استکبارستیزی در اندیشه امام خمینی (ره)


2094 بازدید

استکبارستیزی در اندیشه امام خمینی (ره)

خبرگزاری دفاع مقدس: استکبار ستیزی و مبارزه با ظلم یکی از آرمان‌های اصلی انقلاب اسلامی است. مبارزه با ظلم و یاور مظلوم بودن از جمله آموزه‌های دینی است که به صراحت در نصوص دین اسم برده شده است. قرآن در ضرورت ظلم زدایی از جامعه بشری و فعالیت های اجتماعی از خدا آغاز می کند و او را مبرا از هر نوع ظلم دانسته و ظلم زدایی از جامعه بشری را مسئولیت اجتناب ناپذیر انسان می داند. اسلام نه تنها ظلم را منع می کند؛ بلکه پذیرش ظلم و زیر بار ظلم رفتن را محکوم می کند.

قرآن کریم بیش از 250 آیه در زمینه ظلم زدایی و محکوم کردن ظلم و ظالم و بیان آثار نامطلوب ظلم آمده است. " لا تظلمون و لا تُظلمون - نباید ظلم کنید و به ظلم تن دهید."

"وَ لا تَرْکَنُوا إِلى الَّذِینَ ظلَمُوا فَتَمَسکُمُ النَّارُ وَ مَا لَکم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لا تُنصرُونَ - به آنها که ظلم پیشه اند تکیه نکنید که آتش آن شما را نیز فرا گیرد."

امام خمینی (ره) نیز حمایت از مظلوم و مقابله با ظلم و استعمار ستیزی در هر گوشه و نقطه ای از جهان را از جمله آرمان های انقلاب اسلامی بر می شمرد. در همین راستا است که حمایت از مردم مظلوم فلسطین و برپایی روز قدس بارها و بارها از ناحیه ایشان مشاهده می شود.

استاد شهید مرتضی مطهری رمز موفقیت امام خمینی (ره) را در این می داند که مبارزه را در قالب مفاهیم اسلامی پیش برد و مبارزه ای تحت لوای اسلام و با موازین اسلامی امام از طریق الغای این فکر که یک مسلمان نباید زیر بار ظلم برود، یک مسلمان نباید تن به اختناق بدهد، یک مسلمان نباید به خود اجازه دهد که ذلیل باشد، مومن نباید زیر دست و فرمانبر کافر باشد، " ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا".

مبارزه ملت ایران تنها یک قیام علیه استیلای سیاسی و استعمار اقتصادی نبود، قیام علیه فرهنگ‌ها و ایدئولوژی‌های غربی و دنباله روی از غرب بود که تحت عناوین فریبنده، آزادی، دموکراسی، سوسیالیسم، تمدن، تجدد، پیشرفت، تمدن بزرگ مطرح می شد.

استکبار در اصطلاح اسلامی و توحیدی

استکبار در اصطلاح اسلامی و توحیدی گناهی مترادف با شرک است و منشا ظلم و فساد طغیان در برابر خدا و خلق خدا محسوب می‌شود. بر همین اساس باید یکی از خصیصه های بارز حکومت های توحیدی را فعالیت ویژه ضد استکباری آنها دانست. تمامی انبیاء عظام در تقابل با روحیه برتری طلبی حکام جائر از خود واکنش نشان داده و سر تسلیم فرود نیاورده اند.

قرآن کریم برای استکبار خصلت هایی برشمرده است که مهمترین آنها عبارتند از؛ طغیان گری (فرقان،آیه21)، تبهکاری (یونس،آیه 75)، ایجاد استضعاف (قصص،آیه 4)، استحقاق مجازات (اعراف،آیه 48).

استکبار از دیدگاه فرهنگ سیاسى اسلام، وجود نوعى سلطه گرى، سلطه جویى، استعمار و بهره کشى فرهنگى، سیاسى و اقتصادى توسط اقلیت محدودى زورگو و نفع طلب بر خیل عظیم توده هاى محروم است. این عمل، مى تواند داخلى  یا خارجی باشد.

دشمن شناسی و استکبار ستیزی لازم و ملزوم همدیگرند. تا دشمن شناخته نشود و زوایای فکری او کشف نشود مبارزه هم پدید نخواهد آمد.

لوازم استکبار ستیزی از منظر امام روح الله (ره)

امام خمینی (ره) با رهبری الهی خود روح اعتماد به نفس و خودباوری را در کالبد ملت ایران دمید و این ملت را به نقطه غرورمند خودباوری رساند.

