عبدالعظیم ولیان


عبدالعظیم ولیان

عبدالعظیم ولیان، (زاده ۱۳۰۴، درگذشته ۱۳۷۳ آمریکا) وزیر تعاون و امور روستاها، وزیر اصلاحات ارضی و مدتی استاندار استان خراسان(بزرگ) و نایب‌التولیه آستان قدس رضوی در زمان محمدرضا پهلوی بود.

تولد

"عبدالعظیم ولیان" در سال (۱۳۰۴ش) در تهران به دنیا آمد. ولیان فرزند "بابا" مادرش با نام "شهربانو" بود.[۱]
 

تحصیلات

او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در تهران به اتمام رساند. وارد دانشکده افسری شد و با درجه ستوان دومی‌ در رشته‌ی توپخانه از دانشکده افسری فارغ‌التحصیل شد.[۲]

 در سال ۱۳۳۵ برای تکمیل آموزش‌های نظامی‌ راهی آمریکا شد و سال ۱۳۴۱ در رشته‌ی توپخانه و موشک‌های هدایت‌شونده تخصص گرفت.[۳]

 پس از دانشکده افسری وارد دانشکده حقوق و علوم سیاسی شد پس از آن‌که لیسانس گرفت مدتی در دادگاه‌های نظامی‌ وکالت توده‌ای‌ها را به عهده گرفت.[۴]

 ولیان در سال ۱۳۳۷ با یک هیات نظامی‌ ایران عازم پاکستان شد ریاست هیئت را سپهبد "اسماعیل ریاحی" بر عهده داشت، این آشنایی در سرنوشت عبدالعظیم ولیان موثر بود. چون هم به او اجازه داد در دروس دانشکده‌های حقوق لاهور و پنجاب شرکت کند و هم زمانی که سپهبد "ریاحی" به جای دکتر "ارسنجانی" به وزارت کشاورزی رسید. ولیان را به ریاست اداره اطلاعات ارضی منصوب کرد. ولیان دوره ریاست اداره تا وزارت را خیلی سریع پیمود. ولیان در سال‌های ۳۸ و ۳۹ به عنوان سرپرست هیات‌های فرهنگی و هنری ایران برای شرکت در مراسم تولد پادشاه افغانستان"محمدظاهر شاه" به آن کشور رفت. کتاب "کلیاتی از اوضاع سیاسی و اقتصادی و تاریخی افغانستان" را پس از این سفرها نوشت که در مرداد ۱۳۴۰ منتشر شد.[۵]

وارد شدن ولیان در سیاست

ولیان در سال ۱۳۴۰ به درجه سرگردی می‌رسد و به تدریج و دلایل نامشخصی از کارهای نظامی‌ کناره‌گیری می‌کند. او در همین هنگام که دکترای خود را در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به پایان برد، تز دکترای وی تحت عنوان تضادهای سیاسی آمریکا و شوروی در کشورهای عربی و خاورمیانه بعد از جنگ جهانی بود[۶]

 که از سوی انتشارات دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۵ چاپ و نشر یافت.[۷]

 با درجه سرگردی در زمان وزارت "سپهبد ریاحی" (وزیر کشاورزی) به مقام مدیر کل بازرسی وزارت کشاوری انتخاب می‌شود.[۸]

 وظیفه او در این سمت برقراری ارتباط بین وزارت کشاورزی و دستگاه‌های انتظامی‌ و امنیتی (ساواک) بود. بعد از سه ماه اشتغال در وزارت کشاورزی به سمت مدیر کل بازرسی و نظارت انتخاب می‌شود. اداره کل بازرس و نظارت تحت ریاست وزیر بود؛ اما به دلیل اهمیت پست و ارتباط آن با سازمان بازرسی شاهنشاهی وزیر وقت کشاورزی "سپهبد ریاحی" از نخست وزیر "اسدالله علم" درخواست می‌کند که از "محمدرضا پهلوی" بخواهد که حکم ولیان را تایید کند شاه موافقت خود را اعلام می‌کند بدین ترتیب با مشارکت "علم" زمینه آشنایی ولیان با دربار نیز فراهم می‌شود.۹]

ولیان در وزارت اصلاحات ارضی

در مرداد سال ۴۳ در راستای اجرای اصلاحات ارضی و تشکیل (سازمان اصلاحات ارضی کل کشور) که زیر نظر وزارت کشاورزی بود، ولیان به سمت رییس سازمان اصلاحات منصوب می‌شود.[۱۰]

