وقایع تاریخى قیام قم به روایت آیت‏‌اللّه پسندیده


وقایع تاریخى قیام قم به روایت آیت‏‌اللّه پسندیده

 براى ضبط تاریخ بسیار خلاصه و مختصر از حالات آیت‌اللّه  مرحوم حاج آقا نوراللّه نجفى اصفهانى طاب ثراه را به عرض مى‌رسانم. معظم له برادر مرحوم آیت‌اللّه العظمى آقاى حاج شیخ محمدتقى نجفى مشهور به آقانجفى بودند که آن مرحوم ارشد و اعرف مجتهدین اصفهانى بودند و در اصفهان در تاریخ 1307 قمرى برابر 1267 شمسى ناصرالدین شاه قاجار قرارداد امتیاز تنباکو و توتون را با کمپانى رژى تالبوت و شرکا منعقد و فرمان به امضاى شاه رسید. جریان امتیاز انحصارى به عرض اعلم مراجع وقت آیت‌اللّه اعظم مرحوم حاج میرزا حسن شیرازى طاب ثراه در سامراى عراق رسید. و معظم‌له جمادى‌الاولى 1309 قمرى مطابق آذر 1270 شمسى حکم تحریم به این نحو صادر فرمودند: بسم اللّه الرحمن الرحیم الیوم استعمال تنباکو و توتون باىّ‌نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلوات‌اللّه و سلام علیه است. حرره الاحقر محمدحسن الحسینى. صدور این فتوى و قیام علماى ایران و رجال و قاطبة ملت و حتى اندرون خود ناصرالدین شاه موجب شد که دولت به زور متوسل شود. و در اصفهان مسعود میرزا ظل‌سلطان مشهور در مقابل مرحوم آقاى نجفى و مرحوم حاج آقا نوراللّه نجفى اصفهانى به انواع فشارها متوسل و حتى از دولت تلگراف تهدید مرحوم آقا نجفى مخابره و با این اوضاع ایشان و مرحوم حاج آقا نوراللّه به مقاومت قاطعانه ادامه دادند. و با همکارى با علماى تهران و غیره قرارداد ملغى شد. تجار تنباکوى اصفهان دخانیات خود را به فقرا تقسیم کردند. و یکى از تجار 12 هزار کیسة تنباکوى خود را با چند پیت نفت آتش زد و درس عبرتى به شاه و کمپانى و ممالک داده شد. این قدرت قلم مرجع دینى بود. به قول ناپلئون امپراطور فرانسه قلم از شمشیر برنده‌تر است. و به این فتوا تمام قدرت داخلى و خارجى نتوانست مقاومت کند. این یکى از قیامها بود. و قیام رهبر انقلاب حضرت آیت‌اللّه العظمى خمینى در تاریخ کنونى مافوق نهضتها بوده و به ادامه دادن آن اطمینان و امیدوارى برقرار است.

2ـ مقام عالى علمى و سیاسى حضرت آیت‌اللّه مرحوم حاج آقا نوراللّه نجفى اصفهانى به درجه‌اى رفیع بود که مراجع عظام تقلید ایشان را به طراز اول انتخاب نمودند. و پیش از تشکیل مجلس دوم ایران در تاریخ آبان 1289 شمسى ایشان در مجلس شوراى ملى ایران شرکت نکردند. ولى مرحوم آیت‌اللّه مدرّس شهید شرکت کرده و این تکلیف را به نحو احسن انجام دادند.

3ـ پس از عزل محمدعلى شاه از سلطنت در تیرماه 1288 به سفارت روسیه پناهنده شد. و بعد به روسیه رفت و مجددا به نفع سلطنت و تحت حمایت دولت روسیه در تاریخ 21 رجب 1327 مطابق 1290 شمسى به نام خلیل تاجر بغدادى به ایران مراجعت و ارشدالدوله سردار سپاه محمدعلى میرزا توانست تهران را تسخیر نماید. کابینه تشکیل دهد و براى اصفهان اقبال‌الدوله را به حکومت منصوب کردند و معدل‌الملک پیشکار حکومت شد. در این اوقات مرحوم حاج آقا نوراللّه نجفى در اصفهان با جمعى از سیاسیون و مشروطه‌خواهان انجمن سرى داشتند و اطلاعیه‌اى صادر مى‌کردند و مرکز تجمع آنها مساجد و مخصوصا مسجد شاه بود. فشار اقبال‌الدوله زیاد شد تا اینکه ضرغام السلطنه بختیارى برحسب دستور سردار اسعد حاج على خان با جمعى سوار بختیارى به اصفهان آمدند و با کمک علما و مردم و ایل بختیارى اقبال‌السلطنه فرار کرد. و مرحوم حاج آقا نوراللّه نجفى با کمال درایت و فراست ایستادگى کرد و بالاخره محمدعلى شاه در نتیجة جنگ فرار کرد. و سالارالدوله هم که از غرب قیام کرده بود و تا همدان پیشروى کرد، او شکست خورد و قواى ملى ایران ایل بختیارى و سپهدار تنکابنى و ملیون زمام امور را به دست گرفتند و احمدشاه نیز به سلطنت برقرار شد.

