اسنادی درباره مجلس مؤسسان اول‏ و انقراض سلسله قاجاریه


راضیه یوسفی نیا1
1885 بازدید

چکیده
این مقاله به بررسی یکی از مهم‏ترین وقایع تاریخ ایران و اسناد مربوط به آن‏که در ابتدای قرن حاضر(سال 1304)رخ داده‏ است،می‏پردازد.سردار سپه(رضا خان)که با سرکوب مخالفان داخلی و قدرت یافتن خویش قانع به مقام رئیس الوزرایی و فرماندهی کل قوا نبود باهم‏اندیشی انگلیسی‏ها درصدد تغییر سلطنت ایران از قاجاریه به پهلوی بود لکن به دلیل مخافلت‏هایی‏ که در جامعه داشت ابتدا اشعار جمهوریت را که در آن ایام در مورد همسایه ایران ترکیه و تغییر نظام آن از امپراتوری به جمهوری‏ رخ داده بود،مطرح کرد.بعد با استفاده از عدم حضور احمد شاه قاجار در ایران و موقعیت مجلس شورای ملی و وکلای موافق وی‏ علی‏رغم مخالفت وکلای معروفی چون آیت اللّه مدرس،دکتر مصدق،ملک الشعرا بهار و...بالاخره با تصویب مجلس شورای‏ ملی و بعدا مجلس موسسان انقراض سلطنت قاجار اعلام و سلطنت ایران به پهلوی تغییر یافت و رضا خان به‏عنوان شاهنشاه‏ ایران انتخاب و پس از او سلطنت ایران به اعقاب ذکور او نسلا بعد نسل تفویض گردید.
مقدمه:
درست هنگامی که احمد شاه یقین داشت مجلس شورای ملی و در راس آن سردار سپه قادر نخواهند بود موادی از قانون اساسی را تغییر داده و به جای آن قوانین دیگری وضع کنند،شاهد رخدادهای دیگری‏ بودیم که در نهایت منجر به انقراض سلطنت قاجاریه پس از 154 سال‏ حکومت در ایران گردید.
رضا خان با سرکوب سرکشانی چون سمیتقو2در آذربایجان و برکنار کردن شیخ خزعل‏3از مسند قدرت در خوزستان،خود را قهرمان ملی‏ جلوه داد،به‏گونه‏ای که هم مخالفان داخلی خلع سلاح شدند و هم‏ شوروی‏ها اغفال گردیدند.رضا خان برای تصاحب قدرت بیشتر،به فکر تغییر رژیم بود چرا که با احراز مقام ریاست الوزرائی نه خود ارضاء می‏شد و نه استعمار انگلستان این هدف محدود را در ایران دنبال می‏کرد.
رضا خان و انگلیسی‏ها هردو در اندیشهء تغییر سلطنت در ایران بودند. اما چون طرح تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی در ابتدای نخست وزیری‏ رضا خان ممکن نبود و مقاومت جدی جامعه را در پی داشت لذا برای‏ آماده کردن افکار عمومی جامعه برای این تغییر،شعار جمهوری مطرح‏ شد.و باتوجه به اینکه مقارن همین ایام در ترکیه هم رژیم امپراتوری‏ منحل و نظام جمهوری مستقر شده بود.این امر بهانهء خوبی برای‏ طرفداران رضا خان بود که تبلیغات وسیعی به راه بیندازند و خواهان‏ استقرار نظام مشابهی در ایران شوند.برای تغییر،بهترین راه مجلس‏ بود که می‏توانست چنین اقدامی را قانونی جلوه دهد.این جریان در آغاز انتخابات مجلس پنجم که سردار سپه با قدرت قشون و وزارت داخله، مجلس شورایی آراسته ترتیب داده بود،به وقوع پیوست.
نقش مجلس پنجم در تشکیل مجلس مؤسسان و اصلاح قانون اساسی
موقعی که انتخاب دوره پنجم شروع شد همه می‏دانستند که این‏ مجلس ممکن است به انقراض سلسله قاجار رأی دهد.در ابتدای مجلس‏ نیز طبق معمول وکلا بایست قسم می‏خوردند که به پادشاه وفادار باشند. اما این امر برای آنان مقدور نبود.
مؤتمن الملک‏4،رئیس پرقدرت مجلس،چون نمی‏خواست در این جریانات آلوده شود،در پانزده مهرماه 1304 وقتی مجددا به‏ ریاست مجلس انتخاب شد از قبول این مقام خودداری کرد.وکلا به‏ مستوفی الممالک رأی دادند.او نیز قبول نکرد.به همین جهت سید محمد تدین-نایب رئیس مجلس-ریاست جلسات را به عهده گرفت‏ و موضوع تغییر سلطنت را در دستور کار مجلس قرر داد.(نیازمند،1381، ص 744)
سردار سپه و دست‏نشانده‏هایش سعی نمودند بدون سر و صدا و هیاهو مقدمات خلع قاجار را فراهم نمایند.ازاینرو تا اواخر مهرماه 1304 تظاهرات شدیدی علیه قاجاریه به عمل نیاوردند ولی سردار سپه مخفیانه‏ تمهیدات لازم را فراهم می‏آورد.ملاقات با تنی چند از نمایندگان، من جمله تدین،سید محمد صادق طباطبایی،رهنما و...چند شب قبل‏ از نهم آبان حکایت از این موضوع داشت که سردار سپه تلاش می‏کرد نظر متنفذین و وکلا را به تغییر سلطنت و خلع قاجار جلب نماید.
اما تقریبا از اول آبان‏ماه این رویارویی علنی‏تر شد و تلگرافات زیادی‏ از تمام ایالات و ولایات به مجلس و بعضی جراید علیه قاجاریه مخابره‏ می‏شد5.(سند شماره 1)همچنین شب‏نامه‏های زیادی مبنی بر درخواست‏ خلع احمد شاه و تنفر از سلسله قاجار در میان مردم توزیع می‏شد.خط و انشای این شب‏نامه‏ها حکایت از این داشت که تنها عده خاصی در نگارش آن دست داشتند.تحصن عده‏ای در مدرسه نظام و اعلام انزجار از حکومت قاجاریه از جمله وقایع دیگری است که در همین راستا در اول آبان‏ماه بوقوع پیوست.
