حکم امام خمینی جهت جلوگیری از تحریف کتاب های درسی چه بود؟


2196 بازدید

امام خمینی 4 اسفند ۱۳۶۷ طی حکمی به آیت‌الله خامنه‌ای بر لزوم نظارت بر تدوین کتاب‌های درسی و جلوگیری از تحریف کتاب‌های درسی تاکید کردند.

به گزارش جماران، متن این حکم به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک مرجع عالیقدر جهان تشیع، رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی - متّع الله المسلمین بطول بقاء وجوده الشریف.
با اهدای سلام و لثم اناملکم الشریف، عطف به نامه مورخه ۱۱ بهمن ۶۷، معروض می‌دارد، برداشتها و تحلیلهای لیبرالیستی و ماتریالیستی در بسیاری از کتابهای تاریخی که در پی پیروزی انقلاب اسلامی منتشر شده و می‌شود، و نیز برخی نوشته‌های دور از حقیقت و تحریف شده در کتاب‌های درسی مدارس و دانشگاه‌ها در زمینه تاریخ، به شدت نگران کننده و رنج‌آور است. اینجانب ضمن پوزش از تصدیع اوقات گرانبهای آن امام عزیز، به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنم:
۱- کتاب «تاریخ معاصر ایران»، که برای دوره‌های متوسطه دبیرستانها تدوین شده است، درباره کشیده شدن مردم به سفارت انگلستان در پی نهضت مشروطه، که بنابر شواهد موجود با نقشه فراماسونهای کافر و بیگانه پرستان ازخدا بیخبر انجام گرفت، در ص ۷۷ چنین می‌نویسد:
«بهبهانی از میانه راه برای مردم پیغام فرستاد که می‌توانند در سفارت انگلستان متحصن شوند. به این ترتیب، در حدود بیست هزار نفر به باغ سفارت بیگانه پناه بردند و ....».
این اظهار نظر در کتاب درسی آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی، با این قاطعیت، در شرایطی صورت می‌گیرد که اساساً موضوع از دید تاریخ نویسان مورد اختلاف است؛ و کسروی ضد اسلام در کتاب «تاریخ مشروطه»، ص ۱۰۹، در اینباره آورده است:
«این گمان هرگز نمی‌رود که بهبهانی یا طباطبایی به پناهیدن مردم به سفارتخانه خرسندی داده‌اند، و یا چنین گفتگویی در بودن ایشان می‌رفته، چه ما خود دیدیم که آنان با چه سختی‌ها و بیم‌ها روبه رو بودند، و با این‌همه از مسجد بیرون نیامدند. و سرانجام که ناگزیر شدند، روانه قم گردیدند. آن رفتار دلیرانه و جانبازانه آنان کجا، و خرسندی به پناهیدن مردم به سفارتخانه یک دولت بیگانه کجا؟!».
۲- در کتاب «تحلیلی از انقلاب اسلامی ایران» که در سال ۱۳۶۴ برای برخی از دانشگاه‌ها منتشر شده است، در ص ۲۱، چنین آمده است:
«در کشاکش این مهاجرت، حادثه پناهندگی به سفارت انگلستان پیش می‌آید که بهبهانی در انجام آن مؤثر بود.».
شایان نگرش است که نویسنده این کتاب حدود یک سال پیش از انتشار آن، به همراه نویسنده کتاب «تاریخ معاصر ایران» با اینجانب دیدار کرد. در این مجلس این نویسنده در تأیید نظریه اینجانب، نویسنده کتاب «تاریخ معاصر ایران» را مورد نکوهش قرار داد که چرا موضوعی را که در میان تاریخ نگاران مورد اختلاف است به صورت حتمی و قاطعیت، آن هم در کتاب درسی دانش آموزان، منعکس کرده است. و آن نویسنده نیز به ظاهر به اشتباه خود اعتراف کرد، و قرار گذاشت که آن را اصلاح کند. لیکن نه تنها تا به امروز این نوشته در کتاب درسی دانش آموزان بدون کوچکترین تغییری آورده شده است، بلکه در کتاب درسی دانشگاه نیز، چنان‌که در بالا ملاحظه می‌فرمایید، تکرار گردیده است؛ که بازگوکننده غرض و سوء نیت می‌باشد نه اشتباه.
۳- در کتاب «تحلیلی از انقلاب اسلامی ایران» ماجرای کاخ مرمر و حمله به شاه را، که از سوی سرباز پرشور و از جان گذشته‌ای به نام «رضا شمس آبادی» انجام گرفت، حرکتی کمونیستی وانمود کرده. در ص ۹۵ چنین آورده است:
«شمس‌آبادی در ارتباط با یکی از گروه‌های مارکسیستی-مائوئیستی فعالیت داشت. وی امکان ترور شاه را به گروه خود خبر داده بود، که با عکس‌العمل مخالف مرکزیت روبه رو شد. سرانجام شمس‌آبادی بدون در جریان گذاشتن گروه، اقدام به ترور شاه کرد که ناموفق ماند.».
در صورتی که طبق اسناد و مدارک موجود در ساواک و شواهد و دلایل دیگری که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در دست بوده، که در جلد اول کتاب «نهضت امام خمینی» آن را آورده‌ام، نامبرده انگیزه اسلامی داشته، و هیچ‌گونه ارتباطی با کمونیست ها نداشته است. به نظر می‌رسد دست‌های مرموزی در کار است تا دروغ‌ها و بافته‌های تحریف‌گران تاریخ در طول یکصدساله اخیر را با آرم و عنوان جمهوری اسلامی اعتبار ببخشد؛ و با تمسک به اینکه این نوشته‌ها، برداشت‌ها و تحلیل‌ها، در نظام جمهوری اسلامی تکرار و حتی در کتاب‌های درسی آمده است، تحریف‌گری‌های نویسندگان خائن گذشته‌ را لباس حقیقت بپوشاند.
اینجانب در مدت این چند سال به هر یک از مسئولان امور که باید به این جریان رسیدگی کنند متوسل شدم و اعلام خطر کردم، لیکن دریغا که هیچ کس به این دردی که مرا از درون رنج می‌دهد توجهی نکرد. ناگزیر وظیفه دانستم که جریان را با ولّی امرم در میان بگذارم تا چاره‌ای بیندیشند. و «انَّمَا أَشْکُوا بَثِّی و حُزنِی الی اللهِ» .
 
والسلام علیکم و رحمة الله.
- سید حمید روحانی‌]
 
بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقای خامنه‌ای، ریاست شورایعالی انقلاب فرهنگی - دامت افاضاته
نامه جناب حجت الاسلام آقای سیدحمید روحانی اخطاری است برای همه آنانی که دل‌شان برای اسلام و انقلاب می‌تپد. باعث تعجب و تأسف است که نظام آموزشی کشور اسلامی ایران نسبتی به مرحوم بهبهانی - رحمة الله علیه - دهد که حتی کسروی با آن سوابق ضداسلامی درباره ایشان نمی‌دهد. کسرویِ ضد دین پس از تجلیل از آقایان: بهبهانی و طباطبایی دستور بهبهانی و طباطبایی به مردم را در پناه بردن به سفارت یک دولت بیگانه رد می‌کند. از حضرتعالی، که دلسوز اسلام و انقلاب هستید، اکیداً می‌خواهم مسئولی برای رسیدگی به این امور گذاشته، تا در تمام اینگونه موارد شما را در جریان بگذارد. سایر موارد نامه آقای روحانی هم مورد مداقّه است. گزارش کار را به اینجانب بدهید. والسلام علیکم و رحمة الله.

 

(صحیفه امام، ج21، ص 296-294)


جماران