کشف کودتای حزب توده‌


6071 بازدید

کشف کودتای حزب توده‌

روز سیزدهم اردیبهشت 1362 درپی کشف شبکه کودتای حزب توده علیه جمهوری اسلامی ایران‌، این حزب طی حکمی از سوی دادستان کل انقلاب منحل اعلام شد و به کلیه اعضا و هواداران آن اخطار گردید که خود را به مراکز دادستانی در تهران وشهرستانها معرفی کنند.
در بخشی از اطلاعیه دادستانی چنین آمده بود: «... درپی دستگیری سردمداران حزب منفور توده و اقاریر صریح آنان مبنی بر توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و براندازی به شرح ذیل‌:
1ـ جاسوسی به نفع بیگانگان‌
2ـ سرقت ونگهداری اسلحه ومهمات جهت مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران‌
3ـ رابطه با گروهکهای محارب
4ـ اخلال در کارخانجات و مراکز تولیدی وصنعتی کشور
5ـ نفوذ در سازمانها، ادارات‌، نهادهای انقلابی و مراکز نظامی وانتظامی‌
دادستانی کل انقلاب اسلامی بنابر اصول 9 و 24 و 26 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به موجب این اطلاعیه‌، حزب توده را منحل اعلام داشته و هرنوع فعالیتی به نفع آنان را غیرقانونی و عملی ضدانقلابی محسوب می‌کند...»

انحلال حزب توده درپی کشف شبکه جاسوسی این حزب در 16 بهمن 1361 و بازداشت رهبران آن در تهران صورت گرفت‌. طی این سه ماه‌، تحقیقات انجام شده و اعترافات صریح دستگیرشدگان حزب توده نشان داد که تعداد قابل توجهی از کادر دیپلماتیک سفارت اتحاد جماهیر شوروی نیز با فعالیتهای جاسوسی حزب توده‌، در ارتباط مستقیم بوده‌اند. به همین دلیل درپی اعلام انحلال حزب توده، به 18 نفر از دیپلماتهای سفارت شوروی در تهران نیز دستور داده شد خاک جمهوری اسلامی ایران را ترک کنند. پس ازاخراج دیپلماتهای شوروی از تهران، دولت شوروی نیز متقابلاً روز چهارم خرداد 1362 سه عضو سفارت ایران را در مسکو از این کشور اخراج کرد.
انحلال حزب توده، 34 سال پس از اعلام غیرقانونی شدن آن به بهانه ترور ناموفق شاه در بهمن 1327 و ۲۹ سال پس از نقش آفرینی در زمینه سازی کودتای انگلیسی - امریکایی ۲۸ مرداد۱۳۳۲ ،صورت پذیرفت‌. در این مدت این حزب به استثنای یک مقطع کوتاه دوساله در دوران نخست وزیری مصدق (1332-1330) و یک دوره 4 ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عمدتاً مخفی بود و کادر رهبری آن در بیرون از ایران استقرار داشته است‌.
حزب توده‌، ادامه همان تشکیلاتی است که درپی ورود نیروهای ارتش سرخ شوروی به شهرهای رشت و بندرانزلی در اردیبهشت 1299 ش (می 1920 م‌) با نام حزب «عدالت گیلان‌» موجودیت خود رادر شمال کشور اعلام کرد. اعضای اصلی این حزب ـ پیشه‌وری‌، حیدرخان عمواوغلی‌، احسان الله خان‌، آوانسیان و... ـ کسانی بودند که از باکو همراه بانیروهای ارتش سرخ به گیلان آمده بودند. حزب عدالت گیلان در حقیقت با الهام از اندیشه‌های «نریمان نریمانف‌» صدر شورای جمهوری قفقاز به وجود آمده بود. روسها که برای مقابله با جنبش اسلامی میرزا کوچک خان جنگلی وایجاد پایگاه سیاسی در ایران به داخل کشورمان آمده بودند، بانفوذ به نهضت جنگل توانستند آن را از درون دچار اختلاف و جدایی سازند.