از روز پنجم آبان داور و تیمورتاش که علمدار تغییر سلطنت بودند و تنی چند از وکلای طرف‏دار سردار سپه،طرح مربوط به انقراض قاجاریه‏ را تهیه و مخفیانه به نمایندگان ارائه نمود و بعد از جلب رضایت،از آنان‏ امضاء می‏گرفتند.برخی از نمایندگان هم به هیچ عنوان زیر بار امضاء نرفتند.(مکی،1374،ج 3،ص 433)از این گروه معترضین می‏توان‏ به دکتر مصدق،سید حسن مدرس،ملک الشعرا بهار،مستوفی الممالک، حسین علاء،مؤتمن الملک،تقی‏زاده و مشیر الدوله اشاره نمود که با ایراد خطابه‏هایی در مجلس شورای ملی به این امر اعتراض نمودند.مخالفت‏ برخی چون ملک الشعرا بهار6با قضیه جمهوری و تغییر سلطنت به حدی‏ جدی بود که حتی یک بار عوامل سردار سپه قصد ترور وی را کردند اما اشتباها به جای او شخص دیگری را در مقابل مجلس شورای ملی، هدف گلوله قرار دادند.(مرسلوند،1369،ج 2،ص 69)ملک الشعرای‏ بهار اشعار طنزآمیز بلندی در موضوع جمهوری دارد به‏عنوان مثال:
ضیاء الواعظین،آن لوس ریقو کند از بهر جمهوری هیاهو چه جمهوری؟!عجب دارم من از او مگر او غافل است از قصد یارو که می‏خواهد نشیند جای قاجار همانطوری که کرد آن مرد افشار[-نادر شاه‏]
البته جدی‏ترین فرد ضد جمهوری سردار سپه،مدرس بود.وی‏ اعتقادی داشت باید ریشه این خودسری را-که واقعا برای کشور خطر بزرگی محسوب می‏شد-می‏کند.مدرس مبارزات دامنه‏داری را آغاز کرد و شاید اگر تعداد اندکی که با او هم‏عقیده بودند وی را حمایت و پشتیبانی می‏کردند،با همه ناملایمات نظامی از عهده برچیدن اسباب‏ قدرت سردار سپه برمی‏آمد.(مستوفی،1326،ص 430)افشاگری‏های‏ مدرس نمایندگان موافق رضا خان را چنان خشمگین ساخت که در یکی از روزها در اتاق تنفس مجلس به تحریک تدین‏7،احیاء السلطنه‏ سیلی محکمی به گوش مدرس نواخت‏8.(سند شماره 2)این عمل‏ ناشایست،مخالفت‏های توده مردم را با جمهوری رضا خانی تشدید کرد و بسیاری از تلاش‏های طرفداران رضا خان بی‏اثر شد9.(سند شماره 3)
بازار اعتصاب کرد و جلو مجلس تظاهرات بزرگی برپا شد.رضا خان به‏ گارد مجلس دستور حمله داد و عده‏ای به خاک‏وخون افتادند.رئیس‏ مجلس،مؤتمن الملک،شدیدا رضا خان را مؤاخذه کرد که به چه حقی‏ دستور حمله به گارد داده در حالیکه فرماندهی عالی گارد با رئیس قوهء مقننه بود.(کاتوزیان،1379،ص 384)ملک الشعرای بهار قیام خونینی را که سیلی احیاء السلطنه برانگیخت چنین توصیف کرده است:
از آن سیلی ولایت پر صدا شد دکاکین بسته و غوغا به پا شد به روز شنبه مجلس کربلا شد به دولت روی اهل شهر وا شد که آمد در میان خلق سردار برای ضرب و شتم و زجر و کشتار قشونی خلق را با نیزه راندند ولی مردم بجای خویش ماندند رضا خان را بجای خود نشاندند بجای گل بر او آجر پراندند بسی پیر و جوان سرنیزه خوردند گروهی را سوی نظمیه بردند چهل تن اندر این هنگام مردند برای حفظ قانون جان سپردند دو صد تن تاکنون هستند بیمار به ضرب ته تفنگ و زیر آوار
(شهبازی،1383)
رونه برتران( Rene Bertrand )،وابسته نظامی فرانسه در گزارش کوتاهی که به کشورش ارسال نمود تحت عنوان«انقراض‏ سلسله قاجاریه»اشاره دارد:
اول نوامبر 1925(1/آذر/1304)،وزیر امور خارجه ایران،به‏ تمام نمایندگی‏های خارجی مقیم ایران ابلاغ کرده است که«در اثر شورش‏های ضد سلسله قاجار و تلگراف‏های مخابره شده از شهرستان‏ها به تهران به منظور خلع این سلسله و برای جلوگیری‏ از آشوب بیشتر و وخیم شدن وضاع،مجلس،به خواسته‏های مردم‏ جواب مثبت داد و خلع این سلسله را تصویب کرد و ولت موقت، به ریاست«والا حضرت رضا خان پهلوی»تشکیل شده است تا اینکه مجلس مؤسسان،تشکیل جلسه دهد و شکل دولت جدید را تصمیم بگیرد.»...تظاهرکنندگانی هم به حمایت از رضا خان گرد آمده بودند و عنوان«شاه»را به رضا خان و اعلام سلسله جدید پهلوی را سر می‏دادند.امشب،ماموران امنیه تهران،با چراغانی‏ کردن خیابانها،عکس رضا خان پهلوی را زیر تاج شاهنشاهی‏ نصب کرده بودند.(برتران،1381،ص 96)
سرانجام علی‏رغم تمامی مخالفت‏ها که از طرف علما و اصناف‏ و نمایندگان محلات شهر تهران و سایر ایالات و ولایات به مجلس‏ شورای ملی و ممانعت از تغییر اصول قانون اساسی به منظور تغییر حکومت ابراز شد،روز 9 آبان 1304 ضمن تصویب انقراض قاجاریه و تفویض حکومت موقتی به شخص سردار سپه تعیین تکلیف حکومت‏ قطعی را موکول به تشکیل مجلس مؤسسان بری اصلاح و تغییر مواد 36،37،38 و 40 متمم قانون اساسی نمودند.
ازینرو در تاریخ 17 آبان‏ماه 1304 مبلغ پنجاه هزار تومان برای‏ مخارج تشکیل مجلس مؤسسان و در 24 آبان‏ماه مبلغ پنجاه هزار تومان‏ دیگر برای مخارج انتخابات مجلس مؤسسان تصویب گردید.و در 21 بهمن 1304 روز ختم مجلس دوره پنجم مبلغ یک صد هزار تومان‏ برای مخارج جشن جلوس و تاجگذاری رضا شاه پهلوی تصویب شد. (گلشاییان،1377،ج 1،ص 112)
پیشنهاد عدم صلاحیت سلطنت قاجار و ماده واحده‏ انقراض قاجاریه
در روز نهم آبان 1304 پیشنهادی به شرح ذیل از طرف عده‏ای از نمایندگان قرائت شد:
«نظر به این‏که عدم رضایت از سلطنت قاجاریه و شکایاتی که‏ از این خانواده می‏شود به درجه‏ای رسیده که مملکت را به مخاطره‏ می‏کشاند،نظر به این‏که حفظ مصالح عالی مملکت مهمترین‏ نظور و اولین وظیفه مجلس شورای ملی است و هرچه زودتر به‏ بحران فعلی خاتمه باید داد امضاکنندگان با قید دو فوریت پیشنهاد می‏کنیم مجلس شورای ملی تصمیم ذیل را اتخاذ نماید:
ماده واحده-«مجلس شورای ملی به نام سعادت ملت انقراض‏ سلطنت قاجاریه را اعلام نموده و حکومت موقتی را در حدود قانون‏ اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقا رضا خان پهلوی‏ واگذار می‏نماید تعیین تکلیف حکومت قطعی موکول به نظر مجلس‏ مؤسسان است که برای تغییر مواد 36-37-38-40 متمم‏ قانون اساسی تشکیل می‏شود.»10(سند شماره 4)
پس از نطق‏های نمایندگان موافق و مخالف،فقط چهار نفر از نمایندگان علنا با طرح ضدیت نشان داده و علیه آن صحبت کردند.بقیه‏ آنها رضا خان را ستودند.هیچ کدام به هیچ صورت کله‏ای به نفع قاجار یا در دفاع از احمد شاه نگفتند.اولین نمایندهء مخالف سید حسن تقی‏زاده‏11 بود.در سخنان او حتی اشاره‏ای قوی به این امر بود که او شخصا طرفدار جلوس رضا خان بر تخت سلطنت است به شرط آنکه راهی درست و قانونی پیدا شود،ولی با طرح پیشنهادی که با عجله تهیه شده موافق به تصویر صفحه مراجعه شود) نیست.مخالف بعدی حسین علاء12بود،که مختصرتر از سه نفر دیگر حرف زد.علاء که نمایندهء مبرزی بود و نه خطیب خوبی،استدلال کرد که این طرح برخلاف قانون اساسی است،و مجلس صلاحیت رأی دادن‏ به آن را ندارد.سومین و بهترین سخنران،محمد مصدق بود که بحثی‏ بسیار مستدل،هرچند پیچیده،پیش کشید.بدین مضمون که رضا خان‏ در مقام رئیس الوزراء و فرماندهء کل قوا خدمات ارزنده‏ای به مملکت کرده‏ است،و نگهداری او در این سمت همچنان اثر مطلوب و سود بیشتر خواهد داشت.ولی اگر شاه شود،دیگر طبق قانون اساسی فعلی نمی‏تواند مقام اجرایی داشته باشد و بنابراین کشور رئیس الوزرایی مؤثر را از دست‏ می‏دهد.و اگر پس از جلوس بر تخت سلطنت،رضا خان کماکان اعمال‏ قدرت اجرایی کند،برخلاف نص صریح قانون اساسی رفتار کرده است. مصدق به آنچه گفت اعتقاد داشت.گوشه و کنایه‏ای در سخنانش نبود. او معتقد بود که رضا خان به‏طور کلی کارهای زیادی انجام داده است و مجلس هم بیکار ننشسته و در اجرای نقش متعارف خود قوانین لازم را به تصویب رسانده است.به زبان محترمانه از همکارانش می‏خواست تا مانع شاهی رضا خان شوند چون او طبیعتا مستبد است،و طولی نخواهد کشید که قدرت را منحصر به خود می‏کند.برخورد مصدق و رضا شاه‏ حتمی بود و چنین هم شد.مصدق در زمان رضا شاه به تبعید رفت و تا برکناری او از سلطنت در شهریور 1320 به صحنهء سیاسی برنگشت. سخنران آخر یحیی دولت‏آبادی‏13بود که از شتاب بیجا در تهیهء طرح‏ انتقاد کرد.همچنین به شکوه گفت که شب پیش یاران رضا خان به او فشار آوره‏اند تا طرح را امضا کند.وی در خصوص طرح ارائه شده نیز گفت که ماده واحده درباره سه موضوع نامربوط و علیحده است:خلع‏ سلسله قاجار؛رضا خان به‏عنوان پادشاه آینده؛و اصلاح قانون اساسی. این مطالب باید در سه طرح جداگانه به مجلس تقدیم شود.وی شخصا مخالف قاجارها است و به خلع این سلسله رأی می‏دهد.
