روزی که تبریز حمام خون شد


2777 بازدید

همه چیز از یک نام شروع شد و چند عبارت موهن. «احمد رشیدی مطلق» نام مستعاری بود که پای مطلبی با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات خورده بود و مطالب توهین آمیزی درباره امام خمینی(ره) منتشر کرده بود.
 

 انتشار این مطلب در روز نوزدهم دی ماه 1356، قیام مردم قم را در پی داشت. عوامل رژیم پهلوی مردم را به خاک و خون کشیدند و در چهلم این فاجعه، مردم نقاط مختلف ایران خود را آماده برگزاری مراسم ‌کردند. در تبریز قرار بود مردم در مسجد قزللی (میرزاآقایوسف مجتهد) تجمع کنند. این دعوت از سوی آیت الله قاضی طباطبایی و ده تن دیگر از علمای تبریز صورت گرفته بود.

در این روز که مصادف با روز 29 بهمن بود، مردم در مقابل مسجد قزللی جمع شدند. سرگرد مقصود حق شناس، رییس کلانتری بازار تبریز به همراه عده‌ای مأمور، به مردم اعلام کرد که متفرق شوند و با توهین به مسجد از ورود مردم جلوگیری کرد. در این بین جوانی به نام محمد تجلی از این توهین برافروخته می‌شود و با او گلاویز می‌شود که حق شناس با اسلحه کمری‌اش این جوان 22 ساله را به شهادت می‌رساند.

تبریز به خون کشیده شد

مردم خشمگین جنازه خون آلود شهید را برداشته و در خیابان‌ها به راه می‌افتند و بتدریج راهپیمایی گسترده‌ای شکل می‌گیرد. یحیی لیقوانی رییس ساواک تبریز با توجه به گسترش قیام مردمی با تهران تماس می‌گیرد و شاه به جمشید آموزگار دستور حفاظت از مناطق مهم و سرکوب شدید مردم را می‌دهد. شورای امنیتی استان، دستور استقرار یگان ها و ادوات نظامی از جمله تانک و نفربر را در سطح شهر می‌دهد که در نتیجه با مقاومت و پایمردی مردم تبریز، این شهر از خون جوانان، بازاریان، دانشجویان، مردان و زنان، رنگین می شود.

ما این شاه را نمی خواهیم

مردم با سردادن شعار «مرگ بر شاه» در خیابان ها راهپیمایی کرده و سر راه خود مشروب فروشی ها و ساختمان مرکزی حزب رستاخیز و مجسمه شاه در میدان خاقانی را به آتش کشیدند. مضمون شعارهایی که مردم در آن روز سر می دادند طرفداری از نهضت امام، سرنگونی رژیم طاغوت، برقراری عدالت اسلامی و رفع ظلم و ستمی بود که توسط پلیس و ساواک بر مردم حاکم شده بود. از جمله شعارها این بود: «خمینی رهبر ماست»، «قیام، قیام خدائیست»، «ما مردم تبریز پیرو خط امام، پیرو خط پیامبر»، «ما این شاه را نمی خواهیم».

روزنامه رستاخیز تعداد شهدای این قیام را 9 نفر و مجروحان را 250 نفر اعلام کرد، اما ناظران بی طرف در تبریز گزارش دادند که بیش از 100 نفر به شهادت رسیده اند.

تنبیه عوامل حکومت

در این میان اولین واکنشی که حکومت پس از اعلام حکومت نظامی در تبریز داشت آغاز موج دستگیری افراد مظنون به شرکت در قیام بود. به صورتی که پس از پایان روز 29 بهمن فقط در مدت 48 ساعت 621 نفر از دانشجویان روانه زندان شدند.

اقدام دیگر رژیم تعویض و تنبیه قاصرین واقعه قیام مردم تبریز بود. شاه برای تنبیه قاصرین واقعه تبریز یک هیأت بازرسی به این شهر اعزام و دستور داد مأمورانی که در پیش بینی و جلوگیری از واقعه تبریز قصور کرده اند تنبیه شوند. سپهبد آزموده که در زمان وقایع بهمن ماه تبریز، استاندار آذربایجان شرقی بود به تهران احضار و سپهبد شفقت به جای وی منصوب شد. رییس شهربانی آذربایجان نیز تسلیم کمیسیون بررسی واقعه شد.

قیام کنندگانی که اوباش نامیده شدند

پس از قیام تبریز، دولت کوشید با کنترل مطبوعات و رادیو و تلویزیون تا حد مقدور آن را یک مسئله بی اهمیت جلوه دهد. هلاکو رامبد وزیر مشاور دولت آموزگار در مجلس گفت: «در شهر تبریز، عده ای اوباش و مزدوران خارجی که معلوم نیست در کدام تاریخ و از کدام مرز برای اینگونه تحریکات وارد ایران شده اند، عملی شبیه به آنچه قشون مغول در برنامه داشت، با تمام حقارت و فضاحت در حد اوباش محلی، فجایعی در شهر تبریز به وجود آوردند و به مراکز فرهنگی و مراکز عمومی صدمه زدند.»

جعفریان یکی از اعضای حزب رستاخیز چند روز بعد از قیام اعلام کرد: «آشوبگران که تبریز را به آتش کشیدند تبریزی نبودند.» کلماتی نظیر «کمونیست های شناخته شده، مزدوران خارجی، مارکسیست ها، مارکسیست‌های اسلامی» به طور خسته کننده از سوی دبیران حزب رستاخیز در مطبوعات و رادیو و تلویزیون تکرار می شد.

