مع‍مّای سیاستمداری که اهل مبارزه نبود


2364 بازدید

مع‍مّای سیاستمداری که اهل مبارزه نبود

میرزا حسن مشیرالدوله، رئیس الوزرای کابینه های متعدد پس از مشروطه در ایران که پس از منع استفاده از عناوین و القاب در دوره رضاشاه نام پیرنیا را برای خود برگزید در تاریخ معاصر ایران نقش مؤثر و ویژهای بازی کرده است. جای پای او را می توان در بسیاری از قوانین حقوقی که برای اول بار در ایران تدوین شده مشاهده کرد. درباره او گفته اند که در همه حال پایبندی به قانون را رعایت میکرد.

با امید اخوی مؤلف کتاب سیاستمدار مورخ که به شرح زندگانی این رجل عصر مشروطه پرداخته به گفتوگو نشسته ایم.

درباره پدر حسن پیرنیا که یکی از صدراعظمهای قاجاریه بوده، نقل زیادی در تاریخ یافت نمیشود. نقش میرزا نصرالله خان مشیرالدوله درماجرای مشروطه به چه شکلی بوده است؟

خاندان مشیرالدوله از کوزه کنان تبریز به نائین می آیند و پدرانشان آنجا ساکن میشوند. درباره میرزا نصرالله خان مشیرالدوله پدر حسن پیرنیا که نخستین صدراعظم بعد از انقلاب مشروطه ایران است، بسیار کم نوشته شده نقلی هم هست از ناظم الاسلام کرمانی که به زد و بندهای غائله عین الدوله باز میگردد و ماجرا از این قرار است که عین الدوله پیشنهاد وزارت خارجه را به مشیرالدوله (پدر) میدهد و به او میگوید ارفع الدوله 100 هزار تومان به من برای پست وزارت پیشنهاد کرده، تو چقدر پیشنهاد میکنی؟ که میرزا نصرالله خان این را به پسرانش منتقل میکند و واکنش آنها این است که این مسأله بعدها گریبان ما را خواهد گرفت، تاکنون ثروت خود را مخفی نموده و املاک خود را متفرق قرار دادیم که دولت یا کس دیگری مطلع بر قدر آن نشود. حالا که عین الدوله (صدراعظم) فهمید که در فاصله یک ساعت و به یک پیغام شما صد هزار تومان آماده می کنید، دیگر دست از شما برنخواهد داشت و هر ساله همین بازی است. پس پسران مشیرالدوله (پدر) به او گفتند: علاجی نیست جز برداشتن عین الدوله از این سمت یا این که تزلزل و انقلابی در وضع سلطنت بشود و بر همین اساس آنها با تحصن مردم علیه عینالدوله قدری همراهی نشان دادند. ژانت آفاری در کتاب «انقلاب مشروطه» میگوید: «این دو برادر از نظر تحصیل و آگاهی در بسیاری از موارد سرآمد همعصران خود بودند و پدرشان را متقاعد کردند که تغییر موضع بدهد و از متحصنان حرم عبدالعظیم حمایت مالی کند.


حسن پیرنیا چه نقشی در انقلاب مشروطه ایران به عنوان یک رجل سیاسی بازی میکند؟

میرزا حسن خان که آن زمان لقب مشیرالممالک را داشت، همراه سید محمدصادق طباطبایی (پسر سیدمحمد طباطبایی) و چند نفر دیگر به سفارت انگلیس می روند و فرمان مشروطه را ارائه میدهند و بازخوانی میکنند و از افراد متحصن در سفارت انگلیس خواستار ترک تحصن می شوند. میتوان گفت حسن پیرنیا نخستین کسی بود که پس از صدور فرمان مشروطه به سفارت انگلیس رفت و فرمان را قرائت کرد.

 

مشیرالدوله ها جزو خاندانهای اصلاح طلب تاریخ معاصر ایران محسوب می شوند؛ درست است؟
بله من کتاب دیگری در دست تألیف دارم با عنوان «مدرسه علوم سیاسی» که حسن پیرنیا جزو مؤسسین آن مدرسه است. جالب است بدانیم که بودجه این مدرسه از معدن فیروزه نیشابور تأمین میشده است. و فقط یکی از نخستین فارغ التحصیلان این مدرسه، عبدالله مستوفی مؤلف کتاب «شرح زندگانی من» است.
خود میرزاحسن مشیرالدوله در این مدرسه حقوق بین الملل تدریس میکرد. جای تأسف دارد که امروزه وقتی شما به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران می روید، هیچ ذکری از این مدرسه نمی بینید. در واقع شالوده این دانشکده حقوق و علوم سیاسی تهران و همه دانشکده های حقوق و علوم سیاسی ایران، همین مدرسه ای است که مشیرالدوله بنا کرده است.