هر چهار سخنران،پس از نطق خود از جلسه بیرون رفتند و در رأی‏گیری شرکت نکردند.(غنی،1378،ص 391)عموم نمایندگان به‏ عدم لیاقت سلسله قاجاریه رأی دادند و این ماده واحده با اکثریت آراء 80 نفر از عده حاضر-85 نماینده مجلس-تصویب و به دنبال آن رضا خان سردار سپه،به‏عنوان رئیس دولت،از طرف مجلس مسوول اجرای‏ انتخابات و تشکیل مجلس مؤسسان گردید.14
سلطنت انتخابی
بعد از تصویب ماده واحده مبنی بر خلع سلسله قاجاریه و قبل از تشکیل مجلس مؤسسان نظر این بود که سلطنت انتخاب باشد ولی‏ استثنائا در مورد سردار سپه مادام العمر بوده ولی بعد از وی تکلیف‏ جانشین او را مجلس شورای ملی معین نماید.در اتخاذ این تصمیم قبل‏ از تشکیل جلسه نهم آبان‏ماه بین سردار سپه و موافقینش موافقت حاصل‏ شده بود و پس از خلع قاجار نیز تصور می‏شد که سردار سپه در سلطنت‏ انتخابی مخالفتی ننماید و به همین‏منظور عده‏ای از آزادی‏خواهان(شیخ‏ محمد حسین یزدی‏15و سلیمان میرزا16و غیره)و نمایندگان مجلس هم‏ با انقراض قجاریه موافقت کردند ولی پس از این‏که انتخابات مجلس‏ مؤسسان شروع شد و عده‏ای نیز انتخاب گردیدند سردار سپه از قولی که‏ داده بود عدول نمود و خواست که سلطنت را در خانواده خود موروثی‏ نماید.
در این میان عده‏ای که قبلا با سردار سپه بر روی سلطنت انتخابی‏ توافق کرده بودند ناگهان از این تصمیم مطلع شدند و درصدد مخالفت‏ با این تصمیم برآمدند و جسته گریخته در اطراف آن سر و صدا راه‏ انداختند.اما علی‏رغم این جریانات سردار سپه حاضر به قبول سلطنت‏ انتخابی نشد.ازاین‏رو هنگامی که مجلس مؤسسان تشکیل گردید، سلیمان میرزا با این‏که یکی از موافقین جدی سردار سپه و از طرف‏داران‏ خلع قاجاریه بود و قاعدتا بایستی با سلطنت سردار سپه هم موافق باشد در مجلس مؤسسان با سردار سپه تقریبا خالفت نمود.(مکی،1374، ج 3،ص 544)
انتخابات مجلس مؤسسان
لغو حکومت نظامی در نقاط مختلف کشور و برگزاری انتخابات‏ مجلس مؤسسان،اولین اقدام سردار سپه بود.در اعلامیه‏ای که منتشر شده آمده بود:
«اعلان مؤسسان-در نظر داریم که مجلس شورای ملی،پس‏ از الغای سلطنت قاجاریه و تعیین حکومت قطعی را به ملت یعنی‏ مجلس مؤسسان واگذار نموده بدیهی است ابراز حق حاکمیت ملل‏ فقط روی قاعده انتخاب است و این اصل چون مستقیما غیرممکن‏ بود لا بد با دست نمایندگان ملت باید انجام بگیرد و چون انتخاب با حکومت نظامی مناسبت قانونی نداشت،لذا در تعقیب همین نظریه‏ علاوه از فرمان انتخاب اعضای مجلس مؤسسان اعلامیه الغای‏ حکومت نظامی از طرف والا حضرت پهلوی رئیس حکومت موقت‏ ایران صادر گردید:
اعلامیه رئیس حکومت موقتی مملکت-در این موقع که تمام‏ اعلان انتخابات مجلس مؤسسان داده شده،مقرر می‏داریم که تا خاتمه انتخابات مزبور،قوانین حکومت نظامی در نقاطی که برقرار است موقوف الاجرا خواهد بود.رضا»(طهماسب،ص 396)
خلاف آنچه در اعلان مذکور بدان اشاره رفت این انتخابات‏ کاملا کنترل شده بود.به استثنای مورخین هوادار سلسله پهلوی،اغلب‏ مورخین جریان انتخاب مجلس مؤسسان را براساس زور و جبر و غیر مردمی توصیف کرده‏اند،عبد اللّه مستوفی می‏نویسد:«در همه‏جا سعی‏ شده است که اشخاصی انتخاب شوند که موافقت آنها به سلطنت‏ پهلوی مسلم باشد و در حقیقت دولت نام هرکس را می‏خواست از صندوق بیرون می‏کشید مع هذا عده زیادی از اشخاص از مرکز و ولایات انتخاب شده بودند که عده‏ای از آنها وکلای موافق پهلوی‏ در مجلس شورای ملی بودند،حتی بعضی هم که در روز نهم آبان‏ شاید عمدا غیبت کرده بودند،بعد از آن‏که دیدند کار گذشته،به‏ داوطلبین عضویت در مجلس مؤسسان عذر مافات خواستند» (مستوفی،1371،ج 3،ص 668)ایوانف مورح روسی می‏آورد:«در ماه نوامبر 1925،انتخابات مجلس مؤسسان صورت گرفت.توده‏های وسیع‏ مردم عملا در این انتخابات که سخت تحت فشار مقامات دولتی‏ انجام می‏گرفت و کاملا قلابی بود شرکت نداشتند.صورت اسامی‏ نمایندگان مجلس مؤسسان قبلا بوسیله کارمندان دولتی و پلیس‏ تهیه شده بود،تقریبا همه آنهایی که به‏عنوان نمایندگان مجلس‏ مؤسسان‏[انتخاب‏]شدند،بدون استثنا از طرفداران پادشاهی رضا خان،مالکان،بازرگانان و روحانیون بودند.»(ایوانف،1356،ص 76)
از انتخاب افرادی که واقعا دارای آراء مستقل بودند ممانعت شد و افرادی چون مصدق السلطنه،مشیر الدوله،موتمن الملک،مدرس، تقی‏زاده و غیره انتخاب نشدند و عده کثیری از افراد غیرسرشناس که‏ سوابق روشنی هم نداشتند انتخاب شدند.نمونه اخلال در انتخابات در شکایت اهالی ولایت عراق‏17از انجمن نظارت بر انتخابات بود که ضمن‏ تلگراف‏های مکرر درخواست انحلال آن و جلوگیری از آراء تحمیلی را داشتند18.(سند شماره 5)
در تهران مطابق اعلان انجمن نظارت بر انتخابات مجلس‏ مؤسسان،از روز سه‏شنبه 19 تا شنبه 23 آبان،از ساعت 4 قبل از ظهر و از ساعت یک تا ساعت 7 بعد ازظهر مدت زمان برگزاری انتخابات اعلام گردید.تعداد انتخاب‏شوندگان در تهران 24 نفر بود که‏ رای‏دهندگان می‏بایست تعرفه گرفته و قبل از ورود به انجمن نظارت، اسامی منتخبین را روی کاغذ سفید نوشته و تسلیم نمایند.انتخابات‏ تهران پیش از سایر نقاط کشور برگزار گردید.
انجام این انتخابات در شرایطی سیاسی خاصی صورت‏ می‏گرفت که رضا خان را به شتاب در آن وامی‏داشت،عواملی از قبیل‏ آشفتگی و سردرگمی اجتماعی،عدم‏ثبات سیاسی،عدم حضور احمد شاه در ایران سبب می‏شد که نظامنامه انتخاب اعضا19،قوانین‏ و اعلانات یکی پس از دیگری ابلاغ و به مورد اجرا درآیند.(دلفانی، 1380،ص 75)
انتخاب‏شوندگان مجموعا 272 نفر20بودند(سند شماره 6)و در میانشان افرادی از رجال سیاسی و مذهبی تهران همچون امام جمعه‏ خوئی،حاج حسین امین الضرب،سلیمان میرزا اسکندری،مستشار الدوله‏ صادق از دموکراتهای تندرو،حاج محمد علی بادامچی،میرزا مهدی‏ ملک‏زاده(پسر ملک المتکلمین از مشروطه‏خواهان پرآوازه)،عدل الملک‏ دادگر از نزدیکان سابق سید ضیاء،شکر اللّه خان قوام الدوله،میرزا هاشم‏ آشتیانی و سید ابو الحسن حائری‏زاده از نزدیکان مدرس و اعیان و ملاکانی چون قوام الملک شیرازی،سردار فاخر حکمت،مشار الدوله، مرتضی قلی بیات و محمد ولی خان اسدی نیز حضور داشتند.همچنین‏ ارباب کیخسرو زرتشتی،آلکس آقایان و آلکساندر طونیانس ارمنی و مسیوهایم کلیمی به نمایندگی از اقلیت‏های مذهبی در مجلس مؤسسان‏ حاضر بودند.
