کمیته مشترک ضد خرابکاری
روز چهارم بهمن ۱۳۵۴ کمیته مشترک ضد خرابکاری به عنوان ابزاری برای تشدید اختناق سیاسی در کشور توسط رژیم شاه تاسیس شد.
بیشک یکی از بزرگترین دلائل شکلگیری انقلاب اسلامی و سقوط رژیم شاه، اختناق سیاسی و خفقانی بود که حکومت پهلوی با حمایت شبکههای اطلاعاتی امریکا و رژیم صهیونیستی در کشور بوجود آورده بود. سازمان اطلاعات و امنیت کشور موسوم به ساواک در ایجاد نارضائیهای اجتماعی ایران بویژه در دهه پایانی عمر حکومت شاه نقش ویژهای داشت.
یکی از مخوفترین تشکیلات اطلاعاتی ایران در سالهای پایانی حکومت شاه «کمیته مشترک ضد خرابکاری» نام داشت. تشکیل این کمیته گامی در جهت هماهنگی میان عملکرد ادارات و سازمانهائی بود که به نوعی در ایجاد امنیت مورد نظر حکومت شاه در کشور ایفای نقش میکردند. تا پیش از دهه پنجاه شهربانی، ساواک ، اداره ضد اطلاعات ارتش و سایر مراکز اطلاعاتی رژیم پهلوی هر یک به تنهائی اهداف اطلاعاتی و امنیتی خود را دنبال میکردند. این اقدامات جداگانه در بسیاری موارد سبب ایجاد ناهماهنگی و حتی اصطکاک میان سازمانهای عمل کننده میشد و در نتیجه ضریب توفیق عملکرد این مراکز را کاهش میداد.
در آذر 1349 شورای امنیت کشور تصمیم گرفت برای اجتناب از برخورد میان تیمهای عملیاتی با ایجاد یک تشکل واحد، زمینه هماهنگی و وحدت رویه را میان سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشور بوجود آورد. این تصمیم در بهمن 1350 عملی شد و ظهور تشکیلاتی به نام «کمیته مشترک ضد خرابکاری» در چهارم این ماه حاصل همین تلاش بود. کمیته مزبور مرکب از واحدهای اطلاعاتی و امنیتی شهربانی، ارتش، ژاندارمری و اداره کل سوم ساواک (اداره تأمین امنیت داخلی) بود. نمودار تشکیلاتی کمیته مشترک شامل سه واحد اطلاعاتی، اجرائی و پشتیبانی با 375 پست سازمانی دائم و 188 پست موقت، بود. کمیته محل استقرار مجربترین و خشنترین شکنجهگران رژیم شاه بود. ساختمان کمیته که در 1316 ش. زمان رضاخان توسط آلمانیها به عنوان قسمتی از نظمیه تهران طراحی ساخته شد، در چهار طبقه به صورت مدور بنا شد و شامل بندهای انفرادی، عمومی و محلهائی برای شکنجه بازداشت شدگان بود. این کمیته که ساختمان زندان موقت شهربانی در محل باغ ملی را مقر خود قرار داده بود، در اوائل خرداد 1352 با اوجگیری مبارزات مردم و گروهها، به فعالیتهای خود توسعه داد و به سرعت زیر نفوذ و سلطه اداره سوم ساواک و تحت فرمان چهرههائی چون پرویز ثابتی، نصیری و پاکروان درآمد. اکثر مأمورین این کمیته را نیز مأموران با سابقه ساواک تشکیل میدادند. این مأموران با شرکت در کلاسهای آموزشی «امنیتی اطلاعاتی» در ساواک و موساد به مهارتهای قابل توجهی در تعقیب و مراقبت، عملیات ضد براندازی، بازجوئی و شکنجه دست یافتند و خونینترین جنایات را در سالهای پایانی عمر حکومت پهلوی علیه مردم و مخالفین رژیم به راه انداختند.
شکنجه مخالفان و مبارزان سیاسی که در تمام دهه 1340 جریان داشت پس از تشکیل «کمیته مشترک ضد خرابکاری» به اوج رسید. اسناد و مدارک بیشمار و خاطرات مبارزان و مخالفان سیاسی و اثار و مدارک بر جای مانده دربازداشتگاهها و زندانها به ویژه پس از تشکیل «کمیته مشترک ضد خرابکاری» حاکی از رواج شکنجههای مرگباری است که از سوی ساواک اعمال میشد. بخش عمده ابزارها و ادوات این کمیته برای شکنجه زندانیان از سوی سازمانهای اطلاعاتی موساد و سیا تأمین میشد.
سایروس ونس وزیر خارجه آمریکا در دوران کارتر در کتاب خاطرات خود بدون اشاره به نقش سازمان «سیا» در تجهیز و آموزش ساواک، به رواج روشهای غیر انسانی در رفتار ساواک با متهمان و محکومان اشاره کرده آن را از عمدهترین دلائل گسترش نارضایتی عمومی و گرایش نهائی مردم به سوی تحرکات انقلابی و به سقوط کشاندن نظام سیاسی حاکم بر کشور خوانده است.1
با این همه، روشهای خشن و غیر انسانی «کمیته مشترک ضد خرابکاری» نه تنها نتوانست تضمینی برای تداوم حیات سیاسی حکومت شاه باشد، بلکه خود به عامل در تسریع سقوط شاه تبدیل شد. مجموعه دستگاههای پلیسی و امنیتی حکومت پهلوی به طور اعم و «کمیته مشترک ضد خرابکاری» به طور اخص با برخورداری از حمایت سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی انگلیس و امریکا و اسرائیل محیطی مملو از رعب و اختناق را در جامعه ایرانی بوجود آوردند. غافل از آنکه این خشونتها خود موجبی مهم برای ساقط ساختن حکومت ستمگر شاه خواهد شد.
پینوشتها:
1 – ویلیام سولیوان و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ص 448، به نقل از «سقوط»،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
نظرات