طرح یک مسأله ، تاریخ شفاهی کرونا؛ به‌هنگام یا دیر!

تلنگری بر تفکرات شخصی با پایه اطلاعات


طرح یک مسأله ، تاریخ شفاهی کرونا؛ به‌هنگام یا دیر!

این یادداشت، به منظور طرح مسأله و درآمدی بر یک ایده مطرح می‌شود و با هدف ارزش‌گذاری‌های مثبت یا منفی نیست.

با گذشت سال‌ها از گسترش تاریخ شفاهی در ایران و برگزاری میزگردها و نشست‌های متعدد تخصصی، هنوز میان فعالان این حرفه، درباره چارچوب‌های نظری تاریخ شفاهی، تدوین متن و بسیاری از مسائل مرتبط با آن، یک تعریف فراگیر وجود ندارد و همچنان نظرات و دلایل، متفاوت هستند.

از چندی پیش که ویروسی غیرقابل کنترل وارد ایران و جهان شد، برخی خبرگزاری‌ها و نهادها اقدام به جمع‌آوری خاطرات و مصاحبه با کادر درمان‌ و بهبودیافتگان و حتی برگزاری مسابقه خاطره‌نویسی کردند.

این تلاش‌ها اذهان را به فکر فرو می‌برد که آیا خاطرات این روزها، تاریخ شفاهی محسوب می‌شود؟

با پرسش از چند صاحب‌نظر، یا پژوهش میدانی - البته محدود و نه وسیع و عمیق - پاسخ‌های متفاوتی دریافت شد. البته هیچ یک از پاسخ‌ها تک کلمه‌ای نبودند. مثلاً نظر دو مورخ معاصر کاملاً متضاد بود. در اینجا این مسأله مطرح می‌شود که:

- مگر نه این است که تاریخ شفاهی باید تاریخ دور باشد، آیا می‌توان به تاریخ حاضر و در جریان هم تعمیم داد؟

- آیا باید صبر کرد تا کلیه جوانب و ابعاد ماجرا روشن شده و زمانی سپری شود، سپس به عنوان تاریخ شفاهی مطالعه شود؟

- تاریخ شفاهی با بُن‌مایه خاطره، اگر علم باشد یا روش، تأثیری در یافتن پاسخ دارد؟

- اگر این خاطره‌ها تاریخ شفاهی محسوب شوند، آیا باید خودنوشت باشند یا مصاحبه‌گر داشته باشند؟

و سؤالاتی از این دست...

اما در میان مطرح کردن این سؤالات و گرفتن پاسخ‌های نه‌چندان صریح، به نکته‌‎ای می‎توان رسید. اینکه اگر در سال‌های شیوع وبا، خاطرات افراد در نشریات آن دوره منتشر می‌شد، یا امروز دست‌نوشته‌های افراد، موجود می‌بود، اکنون دسترسی به برخی اطلاعات و فهم آن برهه، آسان‌تر نبود؟

شاید خاطراتی که امروز در حال جمع‌آوری هستند، در آینده ترکیب شوند و مورد استفاده مورخان، یا افراد و نهادهای دیگر قرار گیرند.

این سؤالات و دغدغه‌ها صرفاً برای هم‌فکری درباره زوایای مختلف این موضوع مطرح شد. امید که مقدمه‌ای باشد برای تأملات تخصصی‌.


سایت تاریخ شفاهی ایران