افتتاح مجلس مؤسسان و شروع سلطنت پهلوی
انتخابات مجلس مؤسسان به سرعت انجام گرفت و مجلس‏ روز پانزدهم آذرماه 1304 در تکیه دولت با نطق افتتاحیه رضا خان‏ پهلوی رئیس حکومت موقت کار خود را آغاز کرد.پس از پایان مراسم‏ افتتاح،نخستین جلسه مجلس مؤسسان به ریاست سنی حجه الاسلام‏ حاج شیخ محمد حسین یزدی تشکیل گردید و موافق نظامنامه داخلی‏21، به انجام امور مقدماتی پرداخت.در این جلسه آقای میرزا صادق صادق‏ (مستشار الدوله)22به ریاست و سهام السلطان بیات و عدل الملک دادگر به‏ نیابت انتخاب شدند.مجلس مزبور ظرف هفت روز اصول 36-37-38 و 40 متمم قانون اساسی را تغییر داد و سلطنت دائمی ایران را به رضا پهلوی و اعقاب ذکور وی واگذار کرد.رضا شاه روز 24 آذر 1304 با تشریفاتی خاص‏ مراسم تحلیف را در مجلس شورای ملی به عمل آورد و روز بعد به تخت‏ سلطنت نشست.سرپرسی لورن‏23( Percy Lyham Loraine )، وزیر مختار انگلیس بعنوان شیخ السفرا تبریک گفته سعادت و ترقی شاه‏ و ملت ایران را آرزو کرد.(عاقلی،1374،ص 386)
سرپرسی لورن در خاطرات خود می‏گوید:در این مراسم،بلوچ‏ها با کمربندهای سگک‏دار و ترکمن‏ها با کلاه پوست و پیراهن ابریشمی‏ و بختیاری‏ها با کلاه نمدی سفید و نیم‏تنه سیاه و کردها با عمامه‏های‏ حاشیه ابریشمی و قشقایی‏ها و لرها هریک با لباس مخصوص‏ شرکت داشتند.وقتی درها باز شد یک پسر بچه که یونیفورم‏ نظامی به تن داشت وارد شد.او ولیعهد بود.رضا شاه با لباسی مملو از جواهر و نشان که بر جغه‏گاهش کوه نور می‏درخشید با یک شنل‏ آبی‏رنگ مملو از مروارید وارد شد و به طرف تخت طاووس رفت. مردان و زنان ادای احترام کردند و علما با گامهای سنگین جلو آمدند.ولیعهد از ترس گوشهء شنل پدرش را گرفته بود.در گذشته‏ رسم بود که علما تاج را بر سر شاه می‏گذاشتند اما رضا خان با دست خود کلاهش را برداشت و سپس تاج را خود بر سر نهاد. در حالی که دو وزیر کنارش ایستاده و تاجهای پادشاهی از اعتبار ساقط شدهء قاجاریه را ر دست داشتند.مستشار الدوله رئیس‏ مجلس مؤسسان یک عصای جواهرنشان و سرلشکر طهماسبی‏ وزیر جنگ شمشیر الماس‏نشان نادر شاه را به شاه دادند.رضا شاه‏ در حالی که تاج بر سر و عصای سلطنتی به دست و شمشیر نادری‏ را به کمر داشت خطابهء خود را خواند.و پس از پایان مراسم آهسته‏ سالن را ترک نمود.(نیازمند،1381،ص 761)
به هنگام رأی‏گیری حتی یک نفر در مخالفت با پادشاهی رضا خان‏ رأی نداد(رأی‏گیری مخفی بود و سه نفر رأی ممتنع و 12 نفر هم غایب‏ بودند).بنابراین می‏توان نتیجه گرفت گروه بزرگی از نخبگان جامعه‏ ایران در آن مقطع در خصوص پادشاهی رضا شاه به تفاهم رسیده بودند (هرچند فضای ارعابی را که هوادارن او علیه اقلیت مخالف ایجاد کرده‏ بودند،نباید نادیده گرفت).سرپرسی لورن،در گزارشی به وزیر خارجه‏ کشورش این موضوع را این‏طور بیان کرده است:«بیش از نیمی از روشنفکران تا حدی موافق تغییرند ولی تعداد بسیار کمتری از ایشان آماده‏اند از او طرفداری کنند.»(پارسانژاد،1383)
دشوار بتوان پی برد که توده مردم در این انتخابات تا چه اندازه‏ حمایت کرده‏اند،ولی در انتخابات مجلس ششم،که تنها انتخابات تهران‏ (خرداد 1305)آزاد برگزار شد،حتی یک نماینده از میان کسانی که به‏ تغییر سلطنت رأی داده بودند انتخاب نشد،حتی سلیمان میرزا نیز که از دیرباز محبوب رأی‏دهندگان تهرانی بود!در عوض،کسانی رأی آوردند که رسما با آن مخالفت کرده بودند مثل مدرس و مصدق و تقی‏زاده‏ و نیز گروه دیگری که مردم می‏دانستند با آن مخالف بوده‏اند مانند مستوفی و مشیر الدوله و مؤتمن الملک.واکنش در ولایات نیز از استقبال‏ مردم حکایات نمی‏کرد.سفارت انگلیس در تهران به کنسولگری‏هایش‏ در شهرها و شهرستان‏ها دستور داده بود بی‏طرفی خود را اکیدا حفظ کنند و موضوع را امری کاملا داخلی و مربوط به خود ایرانیان تلقی‏ کنند.فقط خواسته بود واکنش مردم را در برابر این دگرگونی بزرگ‏ گزارش بدهند.در اجرای این درخواست سیزده گزارش کوتاه واصل‏ شد:اصفهان:«مردم هیچ علاقه‏ای نشان نمی‏دهند»مشهد:استقبال‏ چندانی از جشن‏ها نشد و مردم شهر تغییر سلطنت را«برد انگلیسی‏ها و باخت روس‏ها»برشمردند.تبریز:«توده مردم»بی‏اعتنایی نشان دادند. شیراز:«با استقبال سردی»روبرو شد و مردم می‏گفتند تلگراف‏هایی که‏ از مجلس خواستار تغییر سلطنت شده‏اند«کار دارودسته کوچکی»بوده‏ است.کرمان:«هیچکس جرأت ابراز عقیهء مخالف را نداشت»اگرچه‏ مردم خود قاجاریه را مقصر می‏دانستند و در عین حال از«تقویت بیشتر قوای نظامی»نگران بودند.رشت:«هیجانی برنیانگیخت»بوشهر: مخالفت خاموشی وجود داشت،ولی در یزد این تغییر«ظاهرا مقبول‏ افتاده است»و تنها در سیستان این خبر«همه را از نظامی و غیرنظامی‏ به وجد آورد».
رویهم رفته به نظر می‏رسد که اهالی شهرها،به‏طور کلی،از سقوط قاجاریه افسوس نخورده‏اند اما از ورود سلسله جدید هم خوشحال‏ نشده‏اند.تازه این در زمانی بود که رضا خان در اوج محبوبیت خود بسر می‏برد و گسترده‏ترین پایگاه را در طول دوره کاریش 1320-1299 داشت(کاتوزیان،1379،ص 398)
مجلس مؤسسان و اصلاحات در قانون اساسی
بدین‏ترتیب مجلس با اصلاح سه اصل 36،37 و 38 متمم قانون‏ اساسی،سلطنت مشروطه ایران را به رضا شاه پهلوی تفویض و در اعقاب‏ ذکور او نسلا بعد نسل برقرار نمود.همچنین مقرر شد که ولایتعهد با پسر بزرگتر پادشاه که مادرش ایرانی الاصل باشد خواهد بود و نیز در موقع‏ انتقال سلطنت،ولیعهد وقتی می‏تواند شخصا امور سلطنت را متصدی‏ شود که دارای بیست سال تمام شمسی باشد.24(سند شماره 7)
پس از تصویب اصول مذکور بنابه پیشنهاد آقای مستشار الدوله‏ صادق و بر طبق مواد 63 و 64 نظامنامه یک هیئت 36 نفری بحکم‏ قرعه از طرف مجلس مؤسسان برای عرض تبریک و تقدیم یک نسخه‏ از مصوبه مجلس مؤسسان به رضا شاه انتخاب گردید.نسخه دومی نیز برای دولت فرستاده شد.