 از این به بعد نقش او در اصلاحات چشمگیر می‌شود. بعد ۶ ماه او با تصویب هیئت وزیران، به عنوان رییس هیئت مدیره و مدیر عامل بنگاه خالصجات منصوب می‌شود. ۸ ماه بعد ولیان از طرف "ریاحی" معاون وزارت کشاورزی می‌شود، بعد از گذشت یک سال از سمت معاونت ولیان به دلیل ایجاد پیوندهای نزدیک با دربار و اجرای دستورات شاه در امور اصلاحات ارضی کل کشور به دریافت نشان "درجه سوم" همایون مفتخر می‌شود. او بیشتر از دو سال معاون وزارت کشاورزی را به عهده داشت با اصراری که شاه به اصلاحات ارضی داشت تغییراتی در ساختار تشکیلات وزارت کشاورزی داده شد و در نتیجه این وزارتخانه به سه وازتخانه مستقل از هم یعنی وزارت کشاورزی، وزارت تولیدات کشاورزی و مواد مصرفی و وزارت اصلاحات ارضی و تعاونی روستایی تبدیل شد. بعد از برکناری سپهبد "اسماعیل ریاحی" از وزارت کشاورزی، ولیان به عنوان وزیر اصلاحات ارضی و تعاون روستایی کابینه امیر عباس هویدا منصوب شد و مامور شد، تا به مدت ۷ سال در آن کابینه مجری اصلاحات ارضی باشد که قسمتی از آن دوره به عنوان وزیر اصلاحات ارضی و پس اعلام ختم اصلاحات ارضی و انحلال وزارتخانه مزبور به عنوان وزیر تعاون و امور روستا در کابینه حضور داشت در دوره وزارت در راس کمیته کشاورزی "حزب ایران نوین" قرار گرفت و به دلیل خدمات در دستگاه به مقام "آجودان کشوری" شاه هم رسید.[۱۱]

ولیان در دوره وزارت

ولیان هدف از برنامه اصلاحات ارضی را رسیدن به الغای رژیم ارباب و رعیتی می‌دانست و در اظهاراتش این گونه می‌گوید: که روستاییان باید از سلطه مناسبات تولیدی ارباب و رعیتی در روستاها خلاص شده و تنها یک ارباب؛ یعنی شاه را بشناسند.[۱۲]

 با به اجرا در آوردن قانون اصلاحات ارضی ولیان در مجلس حاضر شد و اعلام کرد مصلحت مملکت ایجاب نمی‌کرد که هفتصد هزار خانوار زارع را صاحب ملک کنیم؛ در حالی که در کنار این‌ها یک میلیون و سیصد هزار نفر خانوار و بیشتر زارع مستاجر ۳۰ ساله داشته باشیم که ۵ سال به ۵ سال مال‌الاجاره را تجدید بکنند.[۱۳]

 آن‌چه که قابل توجه است، پایان کار اصلاحات ارضی به صورت متناقص در هر دوره‌ای با و‌عده‌ای همراه بود، ولیان وزیر اصلاحات ارضی ادعا می‌کرد، دیگر زارعی یافت نخواهد شد که مالک قانونی زمین مزروعی خود نشده باشد؛[۱۴]

 اما تمام این کارها ناکام ماند هجوم ماموران مختلف و بی‌اطلاع از امور کشاورزی موجب شد تا در هدایت روستائیان و طرح و برنامه‌های مربوط به امور روستایی سردرگمی‌ و مشکلات لاینحل به وجود آورد، از طرفی دیگر تمرکز امور اداری کشاورزی در تهران و شهرهای بزرگ که به جای کار در روستاها و مزارع سرگرم انجام امور اداری در شهرها بودند و با بی‌علاقگی و عدم مسئولیت امور را انجام می‌دادند و دیگر این‌که ریخت و پاش‌ها و اختلاس که از سطح وزیر، عبدالعظیم ولیان تا به رده‌های پایین‌تر در جریان بود، حالتی از بی‌اعتمادی را در روستاییان به وجود آورد. در جمع‌بندی کلی پیامدهای اصلاحت ارضی که عبدالعظیم ولیان در دهه ۴۰ نقش محوری را به عهده داشت، باید گفت ابتدا دولت برای مقابله با برخی مالکین و ترساندن آنان از انقلاب دهقانی تا حدی به کشاورزان میدان داد و مدتی بعد نقش آنان در امر اصلاحات تا به حد صفر تنزل داده شد زمین در بین کشاورزان به شکل نامتعادلی توزیع شد و زارعین فقیرتر شدند و با توجه به تاثیرات امور کشاورزی در اقتصاد کشور در این امر خلل ایجاد شد و حضور بیشتر بیگانگان در اقتصاد کشور فراهم گشت.[۱۵]