ایشان در فرازی از سخنان خود فرمودند: "اطمینان داشته باشید اگر بخواهید می شود. اگر بیدار شوید و بفهمید این معنا را که نژاد ژرمن از نژاد آریا بالاتر نیست و غربی ها از ما بالاتر نیستند. شما هم بخواهید می ‏شود. خواستید که سلطنت جائر پهلوى نباشد و شد و از بین رفت. خواستید که قدرت هاى دیگر بر شما و بر ذخایر شما سلطه نداشته باشند، همین طور شد و الآن سلطه ندارند... ."

امام (ره) در بخش دیگری از رهنمودهای خویش فرمودند: "اساس باور این دو مطلب است: باور ضعف و سستی و ناتوانی و باور قدرت و قوه و توانایی. اگر ملت این باور را داشته باشد که ما می توانیم در مقابل قدرت های بزرگ بایستیم این باور اسباب این می شود که توانایی پیدا می کنند و در مقابل قدرت های بزرگ ایستادگی می کنند. این پیروزی که شما به دست آوردید برای اینکه باورتان آمده بود که می توانید... ."

از جمله چیزهایی که برای قیام مسلمانان و مستضعفان جهان علیه چپاولگران جهانی و مستکبران جهانخوار لازم به تذکر است آن است که قدرت های ستمگر از راه ارعاب و تهدید یا به وسیله بوق های تبلیغاتی خودشان و یا به وسیله عمال مزدور بومی خائن شان مقاصد شوم خود را اجرا می کنند، در صورتی که ملت ها با هوشیاری و وحدت در مقابلشان بایستند موفق به اجرای آن نخواهند شد و زنده ترین شاهد در کشورهای منطقه، ایران و افغانستان است.

لزوم استکبار ستیزی از منظر امام خمینی (ره)

1. استکبار ستیزی مصداق " کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا "

امام (ره) در راستای ضرورت مبارزه همیشگی با دشمن تاکید می کنند، "تا شرک و کفر است، مبارزه هست و تا مبارزه است ما هستیم."

معمار کبیر انقلاب مبارزه با مستکبران را امتداد حادثه عظیم عاشورا می داند و به صراحت مستکبران را یزیدیان زمان معرفی می کند. امام روح الله (ره) دلیل مبارزه با دشمن را جنگ عقیدتی و ایدئولوژیکی اسلام و کفر می دانند و بر این باورند که باید بسیج مستضعفان راه در جهان به را اندازیم؛ "جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمی ‏شناسد. ما باید در جنگ اعتقادیمان، بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم."

2. ریشه کن شدن استکبار، مقصد انبیاء

در تحلیل وسیع تری جنگ حق و باطل در طول تاریخ بوده است و همواره در پیش روی انبیاء از حضرت آدم تا خاتم (ص) قلدران و زورگویانی که منافعشان به خطر می افتاده است. در تفکر امام همیشه تاریخ، انبیاء از طبقه مستضعف بوده اند. نزدیک ترین حلقه به انبیاء مستضعفان بودند و مقصد انبیاء نجات مظلومان از چنگال ستمگران بوده است. امام (ره) در ادامه، دو طایفه را دشمن و یک طایفه را دوست واقعی معرفی می کنند؛ " دو طایفه به شما توجه دارند؛ یک طایفه مستکبرین و سودجوها و طوایفى که به آنها وابسته هستند. آنها را توقع نداشته باشید که با شما صلح بکنند، آنها هم نخواهند صلح کرد. آنها همه‏ شان همان برنامه فرعون ها را دارند که سر سازش هیچ ندارند و یک دسته هم مستضعفین جامعه هستند که اکثریت و یک اکثریت محروم هستند، این دسته هم با شما هستند."

3. لزوم مقابله با توطئه قدرت های بزرگ در جهت استحاله فرهنگی

بنیانگذار انقلاب از دلایل استکبار ستیزی، توطئه مستکبرین جهت تخدیر شخصیت مسلمانان می دانند؛ "ما آن صدمه ای که از قدرت های بزرگ خوردیم، باید بگوییم که بالاترین صدمه، صدمه شخصیت بوده است. آنها کوشش کردند که شخصیت ما را از ما بگیرند و به جای شخصیت ایرانی و اسلامی، یک شخصیت وابسته اروپایی شرقی و غربی به جایش بگذارند یعنی تربیت فاسدی که در رژیم سابق بود و به تدریج داشت قوت می گرفت."

4. مقابله با استکبار جهت ایجاد وحدت و همدلی

این جدایی که در این طول زمان بین اقشار ملت بود. این یک امری بود که استعمار گران این امر را درست کرده اند یعنی عمال آنها در اینجا و خود آنها با تبلیغات بین اقشار ملت جدایی انداختند. باید ما همه با هم همانطوری که تا اینجا با هم پیروز شده ایم و همه یک مطلب می خواستیم و آن اسلام و جمهوری اسلامی، از این به بعد هم باید همه با هم تا آخر نقطه ای که جزاین احکام اسلام در کشور باشد همه با هم باشیم، جدایی نداشته باشیم.