در آخرین جلسه مجلس مؤسسان که ساعت 11 صبح روز یکشنبه‏ 22 آذرماه 1304(26 جمادی الاول 1336 ق)تشکیل شد،پس از تصویب صورتجلسه قبل،آقای مستشار الدوله در سخنانی اظهار داشت: «آقایان محترم از اطراف و اکناف مملکت با سرعتی که تا بحال‏ در ایران سابقه نداشته برای تشکیل مجلس مؤسسان و اصلاح‏ چهار اصل متمم قانون اساسی به سوی مرکز شتافتند و این‏ آرزوی ملی را صورت فعلیت بخشیدند.لهذا همانطوری که آقایان‏ تشریف آوردند و به میمنت و سعادت مجلس مؤسسان تشکیل‏ شد همینطور هم به میمنت انحلال می‏یابد.»مجلس مؤسسان یک‏ ربع قبل از ظهر ختم شد.25
در گزارش 22 آذرماه 1304 ارائه شده به ریاست مجلس شورای ملی‏ آمده است که کلیهء اسناد مربوط به مجلس مؤسسان در بخش جداگانه‏ای‏ به نام آرشیو مجلس مؤسسان ضبط و نگهداری خواهد شد.26

سند شماره 1
این تلگراف توسط چند تن از نمایندگان انجمن نهضت ملی مشهد ارسال شده که درخواست پذیرش سلطنت از سوی سردار سپه را دارند.
نمره کتاب 48\اداره تلگرافی دولت علیه ایران‏\سنه 1304
از مشهد سر\نمره قبض 315\عدد کلمات‏\تاریخ اصل‏\توضیحات‏\تاریخ وصول
به طهران‏\نمره تلگراف 4\181\16\\9/17
سره سنیه بندگان اعلیحضرت اقدس اعلیحضرت پهلوی ارواحنا فداه چهار کپیه ساحت منیع مجلس مقدس ملی مؤسسان کمیسیون نهضت مختلط نهضت طهران جریده ایران شفق سرخ سابقا تحت چندین درخواست از ذات مقدس اعلا استدعای قبول سلطنت دائمی ایران را نموده و از تمام برادران‏ ایرانی برای نیل به این مقصود و امال ملی کمک خواسته هنوز جواب موافق آرزوی عموم ملت از آن ذوات مقدس داده نشده است لذا نظر باینکه‏ نمایندگان محترم مجلس مؤسسان در مرکز حاضر و مجلس ملی مؤسسان افتتاح شده است نهضت ملی مشهد سر و توابع با نهایت بی‏صبری درخواست‏ آقای خود را تعقیب و صریحا عرض مینمائیم تا ذات مقدس اعلیحضرت تکیه باریکه سلطنت جمشیدی نزند دست از نهضت‏های عمومی و قیام ملی‏ برنداشته و با هر قدر و قیمتی در مقابل هرگونه پیش‏آمد ولو به ریختن خون خودمان حاضر و مقاومت خواهیم نمود نمایندگان انجمن نهضت ملی مشهد سر نمره 28 مرتضی حسینی فراهانی غلامرضا سید ذبیح اللّه محمد تاری موسی علی اکبر تبریزی ناب تقی سید حسین مهدی(تلگرفخانه مبارکه)
[در حاشیه‏]
مجلس مقدس مؤسسان
جواب نوشته شود
مجلس در انجام وظایف مقرره مشغول است‏[امضا]
[در حاشیه پشت سند]
نمره 283
ورود به دار الانشاء مجلس مؤسسان
تاریخ 81/آذرماه/1304
سند شماره 2
نامه جمعی از مردم در اعتراض به اهانتی که به آیت اللّه مدرس شده بود.
هیئت موتلفین ناحیه پنج قنات‏آباد طهران
تاریخ 29 شهر 13400
مطابق 29 برج حوت‏ئیل 1302
نمره 62
توسط ریاست محترم مجلس مقدس شورای ملی
مقام محترم نمایندگان محترم مجلس مقدس شورای ملی
بر هیچ‏یک از ذوات محترم مستور نیست که اساس تشکیلات فعلی مملکتی ایران بر استوار داشتن مقام مقدس دیانت اسلامی بوده و شاهد کافی بر این دعوی قانون اساسی مملکت و نظامات مقرره است و اجرای این اصل ثابت غیرقابل تغییر جز واگذاردن اختیارات به کف نمایندگان با صلاحیت نیست و افراد نیز ذمه‏دار حفظ حدود نمایندگان خود هستند خصوصا در صورتیکه اداء این وظیفه با نگاهداری مقام مقدس روحانیت توأم باشد، لذا این هیئت بدون آنکه در جریان سیاست قمی‏گذارد تأثرات خود را نسبت به اهانتی که حضرت مستطاب حجت الاسلام آقای سید حسن مدرس‏ نمایندهء محترم شده است اظهار داشته منتظریم که هیئت نمایندگان علاقمند به حفظ مذهب در جبران این‏گونه آثار که ناهی اصل دیانت است خود را ذمه‏دار فداکاری دانسته جلوگیری از تکرار نظائر این قبیل قضایا را وجههء همت عالیه خود قرار دهند.
از طرف هیئت مؤتلقین ناحیه 5 کریمی‏زند(هیئت مؤتلفین ناحیه 5،1342)
[در حاشیه‏]جزو دوسیه مخالفین جمهوریت ضبط شود.

سند شماره 3
نامه عده‏ای از نمایندگان،اصناف و علمای تهران به مجلس در خصوص اعتراض به تغییر مواد قانون اساسی.
14 حمل 1304
بسم اللّه الرحمن الرحیم
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی دامت شوکته
نظر به اینکه اخیرا در بین اهالی اشاعه یافته است که بعضی از مدعی الوکاله‏ها درصدد تغییر یا تجدیدنظر در بعضی مواد قانون اساسی که با چندین‏ هزارها خون پاک افراد ملت تنظیم شده هستند فوق‏العاده موجب هیجان و اضطراب افکار عمومی طبقات ملت گردیده و احساسات عامه ملت را جریحه‏دار نموده است بطوری که کامل مشالهده می‏فرمائید و مستحضر هستید و لذا عموم اهالی لزوما آن مقام محترم را تذکر می‏دهد که قانون اساسی روح مملکت‏ است و در ردیف سایر قوانین عادی نیست نمایندگانی که برای تقنین در تحت اصول قانون اساسی انتخاب شده‏اند به هیچ‏وجه حق مذاکره در این باب و نظایر این نخواهند داشت بناء علی بذالک مجلس حاضر اگر بخواهد در اینگونه مسائل داخل مذاکره بشود کاملا خلاف قانون و خیانت بزرگی نسبت به‏ مملکت خواهد بود و این خیانت بزرگ برای سلب اعتماد ملت از آنان و و و قویا کافی خواهد بود زیرا که قانون اساسی یک مملکت را ملعبه اراده متنفذین‏ قرار داده‏اند و هروقت که حکومت عادله ملی تشکیل شود ملت ایران جزای این خیانت بزرگ را منظور خواهد داشت و السلام علی من التبع الهدی.
مرات الذاکرین نماینده محله چاله میدان(رضا مرات الذاکرین)سید باقر خان نماینده چاله میدان(باقر الحسینی)اقل حاج سید عبد الحسنی واعط اف‏ (واعط اف)حاج سید رضا فیروزآبادی نماینده فیروزآباد و بلوک غار و حضرت عبد العظیم(رضا حسینی)اقل عبد الوهاب خرازی‏فروش(عبد الوهاب) محمد حسن الموسوی الهروی نماینده جمعی از معروفین‏[امضاء ناخوانا](جمعیت استخلاص حرمین و بین النهرین)[و چندین امضاء و مهر دیگر]
سند شماره 1/4
اسناد حاضر در خصوص تغییر اصول قانون اساسی و ماده واحده انقراض قاجاریه توسط جمعی از نمایندگان مجلس مؤسسان ارائه شده است.
ما امضاکنندگان پیشنهاد می‏کنیم که اصول 36-37-38 قانون اساسی به طرز ذیل اصلاح شده و اصل الحاقی ذیل بر قانون اساسی اضافه گردد.
اصل 36-سلطنت مشروطه ایران از طرف ملت به وسیله مجلس مؤسسان به شخص اعلیحضرت شاهنشاه رضاه شاه پهلوی تفویض شده و در اعقاب‏ ذکور ایشان نسلا بعد نسل برقرار خواهد بود.[در حاشیه‏]عینا تصویب شد.