حزب عدالت گیلان با شکست تدریجی نهضت جنگل توانست با برخورداری از حمایت روسها به تشکل خود سازمان تازه‌ای بخشد. این حزب سرانجام روز 31 تیر 1299 (21 ژوئن 1920) با نام حزب کمونیست ایران در بندرانزلی اعلام موجودیت کرد.
«کنگره ملی شرق‌» که اولین گردهمائی بین‌المللی احزاب کمونیستی کشورهای آسیائی وآفریقایی محسوب می‌شد، به منزله اجلاس توجیهی برای فعالیت این احزاب و از جمله حزب کمونیست ایران بود. در این کنگره که به ابتکار لنین و در شهریور 1299 (اوت 1920) در باکو ترتیب یافت‌، بیش از یک هزار نماینده کمونیست شرکت کردند. ایجاد هماهنگی میان احزاب کمونیست کشورهای آسیایی و آفریقایی و همسو ساختن حرکت آنها با حزب کمونیست شوروی هدف اصلی از تشکیل کنگره ملل شرق بود. عمواوغلی که از مؤسسین حزب عدالت بود، سرپرستی هیأت کمونیست‌های ایران رادر این کنگره برعهده داشت‌.
حزب کمونیست ایران با کودتای رضاخان در سوم اسفند 1299 مخفی شد و در سالهای پس ازکودتا بسیاری از اعضای آن بازداشت شدند و عملاً تازمان سقوط رضاخان در شهریور 1320 مجال ظهور نیافتند.
مهمترین رخداد در زمینه فعالیت کمونیستها در دوران رضاخان، تأسیس یک انجمن مارکسیستی توسط دکتر تقی ارانی در 1314 بود. این انجمن در 1316 توسط حکومت رضاخان کشف واعضایش از جمله دکتر ارانی بازداشت شدند. ارانی مغز متفکر این گروه که تحصیلات خود رادر آلمان و در رشته فیزیک به پایان رسانده بود، به 10 سال زندان محکوم شد. اما در بهمن 1318 در زندان به طرز مرموزی به قتل رسید. بقیه اعضای این انجمن که 53 نفر بودند، نیز عموماً به زندان رفتند.
در هفتم مهر 1320 دو هفته پس از تبعید رضاخان از ایران و در کشاکش جنگ دوم جهانی‌، حزب کمونیست ایران در سایه حضور مجدد نیروهای ارتش سرخ در داخل کشور با عنوان «حزب توده‌» موجودیت خود را اعلام کرد. هسته اولیه این حزب باقی ماندگان گروه‌53 نفر بودند که با سقوط رضاخان از زندان آزاد شده بودند.
حزب توده در شروع فعالیت خود و در اوضاع نابسامان ناشی از ورود نیروهای متفقین به خاک ایران که با فقر و قحطی و بیماری و بیکاری در کشور وفساد دستگاه حاکمه همراه بود، فعالیتهای چندی انجام داد. از جمله این اقدامات تشکیل اتحادیه‌های کارگری و تلاش درجهت جذب عناصر تحصیلکرده در کشور بود. فعالیت این حزب در شمال کشور که در اشغال ارتش سرخ بود، نمود بیشتری داشت‌.
