سفرنامههایی که از خراسان شمالی یاد کردهاند
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، استان خراسان شمالی با داشتن ساکنانی از قومیتهای مختلف، یکی از گنجینههای فرهنگی ایران بهشمار میآید که برپایه منابع باستانشناختی، پایتخت پارتها بوده و سیاحان و کشورگشایان بسیاری در نوشتههایشان به این منطقه اشاره کردهاند.
استان خراسان شمالی در منتهاالیه شمالشرقی ایران واقع شده و با ترکمنستان، خراسان رضوی، گلستان و سمنان همسایه است. برپایه بررسیهای باستانشناسی، پیشینه تاریخی این سرزمین به دوران نوسنگی، حدود پنجهزار تا هشتهزار سال پیش میرسد که آثار آن در استقرارگاههایی مانند تپه پهلوان جاجرم، محوطه توی اسفراین، تپه قلعهخان مانه و سملقان و تپه یام در شهرستان فاروج وجود دارد.
این منطقه همچنین بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای تاریخ حکومت مرکزی ایران بهشمار میآمده و در دوره اشکانی که خراسان بهعنوان خاستگاه قوم پارت از رونق بسیاری برخوردار بود، پراکندگی محوطههای مربوط به دوره اشکانی نشان از همین مساله دارد. این استان با داشتن قومیتهای مختلف از ترک، کرد (کرمانج)، ترکمن، بلوچ و عرب گرفته تا فارس در هفت بخش بجنورد، شیروان، اسفراین، مانه و سملقان، فاروج، جاجرم و گرمه زندگی میکنند و دارای گنجینهای از فرهنگهای آمیخته با یکدیگر است.
سه سفرنامه قوچان دوره قاجار اطلاعات بسیاری از این منطقه دارند
سه سفرنامه «بدایع السمر و وقایع السفر»، «شجاعالدوله سوم» و «شرح احوال قوچان» سه منبع ارزشمند درباره بخشی از خراسان شمالی بهشمار میآیند. سفرنامه نخست درباره تاریخ قوچان در دوره ناصری و اواخر حکمرانی امیرحسینخان شجاعالدوله دوم و شورش ابوالحسنخان مربوط است.
«سفرنامه شجاعالدوله سوم» گزارش سفر اجباری محمدناصرخان به تهران به خواست مویدالدوله بهشمار میآید که اطلاعات بسیاری درباره روستاهای مسیر راه و دیگر وقایع مربوط به این منطقه را بیان میکند. در سفرنامه سوم نیز گزارشی از دو واقعه تحویل دادن روستای فیروزه به روسها و زلزله ویرانگر 1311 هجریقمری در قوچان شرح داده شده است.
خارجیان بسیاری از خراسان شمالی عبور کردهاند
در کتاب «حبیب السیر» بارها از جاجرم در کنار شهرهای مهمی چون قزوین، ری، اصفهان، دامغان، جاجرم، جرجان و مشهد نام برده شده است که نشان از اهمیت این شهر دارد. طبق نوشتههای خواندمیر، پادشاهان ایلخانی بارها در لشکرکشیهایی که به منظور سرکوب شورشیان انجام میدادند در این شهر اقامت یا از آن عبور کردهاند.
«کلنل چارلز ادوارد ییت» که در دوران قاجار از جاجرم بازدید کرده بود در سفرنامهاش با عنوان «سفرنامه خراسان و سیستان» از سکه مکشوفهای دارای تاریخ 739 هجریقمری یاد کرده که در ضرابخانه جاجرم ضرب شده بود و از آنجا که این شهر «در مسیر جاده ابریشم بین دو ایستگاه نیشابور و دامغان قرار داشته...» همواره به آن توجه میشده است.
«کلاویخو» سفیر دربار اسپانیا در مسیر سفرش به دربار تیموریان از این شهر عبور کرده و قلعه واقع در جاجرم را توصیف کرده است. خاور بیبی شادلو (خواهر یارمحمدخان سهامالدوله، حکمران بجنورد معاصر با ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه) نیز در سفرنامهاش این قلعه را شرح داده است.