نوبت به کودتاى سوم حوت سیدضیاءالدین طباطبایى رسید که در تاریخ سوم حوت 1299 تحت حمایت انگلیس تهران را اشغال و سیدضیاءالدین عبا و عمامه را به کلاه دولتى مشکى تبدیل و با فرمان احمدشاه قاجار نخست وزیر و مأمور تشکیل کابینه شد. پس از 90 روز کابینة سیدضیاء براى اختلافى که با رضاخان داشت، منحل گردید و به اصطلاح روز کابینة سیاه به هم ریخت و تبعید شد. تا 19 آبان 1302 سردار سپه ریس‌الوزراء شد و کلید همة امور و انتخابات به دست او و شرکت نفت و در واقع سفارت انگلیس بود. و این طلاى سیاه نفت اوضاع و سلطنت و دولت به هم ریخت. سه نفر مورد توجه براى کودتا بودند: امیرمفخم و نصرت‌الدوله و سیدضیاء. از شرحش مى‌گذریم. بعد که سیدضیاء را کنار گذاشته و رضاخان سردارسپه براى جمهورى و پر از مشکلات و مخالفتها براى سلطنت در نظر گرفته شد و مجلس پنجم مأموریت این امور را داشت، تمام انتخابات برخلاف قانون و با زور و دستور بود در تهران به طرز خاصى شد.و با اینکه مرحوم دکتر مصدق و مستوفى و میرزا سیداحمد بهبهانى و مرحوم مدرس به ترتیب و بعد از دیگران مشیرالدولة پیرنیا و مؤتمن‌الملک پیرنیا انتخاب شدند و سه جلسه از این دورة مؤتمن‌الملک پیرنیا رییس و مرحوم مدرس نایب رییس بودند؛ در دورة جلسات اخیر تفصیل زیادى است و بالاخره با ممانعت مرحوم مدرس و دکتر مصدق و دیگران برخلاف قانون و برخلاف میزان به نایب رییسى سیدمحمد تدین انقراض قاجاریه و تشکیل مجلس مؤسسان تصویب و پس از این اقدامات و نصب سردار سپه در تاریخ 14 اردیبهشت 1305 شمسى رضاخان سردار سپه تاجگذارى کرد که جلسات آن خواندنى است و مخالفت مردم و بالخصوص علماى عظام چشم گیر بود. و چون از مأموریت رضاخان و امورى که برخلاف اسلام و ایران باید انجام گیرد برجسته‌ترین علما و رجال مطلع بودند. بنابراین مرحوم حاج آقا نوراللّه نجفى در تاریخ آبانماه 1306 شمسى به اتفاق مرحوم آقا کمال‌الدین شریعتمدار فرزند مرحوم آقانجفى عازم قم و قیام شدند. و به علماى بلاد اطلاع دادند و از شهرها جمعیتى از علما جمع شدند. و از خمین حجت‌الاسلام والمسلمین مرحوم حاج میرزا محمدمهدى طاب ثراه دایى بزرگ حقیر و اخوان به این جمع پیوست. علماى اصفهان زیاد بودند و مرحوم آیت‌اللّه سیدالعراقین  و فشارکى و جمعى نیز به قم وارد شدند و در (اره‌دِه) مرکز خمین که فعلاً شهابه است.

آقاى میرزا محمدعلى مجتهد در بین راه قم آمدند و داعى بدیدنشان رفتم. جماعت قم زیاد اقدامات زیادتر بود و علما به استقبال وارد مى‌شدند. و این امر موجب نگرانى رضاشاه که تازه به سلطنت رسیده بود و قصد داشت سرباز و نظام اجبارى گرفتن به قدرت خود افزوده تجدید قرارداد و کشف حجاب و خلع لباس روحانیت و منع روضه و عزاى محرم و انحصار تریاک و نیز کلاه پهلوى و به جاى سلام برداشتن کلاه را شبه ممالک اروپایى سازد، گردید. و در فکر قطع مخالفت بود بنابراین تیمورتاش ظالم قهار بسیار فاسد و جم را به قم خدمت مرحوم حاج آقا نوراللّه نجفى فرستاد و قول و قرار مساعد و انجام تقاضا را داد. و نخست وزیر حاج مخبرالسلطنه هدایت را نیز به قم فرستاد و قول دادند که تقاضاهاى ایشان را عملى نمایند. و معظم له موافقت خود را بااعلام مخالفت موکول به تصویب مجلس شوراى ملى نمودند. و چون قضیه حل نشد و مرحوم حاج آقا نوراللّه مثل اوایل سال 1303 که سردار سپه رییس‌الوزراء بود و به قم نزد مراجع عظام نجف رفت و توبه کرد و مراجع باور کردند گول نخورد و کنار نرفت، بنابراین در تاریخ شب 4 دیماه 1306 ناگهان به دار آخرت رحلت کردند. و مشهور بود که در یک ظرف دوا ایشان را مسموم کردند ولى قضیه کاملاً روشن نشد. و خداوند قادر متعال سزاى رضاشاه و محمدرضا شاه را به آنها داد. و باید این تاریخ براى ماها عبرت باشد. و پس از رحلت آن مرحوم حضرات آیت‌اللّه مرحوم حاج آقا جمال‌الدین نجفى اصفهانى از تهران به قم مشرف شده و با حالت اغماء و بیهوشى نعش برادر بزرگ خود را تشییع کردند و جنازه به عتبات عالیات حمل گردید.

این برادر کوچک سالیان دراز در اصفهان و مسجد شیخ لطف‌اللّه با کمال لیاقت و درایت به امور مردم و امامت و تبلیغات دامنه‌دار و مورد علاقه و توجه عمومى ادامه دادند. و بعدا در طهران در حدود باغ پنبه به خدمات اسلامى اشتغال و مقبول‌العامه و بسیار متین و متواضع بودند. علت آمدنشان به تهران را نمى‌دانم یا فراموش کردم. با ایشان در اصفهان چند سال و در تهران در دو سال 1302 و 1303 شمسى چند ماه ملاقات و متفیض مى‌شدیم. رحمهًْ‌اللّه علینا و علیهم اجمعین والسلام.


از مقالات همایش تبیین آراء و بزرگداشت هشتادمین سالگرد نهضت شهید آیت‏الله حاج‏آقا نورالله نجفى ‏اصفهانى