کودتای 28 مرداد و چهرهی منفور چرچیل در ایران
در مارس 1943 فرانکلین روزولت، رییس جمهور وقت آمریکا به وینستون چرچیل، نخستوزیر انگلیس نوشت: «من با وزارت خارجه و کارشناسان نفتیام دربارهی مسائل مربوط به نفت بررسی و مطالعه کردهام، اما لطفا اظهار اطمینان من را بپذیرید که من چشم طمع به حوزههای نفتی شما در ایران و عراق ندارم »
چرچیل در پاسخ نوشت: «بسیار متشکرم که به من اطمینان دادید که چشم طمع به حوزههای نفتی متعلق به ما در ایران و عراق ندارید، اما اجازه دهید که من نیز به شما اطمینان کامل دهم که ما هیچگونه فکری برای تحمیل خود بر منافع و مالکیت شما در عربستان سعودی نداریم.»
این جملات میان دو سیاستمدار اصلی تاثیرگذار بر شرایط و روند جنگ جهانی دوم و به گونهای در نیمهی دوم قرن بیستم نشان دهندهی مبنای عمل تاریخی این دو کشور در قبال خاورمیانه و خصوصا ایران و عراق بوده و میباشد.
هرچند نمیتوان منکر استراتژیهای کلان و بلندمدت این دو کشور در قبال مسائل بین المللی علیالخصوص مسائل خاورمیانه شد، اما باید اذعان کرد که شخصیت یک سیاستمدار نیز بر روند تصمیم گیریهای یک کشور موثر است. از جمله این سیاستمداران وینستون چرچیل است که نقش مهمی در روند تحولات قرن بیستم داشته است.
نام وینستون چرچیل و موذیگری و روباهصفتی این مرد در تاریخ ایران ذهن هر ایرانی را به اشغال کشورش در جنگ جهانی دوم و کودتای 28 مرداد 1332 سوق میدهد تا آنجا که امروزه نام چرچیل بهعنوان یک واژهی منفی به کار میرود که درخصوص افراد ریاکار استفاده میشود.
به گزارش دفتر مطالعات بیـنالملل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، وینستون چرچیل (1965 - 1874) که پدرش انگلیسی و مادرش آمریکاییالاصل بود، در دو مقطع 45 - 1940 و 55 - 1951 نخستوزیر انگلیس بود.
وی در این دو دوره، عامل دخالتهای عمده ای در ایران شد که هیچگاه از حافظه تاریخی ملت ایران پاک نخواهد گردید. البته وی قبل از دوران نخستوزیریاش در سمتهای مختلف از جمله وزیر جنگ (21 - 1919) و وزیر مستعمرات (22 - 1921) نیز با مسائل بینالمللی از جمله با مسائل ایران که نقش مهمی در استراتژی بینالمللی انگلستان داشت، آشنا بود.
امروزه نام چرچیل بهعنوان یک واژهی منفی به کار میرود که درخصوص افراد ریاکار استفاده میشود
اشغال ایران توسط انگلیس و شوروی در سپتامبر 1941 (شهریور 1320) و اتفاق افتادن کودتای 28 مرداد 1332 (19 اوت 1953) در دورهی دوم نخستوزیری وینستون چرچیل به همراهی آمریکا، از وی چهرهای منفور در تاریخ ایران ساخته است.چرچیل، رهبر حزب محافظهکار انگلیس بود و در واقع این مشرب را از خانوادهی خود به ارث برده بود؛ چرا که پدر وی لرد راندولف چرچیل یک سیاستمدار محافظهکار بود. (2)
همانطور که جمهوری خواهان در آمریکا در عرصهی سیاست خارجی به جنگ طلبی معروف هستند، حزب محافظهکار در انگلیس نیز به اتخاذ روشهای پراگماتیستی و جنگ طلبانه برای نیل به مقاصد خود معروف میباشند.بر همین مبناست که دکتر کاتوزیان معتقد است که «اگر دولت کارگری انگلستان در انتخابات پارلمانی اکتبر 1951 (مهر 1330) بار دیگر موفق شده بود و در قدرت باقی میماند، شاید مساله نفت هم مسالمتآمیز حل میشد، چرا که اتلی (نخستوزیر حکومت کارگری) اصل ملی شدن را با کسب امتیازات و غرامتهایی میپذیرفت؛ ولی محافظهکاران (به رهبری چرچیل) حاضر به توافق نبودند و قصد سرنگونی مصدق را داشتند. (3)
در واقع برخورد انگلستان با ملی شدن نفت و موانع حکومت مردمی وقت ایران در طول 29 ماه پس از ملی شدن نفت (از 29 اسفند 1329 تا 28 مرداد 1332) و از جمله بیست و هفت ماه زمامداری مصدق از موضعی حقوقی ـ سیاسی به عملکردی سیاسی نظامی کشیده شد. (4)
مارک گازیوروسکی معتقد است که انگلیس در ماههای پس از امضای قانون ملی شدن نفت استراتژی سه مرحلهیی را برای حل اختلافات خود با ایران پیش گرفت: 1- توسل به یک رشته اقدامات قانونی و دیپلماتیک 2- سست کردن پایههای پشتیبانی از مصدق از راه تحمیل مجازاتهای سخت اقتصادی بر ایران و انجام مانورهای نظامی خصمانه در منطقه 3- کوشش برای برکناری مصدق از قدرت. (5)
این مراحل را میتوان به نحوی منطبق بر نوع تصمیم گیرندگان عرصه سیاسی انگلستان دانست؛ چرا که روی کار آمدن چرچیل و قرار گرفتن آنتونی ایدن در راس وزارت خارجهی انگلستان، روند سیاست خارجی انگلیس در قبال ایران را خصمانه تر و عملگرایانه تر کرد.
چرچیل شخصی پراگماتیست و با رفتاری ماکیاولیستی بود و نیل به منابع حداکثر خود و انگلیس را به هر طریقی خصوصا از طریق استفاده از قدرت فیزیکی همراه با نیرنگ مجاز میدانست. وی پس از مرگ پدرش در 1895، و طی جنگ کوبا که به عنوان گزارشگر روزنامهی گرافیک لندن به این منطقه اعزام شده بود؛ ضمن تلگرافی اعلام کرد: «بهتر این است که خبر ساخته شود تا اینکه براساس واقعیت کسب شود و همچنین بهتر این است که انسان یک بازیگر فعال باشد تا یک منتقد.» )
چرچیل در سن 90 سالگی در 24 ژانویه 1965 درگذشت.
خبرگزاری – ایسنا
منابع:
1 - www.angelfire
2 - www.kirjadto.sci.fi/churchil.htm
3 - محسن مدیرشانهچی، سیاست خارجی ایران در دوران زمامداری مصدق، اطلاعات سیاسی - اقتصادی، سال دوازدهم، شماره 11 و 12، مرداد - شهریور 77.
4- همان
5 - گازیوروسکی، مارک ج، سیاست خارجی آمریکا و شاه، ترجمه فریدون فاطمی، تهران: نشر مرکز. 1371، صص 116 - 113
سایت تبیان
نظرات