به وزارت خزانه دارى اجازه داده شد که طى این 30 روز در هر کجا که ممکن باشد جهت حل و فصل قراردادهاى تجارى و هر نوع داد و ستد مالى شرکتها و کمپانیهاى آمریکایى و شرکاى وابسته به آنها که با ایران طرف قرار داد بوده اند باید هر چه زودتر معاملات خود را فسخ و از تجارت و بستن قرار دادهاى بعدى خوددارى ، و گرنه مجازات مى شوند و در برابر تخلفات و جرائم آنها تنبیهات لازم صورت مى گیرد.
در پى این مصوبه کشورهاى اروپایى که در برخى موارد سرمایه گذارى ، جزو شرکاى آمریکا در بازارهاى جهانى و یا شریک کمپانیهاى آمریکایى در معاملات خود با کشورهاى در حال توسعه و جهان سوم مى باشند، احساس کردند که عمل به خواسته آمریکا جز ضرر چیز دیگرى عاید آنها نخواهد کرد؛لذا رفته رفته مخالفت خود را با این بیانیه و بیانیه هاى دیگر اعلام داشتند. آنها اعلام کردند که این تحریمها نه تنها راه گشا و حل کننده مساله نیست بلکه ضررهاى فراوانى را متوجه اروپا و بازار مشترک خواهد کرد و آمریکا نباید براى سایر کشورها تصمیمات اقتصادى اتخاذ کند و یا ممنوعیت تجارى برقرار سازد.
سرانجام جمهورى اسلامى ایران با همه ترفندهاى امریکا و اذناب آن ، هم اکنون با کشورهاى عضو بازار مشترک از جمله فرانسه ، آلمان و انگلیس ، تجارت و معاملات پررونق اقتصادى دارد و توانسته به صدور نفت و خرید کالا در بازارهاى جهانى ادامه دهد و بسیارى از کشورها نیز عملا آمادگى خود را براى سرمایه گذارى و اجراى پروژه هاى عظیم صنعتى در ایران اعلام کرده و حتى وارد گود رقابت با یکدیگر نیز شده اند.
گذشت سالها نشان داده که پیش بینى هاى حضرت امام ره به حقیقت پیوسته است و در طول این مدت نسبتا طولانى و بخصوص در سالهاى دفاع مقدس ایران توانست گامهاى بسیار بلند و مؤ ثرى براى خود کفایى و رفع وابستگى بردارد و محاصره اقتصادى نه تنها ایران را وادار به تسلیم نکرد، بلکه ملت را جهت قطع وابستگى و استقلال اقتصادى ، مصمم تر و راسخ تر ساخت .
نظرات