شیروان، پایتخت پارتها
در ایران معمولا شهرها و آبادیهای قدیم را به پهلوانان و شهریاران نسبت میدهند، بهطور مثال بجنورد را به بیژن و شیروان را به انوشیروان نسبت دادهاند. نام شیروان منسوب به نقش شیری است که شکل و شمایل آن در دامن شمالی شیرکوه مشاهده میشود. از سوی دیگر آن را منسوب به شیربانانی میدانند که در قرون گذشته در جنگلهای منطقه شیروان به شکار و نگهداری شیر اشتغال داشتهاند.
شیروان روزگاری پایتخت قوم پارت بود و «دیاکونوف» پژوهشگر روسی معتقد است نخستین امپراتوری مقتدر پارتها (یوئه چرمی) بهنام کوشانیان در شیروان ایجاد شد. «ایزدور خاراکسی» و «استرابون» از تاریخنگاران و جغرافیدانان یونانی محل زندگی و حکومت پارت را در دره رود اترک شیروان بیان کردهاند.
وجود گورهای زرتشتی و آثار تاریخی مربوط به زمان اشکانیان در شیروان به روشن شدن بخشی از تاریخ این منطقه کمک میکند. از سوی دیگر این منطقه در دورههای مختلف پس از حمله مغول، بهویژه دوره صفوی و افشار اهمیت بسیاری داشته است. در برخی از قباله ها و اسناد قدیمی بجنورد، مانه و سملقان و حتی اسفراین را از توابع جلیان (گلیان) شیروان عنوان کردهاند.
بجنورد یا بیژنگرد
بخش دیگری از خراسان شمالی، بجنورد است که بنای شهر کنونی آن را به تولیخان دوم، یکی از امیران ایل شادلو در حدود سال 1100 هجریقمری (۱۶۸۹میلادی) نسبت میدهند. پیش از آن در حمله مغول این شهر ویران شده بود. تپه باستانیِ چرمغان در کنار شهر کنونی بجنورد، بازمانده ویرانههای آن شهر بهشمار میآید که نشانگر پیشینه کهن و رونق آن در سدههای نخستین اسلامی است.
در منابع قدیمی و فرهنگهای لغت، نام این شهر، «بیژنگِرد» آمده که به معنی ساخته بیژن و آبادشده به دست بیژن است. شهر بیژنگرد نیز بر اساس حکایت بیژن و منیژه، در شاهنامه فردوسی، مکانی بوده که منیزه، بیژن را از چاه نجات داد و شهری در آن مکان بنا کرد. به استناد متون تاریخی در سدههای پنجم تا هشتم هجریقمری، بخش وسیعی از ناحیه بجنورد، مسکونی و آباد بود.
آتشکده اسپاخو، بازمانده از ساسانیان
وجود بنای سنگی موسوم به آتشکده اسپاخو، از آثار تاریخی دوره ساسانی نیز از مهمترین سازههای خراسان شمالی بهشمار میآید. مولف «تاریخ سیستان» ناحیه امروزی بجنورد را بهعنوان بخشی از سرزمین نساء معرفی کرده و در سالهای نخستین قرن دوم هجریقمری، این منطقه بخشی از قلمرو بزرگ حکومت طاهریان بهشمار آورده است.
«ابن ابواصیبه» نیز در بیان مناطق بجنورد نوشته است: «ابن سینا، دربار علیابنمامون را در خوارزم ترک گفت و به طوس، شوقان، طبر و سملقان و جاجرم و بالاخره به جرجان رفت.» مولف نامعلوم «حدودالعالم» نیز از نخستین افرادی بود که از چرمغان نام میبرد و مقدسی نیز آن را بخشی از ناحیه نساء برشمرده است.
غارهای دستکند هنامه در شیروان از نخستین نمونههای خانههای انسانهای اولیه، قلعه سارار (اسرار) مشهدطرقی، آثار باستانی مربوط عصر مس و سنگ، محوطه داشخانه، آیینهخانه مفخم در بجنورد، نارینقلعه بجنورد، ارگ تاریخی بلقیس در اسفراین، بنای سنگی اسپاخو در مانه و سملقان، قلعه جلالالدین جاجرم، چهارتاقی تیموری شیروان و امامزاده سید حمزه فاروج از شاخصترین آثار تاریخی و معماری استان خراسان شمالی هستند. این استان همچنین جاذبههای طبیعی بسیاری نیز دارد که میتواند بهعنوان مقصدی برای گردشگران در نوروز باشد.
ایبنا
نظرات