عزل ولیان از وزارت

ولیان در دوره وزارت اصلاحات ارضی کارهای غیر قابل قبولی انجام می‌داد؛ به طور مثال ارائه آمار غلط در مطبوعات و گزارش خلاف درباره شرکت سهامی‌ زراعی آریامهر و دیگر شرکت‌های تحت پوشش وزارتخانه به دولت و مردم که همه در اسناد موجود است. با وجود ارتباط نزدیکی که ولیان با حکومت داشت، مانع اعتراضات مردمی‌ نشد و به دنبال مصاحبه تلوزیونی ولیان درباره اصلاحات ارضی مردم به شدت به او اعتراض کردند و با بخش اعلامیه‌هایی علیه او با عنوان‌های ولیان و لایحه از کجا آورده‌ای؟ اعتراضات خود را علنی کردند که تمام این‌ها و از سوی دیگر افشاگری‌های دیگری نظیر اختلاس در دوران هفت ساله وزارتش موجب عزل او از کابینه هویدا شد. بعد از عزل ولیان از پست وزارت تعاون و امور روستایی وزیر بعد از او "رضا صدقیانی" در نطقی اعلام کرد، در مملکت اصلاحات ارضی انجام نگرفته است و ۱۱ سال است که به شاهنشاه آریامهر دروغ گفته شده است.[۱۶]

استانداری خراسان

برکناری ولیان که مرد بدنامی‌ بود، کمی‌ افکار عمومی‌ را تسکین داد؛ ولی ولیان بعد از برکناری از وزارت در خانه‌ی "امیرهوشنگ دولو" متحصن شد تا شغل دیگری برای او در نظر گرفته شود "دولو" سرانجام توانست رضایت شاه را با انتصاب او به مقام نیابت تولیت آستان قدس رضوی و استانداری خراسان که به مراتب مهم‌تر از وزارت تعاون امور روستاها بود جلب کند. اعمال ولیان در استانداری خراسان و نیابت تولیت آستان قدس موجب عدم رضایت شدید روحانیون شد.[۱۷]

ولیان در خراسان

انتصاب ولیان در خراسان که به خاطر وجود شهر مقدس مشهد و مدفن امام هشتم یک منطقه مذهبی به شمار می‌رفت، بیش از همه با انگیزه‌ها و با نیات و اهداف سیاسی انجام گرفت، چرا که بعد از نهضت (۱۵ خرداد ۱۳۴۲) که به ظاهر نمودار یک عقب‌نشینی برای روحانیت بود، به تدریج قدرت اجتماعی و ایدئولوژیک روحانیت رو به افزایش گذاشت و دولت هم از مواضع قدرت عقب‌نشینی کرد و برای جلوگیری از نفوذ روحانیت حکومت مجبور به تصمیم‌گیری شد.[۱۸]

 ولیان بعد از انتصاب در روز ۲۳/۲/۱۳۵۳ وارد مشهد شد. در آغاز کار، برخی از دوستان خود را از وزارت تعاون و امور روستاها مامور به استاندری و آستان قدس کرد و از آن‌جا که در مورد حضور در کابینه‌ی "هویدا" و در هنگام تصدی پست وزارت دارای اعتبار اجتماعی نبود از همان آغاز با واکنش‌های منفی اقشار گوناگون در خراسان مواجه شد و اعلامیه‌های زیادی علیه انتصاب ولیان پخش شد، مهم‌ترین نقش ولیان در خراسان در مهار حرکت‌های مذهبی و محافل و مدارس دینی و نیز بازار در مشهد بود که مامور به ایفای این نقش بود و این نقش در طرح تخریب اطراف حرم مطهر جلوه‌گر شد. این طرح از گذشته در ردیف اجرا و برنامه بود؛ اما مقامات استانداری قبلی جرات لازم را برای اجرای آن نداشتند و یا نگران عواقب اجتماعی و افکار عمومی‌ بودند؛ اما ولیان به دلیل پشتیبانی از سوی شاه و ساواک کار را با جدیت آغاز کرد. تخریب مدارس دینی مشهد به عنوان مهم‌ترین کانون‌ تلاش‌های سیاسی در بخش دوم این طرح تخریب قرار داشت.[۱۹]

بازتاب عملکرد ولیان در مشهد

پس از نارضایتی عمومی‌ از اقدام توام با تهدید و ارعاب او در تخریب اطراف حرم مطهر و هم چنین عملکرد ولیان شرایط سیاسی و اجتماعی در مشهد مقدس رو به التهاب گذاشت و اعتراضات مختلف از ناحیه گوناگون به خصوص روحانیت نسبت به ولیان اوج گرفت. روزنامه اطلاعات در شماره ۱۵۸۳۶ خود می‌نویسد: تهدید صاحبان املاک به بهانه‌های گسترش شهر مشهد و سوء استفاده‌های کلان از محل بیت ‌المال و برداشت غیرقانونی از عواید موقوفات رضوی و... تحریک و ایجاد بلوا و آشوب که منجر به کشته شدن افراد در مناطق مختلف از جمله "گنبد کاووس" شده است.[۲۰]

