واکنش رسانه‌های خارجی به برگزاری جشن ‌های 2500 ساله

تطهیرناشدنی


واکنش رسانه‌های خارجی به برگزاری جشن ‌های 2500 ساله

در روز ۲۰ مهرماه ۱۳۵۰ جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در تخت‌جمشید آغاز شد؛ مراسمی پر زرق و برقی که علاوه بر واکنش‌های داخلی، عکس‌العمل رسانه‌های خارجی را نیز در پی داشت. متعاقب برگزاری جشن‌های 2500 ساله روزنامه «ایونینگ هرالد» با اشاره به فقر طبقات مردم نوشت: «اینهمه پول را در بیابانی بی‌آب و علف برای چه خرج کرده‌اند؟» لوموند نیز «این جشن‌های سلطنتی [را] برای مردم ایران غم‌انگیز و اندوه‌بار» توصیف کرد. رادیو بغداد هم در گزارشی برگزاری این جشن‌ها را «بزرگترین جنایات» در حق مردم ایران خواند.

در روز ۲۰ مهرماه ۱۳۵۰ جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در تخت‌جمشید آغاز شد؛ مراسمی پر زرق و برقی که علاوه بر واکنش‌های داخلی، عکس‌العمل رسانه‌های خارجی را نیز در پی داشت. علی‌رغم اینکه رسانه‌های خارجی اغلب همنوا با دستگاه تبلیغاتی رژیم به ستایش از جشن می‌پرداختند، اما بعضی از آنها نیز نمی‌توانستند در رابطه با هزینه‌ها و حاشیه‌های این نمایش بزرگ بی‌تفاوت بمانند.

اهداف برپایی جشن‌های پرهزینه

بسیاری از رسانه‌های خارجی، هدف برپایی جشن‌های پرهزینه 2500 ساله را چیزی جز خودنمایی نمی‌دانستند. متعاقب شروع جشن‌های 2500 ساله، خبرنگار روزنامه ایرلندی‌ «ایونینگ هرالد» علت اصلی برپایی این جشن‌ها را خودنمایی دانست و عنوان کرد: «من درزیر سایه‌های ستون‌های تخت جمشید در شگفت شدم که این همه پول را در بیابانی بی‌آب و علف برای چه خرج کرده‌اند؟ آیا وسیله‌ دیگری برای خودنمایی باقی نمانده بود؟» [1]

اوضاع مردم به هنگام برگزاری جشن‌های 2500 ساله

درحالی که بسیاری از مردم ایران گرفتار فقر بودن، جشن‌های 2500 ساله با هزینه‌های بسیار برگزار شد. رادیو بغداد در این باره گفت: «امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر ایران، با کمال وقاحت اظهار می‌دارد که فقط 360 میلیون دلار صرف جشن‌های شاه شده است»[2] در حالی که «وزارت دارایی ایران می‌گوید مبالغی که به مصرف جشن شاهان رسیده است، بالغ بر یک هزار میلیون دلار است».

روزنامه‌ «دیلی رکورد» در واکنش به این مراسم نوشت: «دربار ایران امروز یکی از پرتجمل‌ترین و پرخرج‌ترین دربارهای جهان است. شگفت‌انگیز است در کشوری که فقر در هر جای آن به چشم می‌خورد، زمامداران آن به خود اجازه می‌دهند، این‌چنین بی‌پروا میلیاردها ریال خرج برپا کردن خیمه و خرگاه کنند و یا گران‌ترین رستوران جهان ماکسیم را به خدمت بگیرند. شهرت آشپزهای ایرانی از مرز و بوم این کشور گذشته است. هیچ خارجی نیست که یکبار غذای ایرانی را چشیده باشد و با تحسین از آن یاد نکند. پس چرا میلیون‌ها دلار به رستوران ماکسیم پول دادند که حتی سالاد گوجه فرنگی را از فرانسه وارد کند؟! آیا در ایران گوجه فرنگی نمی‌روید؟!»[3]

نشریه­ اومانیته ارگان حزب کمونیست فرانسه نیز در مطلبی انتقادی بیان داشت: «دو هزار و پانصد سالگی ایران امسال با زرق و برق بسیار در آغاز پاییز جشن گرفته خواهد شد، درحالی که بین ایران و کورش شاهنشاه آن زمان و ایران امروز که نفت آن کمپانی‌های خارجی را غنی‌تر می‌کند و فقر و فلاکت توده‌های مردم، سخت هولناک، غیرانسانی و بیان‌نشدنی است، هیچ‌چیز مشترکی جز نام وجود ندارد...»[4]