بخش فارسی «رادیو لندن» در مورد تظاهرات تبریز گفت: «طبق گزارش خبرگزاری پارس، بر اثر برخورد شدید افراد پلیس با تظاهرکنندگان، لااقل شش تن در تظاهرات تبریز به قتل رسیده اند و بسیاری مجروح شده اند. روزنامه تایمز به نقل از خبرگزاری فرانسه و رویتر نوشت: «در اغتشاشات و تظاهراتی که در تبریز، دومین شهر بزرگ و صنعتی ایران، توسط مارکسیست های اسلامی به راه افتاد، 6 نفر کشته و 125 نفر زخمی شدند.»

سرانجام ساعت 5 بعدازظهر نیروهای نظامی بر شهر مسلط شدند. در آمار ساواک چنین آمده است: «581 نفر دستگیر، 9 نفر کشته، 118 نفر زخمی. 3 دستگاه تانک، 2 سینما، یک هتل، کاخ جوانان، حزب رستاخیز و تعدادی اتومبیل شخصی و دولتی به آتش کشیده شدند.»

بوق های تبلیغاتی و انقلاب سفید

کشتار مردم تبریز، شاه را غافلگیر کرد چرا که او به خیال خود توانسته بود پرده‌ای ضخیم بر روی فاجعه قم بکشد حتی اقدام دبیر کل سازمان ملل را به سود خود تمام کند و افکار خارجیان را از درک واقعیت فاجعه قم منحرف سازد؛ اما با قیام مردم تبریز، تقدیر به گونه دیگری رقم خورد.

امام طی یک سخنرانی ضمن تجلیل از قیام 19 دی قم شدیداً به دولت های آمریکا، انگلیس و دیگر دولت هایی که اعلامیه حقوق بشر را امضا کرده و اینک جنایات شاه را تایید می کنند، حمله کرده و منشأ سیه روزی ملت ایران را دخالت های آمریکا دانستند.

ایشان در بیانات خود شخص شاه را مقصر کشتار 19 دی و 29 بهمن تبریز معرفی کردند و خطر تفکر جدایی دین از سیاست و وظیفه خطیر روحانیون در پرداختن به مسائل سیاسی جامعه را گوشزد نموده و با تشریح دخالت های ائمه(ع) و پیشوایان دینی در امور سیاسی، شدیداً به بینش کسانی که انتظار و سکوت در مقابل جباران را پیشه ساخته اند، حمله کردند.

همچنین بعدها در پیام مهمی که به مناسبت قیام خونین 29 بهمن تبریز در 8 اسفند 1356 خطاب به مردم آذربایجان فرستادند، فرمودند:

«سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز، درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز. درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با فریاد مرگ بر شاه خط بطلان برخرافه گوئی های او کشیدند. زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوه گویانی زدند که با بوق های تبلیغاتی انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صددرصد مخالف است انقلاب سفید شاه و ملت می نامند و این نوکر اجانب و خودباخته مستعمرین را نجات دهنده کشور می شمارند...».

تَرَکی که رژیم برداشت

قیام گسترده مردم تبریز و قتل‌عام آن بازتاب وسیعی در سراسر ایران و محافل روحانی و غیرروحانی داشت. مراجع و آیات حوزه علمیه قم اولین مقامات روحانی بودند که در این خصوص با اعلامیه و تلگراف موضع گیری نمودند. اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا، جنبش مسلمانان مبارز، کنفدراسیون محصلان و دانشجویان ایرانی خارج از کشور، نهضت آزادی ایران نیز اعلامیه هایی نشر دادند.

نشریه «16 آذر» نشریه کنفدراسیون محصلان و دانشجویان ایرانی خارج از کشور نوشت: «قیام تبریز نه فقط برگی زرین به تاریخ مبارزات ضدارتجاعی و قهرمانانه اهالی ستمکش این شهر می افزاید، بلکه لحظه ای درخشان در تاریخ پیکار خلق های میهن است.»

پس از قیام تبریز دانشجویان مبارز ایرانی مقیم کشورهای اروپایی و امریکایی دست به افشارگری زدند. در امریکا جو حاکم چنان گرایش به شاه داشت که هیچ نشریه معتبر، غیر از چند روزنامه محلی و کم تیراژ حاضر به چاپ مطالب دانشجویان نشد. روزنامه واشنگتن پست، چند مقاله به اوضاع تبریز اختصاص داد، نیویورک تایمز ضمن صحبت از تَرَکی که رژیم برداشته، در روزهای بعد تعداد کشته شدگان تبریز را از 6 به بالاتر از 70 نفر رساند و توضیح داد که بلوای تبریز، بلوایی است پیچیده، ولی ننوشت که پیچیدگی بلوا در کجا نهفته است.

جنبش های دانشجویی در خارج از ایران

تعدادی از دانشجویان مبارز ایرانی مشغول به تحصیل در برلن شرقی (پایتخت جمهوری دمکراتیک سابق آلمان) سفارت ایران را در برلن به اشغال خود درآوردند و به افشای جنایات شاه و پخش خبر مبارزه مردم تبریز پرداختند، خبر این جریان به سراسر جهان مخابره شد.

دانشجویان مقیم اتریش نیز مقارن سفر وزیر امور خارجه ایران که به دعوت صدراعظم و رئیس جمهور اتریش به آن کشور رفته بود، در خارج دانشگاه وین، دست به تظاهراتی زدند و شعار خود را «حمام خون در ایران» قرار دادند. آنها می گفتند تعداد بسیار زیادی از مردم به خصوص از شهر تبریز ضمن تظاهرات در زدوخوردهایی که با پلیس صورت گرفت، کشته شده اند.»


مجله مهر