فروپاشی نظام اقتصادی عصر مشروطه
از مهم ترین موانع رشد اقتصادی ایران میتوان به نبود امنیت در کشور در دوران حکومت قاجار اشاره کرد. این نا امنی که جان و مال مردم تا کاروانها، شهرها و آبادیها را تهدید میکرد ریشه در نبود دولت مرکزی قدرتمند داشت. به نحوی که در هر کوی و برزن، زورگیران به چپاول اموال مردم میپرداختند و در عمل از دست دولت مرکزی برای ایجاد امنیت کاری ساخته نبود. از دیگر عوامل باید به خصوصیات شیوه تولید اشاره کرد . این شیوه تولید سبب توسعه نیافتن تقسیم کار اجتماعی میان کشاورزی و بازرگانی و صنعت شد. این روند باعث ناتوانی جامعه در جدا ساختن تولید شهری، روستایی و تمایز آنها از یکدیگر شد. اگر چه این چرخه بر اهمیت شهرها میافزود اما مانع خویشفرمایی اجتماعات شهری به ویژه استقلال اصناف و تشکیل تشکلهای صنفی مختلف و مستقل از دولت میشد. انجمنها و اصناف موجود نیز در نگاه هیات حاکمه به مثابه ابزاری برای گردآوری مالیاتها و ساماندهی بیگاری به نفع حکومت بود.
بدین ترتیب مازاد تولید جمع آوری شده و طبقات اجتماعی فرودست مورد استثمار واقع میشدند و این رویه مانع اساسی در راه ظهور سرمایهداری صنعتی از درون بازارهای ایران میشد. این بی تدبیری و بی اهمیت بودن به شیوهای اقتصادی دست دولت را خالی کرد ؛ آنها راه پر کردن خزانه را با دراز کردن دست جلوی دول خارجی به خصوص روسیه و انگلستان پیدا کردند. اما این راه نه تنها مشکل اقتصاد ایران را حل نکرد بلکه از آن پس مشکل عمده دیگری با نام قرضه خارجی را گریبانگیر اقتصاد کشور ساخت، به طوری که این روند تا سالیان متمادی پس از مشروطیت نیز ادامه یافت. معضل قرضه خارجی از آنجا حادتر میشد که منابع مطمئن ثروت و درآمد کشور از جمله گمرکات به عنوان ضمانت بازپرداخت وامهای یاد شده در گروی روس و انگلیس گذارده شدند. در وضعیت نیمه استعماری- که از طریق نیم قرن کشاکش میان روسیه و انگلستان در ایران استقرار یافت- دو قدرت بزرگ روس و انگلیس بدون آن که سرزمین ایران را دوپاره کنند و مستقیما امورش را به دست گیرند، ایران را به عنوان منطقه حائل بین خود نگه داشتند و آن را به حوزههای نفوذ تقسیم نموده، برای تثبیت نفوذ با هم رقابت کردند. هدف از این نفوذ در وهله اول سیاسی و در مرحله دوم اقتصادی بود.
اولین مرحله نفوذ با تحمیل کاپیتولاسیون در ترکمانچای شروع شد- اعطای حق قضاوت کنسولی به کشور خارجی که به تدریج بیش از یازده کشور اروپایی موفق به اخذ آن شدند، ضعف دولت مرکزی در تسلط بر امور اقتصادی و نیاز قدرتهای بزرگ به بازارهای جدید و مواد خام، باعث ورود سرمایهداری و سرمایهداران غرب به ایران از راههای مختلف شد. دو چهره تمدن غرب، از یک سو با حمایت از نهادهای کهن و حفظ وضع موجود، ماندگاری استبداد کهن را به مدت بیش از پنجاه سال تداوم بخشید و برای اولین بار با زیر نفوذ قرار دادن اعیان و اشراف و دست زدن به تحریکات مداوم، وابستگی سیاسی به وجود آورد، از سوی دیگر زمینه یک آگاهی دوم برای رهایی از نظام بسیط سلطانی در پایان قرن نوزدهم را فراهم ساخت.(تبیان زنجان،1391)
1-1-1-ویژگیهای اقتصاد ایران در عصر قاجاریه
1-1-1-1- کوتاهمدتبودن اقتصاد سیاسی ایران
علیرغم بروز تحولات مقطعی در تاریخ اقتصادی ایران، سرشت اقتصاد سیاسی کشور همچنان تغییر اساسی پیدا نکرد و درواقع به همان ترتیبی ماند که برخی صاحبنظران آن را اقتصاد سیاسی «جامعه کوتاهمدت» خواندهاند و این کوتاهمدتبودن را زاییده بنیان خودکامه حکومت ایران دانستهاند(همایون کاتوزیان، ۱۳۸۰،ص:389).