 این اعتراضات همچنان ادامه داشت و دکتر ولیان تا (۶ شهریور ۱۳۵۷) در مشهد به کار مشغول بود، وقتی "شریف امامی" در تاریخ (۵ شهریور ۵۷) به نخست وزیری رسید برای آرام کردن مردم بسیاری از رجال گذشته را بیکار کرد و دکتر ولیان یکی از این افراد بود او در تاریخ (ششم شهریور ۱۳۵۷) به تهران احضار شد.[۲۱]

پایان کار ولیان

به دنبال تظاهرات خشم آلودی که در (۱۴ آبان ۱۳۵۷) در تهران روی داد، "شریف امامی" ناچار به کناره‌گیری شد. در ۱۵ آبان "ارتشبد ازهاری" به نخست وزیری رسید، نخستین کار دولت نظامی‌ بازداشت، عده‌ای از بلند پایگان رژیم گذشته بود تا شاید بتواند از خشم مردم بکاهد دکتر ولیان همراه با عده‌ای دیگر وارد زندان شد.[۲۲]

 پس از مدتی ولیان در زندان دچار ناراحتی قلبی می‌شود، چند روز قبل از سقوط رژیم، شاه او را در یکی از بیمارستان‌های ارتش بستری می‌کند و یک محافظ مقابل در اتاق او گذاشت و هنگامی‌ که در روز (یکشنبه ۲۲ بهمن) که رادیو و تلویزیون اعلامیه فرماندهان نظامی‌ را در مورد بی‌طرفی ارتش اعلام کردند، ولیان کار رژیم را تمام شده می‌دانست، در آن شرایط و جو ناشی از هیجانات مردم با لباس مبدل از بیمارستان خارج شد و از آن‌جا به آمریکا رفت. رسیدگی به پرونده او از اواخر سال ۵۷ آغاز شد و در (اردیبهشت ۱۳۵۸) دادگاه انقلاب با صدور اعلامیه جرم‌های ولیان را ایجاد نقص عضو، ارعاب و تهدید مردم، خراب کردن مغازه‌ها و خانه‌های مردم و قتل دانست. ولیان در آمریکا نیز خاموشی اختیار کرد و در سن ۶۰ سالگی در سال ۱۳۷۳ در آمریکا درگذشت.

[۲۳]

پانویس

۱. ↑ رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساوک، ص۲۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴.
۲. ↑ عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی، ج۳، ص۱۷۱۶، تهران، گفتار، ۱۳۸۰.
۳. ↑ مطبوعات عصر پهلوی به روایت اسناد ساوک، کتاب چهارم، مجله سپید و سیاه، ص۲۵۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۲.
۴. ↑ بهزادی، علی، شبه خاطرات، ص۷۶۰، تهران، زرین، ۱۳۷۷.
۵. ↑ بهزادی، علی، شبه خاطرات، ص۷۶۰.
۶. ↑ رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۲۲.
۷. ↑ دولتمردان ایران، ص۲۷۹، زاوش، اشاره، ۱۳۷۰، تهران.
۸. ↑ دولتمردان ایران، ص۲۷۹.
۹. ↑ رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساوک، ص۲۳.
۱۰. ↑ بهزادی، علی، شبه خاطرات، ص۷۶۰.
۱۱. ↑ اطلاعات ۱۱/۱۲/۱۳۴۹.
۱۲. ↑ رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساوک، ص۳۱.
۱۳. ↑ اطلاعات، ۱۱ اسفند ۴۹.
۱۴. ↑ کیهان ۱۹/۱۰/۴۹.
۱۵. ↑ تاریخ معاصر ایران ‌از دیدگاه امام خمینی، ص۲۷۳-۲۷۴، تهران، تبیان، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی، ۱۳۷۸.
۱۶. ↑ رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساوک، ص۳۶.
۱۷. ↑ طلوعی، محمود، ص۸۹۶.
۱۸. ↑ هالیدی، دیکتاتوری و توسعه سرمایه داری، ص۲۲۷، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۸.
۱۹. ↑ ولیان به روایت اسناد ساوک، ص۳۹.
۲۰. ↑ روزنامه اطلاعات، یکشنبه دوم اردیبهشت ماه ۱۳۵۱.
۲۱. ↑ بهزادی، علی، شبه خاطرات، ص۷۶۵.
۲۲. ↑ مطبوعات عصر پهلوی به روایت اسناد ساوک، کتاب چهارم، مجله سپید و سیاه، ص۲۵۱.
۲۳. ↑ بهزادی، علی، شبه خاطرات، ص۷۶۵


سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عبدالعظیم ولیان»