قومیت گرایی یا مذهب گرایی در سیستان


2432 بازدید

قومیت گرایی یا مذهب گرایی در سیستان

نگاهی به مسئله قوم و قومیت­گرایی برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران

واقعیت این است که ایران و ایرانی با وجود هویت واحد، یک کشور چند­قومیتی محسوب می گردد. به بیان دیگر ایران به­رغم اینکه یک هویت واحد ایرانی داشته و دارد، متشکل از اقوام مختلف است. لذا این مسئله می تواند از بعد نرم افزاری، امنیت کشور­های چند قومیتی به مانند ایران را مورد تهدید قرار دهد، چرا­که هر آن احتمال کشمکش اقوام به دلایل مختلف وجود دارد. در این زمینه بسیاری­ها اعتقاد دارند گروههای قومی در شرایط تغییرات ناگهانی چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی، احتمال اینکه دست به خشونت ببرند زیاد است. این احتمال زمانی افزایش می یابد که گروههای­قومی، خودشان را در تهدید ببینند. لذا تا زمانی که این احساس در گروههای قومی یک جامعه به وجود نیاید احتمال آن منتفی است.[1]

 

مهمترین مسئله­ای که موجب بحرانی شدن مباحث قومیتی در ایران می گردد، این مسئله است که اجازه داده شود، روز به روز هویت مشترک ایرانی بین اقوام مختلف ایرانی کم رنگ­تر گردد. این مسئله ریشه­های بسیاری دارد که مهترین مبحث در این زمینه عدم بستر­سازی فرهنگی مناسب برای ارتقاع فرهنگ مشترک می باشد. چراکه در راستای کوتاهی­های صورت گرفته ممکن است این باور در بین اقوام صورت بگیرد که آنها برای رسیدن به حقوق خود ناگزیر از تغییر ساختار یا واژگونی دولت مرکزی هستند. به بیان دیگر در راستای عدم توجه به هویت ملی مشترک در سراسر ایران گروهها و قومیت­های مختلف ایرانی از منافع مشترک و محدود قومی خود به منافع ملی فرا قومی بیاندیشند. لذا این باور به اعتقاد نگارنده از دخالت ها و دست اندازی بیگانگان نیز خطرناک­تر است. تنها در سایه شکل­گیری این باور است که تمامی نقشه­ها و دسیسه های بیگانگان به نتیجه خواهد رسید.

 

نقش مذهب در سیستان و بلوچستان

نقش مذهب در قوم گرایی و احتمال تجزیه طلبی منطقه از اهمیت فوق العاده­ای برخوردار است. به بیان دیگر تعصبات­مذهبی در منطقه بیش از تعصبات­قومی اهمیت دارد. این مسئله در روابط اجتماعی مردم منطقه خود را به خوبی نشان داده طوری که سخت­گیری های مذهبی در ازدواج دو مذهب شیعه سنی در برخی مناطق به عینه دیده می شود.[2]

 

از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این طرز تفکر که حکومت از ­آن یک گروه خاص مذهبی است، این تفکر را در قومیت های سنی مذهب کشورمان به وجود آورد که نقشی در تصیم گیری های سیاسی کشور ندارند. این مسئله در برهه­ای از تاریخ جمهوری اسلامی ایران با حضور مسئولان غیر بومی حتی در کوچکترین سطوح مدیریتی استان بیشتر تقویت گردید.[3]با اجرای این قبیل برنامه­ها در مراحلی از انقلاب اسلامی باعث رنجش گروهها و مذاهب سنی گردید که بیگانگان و دشمنان به خوبی از آن بهره بردند. اما اخیراً با سیاست های هوشمندانه دولت و با انتخاب مسئولین شایسته از مردم و گروههای بومی تقویت هویت مشترک واحد ایرانی شتاب بیشتری به خود گرفته است. امروزه سنی مذهبان منطقه نه تنها نادیده گرفته نمی شوند بلکه در تصمیم گیری ها مشارکت داده می شوند. همین مسئله به باور بسیاری باعث کاهش چشم گیر فعالیتهای وهابیگری در منطقه شده است. لذا بایستی توجه گردد که رشد وهابیت در منطقه در درجه اول متاثر از این واقعیت بود که دولت نتوانسته بود گروههای مذهبی سنی بلوچ را در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران جذب نماید.