با تشکیل فرقه‌های کمونیستی دمکرات در آذربایجان و کردستان توسط کارگزاران شوروی که اقدامی باهدف تحت فشار قرار دادن دولت ایران جهت واگذاری امتیاز استخراج و بهره‌برداری از نفت دریای خزر به روسها بود، حزب توده به همکاری با این فرقه‌ها پرداخت‌. سیدجعفر پیشه‌وری از مؤسسین حزب عدالت، رهبری فرقه دمکرات آذربایجان و قاضی محمد که از روحانیون کرد طرفدار شوروی بود، رهبری حزب دمکرات کردستان را برعهده داشتند. این دو گروه با فاصله اندکی از یکدیگر، در پاییز 1324 با کمک مالی و سیاسی‌، نظامی روسها در دو استان آذربایجان و کردستان اعلام خودمختاری کردند. اما قوام السلطنه نخست وزیر وقت، درپی سفری به شوروی در 29 بهمن 1324 دو امتیاز عمده به روسها برای فراهم کردن زمینه خروج نیروهای آنان از شمال کشور واگذار کرد. یکی انعقاد توافق نفتی با سفیر روسیه در تهران در زمینه تشکیل شرکت مختلط نفتی ایران و شوروی (15 فروردین 1325) که پس از تصویب در مجلس شورای ملی رسمیت می‌یافت و دیگر تشکیل یک کابینه ائتلافی با حزب توده (10 مرداد 1325) که طی آن سه پست وزارتی به اعضای حزب واگذار گردید. روسها با به دست آوردن این دو امتیاز و همچنین تحت فشار امریکا نیروهای خود را از شمال کشور به تدریج خارج ساختند.
خروج روسها از خاک ایران‌، تهاجم نظامی ارتش به دو استان آذربایجان و کردستان با هدف سرکوب شورش در این دو استان را به همراه داشت‌. پس از این عملیات نیز کابینه ائتلافی قوام ترمیم شده و عناصر حزب توده به دلیل نقش این حزب در این شورش‌ها از آن اخراج شدند. با شکست این شورشها، حزب توده دچار اختلاف وانشعاب شد وچهره‌هایی مانند خلیل ملکی‌، انور خامه‌ای‌، آل‌احمد و... در رأس هزاران نفر ازاعضای ناراضی حزب که شعار استقلال حزب از شوروی را مطرح می‌کردند، قرار گرفتند و بر نظرات خود پای فشردند. کمیته مرکزی حزب توده نیز آنان را «مرتد» خواند و این امر سبب روی برتافتن این عده از شوروی شد. این رویداد جایگاه داخلی حزب توده را تا حد قابل ملاحظه‌ای تضعیف کرد.
حزب توده دربهمن 1327 در پی تیراندازی به محمدرضا پهلوی، غیرقانونی اعلام شد. ناصر فخرآرایی، عامل این حمله، کسی بود که رژیم شاه وی رابه حزب توده منتسب کرد. این حادثه در سالروز مرگ دکتر تقی ارانی که در زندان رضاخان به قتل رسید، صورت گرفت و متعاقباً مراکز و کلوپ‌های حزب توده در تهران و شهرستانها به تصرف قوای انتظامی درآمد. بسیاری از اعضای حزب دستگیر و زندانی شدند و بسیاری نیز موفق به فرار از کشور گردیدند. آنان در کشورهای اروپای شرقی و همچنین در اتحاد جماهیر شوروی به تجدید سازمان مخفی حزب پرداختند. اما چند سال بعد در پی حوادث منجر به 28 مرداد 1322 مجدداً به کشور بازگشتند و فعالیت خود را در هرج ومرج سیاسی کشور از سرگرفتند.
حزب توده در این مرحله طبق صلاحدید روسها، هیچگونه حمایتی از جریان مردمی نهضت ملی شدن صنعت نفت به عمل نیاورد و در برابر کودتای 28 مرداد و بازگشت شاه نیز عکس العملی درمخالفت بروز نداد. مع الوصف این حزب در سالهای بعد مورد تعقیب وسرکوب شدید رژیم قرار گرفت‌، به طوری که تا 1335 عملاً ساختار آن متلاشی شده بود.
از این سالها به بعد، کمیته مرکزی حزب توده باز به شوروی و اروپای شرقی منتقل شد و فعالیتهای آن محدود به برنامه‌های رادیویی و انتشار نشریه در خارج از کشور گردید.