5. مبارزه با استکبار منطق اسلام

 مبارزه با امپریالیسم جهانی از منطق اسلام و قرآن نشات گرفته است. در مبارزه مساله بین دوکشور و مسائل خرد سیاسی مطرح نیست؛ بلکه صحبت از مصالح عمومی جهان اسلام و غیر است که همیشه باید مد نظر داشته باشیم؛ "باید مسلمانان و خصوصا برادران عرب ما بدانند که مساله اسرائیل و ایران نیست، مساله اصلی برای جهانخوران شرق و غرب اسلام است که می تواند مسلمانان جهان را تحت پرچم پر افتخار توحید مجتمع و دست جنایتکاران را از کشورهای اسلامی و از سلطه بر مستضعفان جهان کوتاه و مکتب ارزشمند و مترقی الهی رابر جهان عرضه نماید."

6. استکبار ستیزی به دلیل منزوی کردن روحانیت

امام خمینی (ره) یکی از نقشه های شوم استکبار جهانی و ایادی آن را طرد کردن روحانیت از صحنه سیاسی اجتماعی جامعه است، بیان می کنند؛ به طوری که این طرح از زمان رضاخان شروع شده و در زمان محمدرضا شاه ادامه پیدا می کند و با فرمول اختلاف بین حوزه ودانشگاه و مدارس و توهین و هتک حرمت و تربیت نیروهای وابسته عملیاتی می شود.

7. لزوم مقابله با دشمن به دلیل ناکارآمد جلوه  دادن اسلام در عرصه مدیریتی

یکی دیگر از توطئه های دشمن ناکارآمد جلوه دادن و مایوس کردن ملت ها از اسلام است. دین مبین اسلام با ادعای جهانشمولی دارای احکام و قوانین محکم در تمامی زمینه ها خلاء ایدئولوژیکی عصر حاضر را پر نمود و تشنگان حق و عدالت را به سوی خود فرا خواند. مستکبرین با ارتجاعی جلوه دادن اسلام و اعلام نمودن اسلام به عنوان مخالف تمدن در راه انقلاب سنگ اندازی کردند.

استکبار با تحمیل نمودن افکار خود به عنوان تمدن برتر در صدد ضعیف نمودن مسلمانان برآمدند که رهبر کبیر انقلاب این امر مهم را گوش زد کردند.

8. اسلام ستیزی به دلیل براندازی

با شکوفا شدن انقلاب اسلامی، معاندان و مستکبران با تمام دستگاه های تبلیغاتی و سازمان های حقوق بشری خود به صحنه آمدند تا این نهال نو پا را ساقط نمایند. به فرموده امام(ره) " اگر انقلاب ایران سرکوب می شد دیگر اسلام سر، بلند نمی کرد و برای همیشه اسلام منزوی می شد."

با رهبری امام (ره) و پس از آن خلف صالح ایشان مقام معظم رهبری، تمامی توطئه های دشمن نقش بر آب شد. البته باید همیشه آستانه تحمل دشمن را سنجید که تا چه اندازه انقلاب را قبول دارند و به یقین آنان مرزی جز عدول از همه خوبی ها و ارزش های معنوی و الهی نمی شناسند و به گفته قرآن کریم؛ " هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمی دارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند."
و پایان ...

بنابراین امام (ره) بر اساس قاعده فقهی نفی سبیل با سلطه طلبی و مداخله بیگانگان به کرات مخالفت می نماید.
معمار کبیر انقلاب به صراحت گفتمان و منطق انقلاب را ضد منافع استکباری بویژه در راس آنها آمریکا معرفی می کنند.

امام خمینی (ره) روابط کشور با تمام  خارجی ها را بر اساس احترام متقابل می داند؛ به طوری که نه به ظلمی تسلیم  شویم و نه ظلمی کنیم و بر اساس مصالح کشور عمل نماییم.
منابع:

عمید زنجانی ، عباسعلی ،عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج2، ( تهران؛امیر کبیر، بی تا )
موسوی ،  محمد ، رفتار سیاسی در اسلام، چاپ سوم، (تهران؛  باز، 1386)
البقره، 279
هود، 113
نساء 141
مطهری، مرتضی، آینده انقلاب اسلامی ایران، چاپ بیست و ششم (تهران؛صدرا، 1386)
امام روح الله خمینی، صحیفه نور،( ج 13-ج14-ج18-ج21-ج9-ج15-ج6-ج19-ج4 )


خبرگزاری دفاع مقدس