اذعان ساواک به نقش برجسته شیخ ایلامی در پیروزی انقلاب

تنبیه بدنی دانش آموزان به خاطر حضور در مبارزات

عبدالحسین امامیان، مبارز انقلابی، از سختی ها و خاطرات پیروزی انقلاب اسلامی در شهر ایلام می گوید


 تنبیه بدنی دانش آموزان به خاطر حضور در مبارزات

به میمنت این دهه مبارک به سراغ یکی از مبارزین انقلابی ایلام در سال 57 رفته است؛ مبارزی که در دوران آغاز پیروزی انقلاب اسلامی 21 سال سن داشت.

ویژگی های خاص این مبارز انقلابی اهل ایلام ما را بر آن داشت تا بیشتر با حوادث انقلاب اسلامی در ان دروان به خصوص در شهر ایلام آشنا شویم؛ "عبدالحسین امامیان"، همان مبارزی است که در آن دوران توانست همچون سایر مبارزان انقلابی در پیروزی انقلاب سهمی داشته باشد.

در ابتدا از خودتان بگویید.

بنده "عبدالحسین امامیان" هستم و حدود 60 سال سن دارم فعالیت های مبارزاتی ما در ایلام از سال 52 شروع شد که در آن موقع در کلاس اول راهنمایی و در مدرسه خیام مشغول به تحصیل بودم.

از وضعیت حضورتان در مبارزات انقلاب بگویید اینکه چه شد وارد خط انقلاب شدید؟

با توجه به فعالیت های مذهبی ما در آن دوران و در مساجد محل به خصوص در مسجد جامع، از طریق امام جماعت مسجد یعنی مرحوم حجت الاسلام تعمیرکاری با انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی (ره) آشنا و وارد شدم.

در خصوص شخصیت حجت الاسلام تعمیرکاری و نقش ایشان در انقلاب برایمان توضیح بفرمایید.

در آن روزها مسجد جامع ایلام کانون تفکر انقلابی و مبارزه علیه رژیم پهلوی بود، به عبارتی مبارزه علیه رژیم شاه پهلوی در ایلام از مسجد جامع این شهر شروع و هدایت می شد و در آن روزها نیروهای مذهبی از طریق مسجد جامع اخبار و مسائل انقلاب را رد و بدل می کردند.

در این راستا مرحوم شیخ تعمیرکاری از روحانیون مبارز و شجاع انقلابی استان ایلام بودند که نقش بی نظیری در آگاهی بخشی به مردم و مبارزه علیه رژیم داشت و به همین خاطر شاید در میان روحانیون مطرح ایلام و بعضا کشور کسی مثل ایشان تحت تعقیب، زندان و تبعید قرار نداشت.

شکنجه به سبک ساواک؛ کشیده شدن 20 ناخن مبارز انقلابی

بنده در آن دوران صدای انقلاب اسلامی و امام راحل را از زبان حجت الاسلام تعمیرکاری شنیدم، پایگاه این روحانی مبارز مسجد جامع بود و ما هم بعنوان بچه های مسجد با ایشان در ارتباط بودیم تا اینکه یک روزی که برای اقامه نماز به مسجد جامع آمده بودیم متوجه شدیم آای تعمیرکاری نیستند وقتی علت را جویا شدیم متوجه شدیم که ایشان به دلیل بیان مسائل سیاسی و روشنگری هایشان علیه رژیم منحوس پهلوی دستگیر شده اند لذا همین امر ما را در ان موقع که جوان بودیم برای مبارزه ایجاد انگیزه کرد.

در واقع ایشان متحمل شکنجه های فراوانی شدند و در یکی از این شکنجه ها توسط ساواک هر 20 ناخن حجت الاسلام تعمیرکاری را کنده بودند اما به تعبیر بنده ایشان شکنجه و شکنجه گر را به زانو درآورد.

حتی در ان موقع یکی از مقامات ارشد ساواک در رابطه با ایشان گفت: در کل کشور چند روحانی مقاومت عجیبی داشتند و با وجود شکنجه های سنگین حتی یک کلام هم نگفتند که یکی از آنها مرحوم شیخ تعمیرکاری بود.