تحلیل رسانه‌های بین‌المللی از واکنش مردم به جشن‌های 2500 ساله

طبیعی بود که در چنین فضایی، اعتراضات عمومی نسبت به برگزاری این جشن‌ها آشکار شود. رسانه‌های خارجی نیز با تیزبینی به این موضوع اشاره کردند. روزنامه‌ لوموند در شماره 12 اکتبر در این باره نوشت: «صدها نفر و به گفته‌ برخی‌ها هزاران نفر برای مدت جشن‌ها توقیف و زندانی شده‌اند و یا در معرض اقامت اجباری قرار گرفتند. دانشگاه‌ها و مدارس متوسطه تعطیل شدند تا به هنگام جشن‌ها اعتصاب نکنند. تمام وزارتخانه‌ها و تمام بناهای دولتی و تعداد بسیاری از شخصیت‌ها تحت حفاظت نیروهای انتظامی واقع گردیدند. والدین و خویشاوندان جوانان رزمنده‌ای که پنهان شده‌اند و یا به عملیات پارتیزانی پیوسته‌اند، به عنوان گروگان - تکرار می‌کنیم - به عنوان گروگان، بازداشت شدند».[5]

این روزنامه تصریح کرد: «تدابیر احتیاطی که در منطقه جشن‌ها انجام گرفته جابرانه‌تر است؛ در مدت مراسم یک سیستم سه حلقه‌ای تو در تو به گرد پرسپولیس برقرار بود. حلقه‌ اول حلقه‌ عادی نامیده می‌شد و قطر آن 120 کیلومتر بود، این منطقه از تمام عناصر مورد سوءظن پاک شد و در مواردی عشایر را یک‌جا از این منطقه کوچاندند. این منطقه تحت کنترل تعداد زیادی واحدهای پیاده‌نظام قرار داده شد. حلقه‌ دوم که قطر آن 20 کیلومتر بود، ناحیه‌ استقرار هیئت‌های رسمی و روزنامه‌نگاران بود و زیر حفاظ واحدهای چترباز قرار داشت. سرانجام حلقه‌ی قرمز ناحیه‌ای بود به مساحت 60 هکتار که در آنجا رؤسای دول استقرار یافته بودند و از طرف گارد شاهنشاهی و دیگر سازمان‌های ویژه حفاظت می‌شدند. ضمناً هواپیماهای نظامی شب و روز بر روی پرسپولیس و شیراز در پرواز بودند».

خسارت جشن‌های 2500 ساله به روایت رسانه‌های خارجی

لوموند با «اندوه‌بار» خواندن جشن‌های 2500 ساله برای مردم ایران نوشت: «به یقین این اجتماع که از لحاظ زرق و برق داستان‌های هزار و یک شب را به خاطر می‌آورد، برای همه‌کس فرح‌بخش نبود. آری! این جشن‌های سلطنتی برای مردم ایران غم‌انگیز و اندوه‌بار بود. در جریان تدارک و انجام آنها صدها میلیون دلار از حاصل دسترنج مردم میهن بر باد رفت و خود مردم در معرض چنان ستمگری‌هایی واقع شدند که تصور آن هم دشوار است. وقتی رژیم­های استبدادی جشن می‌گیرند حاصل آن برای مردم جز این نیست.»

رادیو بغداد نیز برگزاری این جشن‌ها را «بزرگترین جنایات» در حق مردم ایران دانست و گفت: «اگر شاه قبول کند پولی که خرج شده، مال مردم ایران بوده و نه آنچه خودش از آمریکا پس از 28 مرداد آورده، آن وقت باید بپذیرد که بزرگ‌ترین جنایت را در حقِ شما مردم کرده وازهرخانواده‌ شش نفری بیش از مبلغ 16 هزار تومان اخاذی کرده است».[6]

رادیو پیک ایران با اشاره به رسوایی رژیم پهلوی در پی برپایی جشن‌های 2500 ساله عنوان داشت: «جشن‌های درباری نه‌تنها برخلاف علاقه‌ درباریان، به اعتبار رژیم ایران در نظر جهانیان و در ایران نیفزود بلکه تمام کوشش هشت ساله دستگاه تبلیغاتی ایران را که می‌خواست واقعیت ایران را در زیر ماسک رنگین مخفی کند، بر باد داد.» این رسانه افزود: «برای تبلیغ جشن‌ها در عرض 8 سال مبالغ کلانی خرج شد؛ مقالات فراوانی به صورت آگهی و با پرداخت مبالغ سنگین در مطبوعات خارجی به چاپ رسید؛ صدها نفر روزنامه‌نگار از خزانه روزی دریافت داشتند و اینک همه‌ این هزینه‌ها و همه‌ی این کوشش‌ها بر باد رفته است. کاخ کاغذی تبلیغات فرو ریخته و چهره‌ی زشت حکومتی که کمترین رابطه‌ای با مردم ندارد، برملا شده».[7]

پی‌نوشت‌ها:

1- حمید روحانی، نهضت امام خمینی، ج3، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص966 

2- آرشیومرکزاسنادانقلاب اسلامی، شماره بازیابی286، ص56

3- آرشیومرکزاسنادانقلاب اسلامی، شماره بازیابی286، ص38

4- بزم اهریمن: جشن های2500ساله شاهنشاهی به روایت اسنادساواک و دربار، ج4، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چ.اول،1378، ص158

5- آرشیومرکزاسنادانقلاب اسلامی، شماره بازیابی286، ص39

6- پیشین ص43

7- آرشیومرکزاسنادانقلاب اسلامی، شماره بازیابی286، ص 75


پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