اصل 37-ولایت عهد با پسر بزرگتر پادشاه که مادرش ایرانی الاصل باشد خواهد بود.در صورتی که پادشاه اولاد ذکور نداشته باشد تعیین ولیعهد بر حسب پیشنهاد شاه و تصدیق مجلس شورای ملی بعمل خواهد آمد ولی در موقعی که فرزند ذکور برای پادشاه بوجود آید حقا ولایت عهد با او خواهد بود.[در حاشیه‏]تصویب شد.
اصل 38-در موقع انتقال سلطنت ولیعهد وقتی می‏توان شخصا امور سلطنت را متصدی شود که دارای بیست سال تمام باشد چنانچه به این سن‏ نرسیده باشد با تصویب مجلس شورای ملی نایب السلطنه از غیر خانواده قاجاریه برای او انتخاب خواهد شد.[در حاشیه‏]تصویب شد.
اصل الباقی تجدیدنظر در اصول قانون اساسی منوط برای مجلس مؤسسان است و لزوم انعقاد مجلس مؤسسان را مجلس شورای ملی به اکثریت‏ سه ربع از اعضا حاضره خود باید تصویب نماید.
مجلس شورای ملی قانون انتخابات و نظامنامه داخلی مجلس مؤسسان را تدوین خواهد نمود.
تیمورتاش داور[و امضای جمعی دیگر]
[در حاشیه‏]
نمره 304
تاریخ 02/آذرماه/1304

سند شماره 2/4
(مجلس مؤسسان)
یادداشت........تاریخ......ماه......130
کمیسیون محترم مطالعه
ماده واحده مصوبه 9 آبان‏ماه 1304 رجع‏به تغییر مواد چهارگانه متمم قانون اساسی(مواد 36-37-38-40)به ضمیمه طرح قانونی که در همین‏ زمینه از طرف جمعی نمایندگان مجلس مؤسسان تهیه و امضا گردیده است برای مطالعه و شور در آن کمیسیون ارسال می‏دارد که در اسرع اوقات راپورت‏ آن به مجلس محترم مؤسسان تقدیم گردد.[امضا صادق صادق(مستشار الدوله)]
[در حاشیه‏]
نمره 304
ورود بدار الانشاء مجلس مؤسسان
تارخ 02/آذرماه/1304
سند شماره 3/4 قانون اعلام انقراض سلطنت قاجاریه و تفویض حکومت موقتی‏ بشخص آقا رضا خان پهلوی
مصوبه 9 آبان‏ماه 1304 شمسی
ماده واحده-مجلس شورای ملی به نام سعادت ملت انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نموده و حکومت موقتی را را حدود قانون اساسی و قوانین‏ موضوعه مملکتی بشخص آقای رضا خان پهلوی واگذار می‏کند-تعیین تکلیف حکومت قطعی موکول به نظر مجلس مؤسسان است که برای تغییر مواد 36-37-38-40 متمم قانون اساسی تشکیل می‏شود.
[در حاشیه‏]
نمره 304
تاریخ 02/آذرماه/4[031]
سند شماره 5
این تلگراف از طرف هیئت اتحادیه اصناف و تجار ولایت عراق در اعتراض به نحوه انتخابات مجلس مؤسسان و تجدید انتخابات به مجلس شورای‏ ملی ارسال شده است.
نمره کتاب....اداره تلگرافی دولت علیه ایران سنه 031
از عراق‏\نمره قبض 4771\عدد کلمات‏\تاریخ اصل‏\توضیحات
به طهران‏\نمره تلگراف 204 فوری‏ست‏\72\21 ابان 1304\سواد مطابق اصل است
مقام منیع وزارت جلیله داخلی دا اجلاله پنج روز است عرض حالی بر اینکه حکومت انجمنی برخلاف مواد قانون تشکیل داده و تجدید تشکیل را خواستار شده‏ایم بهیچوجه جواب صادر نفرموده‏اید آخرین استدعا اینکه بفوریت امر بر تجدید فرمائید و تمام اهالی را قرین تشکر و الا چاره جز تعطیل‏ عمومی و تحصن در تلگرفاخانه نداریم هیئت تجار عراق هیئت اتحادیه اصناف عراق(تلگرافخانه مبارکه عراق)
[در حاشیه‏]
نمره 255
ورود بدار الانشاء مجلس مؤسسان
تاریخ 71/آذرماه/1304


سند شماره 7 قانون‏ اصول چهارگانه از متمم قانون اساسی مصوبه مجلس مؤسسان
اصل سی و ششم-سلطنت مشروطه ایران از طرف ملت بوسیله مجلس مؤسسان بشخص اعلیحضرت شاهنشاه رضا شاه پهلوی تفویض‏ شده و در اعقاب ذکور ایشان نسلا بعد نسل برقرار خواهد بود.
اصل سی و هفتم-ولایت عهد با پسر بزرگتر پادشاه که مادرش ایرانی الاصل باشد خواهد بود در صورتیکه پادشاه اولاد ذکور نداشته باشد تعیین ولیعهد بر حسب پیشنهاد شاه و تصویب مجلس شورای ملی بعمل خواهد آمد مشروط بر آنکه ان ولیعهد از خانواده قاجار نباشد ولی در هر موقعی‏ که پسری برای پادشاه بوجود آید حقا ولایت عهد با او خواهد بود.
اصل سی و هشتم-در موقع انتقال سلطنت ولیعهد وقتی میتواند شخصا امور سلطنت را متصدی شود که دارای بیست سال تمام شمسی باشد اگر به این سن نرسیده باشد نایب السلطنه از غیر خانواده قاجاریه از طرف مجلس شورای ملی انتخاب خواهد شد.
اصل چهلم-همینطور شخصی که به نیابت سلطنت منتخب میشود نمیتواند متصدی این امر شود مگر اینکه قسم مزبور را یاد نموده باشد.
ماده واحده-مجلس مؤسسان سه اصل 36-37 و 38 متمم قانون اساسی مصوبه بیست و یکم آذرماه 1304 را بجای سه اصل 36-37 و 38 سابق متمم قانون اساسی قرار داده سه اصل مذکور سابق را ملغی میداند.
این قانون که مشتمل بر چهار اصل و یک ماده است در جلسه بیست و یکم آذرماه یکهزار و سیصد و چهار بتصویب مجلس مؤسسان رسید.
رئیس مجلس مؤسسان(امضا)
پی‏نوشت‏ها:
(1).مدیر بخش اسناد کتابخانه،موزه و مرکز اسناد مجلس اسلامی.