از سایر مبارزان و مردم ایلام در آن زمان بگویید.

در واقع مردم ایلام در ان زمان به خوبی همپای سایر مبارزانی همچون شیخ تعمیرکاری، مرحوم سلطانی و شیخ حجت لطفی و سایر بزرگان بودند و به خاطر اینکه رنگ اسلام در رژیم پهلوی از بین رفته بود و ظلمی که بر جامعه روا داشت تصمیم بر قیام علیه این رژیم گرفتند و استارت تظاهرات ها در ایلام در خیابان شهدای کنونی رخ داد.

یعنی دلیل نامگذاری خیابان شهدای کنونی شهر ایلام به دلیل شهادت مبارزین در تظاهرات آن زمان است؟

بله؛ در آن زمان و اگر اشتباه نکرده باشم در سال 57 مردم در محل مسجد جامع نماز عیدفطر را اقامه کردند و بعد از نماز راهپیمایی در اعتراض به حکومت شاه به راه انداخته شد و مردم انقلابی ایلام با شعار مرگ بر شاه و سایر شعارها انزجار خود را نشان دادند، همین موضع باعث شد تا در ابتدا صدای شلیک گلوگه البته هوایی از طرف عوامل شاه شنیده شود و این شلیک هوایی جمعیت تظاهرکننده را جریحه دار کرد و نرسیده به چهارراه عبدالهی گارد شهربانی به مردم انقلابی حمله کردند و شهید "شیرزاد عبدالهی" در اثر اصابت گلوله ها شهید شد و در خیابان یراشیبی همان محله نیز شهد شیرخانی نیز به درجه رفیع شهدات نائل آمد سپس 100 متر بعد در خیایان خیام و شهدای کنونی شهید امیرپورصفر نیز مورد اصابت گلوله رژیم پهلوی قرار گرفت و به همین دلیل خیایان خیام به شهدا تغییر نام یافت.

خرابکاری های شاه در ایلام به چه حوزهای دیگری می رسید.

در واقع انقلابیونی که از سراسر استان در راه انقلاب بودند خود را به محله خیام و می رساندند و در انجا جمع می شدند و حتی تا صبح نیز شیفت بندی صورت می گرفت و در مناطق شهر نگهبانی انجام می گرفت و منتظر بودیم چنانچه از طرف نیروهای شهربانی خرابکاری صورت گرفت اماده باش های لازم داده می شد.

عوامل شاه در ان زمان خرابکاری های خود را برای تخریب چهره انقلاب انجام می داد از جمله اینکه اقدام به سرقت می کردند و مقصران را انقلابیون می دانستند تا ذهن ها را خراب کنند و حتی در برخی مواقع چماق به دست بودند.

اگر یکی از بهترین خاطرات آن زمان را برایمان بازگو بفرمایید کدامیک را توضیح می فرمایید؟

در یکی از روزهای آن دوران که در هنرستان مشغول تحصیل بودم به همراه یکسری دیگر از دوستان انقلابی از مدیران هنرستان برای انجام کاری اجازه خواستیم، مدیران با وجود اینکه می دانستند در آن روز تظاهرات است و ما برای حضور در ان تظاهرات حاضر می شویم اجازه لازم را ندادند.

به هر طریق اجازه لازم را گرفته و بر حسب تکلیف در این تظاهرات شرکت کردیم و حضور در این راهپیمایی را برای خود واجب عینی می دانستیم.

بعد از مراجعه به مدرسه با قهر مسئولان مدرسه مواجه شدیم به طوری که ما را به علت حضور در این تظاهرات تنیه بدنی کردند.

توصیه تان به جوانان چیست؟

این انقلاب با زحمات زیادی و با خون های شهدای زیادی اکنون به این مرحله از رشد و ترقی و سربلندی رسیده است و باید همه در حفظ ان کوشا باشیم به خصوص جوانان و تا می توانند پشت سر رهبری و ولایت فقیه حرکت کنند.

از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید متشکریم.

بنده هم از شما و هم از رسانه فعال و ارزشی تان کمال تقدیر و تشکر را دارم.

 


پایگاه خبری تحلیلی ایلام بیدار