 

ظاهراً حسن مشیرالدوله در تدوین قانون مشروطه هم نقش عمدهای ایفا کرده است؟

بله؛ طالبوف می گوید: «مؤلف نظامنامه مجلس شورای ملی، حسن خان مشیرالدوله، جوان عالم دانای فلسفه و حقوق بین المللی است باید به او ببالیم.» همین طور کسروی نقل کرده که گویا مشیرالملک و مؤتمن الملک (پسران صدراعظم) نظامنامه داخلی مجلس را نوشته اند.
عبدالله مستوفی مینویسد: مشیرالملک و برادرش مؤتمن الملک از راه تدارک لوایح قانون اساسی و بعدها همراهی در تدوین متمم آن کمک زیادی به پیشرفت مشروطه کردند و به طور قطع میتوان گفت تمام کسانی که در تنظیم نظامنامه انتخابات نقش داشتند، بعدها به نمایندگی مجلس و کابینه های مختلف راه پیدا کردند و بیش از گذشته توانستند افکار خود را گسترش دهند. در واقع میرزا حسن مشیرالدوله نخستین دکترای حقوق ایران را در روسیه گرفته است. اینها 3 برادر بودند که از ایران به اراده پدرشان خارج میشوند. میرزا حسن به روسیه میرود. میرزا حسین به اروپا میرود و برادر دیگرشان نیز که در جوانی فوت کرده در اروپا
تحصیل میکند.


گویا میرزا حسن در مقطعی به عنوان سفیر فوقالعاده برای اعلام سلطنت محمدعلی شاه عازم اروپا میشود؟

بله، در انگلستان حسن پیرنیا با سر ادوارد گری، وزیر خارجه انگلیس ملاقات کرد که مصادف با تدوین قرارداد 1907 معروف میان انگلیس و روسیه و تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ بود. حسن پیرنیا به دیدار جلسه های دادرسی دادگاه های جنایی لندن علاقه مفرطی داشت. او از سوی محمدعلی شاه مأمور بود تا درباره ماهیت قرارداد 1907 در صورت نهایی شدن اطلاعاتی دریافت کند و وزرای خارجه روس و انگلیس با وعده های پوچ او را قانع کردند.


مشیرالدوله چه نقشی را در انعقاد قرارداد 1907 به عنوان یک رجل سیاسی بازی کرد؟

مشیرالدوله در آن مقطع وزیر خارجه دولت ناصرالملک بود و در جواب مراسله سفارتهای روس و انگلیس جوابیهای منتشر میکند که موجب رضایت عمومی در کشور میشود. در آن نامه جواب دندان شکنی داده بی آن که بهانه ای برای تحریک طرفهای مقابل داشته باشد. این نامه مشیرالدوله را برخی نویسندگان یک سند بزرگ برای وطن خواهی و تهور سیاسی او شناخته اند در حالی که برخی دیگر معتقدند نامه ملایم و بیاثر است و به خاطر قرارداد 1907 دولت ناصرالملک را مورد سرزنش قرار میدهند که او و کابینه اش میتوانست محکمتر در مقابل این قرارداد بایستد.

 

شاید یکی از دلایلی که مشیرالدوله متهم به محافظه کاری سیاسی میشود، همین مورد باشد.

بله، اصولاً مشیرالدوله شخصیتی داشت که سعی میکرد همه امور را از راه مسالمت آمیز و آرام پیش ببرد و این خصلت به دلیل حقوقدان بودن او بود.