(2).اسماعیل سمیتقو،فرزند یکی از خان‏های جزو قبیله کرد بود از حدود 1269 تا 1309.دست به حمله به شهرها و دهات آذربایجان زد و کوشید بقیه قبایل کرد را هم با خود همراه سازد. نقشه‏اش این بود که در بخشی از آذربایجان و کردستان دولتی مستقل تشکیل دهد.دولت جدید ترکیه و عناصری در آذربایجان شوروی به او یاری و اسلحه می‏رساندند.دولت ترکیه مخالف‏ قراردادهای مرزی پیشین با ایران بود و می‏خواست بخش‏هایی از آذربایجان را ضمیمه خاک خود کند.ازاین‏رو توپ و تفنگ در اختیار ایل سمیتقو می‏گذاشت،آنها را تشویق به دست‏اندازی‏ به ایران می‏کرد،و پس از یورش پناهگاه امن در ترکیه به آنها می‏داد.سمیتقو در سال 1309 در زد و خوردی کوچک به قتل رسید.(شرح‏حال رجال ایران،ج.1،صص 136-137)
(3).شیخ خزعل،1315-1239،پسر رئیس یک طایفه کوچک عرب بود.برادرش را که جانشین پدر شده بود کشت و خود رئیس طایفه شد.رقیبان زیاد دیگری را هم که سر راهش بودند،کور کرد.به کمک بریتانیا والی خوزستان شد،حدود 20 سالی حکومت کرد.کم‏کم بر همه طوایف دیگر عرب ناحیه استیلا یافت.ثروت هنگفتی به هم زد،حدود 9 لقب از سلاطین قاجار گرفت‏ و پادشاه انگلستان هم نشان شوالیه‏گری( KCSI )به او اهدا نمو،دعوای او با وزارت مالیه به رضا خانه بهانه داد تا او را به تهران بیاورد و در خانه تحت نظر نگهدارد،تا آنکه به مرگ طبیعی‏ درگذشت.(شرح‏حال رجال ایران،ج.1،صص 476-479)
(4).موتمن الملک(حسین پیرنیا)،از حدود 1254 تا 1327،پسر دوم نصر اله خان مشیر الدوله در تهران و فرانسه تحصیل کرد،فرانسه و کمی هم انگلیسی حرف می‏زد،پدرش وزیر خارجه بود و پسر در ابتدای خدمتش منشی پدر شد.در 1297 وزیر معارف و در 1299 وزیر مشاور شد.در تمام دوره‏های مجلس از 1285 به بعد شرکت داشت و در دوره‏های سوم،چهارم و قسمتی از پنجم و ششم رئیس مجلس بود.در دوره هفتم نیز به نمایندگی رسید ولی از شرکت در مجلس خودداری کرد.سالها بعد در 1322 در تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد ولی باز هم قبول‏ نکرد.او یکی از خوشنام‏ترین سیاستمداران قرن بیستم ایران بود.سالهای آخر عمرش را در تنهایی زیست و جز دوستانی انگشت‏شمار کسی را نمی‏دید.(شرح‏حال رجال ایران،ج.1،صص‏ 388-389)
(5).«سند شماره 2/3/5 مجلس مؤسسان.کابینهء والا حضرت و قانون تصویبی»آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
(6).محمد تقی بهار فرزند محمد کاظم صبوری در دوره‏های سوم،چهارم،پنجم،ششم،پانزدهم،شانزدهم و هفدهم نماینده مجلس شورای ملی بود.روزنامه نوبهار توسط وی منتشر می‏شد. همچنین مدت سه سال مدیریت روزنامه رسمی ایران را به عهده داشت.وی هنگام تشکیل کابینه قوام السلطنه(52 بهمن 1324)برای مدت کوتاهی به‏عنوان وزیر فرهنگ معرفی شد. پس از آن مدتی بیمار شد و در سال 1327 بیش از یکسال جهت معالجه به اروپا رفت و سرانجام روز یکشنبه اول اردیبهست 1330 بر اثر بیماری سل در تهران درگذشت.(زندگینامه رجال‏ و مشاهیر ایران،ج 2،صص 93-100)
(7).سید محمد تدین،1330-1261،در بیرجند بدنیا آمد و تحصیل طلبگی کرد.مدرسه‏ای به نام تدین بنا نهاد،خود مدیر آن شد و اسم مدرسه را برای نام خانواده خویش برگزید.در حزب‏ دموکرات اول به فعالیت پرداخت،در دوره‏های چهار،پنجم و ششم مجلس به وکالت رسید و در نیمه دوم دوره پنجم و شروع دوره ششم ریاست مجلس را بعهده داشت.در 1305 وزیر معارف‏ شد و متهم گردید بخش عمده پولهایی را که برای تحقق هدف نهضت جمهوریخواهی در اختیارش بود،به جیب خود ریخته است و در دی 1306 ناچار استعفا داد.در 1309 مدت کوتاهی‏ والی کرمان شد و سپس در بقیه دوران سلطنت رضا شاه از خدمات دولتی کناره گرفت.در سالهای پس از شهریور 1320 به وزارت رسید و باز اتهام سوءاستفاده و اختلاس به او بستند و باز تبرئه شد.در اواخر عمر سناتور بود و در آذر 1330 در آمریکا درگذشت.(شرح‏حال رجال ایران،ج.3،صص 235-237).
(8).دکتر حسین احیاء السلطنه یا حسین بهرامی،1319-1255،برادر دبیر اعظم بهرامی است که در دوران رضا شاه چندی نماینده مجلس و زمانی رئیس کل بهداری و مدتی نیز رئیس اداره‏ کل آمار و نفوس بود.وی در مجلس پنجم از طرفداران سردار سپه بود و از مدافعین سرسخت جمهوری.چون مدرس با جمهوری مخالف می‏کرد وی سیلی محکمی به گوش مدرس نواخت‏ ولی به اندازه‏ای انعکاس آن در افکار عمومی‏زننده بود که برخی عقیده دارند این سیلی بگوش جمهوری خورد نه به صورت مدرس.(روزشمار تاریخ ایران،ج 1،ص 183)
«سند شماره 5/93/7/2/8 عرایض»آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
(9).«سند شماره 5/93/7/2/9 عرایض»آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
(10).«سند شماره 3/3/5 مجلس مؤسسان.کابینهء والا حضرت و قانون تصویبی»آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
(11).سید حسن تقی‏زاده،1348-1257،پدرش واعظ بود،در تبریز به دنیا آمد و در خانه تحصیل کرد.از ملیون دوآتشه بود،در دوره اول به وکالت مجلس رسید و از نمایندگان مبرز شد. محمد علی شاه که مجلس را به توپ بست،تقی‏زاده در سفارت انگلیس بست نشست.شاه تحویل او را خواست،ولی سفارتخانه نپذیرفت.سپس مورد عفو قرار گرفت و به اروپا رفت،در 1286 به وطن برگشت و پس از سقوط محمد علی شاه در 1288 نماینده مجلس دوم شد.سال بعد باز به اروپا رفت و با آنکه در دوره سوم و چهارم هم به نمایندگی رسید برای احراز کرسی خود به ایران برنگشت.در فاصله سال‏های 1293 تا 1302 بیشتر در انگلستان بسر برد،سردبیر مجله بانفوذ کاوه بود که تجددگرایی و پذیرش ارزشهای غربی را تبلیغ می‏کرد،ازاینرو مورد تکفیر روحانیون قرار گرفت.پس از مهاجرت به ایران در 1303 در دوره پنجم و ششم نماینده مجلس شد و به‏عنوان نماینده ایران به ایالات متحد رفت.نماینده دوره پانزدهم مجلس بود،سپس به‏ نمایندگی مجلس سنا منصوب گردید و در 1328 رئیس سنا شد.تقی‏زاده مردی بسیار فاضل و مدیری بسیار متوسط بود و ارشدیت او در سلسله مراتب فراماسونری شهرت او را فزونی بخشید. (ایران برآمدن رضا خان برافتادن قاجار و نقش انگلیسی‏ها،ص 395)
(12).حسین علا،؟-1260،در تهران به دنیا آمد.پدرش محمد علی خان علاء السلطنه بود.وی در چهار سالگی همراه پدر خود به قفقاز رفت.بعد از مدتی پدرش بجای میرزا ملکم خان، وزیر مختار ایران در لندن شد.در اثر این ماموریت،خانواده خود را به لندن برد.دوره ابتدایی تا لیسانس را در لندن گذراند.بعدها به ایران بازگشت.در انتخابات دوره پنجم از تهران به نمایندگی‏ رسید و هنگام خلع سلسله قاجاریه،جزء اقلیت مجلس بود و با خلع قاجاریه مخالفت نمود.پس از اتمام دوره نمایندگی به سفارت ایران در پاریس منصوب شد و مدت شش سال در این سمت‏ باقی ماند.چندین بار به وزارت رسید.کاملا به زبان فرانسه و انگلیسی مسلط بود.روی هم رفته مردی محافظه‏کار و موفق محسوب می‏شد.دختر ناصر الملک همدانی نایب السلطنه احمد شاه همسر او بود.
(13).حاجی میرزا یحیی دولت‏آبادی،1318-1241،در اصفهان به دنیا آمد،در مدارس مذهبی تحصیل کرد،متهم به ارتداد شد و به ناچار اصفهان را ترک گفت.یکی از پیشگامان تعلیم و تربیت‏ جدید در ایران بود و بین سالهای 1276 تا تقریبا 1284 چندین مدرسه ابتدایی در تهران بنیاد نهاد.در دوره دوم و پنجم از کرمان به نمایندگی مجلس رسید در 1306 از ایران رفت و تا اندکی‏ پیش از درگذشتن در 1318 به وطن برنگشت.دولت‏آبادی شرح‏حال دلنشینی از خود در چهار جلد تألیف کرده است.(ایران برآمدن رضا خان برافتادن قاجار و نقش انگلیسی‏ها،ص 395)
(14).«سند شماره 5/73/33/2 صورت خلاصه و مشروح مذاکرات مجلس»آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
(15).شیخ حسین یزدی(1233-1311 ش)باوجود اینکه روحانی بود،در میان همطرازهای خود مردی روشن‏فکر محسوب می‏شد.در دوره‏های اول،دوم و سوم از تهران به نمایندگی مجلس‏ شورای ملی انتخاب شد.وی در سن 78 سالگی در تهران درگذشت.(زندگینامه رجال و مشاهیر ایران،ج 3،صص 325-326)
(16).شاهزاده سلیمان میرزا محسن اسکندری در آغاز کارمند اداره شهربانی بود و بعد وارد اداره گمرک شد.و در سال 1325 مدیر روزنامه حقوق بود و پس از فوت برادرش یحیی میرزا از طرف‏ مجلس شورای ملی وکیل و در جزو فرقه دمکرات معرفی گردید.در دوره سوم از اصفهان به نمایندگی انتخاب گردید و پس از انشعاب و انقسام فرقه دمکرات شاهزاده حزب سوسیالیست را تشکیل داد.وی در دوره ریاست وزرائی رضا خان سردار سپه به وزارت فرهنک منصوب گردید.وی شخصی لجوج و از خود راضی بود.اگر به او تعظیم و کرنش نمی‏کردند بسیار بدش می‏ آمد و آن شخص را مورد تنفر شدید خود قرار می‏داد.و اگر عضو وزارتخانه بود او را اخراج می‏کرد.(شرح‏حال رجال ایران،ج 2،صص 112-113)
(17).در تقسیمات جغرافیایی کشور قبل از اجرای قانون تقسیمات کشور در سال 1316 شمسی،عراق یا عراق عجم نام ولایتی از ولایات ایران بود،تقریبا مطابق شهرستانهای اراک و تفرش‏ حالیه،و حاکم‏نشین آن سلطان‏آباد بود.ولایت عراق مشتمل بود بر سلطان‏آباد و حومه و بلوک فراهان،کزاز،سربند،آشتیان،گرگان،تفرش،رودبار،بزچلو،وفس،شراء،و خلجستان.(دایرهء المعارف فارسی،ج 2،ب.1،ص 1756)
(18).«سند شماره 1/4/5 مجلس مؤسسان.شکایت از انتخابات»آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
(19).نظامنامه انتخاب اعضای مجلس مؤسسان در 14 ماده تنظیم گردید و به امضای رئیس حکومت موقتی رسید.