 

لازم است که به نقش شکل گیری تفکر وهابیت و تاثیری که در رواج خشونت های منطقه ای به صورت تروریسم و در­گیری های محلی داشت بیشتر توجه گردد. در شکل گیری حوزه های علمیه­ای که به تبلیغ وهابیت در منطقه اقدام می کردند، عربستان صعودی و منابع مالی این کشور نقش ویژه ای دارد. این گروه با تقویت نقش مذهب سنی به عنوان عامل جدایی از جمهوری اسلامی به یقین به مذهب بیش از قومیت توجه دارند و این مسئله در درجه اول از نقش مهمی است که مذهب در زندگی مردم ایران برخوردار می باشد.[4]

 

عربستان و حمایت از گروههای تروریستی در سیستان و بلوچستان

 عربستان سعودی یکی از بزرگترین حامیان و پرورش دهندگان تفکرات تروریستی در جهان به شمار می آید به گونه­ای که صادرات تروریسم در این کشور بعد از صادرات نفت، در رده دوم فعالیت های گسترده صادراتی رژیم آل سعود قرار دارد. نگاهی به فعالیت­های عربستان در عرصه داخلی و خارجی نشان می دهد عمده تروریست های منطقه­ای و جهانی اصالتی سعودی دارند و یا تحت تاثیر گرایش های وهابی عربستان قرار گرفته و یا اینکه از سوی این کشور مورد حمایت و تغذیه مالی و تسلیحاتی قرار می گیرند.


 در واقع، تفکر وهابی به عنوان اصلی ترین حامی و تغذیه کننده ایدئولوژیک دولت سعودی نقش مهمی در فعالیت های تروریستی این کشور در منطقه و جهان دارد که به نظر می رسد یکی از اهداف سعودی ها از ترویج این تفکر، مقابله با قدرت روزافزون محور مقاومت در منطقه باشد. به همین منظور بوده که عربستان تبلیغ و ترویج وهابیت را در جوامع اسلامی در دستورکار خود قرار داده است.به عنوان مثال، سرمایه گذاری های «بندر بن سلطان بن عبدالعزیز آل سعود»، رییس سازمان اطلاعات عربستان روی سازمان های القاعده و طالبان به عنوان دو گروه تروریستی بین المللی در منطقه که خاستگاه آنها افغانستان و پاکستان بوده، باعث شد، این گروه­ها به ابزاری برای اجرای سیاست های تفرقه افکنانه ریاض تبدیل شوند.[5]

 

«بندر» که مهندس و طراح اصلی فعالیت های تروریستی عربستان سعودی در جهان به شمار می آید، به نوعی رهبر اصلی تمام گروه های تروریستی است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم زیر نظر عربستان کار می کنند. او حتی دستورات مستقیمی در عزل و نصب های مقامات و رهبران القاعده می دهد و با گماردن تعدادی از عناصر و افسران اطلاعاتی عربستان در پست های فرماندهی القاعده هر چه بیشتر سعی می کند تا همراهی این گروه های تروریستی با سازمان جاسوسی عربستان را حفظ کند. در این میان، افغانستان و پاکستان به علت سابقه طولانی در ناامنی و هرج و مرج از یک سو، و نفوذ مدارس دینی وهابی از سوی دیگر، بهترین مکان برای فعالیت های تروریستی سازمان هایی نظیر القاعده و طالبان بوده اند. گفته می شود بیش از 3 میلیون محصل وهابی در پاکستان و صدها هزار محصل در افغانستان مشغول تحصیل در مدارس وهابی وابسته به سعودی ها هستند.[6]

 

 البته فعالیت های آل سعود محدود به این دو کشور نبوده و سران آن هر زمان، فرصتی دست داده، کوشیده اند با حمایت از گروه های تروریستی مخالف ایران، باعث ایجاد ناامنی و بی ثباتی در این کشور شوند. از جمله این اقدامات می توان به حمایت مالی دولت عربستان از راه اندازی شبکه ضدایرانی وابسته به گروهک تروریستی منافقین با هدف تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. در گذشته نیز ریاض از حامیان اصلی گروهک تروریستی جند الله به سرکردگی عبدالمالک ریگی بود که دست به انجام عملیات خرابکاری و تروریستی در استان سیستان و بلوچستان می زدند. [7]

 

علت چشم پوشی آمریکا و متحدان غربی­اش از اقدامات عربستان به دلیل این است که این گروهها به نوعی تامین کننده منافع آنها محسوب می شوند. مسئله­ای که شبکه خبری «دویچه وله» در گزارشی به آن اشاره کرد و نوشت: «عربستان سعودی می خواهد یک شریک مطمئن برای غرب باشد، این در حالی است که از هیچ کشور دیگری به اندازه عربستان کمک های مالی به تروریست های اسلامگرای افراطی ارسال نمی شود آنهم در شرایطی که این کشور به حقوق بشر توجهی ندارد.» این رسانه آلمانی در بخش دیگری از این مطلب آورده: «بر اساس یک گزارش از وزارت خارجه آمریکا که در ویکی لیکس منتشر شده، سازمان های تروریستی از جمله القاعده از هیچ کشوری به اندازه عربستان سعودی پول دریافت نمی کنند. آل سعود هم البته تلاش کرده است تا مناسبات القاعده با حمایت کنندگان آنها در عربستان را برقرار کند.»