حزب توده‌، قیام 15 خرداد 1342 به رهبری امام خمینی (ره) را تبعیت از تبلیغات مسکو، یک حرکت ارتجاعی لقب داد وآن را ناشی از کوشش ارتجاعی قشریون مذهبی‌، قلمداد کرد و حتی از روند اصلاحات امریکایی در ایران که شاه به دستور کندی مشغول اجرای آن بود، حمایت کرد؛ هرچند که بخشی از حزب بعداً به شکل ریاکارانه به تجلیل از مبارزات مردم پرداختند. حزب در این سالها با دبیرکلی ایرج اسکندری‌، سیاست نرمش و تا اندازه‌ای مجیزگویی در برابر شاه را از خود نشان داد. سیاستی که بازتاب مواضع شوروی در قبال ایران بود.
حزب توده در سالهای دهه 1350 ش عمدتاً به تجدید سازمان مخفیانه خود پرداخت و با شکل‌گیری انقلاب اسلامی‌، در سال 56ـ 57 در جستجوی راهی برای باز کردن پای خود در جامعه، به حمایت مزورانه از انقلاب پرداخت‌. به همین دلیل به ظاهر به نفع برقراری نظام جمهوری اسلامی تبلیغ کرد و هواداران خود را به شرکت در رفراندوم جمهوری اسلامی‌، رفراندوم قانون اساسی‌، تأسیس مجلس خبرگان و انتخابات مجلس شورای اسلامی تشویق کرد. از تسخیر لانه جاسوسی امریکا در تهران حمایت کرد وحتی از لزوم حضور در جبهه‌های جنگ علیه عراق پشتیبانی کرد. مع‌الوصف سیاست آرمانی انقلاب که مبتنی بر شعار نه شرقی‌، نه غربی‌، جمهوری اسلامی بود، از ابتدا مورد انتقاد حزب توده قرار گرفت‌.
حزب توده در سالهای پس از پیروزی انقلاب به طور پنهانی با بعضی گروههای ضدانقلاب ازجمله سازمان چریک‌های فدائی خلق‌، همپیمانی داشت و بعضاً در نشریه خود، آنان را انقلابی می‌نامید. به همین دلیل از نظر افکار عمومی مردم ایران‌، در جنایات آنان درکردستان سهیم و متهم بود. این حزب در چهار سالی که پس از پیروزی انقلاب مشغول فعالیت بود، تلاش فراوانی کرد تا در کارخانه‌ها، صنایع و مؤسسات تولیدی کشور نفوذ کند وکارگران رابه تحریک و اعتصاب وادارد. گفته می‌شود، به همین دلیل بود که پس از پیروزی انقلاب تا شروع جنگ عراق علیه ایران تولیدات کارخانجات همواره سیر نزولی داشتند، به طوری که دولت مجبور بود برای دایر نگاهداشتن کارخانجات‌، هرماهه مبالغ عظیمی به آنها کمک کند.
حزب توده در سالهای پس از انقلاب‌، حاضر به تحویل مقادیر زیادی اسلحه که ظاهراً در کشاکش انقلاب‌، از پادگانها به سرقت برده بود، نشد. انبار کردن اسلحه‌، تشدید جاسوسی به نفع شوروی‌، نفوذ در کارخانجات باهدف اخلال‌، همپیمانی با بعضی گروه‌های ضدانقلاب و انجام فعالیتهای زیرزمینی و پنهان علیه نظام جمهوری اسلامی ایران‌، نمونه‌هایی از عملکرد فاش شده حزب توده در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب بود.
انحلال حزب توده نیز چند روز پس از آن که مصاحبه‌ها و مقالات صریح رهبران حزب مبنی بر سابقه 42 ساله خیانت آنان به مردم ایران از شبکه سراسری جمهوری اسلامی ایران پخش شد اعلام گردید.
مجموعه آثار منتشر شده رهبران و اعضای حزب در مورد خیانت‌های مکرر حزب و وابستگی آن به بلوک شرق در خاطرات ایرج اسکندری و سیاست و سازمان حزب توده از آثار مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی منعکس شده است.
گفتنی است، چاپ سوم خاطرات ایرج اسکندری ( دبیر اول اسبق حزب توده ) و چاپ دوم سیاست و سازمان حزب توده به همراه دو بخش منتشر نشده، در سال جاری توسط موءسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به بازار عرضه می شود .