(20).تعداد و اسامی مذکور عینا از کتاب اعتبارنامه نمایندگان که در مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است استخراج شده است.
(21).نظامنامه داخلی مجلس مؤسسان در 65 ماده تنظیم گردید و روز 12 آذرماه 1304 ش به امضای رئیس حکومت موقتی رسید.
(22).صادق صادق(مستشار الدوله)،از 1244 تا 1331،از خانواده مشهوری در تبریز بود.عمویش،محسن خان مشیر الدوله سفر ایران در قسطنطنیه بود.صادق سالها در آنجا خدمت کرد و سپس‏ در 1285 به نمایندگی دوره اول و در 1289 به نمایندگی دوره دوم مجلس رسید.از هواداران پر و پا قرص مشروطه بود و به همین جهت محمد علی شاه او را از 1288 تا 1289 زندانی کرد. در 1290 وزیر داخله و در 1293 تا 1294 و باز در 1296 وزیر پست و تلگراف شد.هوادار آلمان بود و به اصرار سفارت انگلیس به شهرستان دور افتاده‏ای تبعید گردید.در 1304 رئیس مجلس‏ مؤسسان شد و در سالهای 1310-1314 سفیر ایران در ترکیه بود.آخرین مقام دولتی او وزیر مشاور در کابینه 1321 قوام بود.(شرح‏حال رجال ایران،ج.2،صص 166-168)
(23).پرسی لورن،1961-1880 م،در شمال انگلستان بدنیا آمد،در 1904 به وزارت خارجه بریتانیا پیوست و 3 سال اول خدمت خود را در ترکیه گذراند.در 1907 با سمت دبیر سوم به تهران‏ آمد و دو سال در اینجا ماند.در ژوئیه 1921 کرزن بالاترین مقام دیپلماتیک تهران را به او سپرد.در سن 40 سالگی او جوانترین منصوب این پست حساس بود.پس از تهران او وزیر مختار بریتانیا در آتن و سپس در سالهای 1929 تا 1934 کمیسار عالی در مصر گردید.لورن دوست نزدیک آتاتورک بود و ترکیه و انگلستان را باوجود دخالت نظامی انگلیس در ترکیه پس از جنگ‏ جهانی اول،در حال دوستی و مودت نگه داشت.در 1939 سفیر بریتانیا در ایتالیا شد.با ورود ایتالیا به جنگ به طرفداری آلمان در ژوئن 1940،لورن به وطن برگشت و بازنشسته شد.لورن‏ یکی از دیپلماتهای استثنائی بریتانیا است که زیر دست هفت وزیر خارجه:بلفور،کرزن،آستین چیمبرلن،هندرسن،سیمون،ایدن و هلیفکس کار کرد.(ایران برآمدن رضا خان،برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها،ص 309)
(24).«سند شماره 5/93/7/2/9 عرایض»آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
(25).«سند شماره 5/6/5 مجلس مؤسسان.صورت خلاصه و مشروح»آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
(26).«سند شماره 6/6/5 مجلس مؤسسان.صورت خلاصه و مشروح»آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
منابع:
ایران.قانون اساسی(1356).قانون اساسی اصلاحات و سیر تکامل آن.تهران:چاپخانه مجلس شورای ملی.
ایوانف،م.س(1356).تاریخ نوین ایران.تهران:بی‏نا.
بامداد،مهدی(1347).شرح‏حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری.تهران:زوار.چ.
پارسانژاد،امیر(1383).کش وقوس تغییر.قابل دسترسی بصورت پیوسته در سایت: WWW.sharghnewspaper.com/830922/html/hist.htm
برتران،رونه(1381).انقراض سلسله قاجاریه.ترجمه عطا آیتی.گنجینه اسناد،س 21(ش 47-48).
دلفانی،محمود(1379).انتخابات مجلس مؤسسان.گنجینه اسناد،س 1.(ش 37-38).
شهبازی،عبد اله(1383).زندگی و زمانه علی دشتی.قابل دسترسی بصورت پیوسته در سایت: WWW.shahbazi.org/pages/dashti 3.htm
طهماسب،عبد اللّه(بی‏تا).تاریخ شاهنشاهی رضا شاه پهلوی.تهران:مطبعه مجلس.
عاقلی،باقر(1374).نخست وزیران ایران.تهران:جاویدان.
-(1376).روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی.تهران:گفتار.
غنی،سیروس(1378).ایران:برآمدن رضا خان،برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها.ترجمه حسن کامشاد.تهران:نیلوفر.
کاتوزیان،محمد علی(1379).دولت و جامعه در ایران:انقراض قاجار و استقرار پهلوی.ترجمه حسن افشار-تهران:نشر مرکز.
گلشائیان،عباسقلی(1377).گذشته‏ها و اندیشه‏های زندگی یا خاطرات من.تهران:انیشتین.
مرسلوند،حسن(1369).زندگینامه رجال و مشاهیر ایران(1299-1320 ه.ش).تهران:الهام.
مستوفی،عبد اللّه(1371).شرح زندگانی من.تهران:زوار.
مکی،حسین(1374).تاریخ بیست ساله ایران.تهران:علمی.
نیازمند،رضا(1381).رضا شاه از تولد تا سلطنت.تهران:جامعه ایرانیان.

قانون‏ اصول چهارگانه از متمم قانون اساسی مصّوبه مجلس مؤسّسان
اصل سی و ششم-سلطنت مشروطهء ایران از طرف ملت بوسیله مجلس مؤسّسان بشخص اعلیحضرت‏ شاهنشاه رضا شاه پهلوی تفویض شده و در اعقاب ذکور ایشان نسلا بعد نسل برقرار خواهد بود
اصل سی و هفتم-ولایت‏عهد با پسر بزرگتر پادشاه که مادرش ایرانی الاصل باشد خواهد بود- در صورتیکه پادشاه اولاد ذکور نداشته باشد تعیین ولیعهد بر حسب پیشنهاد شاه و تصویب‏ مجلس شورای ملّی بعمل خواهد آمد مشروط بر انکه آن ولیعهد از خانوادهء قاجار نباشد ولی در هر موقعی که پسری برای پادشاه بوجود آبد حقا ولایت‏عهد با او خواهد بود.
اصل سی و هشتم-در موقع انتقال سلطنت ولیعهد وقتی میتواند شخصا امور سلطنت را متصدّی شود که دارای بیست سال تمام شمسی باشد اگر باین سن نرسیده باشد نایب السلطنه از غیر خانوادهء قاجاریّه از طرف مجلس شورای ملّی انتخاب خواهد شد.
اصل چهلم-همینطور شخصی که به نیابت سلطنت منتخب میشود نمیتواند متصدی این امر شود مگر اینکه‏ قسم مزبور فوق را یاد نموده باشد.
مادهء واحده-مجلس مؤسّسان سّه اصل 36-37 و 38 متمم قانون اساسی‏ مصوّبه بیست و یکم اذرماه(1304)را بجای سه اصل 36-37 و 38 سابق‏ متمم قانون اساسی قرار داده سه اصل مذکور سابق را ملغی میداند.
این قانون که مشتمل بر چهار اصل و یک ماده است در جلسه بیست و یکم اذرماه یکهزار و سیصد و چهار بتصویب مجلس مؤسسّان رسید.
رئیس مجلس مؤسّسان


مجله پیام بهارستان » شهریور 1384 - شماره 51