 

دخالت های انگلستان در منطقه سیستان و بلوچستان

 سیستان و بلوچستان به سبب همسایگی با هندوستان، معبر و گذرگاه انگلیسی ها به شمار می رفت: بنابر­این اغتشاش و نا امنی در این خطه از سوی انگلیسی ها تحمل نمی شد و خطری عمده برای محفوظ ماندن هندوستان به حساب می آمد. انگلیسی ها برای حفظ مرز های هندوستان، کشیدن سیم تلگراف را بهانه قرار دادند و وارد خاک بلوچستان گردیدند. بسیاری از مدارک حکایت از آن دارد که انگلیسی ها در ترتیب دادن شورش های ساختگی به بهانه استخدام نیرو های مزدور بسیار فعال بوده است. علاوه­براین انگلستان در این دوره از ادعای استقلال خان کلات حمایت می نمود مسئله ای که به لشکر گشی دولت مرکزی(1257) به این منطقه منجر گردید.

 

 در این دوره کلات(از مراکز سکنای طایفه براهویی)توسط انگلستان از ایران جدا شد. ضعف و فتور قاجاریه سبب شد تا بخش دالپور بلوچستان نیز که ساکنان شیعی مذهب، فارسی زبان و وفادار به دولت ایران داشت از دست برود. بدین ترتیب قرار داد 1907بلوچستان را جزئی از منطقه نفوذ انگلیس قرار داد و سرنوشت این خطه به دست انگلیسی ها و خوانین و سرداران محلی افتاد که بسیاری از آنها در واقع جیره بگیر انگلیسی ها بودند.[8]

 

  اما در خصوص تقسیمات به وجود آمده در تاریخ معاصر این منطقه انگلستان نقش ویژه ای داشته است. برای مثال انگلستان در سال 1887 میلادی با خان کلاته به عنوان حاکم این منطقه به توافق رسید و حکومت این منطقه را به رسمیت شناخت. طوری که این منطقه در سال 1947 به استقلال دست یافت. این در حالی است که تنها 23درصد از منطقه بلوچستان را در خاک پاکستان واقع شده است. در حال حاضر نیز در اقدامات گروهک ها و افراد وابسته به بیگانگان که در پی اقدامات تروریستی و در پس آن تلاش برای جدایی سیستان و بلوچستان از ایران هستند، انگلستان نقش ویژه ای دارد. در کلیت امر بایستی اشاره گردد، که این کشور و سرویس های اطلاعاتی این کشور نقش بسیار فعالی در حمایت اطلاعاتی از برنامه های تروریستی در منطقه دارد.

 

گروههای تروریستی

بعد از انقلاب اسلامی و انتخاب نظام مقدس جمهوری اسلامی برای کشور بزرگ ایران، استان سیستان و بلوچستان ایران به جولانگاه کفار، اشرار و ضد انقلاب تبدیل شد و آن ها از فضای نابسامان آن دوران استفاده کرده و ضمن دعوت مردم به شورش در سیستان و بلوچستان، آنها را به مخالفت با اسلام تشویق کردند اما برای رسیدن به این هدف خود، جمهوری اسلامی را سد راه خود می دیدند و در نتیجه، برای رسیدن به مقاصد شوم خود و تجزیه طلبی در سیستان و بلوچستان ضمن حمله به افکار اسلامی مردم، به پایگاه های مردمی و نوپای جمهوری اسلامی در سیستان و بلوچستان حمله ور شده، قرار­گاهها و پادگانها را تصرف کرده، نیروهای مستقر در این پادگان­ها را به شهادت رسانده و تعدادی را نیز سر بریدند. لذا اقدامات تروریستی در صدر برنامه­های آنها قرار گرفت.

