شهیدی که به وعدهاش عمل کرد
به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران، به بهانه فرارسیدن سالروز قیام 18 دی شهرری و سی و پنجمین سالگرد شهادت پیشتازان عرصه ایثار و شهادت خطه کهن ری بر آن شدیم ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای والامقام با تعدادی از اعضای خانواده شهدای 18 دی به گفتوگو بنشینیم.
منزل شهید علی کوهینژاد میعادگاهی بود که برای آموختن شهامت، شجاعت، استقامت و صبر پیشتازان راه ایثار و شهادت و خانواده معظم آنها حضور یافتیم. طبقات را یکی پس از دیگری شتابان بالا رفتیم درونم غوغایی بود در تعجب بودم که چگونه امکان دارد خانه مادر شهیدی که بیش از 80 سال دارد در طبقه چهارم یک ساختمان قرار گرفته باشد مادر کهنسالی که به رسم میهماننوازی به پیشواز ما آمده بود. با دیدن وی عرق شرم بر پیشانی ما نشست، مادر کهنسال اما سرزنده و با دلی شاداب و جوان به پیشواز ما آمده است. ذکر الحمدلله همواره در کنار تمام سئوالهایی که از احوال ایشان میپرسیدیم نقش میبست. هر سئوالی که میپرسیدیم جوابهای موجز و پرمعنای ایشان ما را به پرسیدن سئوال بعدی تشویق میکرد. پس از احوالپرسی و پاسخهای شیرین ایشان سئوالات خودمان را در ارتباط با شهید والامقام این بیت آغاز کردیم.
مادر شهید علی کوهینژاد پس از بیان مختصری از خصوصیات اخلاقی شهید کوهینژاد به بیان سیره ایشان پرداخت و گفت: علی در دانشگاه شیراز قبول شد و چون امام فرموده بود که نروند علی هم به دانشگاه نرفت و قبل از شهادتش به هنرستان گلشنی منطقه خیرآباد شهرری رفت و دیپلم خود را در آنجا گرفت.
وی با بیان اینکه شهید علی کوهینژاد در 23 سالگی به فیض شهادت نائل آمد، خاطرنشان کرد: علی شبها به خانه نمیآمد زیرا برای انجام ماموریتهای شبانه نمیتوانستند به منزل بیایند.
مادر شهید کوهینژاد افزود: یک بار به او گفتم بابا ناراحت میشود، چرا شبها به خانه نمیآیی پاسخ داد قول میدهم فردا شب بیایم که همان فردا شب جنازهاش به خانه آمد.
وی خاطرنشان کرد: در روز 18 دی سال 57 جنازه علی تا ساعت 9 شب در بیمارستان بود که بعد بهصورت مخفیانه جنازه را از بیمارستان به بهشت زهرا (س) منتقل کردند. بچههای انقلاب بسیار افراد فعالی بودند ولی ای کاش که مسئولان قدر فرزندان انقلاب را بدانند. مردم قدر شهدا و فرزندان انقلاب را میدانند.
مادر شهید بیان داشت: مدیر هنرستان، متوجه شده بود که علی فعالیتهای سیاسی دارد به او گفته بود از این کارها نکن و به درس و مشقت بپرداز، یک بار هم ماموران علی را در حالی که کتابی به دست داشت گرفته بودند و به او گفته بودند برو به دنبال خوشگذرانی باش علی هم در جواب گفته بود خوشگذرانی و لذت من در کتاب خواندن است که آنها نیز دست آن را پیچانده بودند و همین امر منجر به شکستن انگشت دستش شده بود.
وی گفت: تمام دوران زندگی که با علی داشتیم سراسر خاطره بود. علی فرزند بزرگ خانواده بود و خواهرش هم خیلی در فعالیتهای سیاسی و انقلابی شرکت داشت.
مادر شهید کوهینژاد عنوان کرد: در روز 18 دی من در منزل بودم که ناگهان درب خانه را زدند و یکی از همسایهها گفت حاج خانم علی پاش تیر خورده و ما راهی بیمارستان فیروزآبادی شدیم. برادر رفت به دنبال علی گشت یکی از پرستارها به او گفت که علی تمام کرده و شهید شده است.
وی ادامه داد: علی در تظاهرات 18 دی سال 57 حضور داشت، زمانی که ماموران رژیم پهلوی شروع به تیراندازی میکنند و مردم پراکنده میشوند علی و عده دیگری از مردم به داخل ساختمانی پناه میبرند علی از بالای ساختمان در حال هدایت مردم بود که ناگهان یکی از ماموران گلولهای شلیک میکند که به گردن علی اصابت کرده و شهید میشود.
مادر شهید کوهینژاد در ارتباط با قدردانی از رشادتهای پاسداران و رزمندگان اسلام تصریح کرد: مردم به شایستگی قدر شهدا، جانبازان، رزمندگان و دلدادگان به نظام را میدانند و انتظار است مسئولان نیز باید به فکر فرزندان انقلاب باشند.
وی با تاکید بر ایستادگی در برابر آمریکا خاطرنشان کرد: ما فرزندان و همه هستی خود را در راستای ایستادگی و مقاومت در برابر استبداد و استکبار دادهایم و اگر اهل سازش با جنایتکاران و ستمگران بودیم که فرزندان خود را در راه پاسداری و حراست از اسلام و انقلاب تقدیم نمیکردیم.
فارس
نظرات