در طول تاریخ، رشد پایدار اقتصادی، شرط توسعه اقتصادی بوده و تاریخ اقتصادی کشورهای پیشرفته نشان میدهد انباشت درازمدت سرمایه زمینهساز رشد پایدار و دگرگونی اجتماعی است. درواقع رشد کوتاهمدت میتواند موجب هر چیزی جز توسعه اقتصادی گردد.(همایون کاتوزیان، ۱۳۷۷، ص۱۷۴)
این در حالی است که در ایران با وجود قدمت تجارت داخلی و بینالمللی، هیچگاه انباشت درازمدت سرمایه تجاری که میتوانست به انباشت سرمایه فیزیکی، کشاورزی و صنعتی بینجامد، صورت نگرفت؛ زیرا طبقات ثروتمند ایرانی، در زمینه تجارت از امنیت و حمایتهای لازم برخوردار نبودند. (همان، صص۱۶ــ۱۵)
البته تجار ایرانی در اواخر قاجاریه فعالیتهای بازرگانی خود را گسترش دادند و حتی به رقابت با تجار خارجی برخاستند. آنها حتی اقداماتی برای تاسیس بانکهای ایرانی به عمل آوردند تا با بانکهای روسی و انگلیس به رقابت برخیزند و دست خارجیها را از بازار پولی کشور کوتاه کنند. رشد شتابان بازرگانی خارجی، سبب شد تجار ایرانی در امور صنعتی سرمایهگذاری کنند و در عرصه تاسیس کارخانه فعال شوند اما اینگونه اقدامات آنان نیز دستاوردهای عمدهای به بار نیاورد و دستاورد آن در کل بسیار محدود و ناموفق بود. نگاهی به مشخصات و سرنوشت کارخانههایی که در این دوران تاسیس شدند، نشان میدهد تنها کارخانههایی موفق بودند که به آمادهسازی محصولات کشاورزی میپرداختند؛ مانند کارخانههای پنبهپاککنی؛ درصورتیکه کارخانههایی که با مصنوعات خارجی رقابت داشتند، مانند کارخانههای ریسندگی، بافندگی و کارخانه قند با شکست روبرو شدند.( اشرف،1359،ص:130)
این امر نیز بهگونهایدیگر یادآور شاخصهای وابستگی اقتصاد ایران است؛ زیرا کارخانههای پنبهپاککنی، مواد اولیه و خام مورد نیاز دولتهای بزرگ را آماده میکردند و ازاینرو ادامه کار آنها برای دول استعماری نهتنها زیان نداشت بلکه سودآور بود؛ بنابراین عمده فعالیت تجار در حوزه گردآوری و صدور موادخام برای بازارهای خارجی متمرکز شد.
نکته مهم دیگر، گرایش شدید تجار به سرمایهگذاری در املاک مزروعی بود و این مساله باعث شد آنها از مسیر اصلی فعالیتهایشان منحرف شوند.( همان، ص۸۶)
1-1-1-2-تعارض ساختاری میان نظام ایلی و نظام مشروطه
جامعه ایلی ایران در کنار جامعه روستایی و شهری یکی از گستردهترین ساختارهای اجتماعی ایران را تشکیل میدهد. یکی از مشهورترین سلسلههای ایلی که بر ایران حکومت کردند، همان ایل قاجار بودند که عصر حاکمیت آنها با اوجگیری پیشرفتهای علمی ــ تکنیکی اروپا بر ایران مصادف گردید.
ماهیت ایلی نظام قاجاریه، به مانع عمدهای بر سر راه شکلگیری نهادهای نظام مشروطه، ثبات سیاسی، تمرکز دولت (نقیبزاده،1379،ص:33) و رشد سرمایهداری در ایران تبدیل شد. افزونبراین، وجود ایلات متعدد و پراکندهبودن آنان در مناطق مختلف کشور، امنیت کاروانهای تجاری و راهها را به خطر انداخته بود.(اشرف، همان، ص۴۱)
1-1-1-3- فقدان مولفههای مدنی اجتماعات شهری در ایران
مارکس و انگلس در یکی از آثارشان ضمن اشاره به تضادهای شهر و روستا، مهمترین مولفههای اجتماعات شهری را اینگونه بیان کردهاند: «تضاد میان شهر و روستا با گذار از توحش به تمدن، از سازمان قبیلهای به دولت، از حکومت منطقهای به ملت ظاهر شده است و در سراسر طول تاریخ تا زمان ما، پایدار مانده است. وجود شهر ملازم وجود دستگاه اداری، پلیس، مالیات و نظایر آنها و در یک کلمه ملازم سازمان اجتماعی و لذا سیاست بهطورکلی است… ازاینرو شهر محصول تمرکز جمعیت، ابزارهای تولید، سرمایه، لذتها، و نیازها است». (فیالکوف ،۱۳۸۳، ص۱۸)
ماکس وبر مشخصههای شهرهای اروپایی را چنین ذکر کرده است: ۱ــ برج و بارو ۲ــ بازار ۳ــ دادگاهی مستقل و برخوردار از حداقل قوانین داخلی مستقل ۴ــ اتحاد و اشتراک نسبی ۵ــ حداقل استقلال داخلی جزئی و قدرت اداره امور به وسیله کارگزارانی که برگزیده بورژواها باشند. (وبر، ۱۳۶۹، صص۱۰۳ــ۱۰۲) حالآنکه جز مواردی چون بازار و بارو، شهرهای ایران درکل فاقد نهادهای مستقل مدنی و شاخصههای اجتماعات شهری بودند.
ادامه دارد...
منابع:
[1] تبیان زنجان،"وضعیت اقتصاد ایران در آستانه مشروطه "
In: http://www.tebyan-zn.ir/News-Article/Economic/2012/8/16/73296.html, 26,5,1391.
[2] همایون کاتوزیان، محمدعلی ، نه مقاله در جامعهشناسی تاریخ ایران، نفت و توسعه اقتصادی: ترجمه: علیرضا طیب، تهران، مرکز، ۱۳۷۷.
[3] اشرف، احمد ، موانع تاریخی رشد سرمایهداری در ایران: دوره قاجاریه، تهران، زمینه، ۱۳۵۹.
[4] نقیبزاده، احمد ، دولت رضاشاه و نظام ایلی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۹.
[5] فیالکوف، یانکل ، جامعهشناسی شهر، ترجمه: عبدالحسین نیکگهر، تهران، آگه، ۱۳۸۳.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نظرات