 

لازم به ذکر است که برای اولین بار در راستای فشار­های دولت پاکستان اولین "گروه های جدایی طلب"[9] در این مقطه برای مبارزه با دولت پاکستان شکل گرفتند. در این رابطه می توان از گروه شاهزاده کریم خان در سال 1947 و از قبایل منقال در سالهای 1973 تا 1977 نام برد. همه این گروهها مبارزه برای "بلوچستان بزرگ"[10] را به عنوان شعار خود مطرح ساخته بودند. این در حالی است که گروه­های مبارز شکل گرفته در منطقه در هر سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان مورد سرکوب قرار گرفته اند.[11]در این میان بلوچستان سال­های زیادی است که مورد توجه قرار گرفته است و با توجه به اینکه در سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان  استانی به عنوان  سیستان‌ و بلوچستان  با مردمی بلوچ نشین وجود دارد سال­هاست بیگانگان بی توجه به منافع ملی کشورها در تلاش هستند به اختلافات قومی دامن بزنند تا منافع خود را تامین کنند. از سال  1358انواع و اقسام گروهک ها و تروریست های دست پرورده امریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس، ضمن آموزش نظامی و تروریستی به مردم اغفال شده، آنان را جذب کرده و در عملیات های تروریستی زیادی بر علیه مردم کشورشان استفاده کردند. از جمله این گروهک­ها می توان به گروهک های افراطی و تروریستی زرمبش جندالله اشاره کرد.[12]

 

این گروهک­های تروریست از خاک بلوچستان پاکستان برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران و استان سیستان‌وبلوچستان استفاده می­کنند و متاسفانه کشورهای پاکستان و افغانستان  به منطقه­ای برای اسکان این تروریست­ها تبدیل شده است .کمکهای مالی و تسلیحاتی این گروهکها نیز از طرف کشورهای غربی به خصوص آمریکا تامین می شود. در این میان از سه گروهک، حزب مردم بلوچستان، سازمانی زرمبش، گروهک تروریستی جندالله را می توان نام برد.

 

  پی نوشتها:

[1] ناسیونالیسم قومی و قومیت بلوچ در ایران"، پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران، 1381، ص: 10.

[2] ناسیونالیسم قومی و قومیت بلوچ در ایران"، پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران، 1381، ص: 18.

[3] این باور ناشی از این باور غلط بود که حضور اهل سنت در مناصب اجرایی باعث تهدید و تزلزل پایه های نظام می شود!!.

[4] لازم به ذکر است که تفکر مذهبی حاکم بر گروههای اهل سنت سیستان و بلوچستان، تفکری است متاثر از حوزه علمیه دیربند هندوستان و برخی مدارس پاکستان.

[5] Alireza Nader, Joya Laha,” Iran’s Balancing Act in Afghanistan”, NATIONAL DEFENSE RESEARCH INSTITUTE,2011, P:5.

[6] اردیبهشت ماه سال 89 بود که افشا سندی از حمایت عربستان سعودی از القاعده در عراق سران رژیم آل سعود را به واکنش واداشت. در این سند علاوه بر اینکه از نحوه ارسال تجهیزات و وسایل انفجاری و نیز میزان آنها برای القاعده به منظور انجام خرابکاری در عراق پرده برداشته شده بود، خطاب به تروریست های این گروهک آمده بود: «قهرمانان و وفاداران فعال در القاعده عراق! شما از ما هستید، شما آزاده هستید، شما متعلق به گارد ملی عربستان هستید». افشا این سند یک ضربه ویرانگر به دستگاه امنیتی عربستان سعودی وارد کرد تا جائیکه ملک عبدالله دستور تشکیل جلسه کمیته ای ویژه را صادر کرد و ده ها تن از افسران اطلاعاتی ارشد نیز در این رابطه بازداشت شدند.

 

[7] http://www.iranparto.com/ خبار-بین-الملل/787611/نگاهی-به-حمایت-های-عربستان-ازتروریست

 

[8] محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلستان، تهران، انتشارات اقبال، ص:74.

[9] separatist groups

[10] "Greater Balochistan"

[11] لازم به دکر است که در سالهای 2000 به بعد به دلیل حضور قدرت های بزرگ در منطقه و حمایت های پرویز مشرف رئیس جمهور سابق پاکستان از این گروهها، فعالیت آنها به شدت زیاد شده بود.

[12] “COUNTRY OF ORIGIN INFORMATION REPORT”, REPORTS ON IRAN PUBLISHED OR ACCESSED BETWEEN 1 OCTOBER 2006 AND 27 OCTOBER 2006, 27 OCTOBER 2006, P:50.


مرکز اسناد انقلاب اسلامی