 

مشیرالدوله از جمله رجالی است که در دولت استبداد صغیر حضور دارد. این پارادوکس شخصیتی او را چگونه میتوان توجیه کرد؟

محمدعلی شاه از همان ابتدا با مشروطه موافق نبود و به عبارتی مشروطه بر او تحمیل شد و چه هنگامی که در تبریز ولیعهد بود و چه هنگامی که در تهران تاجگذاری کرد هر زمان نقشه ای برای برانداختن مجلس میکشید. نمایندگان مجلس اول که نگران بودند، برای پیشگیری از اقدام محمدعلی شاه به کمک مشیرالدوله، شاه را متقاعد به امضای سوگندنامه ای در پشت قرآن مجید کردند که به قانون اساسی مشروطه وفادار بماند. کسروی معتقد است مشیرالدوله و برادرش پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه به میانجیگری پرداختند ولی هر دو طرف دعوا را از خود خشنود میخواستند. یعنی آنقدر میانه می ایستادند تا کفه به سوی یک طرف سنگینی کند. پس از به توپ بستن مجلس، عمال محمدعلی شاه به خانه مشیرالدوله میریزند و او و برادرش را به باغشاه میکشند و آنها را محاکمه میکنند. بسیاری انتقاد میکنند که چرا مشیرالدوله که به عنوان مشروطه طلب فعالیت میکرد، در استبداد صغیر به عضویت کابینه ای درمی آید که در مقابل مشروطه است که البته پس از چندی همین کابینه هم استعفا میدهد. همان طور که پیشتر اشاره کردم، روحیه حسن پیرنیا با مبارزه و درگیری خیلی سازگار نبود.


به نظر میرسد درباره اصلاحات و تدوین نظام قضایی کشور هم مشیرالدوله از سرآمدان است؟

میرزا حسن خان مشیرالدوله در کابینه دوم و سوم سپهدار وزیر عدلیه شد. در کابینه چهارم محمدولی خان سپهدار اعظم باز هم وزیر عدلیه بود. او در کابینه چهارم اصلاحات اساسی در عدلیه را آغاز کرد. در مذاکرات مجلس، عدلیه را یکی از قوای سهگانه کشور دانست و از اولیای امور خواست تا توجه بیشتری به عدلیه بشود. او از مجلس و رئیس دولت اجازه خواست تا 6 ماه در منزل بنشیند و قوانین و تشکیلات اصول محاکمات را
تدوین کند.
بنابراین مشیرالدوله به خانه رفت و اداره امور عدلیه را به معاون وزارت سپرد و پس از چند ماه قانون تشکیلات و اصول محاکمات را نوشت و تقدیم مجلس کرد. قانون تشکیلات از تصویب مجلس گذشت اما اصول محاکمات با مخالفت شدید علمای طراز اول مواجه شد. در نهایت در مذاکره با مرحوم مدرس که فعال و شاخص هیأت علما بود، موفق میشوند با اضافه کردن 8 ماده پیشنهادی علمای طراز اول در ابتدای قانون آن را در مجلس به تصویب برسانند. یکی از نقدهایی که به مشیرالدوله میشود، نقش او به عنوان وزیر کابینه صمصامالسلطنه است که نتوانست در آن دوران جانب مجلس را بگیرد که به حق در مقابل روسها ایستاده بود و او باز هم بیشتر نقش بیطرف را بازی میکرد. در آن مقطع روسها برای عزل مورگان شوستر امریکایی که خزانه دار کل بود و درصدد انجام اصلاحات مالی در ایران بود، به دولت ایران اولتیماتوم 48 ساعته داده بودند.

 

مشیرالدوله در جریان جنگ اول جهانی صدراعظم است. اعلام بیطرفی او در جنگ چه تبعاتی برای ایران داشت؟

هدف اصلی آلمانیها این بود که ایران را که پس از عثمانی، دومین کشور مستقل اسلامی به شمار میرفت، علیه دول اتفاق مثلث وارد جنگ کنند و هرگاه این امر عملی میشد، قسمت اعظم دنیای اسلام به نفع آنها وارد جنگ شده بود و در اثر اتحاد با افغانها و ایجاد طغیان و آشوب در هند ممکن بود بتوانند شریان امپراتوری انگلیس را قطع نمایند. نقشه آلمانیها این بود که در مرحله اول عشایر و ایلات را مسلح کنند و در سراسر کشور علیه انگلیس و روسها ایجاد انقلاب و آشوب کنند و در مرحله دوم، انگلیس و روس را از ایران اخراج و سپس دولت ایران را وادار به ورود به جنگ به نفع
خود نمایند. البته مشیرالدوله در نهایت به علت عدم توانایی ایران در حفظ بیطرفی مجبور به استعفا شد، ولی تلاشهای او برای حفظ بیطرفی و درنغلتیدن کشور به سوی یکی از طرفهای متخاصم سبب حفظ استقلال ایران شد.


ical.ir