فعالیت‌های آژانس یهود در ایران در دوران پهلوی دوم

«آژانس یهود» در ایران


«آژانس یهود» در ایران

«آژانس یهود» مستقر در ایران به عنوان شعبه «آژانس جهانی یهود» -که از نظر تشکیلاتی ستاد اجرایی و عملیاتی سازمان جهانی صهیونیسم به حساب می‌آید- سال‌ها قبل از پیدایش و ایجاد اسرائیل با موافقت رسمی دستگاه سلطنت و حکومت پهلوی در ایران فعالیت داشت. نمایندگان این سازمان صهیونیستی نیز به منزله نماینده رسمی یک دولت، چون سفیران و نمایندگان دولت‌های رسمی جهان، با مقامات درجه اول کشور و حتى شخص محمدرضاشاه ملاقات و گفت‌وگو می‌کردند. برای مثال، موشه یشای که در سال‌های ۱۹۴۳ و ۱۹۴۴م/۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ش، مسئولیت دفتر نمایندگی آژانس یهود در تهران را عهده‌دار بود، با حسین علاء وزیر دربار و نیز محمدرضا پهلوی ملاقات و دیدار داشته است. این بدان معنی است که نماینده رسمی سازمان جهانی صهیونیسم، از سوی حکومت پهلوی در آن سال‌ها به رسمیت شناخته شده بود و دفتر آن در تهران با موافقت رژیم پهلوی، عملیات و اقدامات صهیونیستی خود در ایران را دنبال می‌کرد. قبل از موشه یشای، ناهوم هرتصبرگ که در برخی اسناد صهیونیستی از او با نام رمز «ن - ه» یاد شده، در رأس شعبه آژانس یهود مستقر در تهران قرار داشت. او از کارکنان رسمی آژانس یهود نبود و از سوی سازمان جهانی صهیونیسم به ایران اعزام شده بود، با این حال چون از ماه آوریل ۱۹۴۳م/۱۳۲۲ش آژانس یهود در تهران رئیس یا سرپرست نداشت، او داوطلب شد در رأس این اداره قرار گیرد. صرف نظر از فعالیت در مسیر انتقال یهودیان به فلسطین و جمع‌آوری پول، ترویج و تبلیغ اندیشه صهیونیستی در ایران به ویژه در میان جامعه یهود از دیگر فعالیت‌های سازمان‌های صهیونیستی مستقر در ایران بود. یکی از مقامات آژانس یهود ایران در خاطرات خود در این‌باره نوشته است:«من از اعضای سوخنوت[=آژانس یهود] خواستم که هر کدام مسئولیت تدریس دو گروه [از جوانان یهودی] را به عهده بگیرند. گذشته از زبان عبری، سرودهای اسرائیلی تاریخ اسرائیل، دانستنی‌های سرزمین اسرائیل[=فلسطین] را به جوانان می‌آموختیم. ایسرائیل ایلنائه درباره صهیونیسم، افرائیم درباره تاریخ یهود و همین‌طور سایر رفقا مشغول شدند. از جمله درخواست‌های آموزشی ما یکی اکرام به زن [یهودی] و شرکت او در جامعه[=حضور در فعالیت‌های صهیونیستی بود] و دیگر، یهودی و صهیونیست‌ کردن خانه و خانواده، و سوم آماده کردن جوانان از لحاظ حرفه‌ای و سازندگی برای مهاجرت به سرزمین اسرائیل بود.»

فعالیت آژانس یهود در ایران اگر چه بدون کمک و مساعدت سازمان‌های یهودی داخل کشور به یهودیان ایران غیر ممکن بود، اما به دلیل برخورداری از حمایت و مساعدت رسمی دستگاه سلطنت، این مؤسسه، هزاران یهودی ایرانی و غیرایرانی را از ایران به فلسطین منتقل کرده بود. موشه یشای نماینده آژانس یهود طی سال‌های یادشده توانسته بود آزادانه با اکثر رهبران و سران مهم یهود ایران مثل دکتر لقمان نماینده یهودیان در مجلس شورای ملی، مراد اریه، ارسطو طبیب‌زاده، موسی طوب و راب عزیزالله نعیم و... ارتباط برقرار کند. ارتباط موشه یشای با سران یهود ایران و مقامات بلندپایه ایران در مسیر اهداف صهیونیستی آژانس، یعنی جمع‌آوری کمک برای سازمان جهانی صهیونیسم و تبلیغ و ترویج تعلیمات صهیونیستی در میان یهودیان و مهم‌تر از همه تحریک و تشویق یهودیان برای رفتن به فلسطین بود. از نکات قابل توجه در خاطرات موشه یشای، اشاره او به ارتباط و همکاری آمریکایی‌ها و انگلیسی‌های مستقر در تهران با آژانس یهود در مسیر پیشبرد اهداف صهیونیستی است. جالب‌تر این که او اعتراف می‌کند که در میان این گروه از آمریکایی‌ها یا انگلیسی‌ها، شمار قابل توجهی یهودی وجود دارد. او در این‌باره ضمن اشاره به انتقال صدها یهودی به فلسطین می‌افزاید:«در ژانویه ۱۹۴۳[۱۳۲۱] تعداد ۱۳۰۰ نفر از آنها[=یهودیان] با کشتی رهسپار سرزمین اسرائیل[=فلسطین] شدند. اغلب آنها خردسال بودند. بقیه در تهران ماندند. راه عراق روی آنها بسته است. ایران متعلق به کشورهای دشمن نیست. در اینجا میلیون‌ها انسان زندگی می‌کنند. لذا هیچ‌گونه فشاری در کار نیست. بین ۱۶۰ تا ۲۰۰ تن از سربازان و افسران آمریکایی مقیم اردوگاه ارتش نزدیک امیرآباد، یهودی‌اند که با ما تماس دارند. یک راب[=روحانی یهود] ارتشی نیز در میان آنها به وظایف دینی می‌پردازد.» موشه یشای نماینده آژانس یهود در ادامه می‌افزاید:«شعبه آژانس یهود در تهران همیشه سرشار از جنب و جوش و هیجان است. در این میان [در ماه نوامبر ۱۹۴۳] ژنرال شیکورسکی با ولیعهد عراق در بغداد به گفت‌و‌گو نشست تا از او برای ترانزیت از بغداد اجازه بگیرد. چنین اجازه‌ای برای لهستانی‌ها[=یهودیان لهستانی] داده شد. ولی ما موفق شدیم فقط ۷۷ خردسال را با ۱۰ نفر بزرگسال از طریق بغداد به سرزمین اسرائیل بفرستیم. برای انتقال آوارگان، اداره‌ای مخصوص در تهران دایر گردیده که در رأس آن سرهنگ راس، یک افسر انگلیسی، قرار دارد. روی هم رفته راس یک انسان ساده و بی‌تکلّف است که کار کردن با او لذت‌بخش می‌نماید... از قرار معلوم حدود ۱۰ هزار [یهودی] لهستانی، اغلب با اونیفورم ارتش لهستان، از طریق عراق وارد سرزمین اسرائیل[=فلسطین] شدند. از این طریق تعدادی یهودی نیز رهسپار سرزمین اسرائیل گردیده‌اند».

 

 

منبع: ایران و اسرائیل در دوران سلطنت پهلوی؛ ج۱؛ محمدتقی تقی‌پور؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی؛ صص ۷۰ تا ۷۲